به گزارش خبرنگار باشگاه خبر نگاران خوزستان ؛كاميار عبدي در گفتوگو با خبرنگاران اظهار كرد: استان خوزستان از چند حوزه فرهنگي مختلف تشكيل شده كه يكي از آنها دشت شوشان است و از قسمت بالايي آن و حوزههاي آبريز مثل دز و كرخه و از حوالي شهرستان شوشتر، دزفول و انديمشك شروع ميشود و تا شوش ادامه پيدا ميكند.
وي افزود: اين قسمت از نظر اتفاقات نوسنگي كه از 9000 سال پیش تا شكلگيري نخستين حكومتها در ايران كه حدود 5000 سال پیش است و به خاطر حفاريهاي كه در محوطههاي باستانياش مثل چغاميش، چغاقنوت، جعفرآباد، بندبال، كوهلان و... صورت گرفته است بسيار اهميت دارد.
او توضيح داد: امتداد دشت شوشان به سمت دهلران ميرود و ميتوان گفت اين 2 منطقه از نظر فرهنگي با هم قرابت دارند. دشتهاي ميان كوهي شرق خوزستان مثل ايذه، دشت گل و دشت سوسن نیز به دلیل اين كه براي اقتصاد دامپروري مناسب هستند مورد توجه باستانشناسان قرار گرفتهاند.
عبدی اضافه كرد: همچنین قسمت پاييني دشت شوشان و حدودا 50 كيلومتري شمال اهواز تا راس خلیج فارس در بيشتر دوران پيش از تاريخ زير آب بود و رودخانههايي همچون كارون و دز كه به خليج فارس ميريختند آن زمان به صورت مستقل به خليج فارس ميريختند و راس خليج فارس هم بالاتر و شماليتر بوده است. اين اتفاقات در حدود 3000 سال پيش روي داد و به مرور زمان با عقبنشيني خليج فارس رسوباتي به جاي ماند و خليج فارس به جايي كه اكنون میبینیم رسید.
اين باستانشناس افزود: همچنين در بررسيهايي كه انجام دادهايم دشتهاي جنوب شرقي خوزستان مثل بهبهبان و رامهرمز كه در كوهپایههای زاگرس هستند به خاطر عبور رودخانه از آنها از نظر كشاورزي و دامپروري بسيار مهم هستند.
وي بيان كرد: بر اساس مداركي كه ما از آغاز روستانشيني، آغاز شهرنشيني و شكلگيري اولين حكومتها در دشت شوشان داریم ميتوان شهر شوش را جزو يكي محوطههاي مهم ايران دانست و از نظر اهميت باستانشناسي در ردههاي بالا است. در دوران باستان از هزاره سوم قبل از ميلاد تا روي كار آمدن هخامنشيان دشت شوشان به همراه مرودشت فارس جزو 2 منطقه اصلي تمدن عيلام بودند و اهميت اين مناطق در دوران بعدي یعنی دوران سلوكيها و اشكانيان ادامه پيدا ميكند. در نهايت ساسانيان ميآيند و خوزستان هم به خاطر پتانسيل كشاورزي بالايي كه دارد براي آنها منطقهای بسيار مهم ميشود.
اين باستانشناس اظهار كرد: با توجه به اهميت خوزستان در دوران گذشته به همين منظور در سالهاي قبل از انقلاب بسيار مورد توجه باستانشناسان قرار گرفت و بخش عمدهاي از فعاليتهاي ميداني باستانشناسي در ايران در خوزستان انجام ميشد و بيشتر هیاتهای فرانسوي و آمريكايي در خوزستان فعاليت ميكردند.
او خاطرنشان كرد: به رغم فراواني آثار باستاني در خوزستان و وجود چندين محوطه مهم باستاني ايران در خاك خوزستان همچون شوش، چغازنبيل، هفتتپه، جنديشاپور و... به علت اين كه مدتها است كه باستانشناسان در آن جا كار نكردهاند اين محوطهها به فراموشي سپرده شدهاند. ولي اگر باستانشناسان باز كار خودشان را از سر بگيرند دوباره ميتوانند اين آثار به حالت زنده گذشته خودشان بگردانند كه در جذب گردشگر اهميت بهسزايي دارد.
اين باستانشناس گفت: گردشگران علاقه دارند به محوطههايي كه باستانشناسان در آن جا در حال كار كردن هستند بدهند و علاوه بر اين كه محوطه باستان را ميبينند باستانشناسان را هم در حين كار كردند ببينند.
وي یادآوری کرد: يكي از علل فراموش شدن خوزستان اين است كه به جاي باستانشناسان متخصص اكثر اين محوطهها در دست افرادي است كه چيزي درباره باستانشناسي نميدانند و بيشتر باعث تخريب آثار ميشوند.
عبدي تصريح كرد: متاسفانه آثار باستاني خوزستان در حال تخريب است و اداره ميراث فرهنگي خوزستان بايد به افراد ناشي اجازه ندهد كه در محوطههاي باستاني كار كنند. در عوض زمينه را براي باستانشناسان با تجربه ايجاد كند تا به اين محوطهها بيايند و شروع به كار كنند تا باستانشناسي در خوزستان احيا شود كه به دنبال آن مساله گردشگري احيا ميشود./س