لحظات سختي بود، لحظات خداحافظي؛ مقام معظم رهبري سوار ماشين شد اما مردم حاضر نبودند خداحافظي کنند؛ آخرين نگاه‌هاي چشمان تر و پراميد مردم روستاي اورنگ به ماشين مقام معظم رهبري دوخته شده بودند و با بدرقه گرم مردم روستا، ماشين رهبري در امتداد جاده از ديد‌ها محو شد و حالا مردمي بودند كه شور و اميد اونها براي بازسازي و آباداني مجدد روستاشون صد برابر شده بود.

خبرنگار اعزامي باشگاه خبرنگاران که براي مخابره اخبار از مناطق زلزله‌زده به شمال غرب کشور و مناطق زلزله زده رفته بود، مثل مردم اين مناطق روز پنج‌شنبه از بازديد سرزده رهبر انقلاب از روستاهاي آسيب‌ديده غافلگير شد.

ساعت حدود 12 ظهر بود از جايگاه CNG شهرستان ورزقان خارج شديم به سمت روستاي "باجاباج" که 35 کشته در زلزله اخير داشت در حال حرکت بوديم كه از خبرگزاري با من تماس گرفتند و گفتند مقام معظم رهبري در حال بازديد از مناطق زلزله‌زده هستند، فورا به صورت تلفني از عباس فلاح نماينده اهر و هريس که اين چند روزه در رسيدگي به امور مردم زله‌زده واقعا زحمات زيادي کشيده، پرسيدم از تهران مهمان داريد؟ گفت: بله داريم ولي پشت تلفن نمي‌توانم دقيق مکان حضورشان را بگوئيم، من پيشنهاد مي‌کنم به کار خودتان ادامه بدهيد.

سه‌راهي خواجه را پيچيديم، حدود 200 متر رفته بوديم که ديديم چند دستگاه ماشين پشت سر هم در حال حرکت هستند، حدس زدم خود آقاست - فورا به راننده گفتم دور بزن- دور بزن پشت سر اين ‌ها گم نکني؛ دور زد، فوري پشت سر آنها راه افتاد، حدسم به يقين تبديل شده بود تند تند به راننده مي‌گفتم گم نکني سريع گاز بده سبقت بگير البته همه داشتند سبقت مي‌گرفتند جاده کوچک بود و دو لاين! همه داشتند با سرعت حرکت مي‌کردند.

سه‌راهي خواجه در نزديکي ورزقان قرار دارد، فاصله ورزقان تا اهر حدود 60 ـ 70 کيلومتر است؛ از صبح دو بار اين مسير را رفت و آمد کرده بودم اين بار سوم بود ولي متوجه نشدم چه طوري رسيديم، رسيديم به روستاي اورنگ.

روستاي اورنگ آخرين مقصد بازديد مقام معظم رهبري از مناطق آسيب‌ديده بود؛ اين روستا در 20 کيلومتري شهرستان اهر از شهرستان‌هاي استان آذربايجان شرقي است که جمعيت بالغ بر 450 نفر دارد که در زلزله اخير به صورت 99 درصد تخريب شد؛ روستاي اورنگ در دل کوه قرار دارد که يک جاده فرعي از جاده اصلي اهر ـ ورزقان جدا و به روستا منتهي مي‌شود؛ ترافيک آنقدر سنگين بود که همه ماشين به حالت سکون قرار گرفته بودند از ماشين پياده شدم به سمت شخصي که اونجا ايستاده بود، رفتم گفتم آقا خبرنگارم، دير ميشه بايد برم، يک خرده نگام کرد و گفت پياده برو، پياده سخت بود کلي راه تا بالاي کوه يعني مرکز روستا بايد مي‌رفتم؛ فورا پياده شدم چون هر چقدر فکر مي‌کردم زمان از دستم مي‌رفت، خسته و تشنه به هر حال تا بالاي کوه خودمو رسوندم، نفسم بالا نمي‌آمد ولي ارزش داشت، از يکي پرسيدم،‌ گفت آقا رفت جلوي مسجد روستا، دوباره به سرعت خودمو رسوندم.



صحنه‌هاي عجيبي بود؛ ديدار سرزده رهبري از روستايي دورافتاده بدون كوچكترين تشريفات و هماهنگي، مردم انگار غم خودشان را فراموش کرده بودند همه دور مقام معظم رهبر حلقه زده بودند، خيلي صميمي، مثل همان روستاهاي که خيلي وقت پيش براي هر کار مهمي در مرکز روستا جمع مي‌شدند و بزرگ روستا که همه دوستش داشتند، خيلي خودموني با آنها حرف مي‌زد، حالا تصور کنيد رهبر يک مملکت اسلامي در ميان مردم زلزله‌زده‌اي صحبت مي‌کند که هيچ وابستگي سياسي ندارند، دروغ نمي‌گن، صاف و صادق، مهربون و بي‌آلايش؛ بله رهبرشون با همان ميکروفون ساده که خودشان در دست گرفته بودند پرسيدند چند نفر اينجا تلفات داشته همه با هم جواب دادند 2 نفر؛ بعد آقا فرمودند چقدر جمعيت داره، يکي مي گفت 400 يکي مي‌گفت 500، همگي با هم گفتند 450 نفر بعد آقا فرمودند خرابي اينجا خيلي زياد است باز مردم يک صدا گفتند 99 درصد تخريب شده است.



مقام معظم رهبري در ادامه بيان داشتند: خدمات چطور بود؟ که اين بار مردم زلزله‌زده که حضور رهبر را فرصتي مغتنم براي در دل مي‌دانستد گفتند مديريت مشکل‌ داره و ساماندهي ضعيف است.

يکي از ميان جمع روبه آقا گفت: انشاء‌الله سعي مي‌کنيم برطرف شود، آقا رو کرد به طرف اون شخص گفتند شما فرماندار هستيد؟ اون شخص گفت: بله.

مقام معظم رهبري فرمودند: دولت دارد زحمات خودش را مي‌کشه، واقعا مردم هم خدمات زيادي مي‌کنند، داغدار هستند، همدردند، همه مردم در سر تا سر کشور به خصوص در اين مناطق مسئولين هم واقعا دارند زحمت مي‌کشند؛ يک مقدار هم حالا گفتند در استان مديريت تقويت مي‌شود که عدالت رعايت شود، اميد دارم خدا به شما صبر بدهد به همه کساني که خسارت ديدند به خصوص به کساني که عزيزانشان را از دست دادند اميدوارم خداوند به آنها صبر و اجر بدهد.

مقام معظم رهبري از مردم خواست مغلوب حادثه نشوند بلکه از حادثه به نحو احسن استفاده کنند به طوري که فرمودند من هميشه سفارشم در مناطقي که دچار اين‌گونه حوادث مي‌شوند اين است که از اين حادثه، يک سکوي پرش درست کنيد به خصوص شما جوان‌ها اين را وسيله‌اي قرار بدهيد، اين فشارها و سختي‌ها را، چه اوضاع تهيج، چه اوضاع تحميلي ديگران، اين بايد موجب شود ما بيشتر به خودمان متکي شويم، بيشتر کار کنيم بيشتر تلاش کنيم ضعف‌هاي خودمان را بشناسيم، ضعف‌هاي خود را برطرف کنيم؛ اين وظيفه ماست.



تا يادم نرفته اين رو هم اضافه كنم كه از بازديدي که در منطقه داشتم، در ترديد بودم که آيا اين منطقه آباد مي‌شود يا خير؟ واقعا خيلي سرسبز بود، ولي فکر مي‌کردم زلزله پايان طراوت منطقه خواهد بود اما صحبت‌هاي مقام معظم رهبري در ميان مردمان سخت‌کوش روستاي اورنگ تضميني به احياي موفق اين مناطق بوده چرا که ايشان فرمودند: من مي‌بينيم اين منطقه، آينده بسيار خوبي خواهد داشت چون همه طبيعت اين منطقه خوب است همه مردم اين منطقه، مردم با‌همتي هستند و جوانان خوب و سخت‌کوشي هم الحمد‌الله دارد، انشا‌الله خداوند همه‌شان را حفظ کند.

مردم روستاي اورنگ نيز با همان صداقت  و پاک دلي فرياد زدند‌: گوش به فرمان توايم خامنه‌اي...

لحظات سختي بود، لحظات خداحافظي؛ مقام معظم رهبري سوار ماشين شد اما مردم حاضر نبودند خداحافظي کنند؛ آخرين نگاه‌هاي چشمان تر و پراميد مردم روستاي اورنگ به ماشين مقام معظم رهبري دوخته شده بودند و با بدرقه گرم مردم روستا، ماشين رهبري در امتداد جاده از ديد‌ها محو شد و حالا مردمي بودند كه شور و اميد اونها براي بازسازي و آباداني مجدد روستاشون صد برابر شده بود.
انتهاي پيام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۲۰ ۲۳ مهر ۱۳۹۴
روستاي اورنگ که بالاي کوه نيست از همون جاده فرعي که يکم بري جلوتر مرکز روستاس رهبرهم جلوي مسجد نبودند پايين ترازاون جلوي يک باغچه بودند مردم دورشون تجمع کرده بودند
آخرین اخبار