مدیر مسوول کیهان در یادداشت امروز با عنوان " خواب طلايي كه آشفته شد ! " نوشت:


1- روز شنبه 24 تيرماه 91 در ستون اخبار ويژه كيهان، خبري داشتيم با عنوان «دام صهيونيست ها براي اساتيد دانشگاههاي ايران» كه در آن از برپايي نهمين دوره «كنفرانس دو سالانه مطالعات ايران شناسي» در اسلامبول تركيه خبر داده و به هويت واقعي دست اندركاران اين كنفرانس نيز اشاره كرده بوديم.
 
در خبر ويژه كيهان آمده بود كه مديريت اين كنفرانس را 6 كارشناس اسرائيلي از دانشگاههاي دولتي «نگو»، «هبرو» و «تل آويو» بر عهده دارند كه حوزه مطالعاتي آنها، تاريخ معاصر ايران با تاكيد بر دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي است و از سوي ديگر تعدادي از سلطنت طلب هاي بدنام و مرتبط با مراكز بهائيان در اروپا و اسرائيل، در برپايي كنفرانس با كارشناسان اسرائيلي همكاري مي كنند كه نام و سوابق آنها در خبر ويژه كيهان آمده بود.
 
و اما ماموريت دست اندركاران اين كنفرانس، دعوت از اساتيد دانشگاههاي ايران و شركت دادن آنها در كميسيون ها و «پنل»هايي است كه موضوع آن با آموزه هاي اسلامي و يا انقلابي در تعارض است. مديران صهيونيست كنفرانس، حضور اساتيد ايراني در اين كنفرانس را تحت عنوان «حمايت و همراهي» آنان با خط مشي اعلام شده كنفرانس و موضوعات مطرح شده در كميسيون ها و پنل هاي پيراموني آن، تبليغ مي كنند. چگونه؟! با اندكي دقت معلوم مي شود كه تيتر و عنوان اصلي كنفرانس هميشه ثابت است «مطالعات ايران شناسي»!
 
ولي موضوعات مورد نظر دست اندركاران كنفرانس را مي توان در «كميسيون»ها و «پنل»ها مشاهده كرد، «رابطه ايران و اسرائيل»! «بهايي آزاري در ايران»!
«بابي ها و بهايي ها در ايران»! و...

2- كيهان كه از چند سال قبل، اخبار مربوط به اين كنفرانس صهيونيستي و دامي كه از اين طريق پيش پاي اساتيد ايراني گسترده شده بود را با دقت دنبال مي كرد، در جريان بررسي و رصد ماجرا كه مراجعه به سايت بهائيان در «حيفا» و وبلاگ هاي مشخص 6 كارشناس اسرائيلي و نيز سايت رسمي دانشگاههاي دولتي «نگو»، «هبرو» و «تل آويو» از جمله آنها بود، متوجه شد در نهمين كنفرانس ياد شده -اسلامبول تركيه- نزديك به 70 تن از اساتيد ايراني از دانشگاهها و مراكز علمي كشورمان براي حضور در اين كنفرانس ثبت نام كرده اند.
 
اساتيدي از «الزهرا»، «تهران»، «تبريز»، «تربيت مدرس»، «پيام نور»، «آزاد»، «فردوسي مشهد»، «سازمان ميراث فرهنگي»، «دائره المعارف اسلامي»، «بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي(ع)»، «پژوهشگاه علوم انساني»، «دانشگاه شهيد بهشتي»، «دانشگاه شهركرد» و...
بررسي هاي اوليه ما كه بعدها صحت آن نيز به اثبات رسيد نشان مي داد بسياري از اساتيد و دانشگاه هاي ياد شده بدون اطلاع از ماهيت اين كنفرانس و هويت واقعي دست اندركاران آن براي حضور در كنفرانس اسلامبول اعلام آمادگي و يا ثبت نام كرده اند، از اين روي افشاي پشت صحنه اين كنفرانس را ضروري دانستيم و با ارائه اسنادي كه برگرفته از سايت ها و مراكز رسماً وابسته به كنفرانس بود، به آن پرداختيم. و اما، پي آمد اين ماجرا و عكس العمل هاي داخلي و خارجي نسبت به آن عبرت انگيز و درس آموز بود و اين وجيزه در پي اشاره به چند نمونه از آنهاست.

3- پس از انتشار خبر ويژه كيهان و پرده برداري از هويت گردانندگان و برپاكنندگان «كنفرانس دوسالانه مطالعات ايران شناسي» بسياري از اساتيدي كه براي حضور در كنفرانس اعلام آمادگي كرده و يا پيشاپيش مقاله فرستاده بودند و نيز روساي دانشگاه هايي كه بعضا با حضور اساتيد ياد شده در كنفرانس اسلامبول موافقت كرده بودند در تماس با كيهان، ضمن تشكر از افشاي ماهيت زشت و پلشت كنفرانس مورد اشاره، از حضور و شركت خود در كنفرانس ياد شده انصراف داده و با ارسال نامه و نمابر به كيهان، مراتب انزجار خويش از اين ترفند صهيونيستي و ضد ايراني را اعلام كردند كه نمونه هايي از آن طي دو هفته اخير در ستون اخبار ويژه كيهان به چاپ رسيده است.
 
و از آن جمله است؛ 3 خانم ليلا صادقي يكي از اساتيد دعوت شده به كنفرانس در تماس با كيهان گفت «با توجه به اطلاعات دقيق و مستندي كه كيهان از اين كنفرانس و ماهيت صهيونيستي آن منتشر كرده است از حضور در آن اعلام انصراف مي كنم، اگرچه وظيفه وزارت علوم است كه در اينگونه موارد، اطلاع رساني كند و اساتيد را از حضور در مجامع مورد اشاره منع كند.»

3 نماينده «دائره المعارف بزرگ اسلامي» در اين كنفرانس نيز اعلام كرد «وقتي در كيهان اسم محمد توكلي طرقي و برخي از صهيونيست هاي عضو دانشگاه هاي دولتي اسرائيل را جزو برنامه ريزان كنفرانس ديدم، متوجه شدم كه اين كنفرانس يك همايش سياسي با اهداف ضد اسلامي و ضد ايراني است و جزو اولين نفراتي بودم كه انصراف خود را اعلام كردم ولي با وجود آن كه تاكنون 2 بار به سايت كنفرانس تذكر داده ام، هنوز اسم مرا حذف نكرده اند.»
3 خانم عروجي يكي از اساتيد دانشگاه تبريز در تماس با كيهان مي گويد «من از ماهيت اين كنفرانس خبر نداشتم و وزارت علوم هم در اين خصوص اطلاع رساني نكرده بود، با اين حال بعد از افشاگري مستند كيهان و اطلاع از برنامه هاي كنفرانس، از حضور در آن انصراف داده ام.»

3 دانشگاه هاي پيام نور، الزهرا(س)، تبريز، يزد، شهركرد، دانشگاه آزاد اسلامي، تربيت مدرس، دانشگاه تهران، دانشگاه اصفهان، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي و تقريبا- تاكيد مي شود كه تقريبا- تمامي مراكز علمي و فرهنگي با بيش از 05 استاد مدعو به جمع تحريم كنندگان و انصراف دهندگان پيوستند.

4- در فاصله كوتاهي بعد از انتشار خبر ويژه كيهان و افشاي ماهيت دست اندركاران «كنفرانس دوسالانه مطالعات ايران شناسي»، شاهد هجوم گسترده و كم نظيري از سوي رسانه هاي غربي و برخي رسانه هاي منطقه اي بوديم و اين هجوم گسترده، جداي از حملات هماهنگ سايت ها و راديو و تلويزيون هاي فارسي زبان وابسته به گروه هاي اپوزيسيون بود كه مانند هميشه با عصبانيت و فحاشي به كيهان آميخته بود و صد البته، ارزش پرداختن ندارند.
واكنش شتابزده، هماهنگ و سراسري رسانه هاي بيگانه نسبت به خبر ويژه كيهان و انصراف 05 تن از اساتيد دانشگاه ها از حضور در كنفرانس ياد شده بدون كمترين ترديدي نشان مي داد دست اندركاران كنفرانس اسرائيلي «مطالعات ايران شناسي» براي بهره گيري و سوءاستفاده از اساتيد دعوت شده، خواب هايي به زعم خود طلايي ديده بودند! كه با افشاگري كيهان آشفته شده بود. چرا؟!...

5- برخي از اخبار و گزارش ها حكايت از آن دارند كه دست اندركاران كنفرانس ياد شده روي پنل «آزار و اذيت بهائيان در ايران» و «رابطه ايران و اسرائيل» سرمايه گذاري ويژه اي كرده بودند و قرار بود با استناد به حضور بيش از 07 استاد ايراني در كنفرانس اسلامبول، تمايل فرهيختگان ايراني به رابطه ايران با اسرائيل! و به رسميت شناختن بهائيان - بخوانيد حزب صهيونيستي- را در شيپورهاي تبليغاتي خود بدمند و اعتراض بعدي اساتيد شركت كننده كه از واقعيت ماجرا بي خبر بودند را به اين حساب بنويسند كه جمهوري اسلامي ايران بعد از بازگشت اساتيد ياد شده، آنان را تحت فشار قرار داده است تا موافقت خود با گزاره هاي پيش گفته، يعني به رسميت شناختن بهائيان!! و ضرورت رابطه با اسرائيل!! را انكار كنند! به آساني مي توان حدس زد كه رژيم صهيونيستي در شرايط رو به افول خود تا چه اندازه به اين سوءاستفاده از حضور اساتيد ايراني نياز داشته است!

6- در پايان اين نوشته، اشاره اي گذرا به چند نكته ضروري است؛

الف: انصراف اساتيد محترم دانشگاه ها از حضور در كنفرانس اسلامبول كه بعد اطلاع از هويت اين كنفرانس صورت گرفت، به وضوح از دلبستگي آنان به اسلام و انقلاب حكايت مي كند. واقعيتي كه دشمنان بيروني سعي در انكار آن دارند و درباره آن انگاره سازي مي كنند.

ب: رصد دشمن، كشف توطئه ها و اطلاع رساني درباره آن، وظيفه تعريف شده دستگاه ها و مراكزي است كه اينگونه توطئه ها در حوزه فعاليت آنها صورت مي پذيرد و در مورد ياد شده، اگرچه وزارت محترم علوم بعد از انتشار خبر ويژه كيهان و پي بردن به ماهيت كنفرانس ياد شده با صدور اطلاعيه اي اساتيد دعوت شده را از حضور در كنفرانس برحذر داشت كه اين اقدام درخور تقدير است ولي نمي توان اين واقعيت را ناديده گرفت كه رصد ماجرا و اطلاع رساني درباره آن قبل از كيهان، وظيفه وزارت علوم بوده است.

ج: علي رغم افشاي ماهيت كنفرانس ياد شده و انصراف اكثريت نزديك به تمامي اساتيد دعوت شده بعيد نيست كه برخي از اساتيد در كنفرانس اسلامبول شركت كنند. در اين صورت وظيفه وزارت محترم علوم است كه بلافاصله و بدون كمترين ملاحظه اي به حضور آنها در دانشگاه ها و مراكز آموزش عالي كشور خاتمه دهد.

د: برخي از رسانه هاي بيگانه در اعتراض به كيهان، سخن از ممانعت حضور اساتيد در مجامع علمي را پيش مي كشيدند كه بايد گفت؛ كنفرانس ها و همايش هاي علمي تعريف و مختصات شناخته شده اي دارند كه كنفرانس دوسالانه مطالعات ايران شناسي را با استناد به هيچيك از تعاريف شناخته شده نمي توان يك همايش علمي تلقي كرد.

و در اين باره گفتني هاي ديگري نيز هست كه مي گذاريم و مي گذريم.

حسين شريعتمداري
 
 
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار