از فساد اخلاقی حاخام ها تا خطر فروپاشی 'اسرائیل' در اندیشه یهودیان مذهبی
برخلاف روال متعارف گذشته که رهبران سکولار و غیرمذهبی به این ویژگی کریه و ناپسند مبتلا بودند، این بار رهبران مذهبی و حاخام هایی در معرض قضاوت افکارعمومی قرار گرفته اند که هریک از آنها تا پیش از رسوایی، "اسوه اخلاقی"، جامعه بحران زده اسرائیل و به عقیده طرفداران خود "فرشتگانی" در جامعه لائیک و مادیگرای رژیم اشغالگر بودند.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، طی ماهها و هفته های گذشته،
اخبار و گزارش های متعددی از فساد اخلاقی رهبران صهیونیست در اراضی اشغالی
1948 منتشر گردید که برخلاف روال متعارف گذشته که رهبران سکولار و غیرمذهبی
به این ویژگی کریه و ناپسند مبتلا بودند، این بار رهبران مذهبی و حاخام
هایی در معرض قضاوت افکارعمومی قرار گرفته اند که هریک از آنها تا پیش از
رسوایی، "اسوه اخلاقی"، جامعه بحران زده اسرائیل و به عقیده طرفداران خود
"فرشتگانی" در جامعه لائیک و مادیگرای رژیم اشغالگر بودند.
بدون
تردید ابتلای رهبران سیاسی و مذهبی به فساد اخلاقی، مقوله ای نامتعارف و
یا مختص به جامعه صهیونیستی نیست و اغلب جوامع انسانی با این معضل دست به
گریبانند.
اما نکته ای
که موجب تقویت آثار نامطلوب این معضل اخلاقی در جامعه صهیونیستی گردیده،
نقش آن در تخریب موازنه قدرت میان جریانات مذهبی و سکولار، از طریق تقویت
گروه متاخر(سکولار) در اطراف شکاف قدرت «سکولار- مذهبی» است.
ماجرا
از آنجایی آغاز می شود که یهودیان "حریدی" (ارتدوکس) اراضی اشغالی، برخلاف
بهره مندی از امتیازات و خدمات گسترده اجتماعی و اقتصادی، بر طبق یک سنت
64 ساله، به هیچ روی تمایلی به مشارکت در فرایند تولید و توزیع خدمات مذکور
نشان نمی دهند.
این
وضعیت تاکنون موجب گردیده تا اکثریت سکولار و ناگزیر از مشارکت در فرایند
تولید و توزیع خدمات اجتماعی، در اعتراض به نابرابری مذکور، خواستار پایان
بخشیدن به امتیازات اقشار مذهبی از سوی دولت اسرائیل گردند.
یکی
از مصادیق این نابرابری اجتماعی، «قانون تال» یا معافیت طلاب و دانشجویان
مذهبی از انجام خدمت سربازی است که در سالهای اخیر موجب توسعه شکاف
«سکولار- مذهبی» و سازماندهی سیاسی گروههای مخالف و موافق پیرامون آن
گردیده است. توجیه رهبران مذهبی یهود، برای ابقاء شرایط نابرابر فوق،
توصیه¬ (تحریف شده) شریعت موسوی به تحصیل تورات در ازای کناره¬گیری از
فعالیت اجتماعی و اقتصادی است.
اما
احزاب و جریانات سکولار طی ماههای گذشته، بی اعتنا به دعاوی فوق، گام های
موثری را برای الغاء "قانون تال" برداشته اند. اگرچه حاخام¬های افراطی و
رهبران مذهبی، هر بار در توجیه مخالفت با لغو امتیازات فوق، از ضرورت تامین
هزینه های تحصیلی دانشجویان مذهبی و طلاب حریدی برای تحصیل تورات و «تهذیب
نفس» سخن رانده اند.
«تهذیبی» که چند هفته پیش، دستاویز جدیدی برای "پرداخت حقوق" به حاخامهای مذهبی گردیده بود.
بی
شک در چنین شرایطی که اکثریت سکولار، مخالف با ویژه خواری اقشار مذهبی به
بهانه "تهذیب نفس" می باشند، انتشار اخبار مربوط به فساد اخلاقی حاخام های
اعظم مذهبی در اسرائیل، دستاویز محکمی را برای اثبات کذب بودن این ادعای
حاخامهای اعظم که در مخالفت با لغو «قانون تال» گفته بودند: "طلاب حریدی،
با تهذیب نفس و دعا به درگاه خداوند، بیش از نیروهای ارتش در دفاع از
موجودیت اسرائیل موثر بوده اند" در اختیار اقشار سکولار قرار خواهد داد.
این
وضعیت در شرایطی که دولت اسرائیل- تحت تاثیر بحران جهانی اقتصاد- ناگزیر
از صرفه جویی در هزینه های رفاهی، اجتماعی و حتی نظامی خویش است، و از سوی
دیگر با گسترش جنبش عدالتخواهی، توجیه مناسبی برای محرومیت اکثریت سکولار
از مواهب اعطا شده به اقلیت مذهبی ندارد، منجر به تعمیق شکافهای تاریخی
میان احزاب و جریانات سکولار و مذهبی خواهد شد.
البته
حاخام های اعظم نیز برخلاف چهره نامطلوب خود در منظر افکار عمومی، دچار
انفعال نشده و به پشتوانه اقشار مذهبی دولت اسرائیل را تهدید کرده اند که
در صورت تاکید بر اعزام طلاب مذهبی به خدمت و لغو ماعفیت ایشان، بصورت دسته
جمعی اراضی اشغالی را ترک خواهند گفت.
تهدیدی
که در صورت تحقق، با گذار از شکاف "سکولار- مذهبی" منجر به فعالیت شکاف
«دین- دولت» در اسرائیل خواهد شد. شکافی که فعالیت آن در چند هزار سال
گذشته (پس از فروپاشی دولتهای باستانی اسرائیل) مانع از تشکیل "دولت یهود"
در اندیشه یهودیت مذهبی گردیده بود.
منبع: محدوده
