شاید مهمترین دلیل ضعف تلویزیون های سیاسی ایران در خارج از کشور فقدان مدیریت حرفه ای آنان باشد، اکثر مدیران این تلویزیون ها فاقد تحصیلات و تجربه لازم برای اداره یک تلویزیون خبری و سیاسی هستند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، در دنیای کنونی نقش رسانه ها به ویژه رسانه های تصویری بسیار مهم و حساس است، در طول سی و سه سال گذشته رسانه های مختلفی در عرصه خارج از ایران ظهور کرده اند اما هنوز یک رسانه «حرفه ای» در بین رسانه های تصویری ایرانیان وجود ندارد، رسانه ای که بتواند ضمن پوشش خبرهای مربوط به ایران از یک اعتبار واقعی نزد ایرانیان داخل کشور نیز برخوردار باشد، فقدان چنین رسانه هایی باعث شده نوعی اغتشاش فکری و بی آیندگی در زمینه ای رسانه ای ایراناپوزسیون بروز کند.
 
شاید مهمترین دلیل ضعف تلویزیون های سیاسی ایران در خارج از کشور فقدان مدیریت حرفه ای آنان باشد، اکثر مدیران این تلویزیون ها فاقد تحصیلات و تجربه لازم برای اداره یک تلویزیون خبری و سیاسی هستند. در این بین تلویزیونی مانند «پارس» که انتظار می رود پس از چند سال تجربه اندوزی بتواند از یک اعتبار نسبی برخوردار باشد به دلیل وجود برخی برنامه سازان و نیز کیفیت پایین برنامه ها تاکنون نه تنها کمکی به مبارزات عناصر ضدانقلاب نکرده بلکه در ایجاد سرخوردگی در بخشهایی از آن نیز نقش ایفا کرده است.
 
هنوز برگزاری «مناظره سیاسی» در این تلویزیون [پارس] یک امر دور از دسترس است! آنچه که دیده می شود نوعی همهمه سیاسی بی هدف است. نقش مجری در برنامه ها و مناظره های تلویزیونی بسیار مهم و تاثیرگذار است، افرادی نظیر «علیرضا میبدی» فاقد شایستگی و توانایی لازم در اجرای یک مناظره سیاسی جدی هستند،با مشاهده محتوای تلویزیون های سیاسی برون مرزی گمان می رود ضدانقلاب هنوز در کودتای 28 مرداد گیر افتاده است، هنوز دعوا بر سر شاه و مصدق ادامه دارد و معلوم نیست این جماعت بی خبر از همه چیز تا کی می خواهند به موش و گربه بازی خود ادامه دهند؟
 
به باور بسیاری از عناصر ضدانقلاب وظیفه رسانه علاوه بر خبر رسانی، افزایش سطح فرهنگ سیاسی است، سوال اینجاست آیا برنامه هایی نظیر «سرزمین جاوید» بهرام مشیری در تلویزیون پارس در جهت توسعه فرهنگ سیاسی و انتقادی است یا درست در جهت خلاف آن !!؟
 
برگرفته از مطالب یک ضدانقلاب در فیس بوک: «آیا زیر نویس کردن اخبار جهت دار رادیو فردا یک کار مسئولانه از سوی یک تلویزیون مدعی ملی بودن است؟ آیا پس از فحاشی و اتهام زنی بهرام مشیری به شاهزاده رضا پهلوی این تلویزیون فرصتی متناسب برای شاهزاده جهت پاسخگویی به ابهامات مهیا نمود؟ آیا کسانی مانند حسین فرجی با یکسویه نگری خود به تاریخ باعث رشد فکری در مردم داخل ایران می شوند؟».
 
از سوی دیگر با رسانه ای شدن بحث مناظره بهرام مشیری با رضا پهلوی بسیاری از سایت ها و وبلاگ ها در این خصوص مطالب بسیاری منتشر کردند،در یکی از این مطالب که در مورد تلویزیون پارس نگاشته شده است می خوانیم:
«ایجاد فضا برای سخنان غیر مسئولانه و بدون سند قطعا از اعتبار یک رسانه جمعی می کاهد، جا دارد کسانی مانند امیر شجره (مدیر تلویزیون پارس) با واکاوی مجدد در وظایف رسانه ها در جهت آزادیخواهی، پاسخگو بودن و مسئولیت پذیری گام بر دارند. همان طور که در تاریخ ثبت است بنیانگذاران چماق کشی و هوچیگری نیروهای هوادار مصدق در جبهه ملی بودند، سینه چاکان کنونی مصدق نیز این روزها در برنامه تلویزیونی اجازه نقد و بررسی نمی دهند، چماق کشان مصدقی کوچکترین انتقادی را بر نمی تابند و رسانه های چون پارس با بی مسئولیتی کمکی به توسعه سیاسی و گسترس فضای نقد نمی کنند. »
منبع: ما هستیم
برچسب ها: مشیری ، رضا پهلوی ، مناظره
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
Germany
زراره
۱۳:۰۲ ۲۳ دی ۱۴۰۰
با عرض سلام،
این حقیر سندی در دست ندارم و فقط شنیده ام که در زمان حکومت کوتاه مدت مصدق از طرف وزارت راه و ترابری به او پیشنهاد می شود که راه آهن سراسری ایجاد گردد و مصدق در پاسخ می گوید که قطار زیاد تق و تق می کند یعنی سر و صدا زیاد تولید می کند و بهتر است که این صنعت توسعه نیابد!!
یک انسان سیاستمدار که دوستدار کشور و وطن و مردم سرزمین خویش باشد و تدبیر امور کشور بطور تصادفی یا سرنوشت وار در دستش قرار گرفته باشد، بعید به نظر می رسد که چنین چیزی را در ایجاد یکی از مهمترین صنایع عصر جدید بیان داشته باشد.
بهرحال سیاستمداران فهمیده و عاقل هر قوم و ملت و کشوری در گسترش دانش و ایجاد صنعت و اشتغال مفید باید نهایت سعی و کوشش خودرا به خرج دهند و به امید واهی و وقت جامعه خودرا تلف ننمایند. اوپوزیسیون هم نباید فقط به فکر براندازی نطام سیاسی باشد بلکه باید پیشنهادهای اقتصادی ارائه دهد. مثلا پیشنهاد دهد که صنعت تبدیل نیروی باد به انرژی برق راه اندازی شود و طرح چگونگی آنرا هم ارائه دهد و منفعت آنرا در مقایسه با انرژی هسته ای بیان دارد و در زمینه مالی و بانک داری بگوید که اگر کلیه افراد جامعه دارای حساب بانکی باشند و حقوق ماهیانه آنها بصورت ارقام و اعداد سر برج به حساب هایشان واریز گردد، آنگاه مسئله تورم پولی و سقوط ارزش پول ملی در مقایسه با ارز های بیگانه هم حل خواهد گردید. زیر از این طریق حجم پول در گردش ثابت باقی خواهد ماند. و هزار و یک نوع دیگر از این مثال ها. در کشور های پیشرفته علمی و صنعتی ایجاد شغل های نو و نگاهداری شغل های موجود در راس برنامه های روز مره سیاست مداران قرار دارد و طوریکه می دانیم، بیکاری مادر بیشتر بیماری های فهم و عقل یا روحی و روانی اند.