
به گزارش خبرنگار
احزاب باشگاه خبرنگاران،اصلاح طلبان از موسوي خوئينيها به عنوان پدر معنوي اصلاحات ياد ميكنند و اين در حالي است كه وي تاكنون نتوانسته است جريان اصلاح طلبي را به سمت و سوي آرماني اين طيف سياسي نزديك كند.
اما با مروري بر پرونده فعاليتهاي سياسي عالي جناب سايه يا همان پدر خوانده اصلاح طلبان، نقطه شروع فعاليتهاي محمد موسوي خوئينيها بهعنوان يك فعال سياسي، به بعد از انقلاب و جريان تسخير لانه جاسوسي برميگردد.
بعد از ماجراي تسخير لانه جاسوسي، موسوي خوئينيها، بهعنوان نماينده امام(ره) درميان دانشجويان فعاليت خود را ادامه داد از این به بعد بود كه وی توانست در معادلات سياسي جايگاهي پيدا كند.
سپس خوئينيها مسئوليت دادستان كل انقلاب را بهعهده گرفت و از آنجايي كه جزو جريان چپ اقتصادي بهشمار ميرفت، با صاحبان سرمايه بهنوعي در تقابل قرارگرفت، اما بعدها مواضع وي بازتابهايي را برانگيخت و او را به عقبنشيني وادار كرد.
در سالهاي 1360 تا 1362 بهدليل مواضع ضدجنگ نهضت آزادي، بههمراه مهاجراني و برخي همفكران ديگر بهصورت مشترك اطلاعيههايي منتشر كرد و ضمن آن عليه نهضت آزادي موضع گرفت و حتي از تصميم مقامات قضايي پيرامون تعطيلي روزنامه نهضت آزادي «ميزان» نيز استقبال كرد.
اما درست پس از رحلت امام خميني(ره)، مواضعي اتخاذ كرد كه بيشباهت به موضع سران نهضت آزادي نبود.
خوئینیها درست پس از رحلت امام(ره) اعلام كرد: «ما نسبت به برخي انديشههاي امام(ره) انتقاداتي داشتيم اما در حيات ايشان بهدليل ريش سفيدي ايشان جرأت طرح آنها را نداشتيم.» اين مواضع باعث شد تا پس از رحلت امام(ره) آرام آرام مخالفت وي با جريان انقلاب تقويت شود و این آغاز تقابل عالیجناب سایه با انقلاب بود.
محوریت موسوی خوئینیها در حلقه سلام
«حلقه سلام» از خرداد ماه 70 با محوریت موسوی خوئینیها (که حدود 8 سال دادستان کل کشور بود)، سردبیری عباس عبدی و همکاری مصطفی تاجزاده، علیرضا علویتبار، هادی خانیکی، اکبر اعلمی، جعفر گلابی، مهرنوش جعفری، احمد بورقانی، رجبعلی مزروعی و... شروع به کار کرد.
اکثر کسانی که حلقه سلام را از اوایل بهمن ماه 69 (که به مدت 5 ماه شمارههای صفر سلام را منتشر میکردند) شکل دادند، پیش از آن در حلقه «کیان» قرار داشتند.
حلقه کیان از روشنفکرانی تشکیل شده بود که گفتمان جدیدی در مقابل گفتمان «جمهوری اسلامی» طرح میکردند.
موسوی خوئینیها که گرداننده حلقه سلام بود نقش بسزایی را در مقابله گروهی از روحانیون در مقابل گروه بزرگ روحانیونی که پرچم نهضت حضرت امام(ره) را بر دوش گرفته بودند، داشت.
بنا به آنچه بعدها کروبی در مصاحبههای خود میگوید، خوئینیها در به وجود آمدن «مجمعروحانیون مبارز» که پیدایی آن با بروز شکاف
جدی در میان طیف روحانی طرفدار امام همراه شد، نقش داشته است.
مجمع روحانیون از عناصر (به نسبت جامعه روحانیت مبارز تهران) جوانتر تشکیل شد که عمدتاً مجتهد نبودند
آنان با این عنوان که عناصر ادارهکننده جامعه روحانیت را در خط امام نمیبینند و میخواهند ظرفیت طرفداری از امام را در میان روحانیها افزایش بدهند، این مجمع را در زمستان 66 پایهگذاری کردند.
چیزی نگذشت که عملکرد این گروه منجر به دلسردی گروه زیادی از روحانیون که سالها در محضر امام تلمذ کرده و تحت رهبری ایشان در مبارزه سخت علیه شاه شرکت کرده بودند، شد.
اما مجمع روحانیون مبارز که به داعیه تقویت بعد حمایتی روحانیون از نظام شکل گرفته بود، سه سال پس از تأسیس، اولین حرکتهای اعتراضی را علیه بخشهایی از نظام شکل دادند، آنان در جریان انتخابات دومین مجلس خبرگان رهبری که در مهر ماه 1369 انجام شد، زیر بار امتحان اجتهاد نرفتند و شرطگذاری اجتهاد را برای عضویت در خبرگان نپذیرفتند؛ برهمین اساس آن دسته از روحانیون هوادار خود را که واجد شرایط بودند و برای عضویت در مجلس کاندیدا شده بودند، وادار کردند در یک حرکت اعتراضی، انصراف دهند.
پس از آن حداقل سه نفر از روحانیون سرشناس هوادار مجمع ( طاهری اصفهانی، عبایی خراسانی و محمدرضا توسلی) به ترتیب استعفا دادند.
سه ماه پس از این مقطع روزنامه سلام راه افتاد. سلام تلاش کرد تا یک جریان سیاسی روحانی را در مقابل جریان روحانی حاکم به وجود آورد و به نوعی آنان را در بعد مشروعیت و کارآمدی به چالش بکشاند.
برهمین اساس میتوان گفت که «سلام» نقشی محوری در تفرقههایی که بعد از رحلت امام(ره) در جامعه به وجود آمد، داشته است.
پشتيباني سنگين خوئينيها از بني صدر ، محمد خاتمي و مير حسين موسوي همچنين مخالفت علني با ولايت فقيه ( در زمان امام و اكنون ) از خصوصيات بارزش است.
مطابق اسناد و مدارک تمام افکار گروهک فرقان برگرفته از نظریات موسوی خوئینیها است و وی ارتباط بسیار نزدیکی با آن گروهک دارد.
موسوي خوئينيها در جريان فتنه سالهاي 78 و 88 كه از سوي جناح دوم خرداد هدايت ميشد نقشي اساسي، اما پشت پرده داشت.
خوئينيها را به عنوان مرد خاكستري يا در سايه اصلاحطلبان ميشناسند؛ به اين جهت كه اكثر طراحيها و برنامه هاي اصلاحطلبان از سوي وي انجام ميگیرد.
نقش پنهان خوئينيها در برافروختن فتنه سال 78
موسوي خوئينيها در دهه 70 روزنامه «سلام» را روي پيشخوان روزنامه فروشيها فرستاد؛ با نگاهي به نحوه شكلگيري فتنه سال 78 در كوي دانشگاه تهران، نقش اين روزنامه و بخصوص موسوي خوئينيها را مي توان در آغاز اين ماجرا مشاهده كرد؛ در واقع فتنه اين سال از ماجراي توقيف روزنامه «سلام» و لشكركشي اصلاح طلبان براي اعتراض به توقيف اين روزنامه آغاز شد.
اولين تجمع در اعتراض به توقيف روزنامه «سلام» ساعت 21 در برابر خوابگاه دانشجويان دانشگاه تهران شكل گرفت. برپاكنندگان اين تجمع دو فرد غير دانشجو يعني منوچهر محمدي و اكبر محمدي بودند كه پس از دستگيري، درباره چگونگي دريافت كمك مالي و ارتباط با عناصر خارجي و طراحي تجمعات اعتراض آميز اعترافات قابل تأملي داشتند.
اين دو نفر با ورود به خوابگاه دانشجويان، جلسهاي را با اعضاي دفتر تحكيم برگزار ميكنند و سپس با فراخوان تعدادي از دانشجويان در محوطه خوابگاه دست به تظاهرات ميزنند و همين موضوع زمينه بروز ديگر مسائل را در فتنه 18 تير 1378 فراهم ميكند.
فعاليت پشت پرده موسوي خوئينيها در فتنه 88
خوئينيها در جريان فتنه 88 نيز با در دست داشتن سكان مجمع روحانيون مبارز بر شكل گيري آرام اين حادثه و سپس دميدن بر آتش فتنه از هيچ كوششي مضايقه نكرد.
او يكي از مشوقهاي اصلي حضور خاتمي در انتخابات دهم رياست جمهوري بود كه اين مسئله با ورود موسوي منتفي شد؛ وي در اظهارنظري در اين خصوص خطاب به رئيس دولت اصلاحات ميگويد: تجربه نشان داده است که مردم می خواهند به کسی رأی بدهند که نمادی از تقابل با حکومت در او وجود داشته باشد. من شنيدم كه حسن آقا به آقاي خاتمي گفته است كه شما نزد رهبري برو و بگو من وارد صحنه انتخابات شدهام و ديگر از او صلاح و مصلحت نكن و فقط به او اعلام كن كه آمدهاي اگر چنانچه ايشان قاطع گفتند نيا، نيا و به مردم اعلام كن، اما اگر با دليل و برهان خواست بگويد كه نيا، بيا و محكم بايست.
در چندين مورد از سخنرانيهاي موسوي خوئينيها، ماهيت ضد نظام و ضد ولايت فقيه بودن در سخنان وي آشكار است. خوئينيها در چندين اظهارنظر مغرضانه و گستاخانه با حمله به جايگاه ويژه ولايت فقيه در نظام جمهوري اسلامي خواستار تغيير در اين جايگاه شد.
وی در يكي از اين اظهارنظرها در آبان ماه سال 1387 بيان داشت كه «الان رياست جمهوري دو تا چهار سال است، مي شود رهبري را دو تا پنج سال كرد و بعد از آن هم كنار برود.»
اين چنين اظهارنظرهاي گستاخانه و خط دهيهاي مكرر موسوي خوئينيها كم كم زمينه بروز فتنه88 را ايجاد كرد؛ موسوي خوئينيها زماني كه ماجراي تقلب در انتخابات كه به گفته سيد محمد ابطحي رمز آشوب بود با تبليغات رسانهاي اصلاحطلبان و شايعهسازي اين طيف داغ شده بود، بحث عبور از نظام را مطرح كرد كه با اين اظهارنظر، فتنه وارد عرصه ديگري شد و در واقع در مسير هدف اصلي خود قرار گرفت.
وي در اين خصوص بيان داشت كه «مي بايست از قضيه ابطال انتخابات فراتر برويم و اين يك راه جديدي است و اين جمعيت به عنوان بازيكنان اين جريان هستند. بايد هزينهها آن قدر بالا برود كه حتما انتخابات ابطال شود؛ چون معني ابطال فراتر از بحث رياست جمهوري است يعني حاكميت را مجبور به عقبنشيني كرديم. از مردم مي توان خواست به اشكال مختلف به مخالفتهاي مدني بپردازند در قدم اول بايد انتخابات ابطال و سپس شوراي نگهبان عوض شود.
خوئيني ها حتي در اين راستا به نهادهاي مختلف كشور نيز حمله كرد و بيان داشت كه شوراي نگهبان از حدود وظايف خود منحرف و خارج شده است و گفت: مشكل اين است كه اين آقايان كه در اين مسندها و نهادها نشسته اند، از مسير منحرف شده اند، اميدوارم كه بر گردند؛ اگر برنگشتند، بايد كنار بروند.
در نگاه همه فعالان سياسي عالیجناب خاکستری ، چهره پردهنشين اصلاحطلبان است. مردي كه همواره ترجيح داده است در پشت صحنه ايفاي نقش كند. سلوك سياسي او بهگونهاي است كه از آفتابي شدن در ميدان سياست احتراز ميورزد. اين، ويژگي همه كساني است كه نميخواهند رد پايي از تصميمهاي آنها در حوادث و ماجراهاي رمزگونه باقي بماند.
موسوي خوئينيها در مطلبي پرت از تناقض پيرامون انتخابات مجلس نهم و درباره اين سؤال كه «شما به مشاركت اعتقاد داريد يا عدم مشاركت در انتخابات مجلس؟» نوشت: آيا در زماني كه جمعي از دوستان ما براساس اتهامات واهي و محاكمات غيرعادلانه در زندان بسر مي برند و دو شخصيت خدمتگزار جامعه آقاي مهندس موسوي و حجت الاسلام والمسلمين كروبي در حصر خانگي قرار دارند و مطبوعاتي كه مي خواهند مستقل از اراده برتر جامعه به رسالت مطبوعاتي خود عمل كنند، نمي توانند، آيا انصاف و عدالت است كه ما در انتخاباتي شركت كنيم كه در اين شرايط برگزار مي شود؟ مگر ما چه گناهي كرده ايم كه بايد از رسانه هاي رسمي و غيررسمي كشور ماه ها و بلكه سالها مورد زشت ترين هتاكي ها و تهمت ها قرار بگيريم و باز هم در انتخاباتي شركت كنيم كه به دست همان كساني برگزار مي شود كه اين بلاها و مصيبت ها را بر سر ما و دوستانمان آورده اند.
وي در عين حال در وبلاگ خود نوشت: بدون ترديد شركت در انتخابات حق ما است و اگر ببينيم با شركت در انتخابات حقي را به صاحبش برميگردانيم و باطلي را مانع ميشويم قطعا شركت خواهيم كرد. بنابراين گمان ميكنم از هم اكنون به تصميم نهايي نميشود فكر كرد.
البته طيف متبوع موسوي خوئينيها به اين رفتارهاي معروف هستند و به موازات ادعاي تحريم انتخابات مجلس هفتم و هشتم و زير سؤال بردن آن، فهرست انتخاباتي گستردهاي ارائه كردهاند كه از جمله شامل 150 نفر فهرست رسمي غير از افراد رسما معرفي نشده بود و در تهران فهرست 30 نفره «ياران خاتمي» با بي اقبالي مطلق مردم به استثناي يك نفر مواجه شد.
گفتني است مظلوم نمايي اين جريان در حالي است كه در جريان فتنه 88 آشكارا به دامان مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس پيوسته بودند و با بهاييها و منافقين و ماركسيستها و سلطنت طلبها و تمامي جريانات ضدانقلاب عليه مردم مسلمان اين مرز و بوم متحد شده بودند.
موسوي خوئينيها هنگامی پس از اینکه از تسخیر دولت و مجلس توسط اصلاحطلبان نااميد شد، بهسوي ايجاد جبهه اپوزيسيون كامل حركت كرد و در اين مسير دست اتحاد به همه نيروهاي معارض داد.
تجديدنظر در مباني انديشه حكومت اسلامي در دو سال اخير در حالي از زبان موسوي خوئينيها مطرح شد كه زماني اولين مدافع نظام مطلقه فقيه بود و در دفاع از نظريه امام مبني بر اين كه ولي فقيه واجد همه اختيارات شارع اسلامي است، بيشترين حملات را به چهره هاي رقيبش انجام داده بود.
تناقض فراوان در پرونده سیاسی خوئینیها
خوئینیهادر بهمن 1387 اعلام كرد كه بايد اختيارات رهبري را محدود كرد، در نشستي ديگر اظهار داشت نميتوان بهخاطر مصالح نظام از مطالبات سياسي خويش كوتاه آمد، راه ديگري جز اصلاح ساختار نظام باقي نميماند و در ديدار با نامزدان اصلاحطلب توصيه ميكند تغيير در قانون اساسي را دردستور كار قرار دهند.
باید منتظر ماند تا ببینیم خوئینیها در انتخابات آتی چه خوابی برای نظام دیده است
عالیجناب اصلاحات گفته که اصلاحطلبان برای انتخابات آتی برنامه دارند پس باید منتظر بمانیم تا ببینیم آش اصلاحطلبان برای ملت ایران در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری چیست.
"انتهاي پيام"/پ3