خشونت خانوادگي يا خشونت درحوزه خصوصي آن ،پديدهاي است كه روابط سالم خانوادگي راكهبراي بقاء و تحكيم خانوادههاي لازم و ضروري است متزلزل ساخته و بعضاً از بين ميبرد و ساختار نابهنجار آن بيترديد خانواده را كه جزء اركان و نهاد اصلي جامعه محسوب ميگردد را بيثبات خواهد نمود.
به گزارش
خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران، اهميت خانواده از اين روست كه تنها محيط مناسبي براي همسران به شمار ميايد بلكه وظيفه جامعه پذيري و تربيت نسلهاي آتي را نيز برعهده دارد به عبارتي ميتوان گفت: دروني كردن ارزشها و هنجارها از خانواده آغاز ميگردد، وجود خانواده از آن جهت ضروري است كه در آن نتنها شخصيت انساني زاده نميشود بلكه از طريق فرايند اجتماعي شدن كه بنيان و اساس آن از خانوادههاست.
كاظم بازافكن در اين خصوص با اشاره به اينكه خشونتهاي خانوادگي ناشي از فقر فرهنگي والدين ميباشد افزود: ناآشنايي والدين با شيوهها و روشهاي تربيتي، مشكلات روحي و رواني خانوادهها را بدنبال خواهد داشت.
اين روانشناس و پژوهشگر در امور تربيتي خانواده با بيان اينكه ارتباطهاي والدين و فرزندان با يكديگر تحت تاثير نابهنجاريهاي رفتاري اعضاي خانوادهها خواهد بود ادامه داد: اگر فرهنگ غني تربيت و پروش در اين اجتماع كوچك صحيح رشد نكند، اعضاي آن جذب فرهنگ خارج از خانواده كه ممكن است به ظاهر كم اهميت جلوه نمايد قرار داده و در پوشش عدم گرايشات مذهبي پنهان دارد.
در اين خصوص امان قراني مقدم نيز با اشاره به اينكه خشونت عليه زنان در جامعه ما يك ريشه فرهنگي و سنتي دارد افزود: دليل مرد سالاري يكي از انواع خشونتهاست كه عليه زنان به كار برده ميشود كه در جهان ميتوان آنها را به 4 گروه خشونتهايي جسمي ، روحي و رواني ، اقتصادي و فرهنگي تقسيم نمود.
قراني مقدم با بيان اينكه ريشه خشونتهاي رشد يافته در خانوادهها را نميتوان تنها از عوامل فوق ذكر كرد گفت:خشونتهاي اعمال شده همسران نسبت به يكديگر در پيدايش شخصيت خشونت بار فرزندان در آينده تاثيرات عميقي و غير قابل جبراني را خواهد گذاشت، كه فرزندان براي فرار از درون و محيط آن به بيرون پناه خواهند برد.
قراني مقدم گفت: اعمال خشونت نسبت به زن را حتي در دوران بارداري نميتوان دور از ذهن انگاشت.
وي ادامه داد: حتي در زماني كه زن باردار باشد اثرات خشونتهاي لفظي و بعضاً فيزيكي مرد نسبت به او صدمات روحي در فرزندان را اجتناب ناپذير خواهد كرد.
خشونتهايي كه ريشه در فرهنگ و قوانين غلطي كه در يك جامعه دارد بيشتر در خانوادهها نمود پيدا ميكند و همچنين مواردي كه خشونتهاي زن و مرد نسبت به يكديگر چه به صورت فيزيكي و چه به صورت لفظي در حضور فرزندان خانواده به منصه ظهور ميرسد؛ سهم بسزايي را در آيندهاي كه همراه با خشونت فرزندان است را به ارمغان خواهد آورد.
وي با بيان اين مطالب كه وقتي در خانودهها مرد هر گاه اراده كرده چه درست و چه نادرست زن را در معرض خشونتهاي لفظي و فيزيكي خود قرار داده است، خاطر نشان كرد: يكي از عواملي است كه 70 درصد از فرار دختران و پسران را از خانوادهها را در ارقام و آمار سياهه كرده است.
وي خشونتهاي خانواداگي همچنين ورود به انواع آسيبهاي اجتماعي از قبيل اعتباد ، فرار فرزندان از محيط خانواده و روي آوردن آنها در محيطهايي كه به لحاظ فرهنگي و اجتماعي به هيچ وجه متناسب با شخصيت يك دختر و پسر جوان نميباشد را موجب خواهد شد و جدا شدن از متن و بطن خانوده و اصالت زن را به كه به دنبال خواهد داشت كه جزو پيامدهاي آن ميگردد.
بازافكن روانشناس در مسائل امور تربيتي خانواده با اشاره به اين مطالب خاطر نشان كرد:ارمغان فرهنگهاي بيگانه و جدا از خانوادهها درصد تاثيرپذيري فرزندان از رسمها و رسومات و اخلاقياتي كه ممكن است مستعد خشونتهاي اخلاقي گردد، باشد در سطح بالايي قرار ميدهد.
در نهايت بر اساس مطالعات اپيدميولوژيك در اين زمينه در مورد اين كه چه كساني ، چگونه و با چه انگيزه و وسيلهاي مورد خشونت و آزار قرار ميگيرند و عوامل موثر بر آن چه چيزهايي ميباشند يكي از ضرورتهاي اجتناب ناپذير براي پيشگيري و درمان اين معضل اجتماعي به شمار ميآيد، چرا كه بايد دقت كرد كه براي داشتن جامعهاي سالم و افرادي متعادل در جامعه، نميتوان برروابط خشونت آميز خانوادگي چشم بست زيرا نتايج ناشي از رفتار خشونت آميز خانوادگي سبب ميشود روابط اجتماعي با ديگران تحت تاثير رفتاري نابهنجار باشد حتي براي افرادي كه از آن ذهنيتي ندارد، مشكلاتي به وجود ميآورد./ز
گزارشي از وحيده رحماني