خبرنگار و عکاس باشگاه خبرنگاران در حضور رئيس جمهور؛

آقاي احمدي نژاد جايگاه خبرنگاران در کشور کجاست /عکس‌هاي من سكوتي كه سراسر هياهوي ناگفته‌هاست

صبح امروز در مراسم تقدير از خبرنگاران، نمايندگان خبرگزاري ها و مطبوعات دغدغه خود را در نشستي صميمي با رئيس جمهور مطرح کردند.

به گزارش سرويس سياسي باشگاه خبرنگاران صبح امروز(سه‌شنبه) در مراسم تقدير از خبرنگاران، نمايندگان خبرگزاري‌ها و مطبوعات دغدغه خود را در نشستي صميمي  با رئيس جمهور بيان کردند.

در اين نشست آمنه ذبيح پور خبرنگار باشگاه خبرنگاران و مصطفي حقگو عکاس باشگاه خبرنگاران اظهاراتي را به مناسبت روز خبرنگار مطرح کردند.

آمنه ذبيح پور:

بسم‌الله الرحمن الرحيم

آقاي احمدي نژاد من و همکارانم درحوزه دولت با شما سفرهاي زيادي رفته ايم و شاهد اتفاقات زيادي بوديم که سرشار از خاطره‌هاي زيبا و ماندگار بود بعضي‌ها شيرين، بعضي‌ها تلخ.
برخي از خاطره‌ها از اين جهت تلخ بود که اشک‌ها و مشکلات مردم در دل ما غمي برجاي مي‌گذاشت و شيرين از اين جهت که ما هم همراه شما از اينکه خيلي‌ها با رضايت و لبخند از رفع مشکلاتشان شما را ترک مي‌کردند بسيار خوشحال مي‌شديم.

آقاي احمدي نژاد ما در کنار شما روزهايي را گذرانديم که هيچ وقت تکرار نخواهد شد و از همين الان احساس دلتنگي را براي روزهايي که گذشت در وجود خود و همکارانم احساس مي‌کنم.

امروز قبل از آمدنم به اينجا با همکارانم صحبتي داشتم که اگر دغدغه‌اي را دارند با شما در ميان بگذارم که در اين ميان به چند نکته از آنها اشاره‌اي مي‌کنم.

نکته اول ايجاد فضاي آزاد براي فعاليت خبرنگاران به طور مثال فضاي نقد مسئولان بخصوص دولتي‌ها؛ به طور مثال دو سال پيش گزارشي از وزرا تهيه کردم مبني براينکه خون شما چه رنگي است. ماحصل اين گزارش اين بود که خون مسئولان رنگي‌تر از بقيه نيست در جمع‌بندي گزارش که باب ميل مردم هم بود به دليل کج سليقگي مسئول وقت يک ماه از حضور در فعاليت خبري در اين حوزه محروم شدم.

آقاي احمدي نژاد امروز ديگر گزارش‌هاي کليشه‌اي جوابگوي نيازهاي خبري مردم نيست اگر بتوان گزارشي تهيه کرد که باب ميل مردم باشد بايد حاشيه‌هاي زيباي يک برنامه را هم در آن گنجاند و بايد با حضور در ميدان خبر مستند سازي کرد. ايجاد فضاي باز خبري علاوه بر اينکه حس اعتماد مردم را نسبت به مسئولان بيشتر مي‌کند فضاي نقد و نقدپذيري را هم در بين مسئولان افزايش مي‌دهد که اگر فردا تغييري در يک مسئله شکل گرفت مردم باور کنند.

نکته دوم در ارتباط با سرعت اعلام خبر به خبرنگاران ازسوي مسئولين به خصوص در حوزه سياست خارجي است که دست جامعه خبري را باز بگذاريد تا بتوانيم جلوتر از رسانه‌هاي خارجي تيتر را به نفع کشور خود بزنيم که متأسفانه امروز در بحث هسته‌اي، بيشتر خبرها را از رسانه‌هاي خارجي دريافت مي‌کنيم.
 
نکته بعدي که خواسته من و همکارانم است در ارتباط با هديه شخص رئيس جمهور بود که شاهد به صف کشيده شدن هزاران خبرنگار براي دريافت هديه خود بوديم اين اوضاعي که شاهد آن بوديم جاي تأسف داشت.

آقاي احمدي نژاد جايگاه خبرنگاران درکشور کجاست.

افرادي را در سطح کارشناس مي شناسم که با اشتياق تمام براي مصاحبه به محل کار مي آمدند و ازطريق تريبون ما به جايگاه هاي بالا رسيدند و اکنون که اوضاع تغيير کرده بايد براي جواب دادن به سوالات مردم بارها و بارها با آنها تماس بگيريم. وظيفه مسئولان پاسخگويي به سوالات مردم است متأسفانه در حياط خلوت دولت شاهد اين هستيم که  وزرا هم بايد اجازه مصاحبه را به ما بدهند. بارها در حياط دولت مورد بي احترامي قرار گرفتيم وقتي مصاحبه اي را با يکي از مسئولان گرفتيم به دليل برخي مسائل سياسي جاي پخش نداشت اين درحالي بود که دوست داشتيم آن مصاحبه پخش شود.

آقاي احمدي نژاد در طول دوران رياست جمهوري شما اتفاقاتي افتاد که فقط به نام شما ثبت شد از شما مي خواهم با حل دغدغه هاي خبرنگاران اين مورد هم با نام شما حل شود.

و اما باشگاه خبرنگاران، که اگر بگوييم به عنوان يک مرکز مادر و پايگاه استراتژيک نيروي انساني در عرصه خبر عمل مي کند غلو نکرده‌ايم. باشگاه خبرنگاران توانسته سالانه با آموزش و رويش خبرنگاران نيروي زيادي را پرورش دهد و از شما مي‌خواهم مثل هميشه نگاه ويژه اي به باشگاه خبرنگاران داشته باشيم.

مصطفي حقگو

بسم‌الله الرحمن الرحيم
من عكاس خبرم، مردم حقيقت را در قالب آنچه كه من ثبت كرده‌ام به تماشا مي‌نشينند قابي كه نمي‌توان آنرا تعريف كرد.
قابي كه مثل آينه، چهره مردم را به مردم نشان مي‌دهد
چهره زلال مردم را
مردم از من مي‌خواهند كه عكس‌هايم آينه آنها باشد
عدسي دوربينم واقعيت را چنان كه هست بنماياند
مقعر محدب نباشد
سياه‌نما و سپيدنما نشود
عكس من بايد وضوح داشته باشد، مثل حرف‌هاي تو مثل حرف‌هاي بي‌پرده تو با مردم اما خوب مي‌داني و مي‌دانيم كه وضوح و صراحت گاهي چقدر هزينه دارد، چقدر دشمن دارد
آنجا كه مي‌توان بي‌تفاوتي خود را در لاعابِ تحفظ پنهان كرد
و تعارف و لبخند را در كنج عافيت قاب گرفت
اما چه كنم كه عكس‌هاي من مثل تو واضحُ صريحُ شفاف‌اند
با مردم مثل خودشان حرف مي‌زنند
 عكس‌هاي من بايد حركت داشته باشند مثل مردم
مردمي كه هر روز از خانه‌ها به راه مي‌افتند
تا به سوي مقصدي كه خورشيد نشان‌شان مي‌دهد رهسپار شوند
همان مقصدي كه نقطه طلايي عكس هاي من است
عكس‌هاي من به مردم دروغ نمي‌گويند
عكس‌هاي من نمي‌توانند همه چيز را بگويند اما دروغ نمي‌گويند
نهايت سكوت مي‌كنند
مثل تو كه گاهي سكوت مي‌كني
و مثل همه مردم كه گاهي در سكوت عكس‌هاي من سكوت مي‌كنند
سكوتي كه سراسر هياهوي ناگفته‌هاست
عكس‌هاي من تملق نمي‌گويند
كسي را بزرگتر از آنچه هست يا كوچكتر نشان نمي‌دهند
عكس‌هاي من پنجره‌هايي كوچك‌اند كه مردم بر قاب آنها تكيه‌ داده‌اند
و هزار توي مه آلود حقيقت را مي‌نگرند
خود را مي‌نگرند، خود را كه از قبل وضوح بيشتري دارند
تو را مي‌نگرند، تو را كه پير شده‌اي
عكس‌هاي من هم شكسته‌تر شده‌اند
اما يادت باشد كه تصوير حقيقت نه حتي فردا، كه امروز هم در هيچ تاريك‌خانه‌اي كتمان شدني نيست.
صلوات
انتهاي پيام/
برچسب ها: عکاس ، محدب ، مقعر
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار