به گزارش حوزه
دانشگاه باشگاه خبرنگاران، مسئول بسیج دانشجویی دانشکده فنی دانشگاه تهران در اعتراض به تاسیس شعبه 2 دانشگاه تهران نامهای را خطاب به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری نوشت که متن کامل آن به شرح زير است:
حضور وزیر محترم علوم جناب آقای دکتر دانشجو
سلام علیکم؛
با احترام به استحضار میرساند که یکی از نکاتی که مایه نگرانی جامعه دانشجویی دانشگاه تهران شده است، موضوع دانشگاه تهران 2 میباشد.
در ادامه سعی شده است تا ضمن ارائه گزارشی تفصیلی از متن قانونهای مرتبط، وضعیت این دانشگاه بررسی شود.
از گذشته یکی از رویکردهای مثبت در بحث برنامهریزی برای آینده نظام و روشن شدن چشمانداز آن تصویب قوانین و برنامههای میان مدت و بلند مدت بوده است. در کنار قانون اساسی که به عنوان نقشه جامع حرکت کشور نوشته شد، قوانین میان مدتی مثل برنامههای پنج ساله و همچنین نقشههایی که روند کلی حرکت در حوزه خاصی را مشخص میکنند، وجود دارد.
در بحث مدیریت دانشگاه و آموزش عالی کشور اصل 30ام قانون اساسی خطوط اصلی را مشخص میکند. دولت وظیفه دارد آموزش و پرورش رایگان را تا پایان متوسطه برای همه ملت تامین کند. بعد از دوره متوسطه دولت موظف است وسائل تحصیل رایگان در آموزش عالی را تا سر حد خود کفایی کشور تامین کند.
مشخصا بیش از حد خودکفایی را هم دولت مجاز است که ظرفیت ایجاد کند و دانشجو بپذیرد، ولی اشارهای به ورود دولت برای ایجاد ظرفیت با دریافت هزینه نشده است. آن چیزی که مسلم است این است که نظام آموزشی در نگاه قانون اساسی تاکید بسیاری به مسئله پرورش در کنار آموزش شده است.
از طرف دیگر تاکید بر شکوفا شدن استعدادهای تمام افرادی که در کشور زندگی میکنند، این روح کلی را ایجاد کرد که توجه ویژهای به قشر مستضعف و کمتر برخوردار شود تا استعدادهایشان شکوفا شود.
بر طبق روح کلی قانون اساسی هیچگونه اشارهای به این مسئله نشده است که دولت با ایجاد ظرفیت در دانشگاهها و به صرف دریافت هزینه تحصیل این امکان را برای عدهای قرار دهد؛ نه تاکیدی بر نگاه و توجه ویژه به این قشر جامعه شده است و نه این را مطرح کرده است که دولت علاوه بر ظرفیت مورد نیاز کشور و حدی که جلوی شکوفایی استعدادها را نگیرد در این مسئله ورود پیدا کند.
در برنامه پنجم توسعه که یکی دیگر از قوانین میان مدت کشور است در ماده 20 اشاره دارد به این شکل " ح ـ دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی مجازند از ظرفیت مازاد بر سهمیه آموزش رایگان خود و یا ظرفیتهای جدیدی که ایجاد میکنند، بر اساس قیمت تمامشده یا توافقی با بخش غیردولتی و با تأیید هیأت امناء در مقاطع مختلف دانشجو بپذیرند و منابع مالی دریافتی را بر حسب مورد پس از واریز به خزانه کل به حساب درآمدهای اختصاصی منظور کنند."
این بند از برنامه پنجم تنها بند قانونی است که به دولت اجازه میدهد ظرفیت مازاد خود را دانشجو بپذیرد و هزینه تحصیل را از آنها دریافت کند. نکته اساسی که در این بند وجود دارد این است که این بند به دانشگاهها این اجازه را داده است تا با هماهنگی با بخش غیر دولتی این بخش را ایجاد کنند و هیچ اجباری در این مسئله وجود دارد.
پس دانشگاهها میتوانند با توجه به اعتبار علمی و سطح دانشگاهها برای پذیرش دانشجو از این طریق یا عدم پذیرش تصمیمگیری کنند. بالاخره اجرای این قانون تاثیرات بسیاری بر کیفیت آموزش در دانشگاه و سطح عمومی دانشگاه خواهد گذاشت.
در خصوص اجرای این قانون در دانشگاه نکاتی وجود دارد که باید به آن توجه ویژهای داشت:
اول- در متن قانون اشاره شده است که با هماهنگی با بخش غیردولتی اقدام به ایجاد کند ولی آنچه در خصوص دانشگاه تهران به نظر میرسد رده بالایی مدیریت دانشگاه تهران برنامهریزی و مدیریت پردیس پولی دانشگاه را برعهده گرفتند و این باعث عدم تمرکز رئیس دانشگاه و معاونان او در اجزای وظایف اصلی شان میشود
دوم- به نظر میآید با توجه به اعتبار علمی دانشگاه تهران درخصوص اشخاصی که وارد این مجموعه دانشگاهی میشوند از سطح و انگیزه قابل قبولی برای علمآموزی برخوردار باشند. اما متاسفانه شاهد آن بودهایم که صرفا با برگزاری آزمون زبان و بدون سنجش رسمی از طریق آزمون و با برگزاری مصاحبه اقدام به پذیرش دانشجو شد.
قطعا پذیرش دانشجویان از طریق آزمونهایی که نشان دهنده سطح سواد داوطلبان باشد حداقل برای دانشگاه مطرحی همچون تهران ضروری به نظر میرسد.
سوم- با توجه به جدا بودن ساختار این پردیس دانشگاهی که با دریافت هزینه تحصیل دانشجو میپذیرد و از بدنه اصلی دانشگاه و همچنین مدرک متفاوتی که داده خواهد شد و مدیریت غیردولتی این پردیس لزوم نامگذاری متفاوت این پردیس احساس میشود. تنها انگیزه نامگذاری این پردیس به نام دانشگاه تهران 2 استفاده از اعتبار دانشگاه تهران برای پذیرش دانشجو به نظر میرسد. قطعا نامگذاری متفاوت این پردیس به صدور مدرک و همچنین عدم سوء استفاده از اعتبار دانشگاه تهران کمک میکند.
چهارم- قطعا سطح آموزشی که در دانشگاههای مادر ارائه میشود با دانشگاههای دیگر قابل مقایسه نیست. راهبرد افزایش ظرفیت پذیرش کارشناسی ارشد و همچنین افزایش دانشجویان کارشناسی ارشد نسبت به کارشناسی پیش روست. قطعا یکی از فرصتهای مناسب، استفاده از ظرفیت مازاد و همچنین ایجاد ظرفیت جدید در دانشگاههای مادر است که رسیدن به هدف افزایش ظرفیت کارشناسی ارشد در دانشگاهها را آسانتر میکند.
به همین دلیل بهتر است از ظرفیتهای دانشگاه تهران برای رشد شتابان علمی کشور استفاده شود و از ظرفیتهای مازاد دیگر دانشگاههای کشور برای پذیرش دانشجویانی که اضافه بر نیاز کشور قرار است تربیت شوند استفاده شود.
پنجم- دورههای آموزشی در دانشگاهها دارای ساختار مشخصی است. دورههای آموزشی در دانشگاه یک ساله برگزار میشود. یعنی هر سال دانشجویان جدیدی وارد دانشگاه میشوند و دانشجویانی که مشغول تحصیل بودند یک قدم در این دوره آموزشی جلو میروند. اما متاسفانه ساختار آموزشی این پردیس دانشگاه کمی متفاوت به نظر میرسد این که ظرف سه ماه دوبار اقدام به پذیرش دانشجو میشود با چه توجیهی صورت میگیرد؟ کدام شیوه آموزشی علمی این روش پذیرش با این فاصله کم را توجیه میکند؟ چه ظرفیت مازادی در دانشگاه وجود دارد که با این حجم دانشجو پذیرش میشود؟
در نقشه جامع علمی کشور که مسیر کلی حرکت علمی کشور را مشخص میکند بحثی در خصوص این نوع پذیرش دانشجو نشده است. از ابتدای نقشه که با مقدمه آغاز میشود و فصلهای ارزشهای بنیادین و الگوی نظری، وضع مطلوب، اولویتهای علم و فناوری، چارچوب نهادی، راهبردهای ملی برای توسعه علم و فناوری نکتهای نیافتیم که به این نوع پذیرش پرداخته باشد و جایگاهی برای آن قائل شده باشد.
اما متاسفانه شاهد هستیم که در آگهیهایی که برای این نوع پذیرش در سایت دانشگاه قرار داده شده است از چشمانداز بیست ساله و نقشه جامع علمی کشور نام برده میشود درصورتی که بندهای بسیاری در نقشه جامع وجود دارد که منطق این نوع پذیرش در دانشگاه را زیر سوال میبرد به عنوان مثال "عدالت محوری، پرورش استعدادها و دستیابی همگان به خصوص مستضعفان در حوزه علم و فناوری و تقویت خلاقیت، نوآوری و خطر پذیری در علم"
این بند به عنوان یکی از ارزشها و جهتگیریهای کلی علم و فناوری کشور بیان شده است و مثالهای بسیاری از این جنس که به عنوان جایگزین ایده این نوع پذیرش در دانشگاه مطرح است. به عنوان مثال دیگر ایدهها و روشهای بسیاری که باعث پویا شدن آموزش عالی کشور میشود. این پویایی باعث خودکفایی و رفع شدن مشکلات مالی دانشگاه میشود. قطعا بی توجهی به این راهکارها و تلاش برای رفع مشکل مالی دانشگاه با جذب سرمایه از این طریق پذیرش دانشجوی پولی سطحینگری است. بدون توجه به ریشههایی که باعث بوجود آمدن وضع موجود شدهاند، تلاش میشود که چند سالی این اوضاع اسف بار کنترل شود در حالی که نقشه جامع این مشکلات را ریشهیابی کرده و به عنوان درمانی برای این درد دانشگاه راهکار داده است.
امید است نکات فوق توانسته باشد، گزارش و تحلیلی صحیح از وضعیت دانشگاه تهران 2 ارائه داده باشد و در تصمیمگیریها لحاظ شود.
پیشاپیش از حسن توجه و همکاری جنابعالی کمال تشکر را دارم.
و من الله التوفیق
صادق حسینلقب مسئول بسیج دانشجویی پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران
انتهای پیام/ر