يک دکتر پزشکي قانوني در بخشي از يادداشت خود نوشت:گاهی اوقات این راهکارهایی که ارائه میدم باعث میشه خودم مبهوت بشم. واقعا مردم اینجا اگه منو نداشتن چه چاره اي مي انديشيدن!

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ،در یکی از شهرهای اروپا افسر پلیس بعد پل یه خودروی سواری رو متوقف میکنه. سه سرنشین خودرو با استرس زیاد منتظرن تا ببینن علت این توقف چیه. پلیس به خودرو نزدیک میشه و به راننده میگه:
ــ شما یک میلیونمین خودرویی هستین که از روی این پل رد شدین. واسه همین برنده این جایزه هزار یورویی شدید. حالا میخواید با این پول چیکار کنید؟

راننده که تازه خیالش راحت شده بود با خوشحالی میگه:

ــ اول از همه میرم و گواهینامه رانندگی میگیرم!!

ــ چی؟ رانندگی بدون گواهینامه؟!

همسر مرد که کنارش نشسته بود با دستپاچگی میگه:

ــ ببخشید سرکار! شوهرم مست کرده نمیفهمه چی میگه!

ــ  رانندگی در حالت مستی؟!

پدربزرگ راننده که روی صندلی عقب لم داده بود و گوشهای سنگینی داشت غرغرکنان گفت:

ــ بهتون که گفتم با ماشن سرقتی به مقصد نمیرسیم!

شاید این داستان واقعیت داشته باشه یا اینکه فقط یه جوک باشه. اما مشابه اون واسه این سه تا جوون ما اتفاق افتاد.

خسته از کار روزانه تصمیم میگیرن اون شب خوش بگذرونن. به یه مجتمع تفریحی در کنار رودخونه میرن. چادر میزنن و همون جا اطراق میکنن. حدود ساعت چهار صبح یکی از اونا به سرش میزنه یا شایدم خیلی گرمش میشه. تقریبا تمام لباسهاشو در میاره کنار رودخونه میایسته و با یه ظرف روی خودش آب میریزه.

این کار توجه دو تا سرباز که اون نزدیکی در حال گشت زدن هستن رو به خودش جلب میکنه. به طرفش میرن و ازش میخوان که آدم باشه! هدفشون فقط دادن یه تذکر خشک و خالی بود و قصد دیگه ای نداشتن. خودش چیزی نمیگه یا شاید حوصله حرف زدن نداره اما رفیقش که اون نزدیکی ولو شده بود میگه:

ــ سرکار! کارش نداشته باشین. تو حال خودش نیست بذارین خوش باشه!

ــ مشروبات الکلی خورده؟

ــ بله قربون! در خدمت شما هستیم.

رفیق دوم که متوجه سوتی رفیقش میشه با عجله وارد عمل میشه و میگه:

ــ نه سرکار! به خدا چیزی نخورده. سیگاری زده!

نتیجه اینکه اکیپ "یگان امداد" به جای امدادرسانی که فلسفه وجودی اونها محسوب میشه به چادر سه جوان یورش میبره و انواع و اقسام وسایل لهو و لعب و صور قبیحه کشف و ضبط میکنه.

سه تا پرونده جلومه. بهشون میگم یکی یکی بیان تو. اما سه تایی با هم میان.

ــ گفتم یکی یکی!

ــ آخه ما به هم وصلیم!

راست میگفتن. اونا رو بهم دستبند زده بودن.

ــ دکتر! این دستگاه شما نوع چیزی که خوردیم رو نشون میده؟

ــ چطور مگه؟

ــ میخوایم ببینیم اینی که خریدیم چی بوده عرق سگی بود یا ...

جالب بود. با وجود اینکه خودشون مدعی بودن یه چیزی خوردن تست هر سه تا منفی بود. شاید به این دلیل که خیلی دیر مراجعه کردن. وقتی متوجه شدن تستشون منفی شد به شدت ابراز تاسف کردن.

ــ چی شده؟

ــ آخه ما به افسر نگهبان گفتیم که مشروب خوردیم و زیر برگه رو امضاء کردیم!

ــ خاک برسرتون! حالا لااقل جواب تست ها رو ببرید بهش نشون بدید و بگید که چیزی نخوردین و اون لحظه مست بودین و نفهمیدین چی میگین و چی رو امضاء میکنین!

گاهی اوقات این راهکارهایی که ارائه میدم باعث میشه خودم مبهوت بشم. واقعا مردم اینجا اگه منو نداشتن چه چاره اي مي انديشيدن!

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.