در اين سه چهار هفته گذشته خبر ساختن فيلم لاله توسط اسدالله نيك نژاد كارگردان ايراني مقيم هاليوود سر و صداهاي خاص خود را به پا كرده.

 به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،ايشان اعلام كرده كه مي‌خواهد با ساختن زندگينامه لاله اولين زن شركت كننده در مسابقات رالي، نمونه زن ايراني را ارائه دهد.

در سال‌هاي گذشته نيز خيلي‌ها به‌دنبال ساختن فيلم‌هايي در خصوص زن نمونه ايراني بوده‌اند كه اكثرا موفق عمل نكرده و بعضا نيز نتوانسته‌اند حرف خود را بزنند چرا كه معيارها را درست بررسي نكرده‌اند.

ساختن يك فيلم درست از چهره زن امروز ايراني و يا زن نمونه ايراني نياز به پيش فرض‌ها و پيش زمينه‌هاي بسياري دارد كه بايد با مطالعه و تحقيق بر روي شرايط اجتماعي قبل و بعد از انقلاب شرايط معنوي و ديني و مذهبي ، سنت‌ها و باورداشتها، شناخت زن به‌عنوان يك انسان ، شناخت زن ايراني و علايق و سلايق او كه با باورهاي ديني، مذهبي ، سنتي و آييني او عجين شده است به دست ‌آيد.

اين مهم زماني برآورده مي‌شود كه هنرمند در مكان و زمان‌هاي مختلف حاضر و ناظر بر تاثير عناصر و پارامترهاي ياد شده بر زن و جامعه زنان ايراني بوده باشد. در واقع نمي‌توان سه دهه از موضوع و سوژه مورد نظر بود و بعد بخواهي در خصوص آن فيلم‌ هم بسازي .

اين به نوعي سالبه به انتفاء موضوع است هرچند كه بگويي از طريق رسانه‌ها شرايط ايران و زنان ايران را دنبال مي‌كرده‌اي.

موضوع كاملا واضح است بايد در شرايط باشي. من نوعي كه اصلا مثلا جنگ را درك نكرده‌ام و شرايط حاصل از آن را نمي‌دانم و رنج‌هايي كه زنان در آن ايام متحمل شده را نمي‌فهمم، چگونه مي‌خواهم زن نمونه ايراني را باز شناسم و در خصوص آن فيلم هم بسازم؟

اين كمي بعيد و دور از ذهن به نظر مي‌رسد حتي پس از آمدن به ايران هم سعي نكرده‌ام در اين خصوص تحقيق كنم و يا با زنان صحبت نمايم.

آوارگي ، بي‌خانماني حاصل از جنگ، شهيد شدن فرزندان وشوهران و اطرافيان، بي‌سروساماني ، شرايط بعد از جنگ و بازسازي‌ها كه هنوز هم ادامه دارد.

زخم‌هاي خاصي كه از دوران جنگ برتن و روح زنان اين مرز و بوم نشسته و آنان هيچ‌گاه در خصوص آن صحبت نكرده و نمي‌كنند.

چگونه است كه تمام اينها را نمي‌بينيم و بعد يكباره يك زن شركت كننده در رالي را به عنوان نمونه زن ايراني معرفي مي‌كنيم؟ اين يعني حذف بخش عمده‌اي از تاريخ معاصر زنان اين مرز و بوم و به تبع آن زناني كه اگر نبودند معلوم نبود كه نتيجه جنگ چه مي‌شد.

زناني كه تفنگ دست گرفتند و پا به پاي مردان جنگيدند و از ايمان خود ، كيان خود ، مرزو بوم خود، دين خود، مذهب خود ، مليت خود ، ناموس خود و حياي خود، جانانه دفاع كردند.

عجيب اينجاست كه معاونان و مشاوران و مديران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز از اين ماجرا حمايت كرده و بودجه‌اي هفت ميليارد توماني راهم برايش در نظر گرفته‌اند. از كجا؟ از بيت المال همان زنان فداكار و ايثارگر؟

جالب است ! بايد گفت: اولا خانم لاله زحمت خود را كشيده‌اند و يا افتخار‌آفريني كرده‌اند.

دستشان درد نكند و مباركشان باد. اما بسياري از زنان ورزشكار درسال‌هاي اخير براي ايران اسلامي در ميادين مهم و معتبر ورزشي افتخار آفريني كرده‌اند. وزارت ارشاد چرا در خصوص آنان فيلم نمي‌سازد.

بسياري ديگر از زنان ودختران در عرصه‌هاي علمي و فرهنگي و اقتصادي در داخل و خارج افتخار آفريني نموده‌اند و يا زناني كه با حفظ عفت و پاكدامني با تاكسي‌هاي سبز مسافركشي مي‌كنند، زناني كه راننده اتوبوس‌هاي شركت واحد هستند، پرستاران، مددكاران و همه زناني كه نان حلال در مي‌آورند.

رسالت نوشت: پس با اين حساب شما بگوييد خانم لاله در اولويت چندم قرار خواهد گرفت؟ اصلا محلي از اعراب دارد؟ پس مي‌بينيد كه ما در عرصه‌هاي مختلف، زنان و دختران نمونه بسياري داريم ودر راس آنها زناني كه در جنگ دلاورانه شهيد شده‌اند، مادران شهيد، خواهران شهيد، دختران شهيد، همسران شهيد و.... وزارت ارشاد اگر چنين پولي دارد ودلش مي‌خواهد براي معرفي زنان نمونه خرج كند به اينهايي كه در داخل كشور هستند و به تنهايي چون كوه در مقابل مشكلات ايستاده‌اند و بدون كمك دارند كار فرهنگي مي‌كنند كمك كند.

زناني كه كار فرهنگي وهنري مي‌كنند و تمام زناني كه با حفظ پاكدامني و عصمت و با ايمان دارند نان حلال براي خانواده‌شان در مي‌آورند. به‌راستي هفت ميليارد تومان به چند زن نمونه از اين دست مي‌تواند كمك كند؟

آيا از زندگي اين زنان نمي‌توان فيلم ساخت و يا اصولا نمي‌شود و يا نمي‌خواهند؟ چرا كه دست‌هاي پشت پرده بايد ضربات فرهنگي خود را بر جامعه ، دختران و زنان ما وارد آورند.

اما بايد گفت دلاورزنان ايران زمين تفكرشان و انديشه‌شان و همت‌شان فراتر از اين حرف‌هاست كه كارگرداني هاليوودي كه سي سال دور از وطن بوده و دست به ساخت فيلم‌ها و سريال‌هاي پورنو زده است بخواهد از بين زنان ايراني به ميل خودش زني را انتخاب كند و فيلم زن نمونه ايراني را بسازد.

زنان ما همه نمونه‌اند؛ همه مادران و دختران پاكدامان و با عصمت اين مرز و بوم. ايشان بهتر است كه به آمريكا برگردند و همان فيلم‌هاي كذايي را بسازند.

كارگرداني كه با بودجه اين مملكت و بورسيه ا ز سوي سيما به آمريكا رفت و آنجا ماندگار شد و حالا مي‌خواهد اين‌گونه و با ساختن فيلم لاله بازگردد. به واقع بايد پرسيد چه دست‌هايي در پس پرده هستند؟! الله اعلم


برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار