به گزارش
سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از "پرس تي وي"؛ در آستانه آغاز نشست "جنبش عدم تعهد" حلقه هاي ديپلماتيك مصر را زير نظر دارند. قبل از اينكه اعلام شود محمد مرسي به ايران مي آيد، انتظار مي رفت محمود مكي معاون رئيس جمهور مصر نماينده اين كشور در نشست نم باشد كه نشانه اي از دوري مصر از ايران تلقي مي شد.
رابطه قاهره با تهران و اينكه سفر مرسي به ايران چه نتيجه اي خواهد داشت، چيزي است كه كشورهاي عربي، اسرائيل و آمريكا به دقت آن را تحت نظر دارند.
برخي تحليلگران معتقدند؛ موضع مصر مي تواند پروژه انزواي ايران "بسازد يا بشكند". اما اين موضوع غلط است، زيرا مصر هيچ كار مهمي نمي تواند براي منزوي كردن ايران يا شكستن اين انزوا انجام دهد.
قاهره و تهران از سال 1980 هيچ رابطه اي با هم نداشته اند و حسني مبارك هم متحد اصلي آمريكا بود كه مصر را وادار ساخت براي كاهش نفوذ ايران، با عربستان و اسرائيل همكاري كند.
در بدترين حالت، روابط دو كشور در همان وضعي كه در دوران مبارك بود، باقي خواهد ماند. اين وضعيت براي ايران باخت محسوب نمي شود، البته با توجه به وضعيت سوريه، ايران خواهان آشتي سريعتر است. روابط ايران و مصر به هيچ سمتي بجز بالا، نخواهد رفت.
اعتراضات ميدان التحرير كه حسني مبارك را سرنگون كرد و انتخاباتي را به وجود آورد كه اخوان المسلمين به قدرت رساند از سوي مقامات ايران به "بيداري اسلامي" در مقابل "بهار عربي" تعبير مي شود.
همچنين؛ ايران معتقد است كه مصر و ايران مي توانند پس از سقوط حسني مبارك يك محور جديد منطقه اي تشكيل دهند.
اگر كسي وجود داشته باشد كه بتواند از بهار عربي به بيداري اسلامي جهش پيدا كند، او محمد مرسي است كه از طريق اتحاد با ايران مي تواند چنين كاري كند.
روز 8 آگوست، ايران حميد بقايي را براي تحويل دعوتنامه مرسي جهت شركت در نشست نم در تهران، به قاهرة فرستاد.
رسانه هاي بين المللي و كارشناسان در مورد رتبه و جايگاه دولتي بقايي مسائلي را مطرح كردند، زيرا آنها متوجه نبودند كه بقايي در بين يازده ماون رئيس جمهور، ارشدترين فرد است و مسئول امور اجرايي رياست جمهوري است.
سفر بقايي به مصر به عنوان فرستاده رئيس جمهور و يار نزديك او، بسيار مهم بود.
ايران مي توانست دعوتنامه مرسي را از طريق سفارت سوئيس حافظ منافع ايران در مصر، يا هر كانال ديپلماتيك ديگر به وي تحويل دهد، اما با فرستادن بقايي به مصر، ژست مهمي از خود به نمايش گذاشت.
اين اقدام ايران تمام كشورهايي را كه عليه ايران و سوريه دست به رياكاري مي زنند، نگران و آشفته كرد. از نظر اين كشورهاي نگران نشست نم در تهران تماما در مورد مصر، ايران و سوريه خواهد بود.
آيا اقدامات عربستان، قطر و صندوق بين المللي پول در مصر با نشست نم در تهران ارتباط دارد؟
قبل از سفر مرسي به مصر كه انتظار مي رود آنجا از پكن درخواست كمك كند، عربستان سعودي و قطر پيشنهاد كمك هاي مالي خود به مصر را مطرح كردند.
جدا از اينكه عربستان و قطر قصد دارند با استفاده از كمك هاي مالي مانع تعامل اخوان المسلمين با ايران شود، ارائه اين كمك ها بخشي از رقابت دوحه و رياض با ايران بر سر نفوذ در قاهرة است.
از مرسي به عنوان "نماينده قطر" ياد مي شود و روابط بين رياض و قاهره مدتي تيره بود. حتي سفارت عربستان در قاهرة، پس از تشديد اعتراضات مصري ها عليه عربستان، موقتا بسته شد.
مهمتر از آن، خاندان سعود در جريان انتخابات رياست جمهوري مصر در مخالفت با مرسي، از احمد شفيق حمايت كردند.
علاوه بر اين، آل سعود عوامل سياسي خود در داخل مصر را عليه اخوان المسلمين به صف كرد. وابسته هاي سياسي آل سعود در مصر، يعني حزب نور و ائتلاف پارلماني آنها موسوم به "اتحاد براي مصر"، پس از ائتلاف پارلماني اخوان المسلمين يعني "پيمان دمكراتيك" در جاي دوم قرار گرفتند.
با وجود آنكه رياض و دوحه هر دو به نفع آمريكا كار مي كنند، آنها با يكديگر رقابت دارند. رقابت اين دو كشور پس از وقفه اي كوتاه مدت كه منجر به يورش به بحرين جهت حمايت از رژيم آل خليفه و همكاري آنها در برابر دولتهاي ليبي و سوريه شد، دوباره بالا گرفته است.
در جريان بيداري اسلامي در ليبي، آل سعود و آل ثاني از گروه هاي مسلح مختلف حمايت مي كردند.
در انتخابات رياست جمهوري مصر كه دوحه و رياض از دو جناح متفاوت حمايت مي كردند، آتش رقابت دوطرف شعله ور شد.
حمد بن خليفه آل ثاني اعلام كرده؛ هرجا كه اخوان المسلمين ابزاري براي گسترش نفوذ قطر باشند، از آنها حمايت مي كند.
فقط چند روز پس از سقوط حسني مبارك، الجزيرة قطر يك شبكه خبري به نام "مباشر مصر" را انحصارا به مصر اختصاص داد. در شرايطي كه قطر و رسانه هايش از اخوان المسلمين مصر حمايت كردند، عربستان سعودي و رسانه هاي اين كشور، چنين كاري نكردند.
به همين دليل هم بود كه رسانه هاي دولتي عربستان مانند العربية حتي پس از انتخابات رياست جمهوري مصر نيز همچنان از مرسي انتقاد مي كنند.
محمد مرسي براي مرتفع كردن تنش هاي مصر و عربستان، در اولين سفر خارجي خود به عنوان رئيس جمهور عازم عربستان شد.
فارغ از پوشش خبري مناسب انتخابات مصر توسط قطر، عنوان مي شود كه قطر در جريان انتخابات به اخوان المسلمين كمك مالي كرده است.
علاوه بر اين، طبق اعلام بانك مركزي مصر، ميزان سرمايه گذاري قطر در مصر 74 درصد رشد داشته است.
همچنين؛ روز 11 آگوست، امير قطر به همراه هيئتي براي سفري يك روزه و ديدار با مرسي راهي مصر شد.
يك روز بعد، مرسي "ژنرال طنطاوي" رئيس نيروهاي مسلح مصر و معاون او را محترمانه بركنار كرد. پس از سفر امير قطر به مصر، شايعات متعددي در مصر منتشر شد كه اخوان المسلمين قصد دارد كانال سوئز را به آل ثاني اجاره دهد، اما مرسي و دفتر رياست جمهوري مصر اين خبر را تكذيب كردند.
يكي از نتايج سفر امير آل ثاني به مصر، اين بود كه اعلام شد قطر دو ميليارد دلار به قاهره داده است. البته در واقع قطري ها 500 هزار دلار نقدا پرداخت كردند و گفتند، باقيمانده مبلغ به صورت اقساط داده خواهد شد كه پس از نشست نم در تهران آغاز خواهد شد.
آيا اين برنامه زماني پرداخت چيزي به ما مي گويد؟
همچنين؛ زمانبندي سفر نمايندگان صندوق بين المللي پول به قاهره جهت مذاكره در مورد پرداخت وام به مصر،در آستانه نشست نم، نيز شك برانگيز است.
پس از يك سال عدم قطعيت و خواهش، قطر و صندوق بين المللي پول در جيب خود را به روي قاهره باز كرده اند.
حتي دولت انتقالي ليبي هم پيشنهاد كمك مالي به مصر را داده است، آن هم در زماني كه بودجه خود ليبي در اثر جنگ ناتو عليه ليبي و غارت خزانه و دارايي هاي ليبي توسط اعضاي ناتو و با كمك وزير نفت و دارايي اين كشور، كاملا آشفته و بي نظم است و همه مي دانند كه كمك هاي مالي عربستان به مصر به معني تداوم سياستهاي ضد ايراني قاهره است.
*** نگاه همه به حضور مرسي در تهران است
قرائت ها در مورد مرسي و اخوان المسلمين كه تحت پرچم حزب آزادي و عدالت بر مصر حكومت مي كنند، متفاوت است.
از يك طرف، دولت مصر انسداد مرزها با فلسطين اشغالي در نوار غزه را حفظ كرده است. همچنين متعهد شده به معاهدات بين المللي _كه يكي از آنها معاهده صلح با اسرائيل است و براي جلوگيري از جنجال رسانه ها از بردن نام اسرائيل خودداري مي كند احترام بگذارد.
از طرف ديگر، مرسي در نشست اضطراري سازمان كنفرانس اسلامي در مكه در مورد تشكيل گروه تماس آنكارا_ قاهرة_ رياض_ تهران، براي بحث و گفتگو در مورد بحران سوريه به ايران واكنش مثبت نشان داد و گفت، دولتش خواهان اصلاح پيمان صلح ميان مصر و اسرائيل است.
وقتي محمد مرسي در انتخابات رياست جمهوري مصر پيروز شد، در اعلام نتايج انتخابات وقفه اي به وجود آمد.
ژنرال طنطاوي و شوراي عالي نظامي مصر مدتي را صرف اين تفكر كردند كه آيا مرسي را به عنوان رئيس جمهور جديد مصر اعلام كنند يا احمد شفيق را به زور به عنوان رئيس جمهور كشور تحميل كنند.
مرسي با فرماندهان نظامي مصر كه از مدتها قبل با اسرائيل و آمريكا و آل سعود هم پيمان بوده اند، اختلافاتي دارد.
مرسي علاوه بر بازنشسته كردن دوتن از مهمترين فرماندهان شوراي نظامي مصر، تصميمات شوراي نظامي براي اصلاح قانون اساسي و فرمانبردار ساختن رياست جمهوري را زيرپا گذاشت و اين بازي قدرت به عنوان اقدام ضد كودتاي پيش دستانه عليه شوراي نظامي مصر توصيف مي شود.
اينكه اين اقدام ضد كودتا در راستاي رقابت قطر_ عربستان بوده يا نه، سوال مهمي است.
*** نگاهي به تغيير سياست در قاهره
اينكه سياست خارجي مصر پس از نشست جنبش عدم تعهد در تهران به كجا خواهد رفت، سوال مهم ديگري است. ترس از آشتي ميان ايران و مصر، قطعا خواب را از چشمان بسياري در رياض، تل آويو، لندن و واشنگتن خواهد ربود.
همه منتظرند ببينند تهران و قاهره چكار خواهند كرد و براي بسياري انتظارات براي آشتي ميان دوطرف بسيار بالا است، اما نبايد فشارها و محدوديت هايي كه بر دوش مرسي وجود دارد را فراموش كرد.
اگرچه به سفر محمد مرسي به چين توجه به مراتب اندكي مي شود، اما آنچه كه مرسي در چين انجام خواهد داد نيز مهم است.
برخي ها مي گويند؛ او به آرامي سياست خارجه مصر را از اردوگاه آتلانتيكي ها به سوي اردوگاه اوراسيايي ها از جمله ايران و چين تغيير مي دهد.
قطعا كمك هاي مالي چين، وابستگي مصر به غرب و شركاي عرب آنها را كاهش خواهد داد.