به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،غلام حسین علوی دروبلاگ خود به نام الطارق نوشت: از بیرون خانه صدای شکستن و زد و خورد می آید ، و نعره هایی مستانه که همه محله به آن عادت کرده اند.لحظاتی بعد، مرد جوان با زور قالیچه ای را دم درب خانه از چنگ همسرش بیرون می کشد و آخرین تلاش زن، به نا امیدی می رسد...
مرد جوان اما، این چند روز را نیز، مواد خودسازی اش ! را با فروش این قالیچه تامین می کند...

***
صدای تیراندازی لحظه ای قطع نمی شود، باز تکرار قصه تلخ درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر است و سربازانی که نور چشمی های خانواده اشان هستند....
امروز هم سهم آنها از این درگیری، چند شهید است....

***
تعدادی قاچاقچی مواد مخدر را گرفته اند، میانگین سن همه آنها را شاید افرادی با سن 25 الی 35 سال می بینید. جوان هایی که گول آرزو هایشان را خورده اند و برای داشتن پول بیشتر با جان مردم بازی می کنند، و جامعه را به نابودی می کشانند...

***
مواد مخدر...
کلمه ای که برای ما، و بخصوص برای ایرانی ها که در مسیر ترانزیت مواد مخدر، و در کنار بزرگترین تولید کننده مواد مخدر جهان هستند، تداعی کنندهمه خبر های شوم و نا امید کننده است. و حتی بهترین خبرها در این حوزه نیز-مانند کشف و انهدام باندهای قاچاق مواد مخدر-خبر خوبی نیست، چون همیشه این نکته را به یاد ما می اندازد که تولید و توزیع با قدرت در حال اجراست.
صدها سال پیش که "کلمب" آمریکا را کشف کرد و نقطه ای از زمین را که امروز شده است برای ما، مولد همه بدبختی ها و انحراف ها، به جهان نشان داد، همراه با آن "توتون" را و نحوه کشیدن و مصرف کردنش را –که بومیان آنجا به وسیله استخوانهای تو خالی حیوانات و ریختن و دود کردن آن، و قرار دادن در دماغ خود جلوی سر دردهای خود را می گرفتند- برای جهان به سوغات آورد؛ چه کسی می دانست، که این راه به جایی می رسد که آمریکا، یا همان غرب جغرافیایی و فکری روزی مردم جهان را با انواع مخدرهای جدید، به نابودی می کشاند. و امروز سوغاتی را برای جهانیان به ارمغان آورده است که، نه تنها مردم دنیا را تهدید می کند، بلکه خود نیز در باتلاق آن گرفتار آمده است.
امروزه انواع واقسام مخدرهای جدید از مرزهای ایران، وارد می شود که حتی یاد گرفتن اسم آنها با تنوعی که دارند بسیار مشکل است. و این جوانان ما هستند که در اولین هدف، مورد حمله این تیر قدرتمند اخلاق کثیف غربی هستند.و متاسفانه آنقدر توسعه دهندگان استفاده از مواد مخدر، کار خود را، بر عکس ما، خوب می دانند و خوب عمل می کنند، که به همین راحتی نمی توان برنامه ای قدرتمند در حذف همیشگی آنها به اجرا گذاشت.
آنها هر روز و هر روز با تولید انواع جدید محصولات خود بازار را متحول می کنند، و بنا به نیاز جامعه به آرامش، که در دنیای صنعتی و مدرن گم شده است، و با مانور دادن روی این موضوع ؛ و برگرداندن آرامش فکر و قدرت و روان آسوده به انسان ها، تور خود را هر روز بیشتر از روز گذشته پر از صیدهای بیچاره خود می کنند. کما اینکه در گذشته و در مورد مصرف مخدرهای سنتی ، اولین مصرف تیر خلاص نبود، درست برعکس مخدرهای جدید، که اولین مصرفش، تیر خلاصی است برای فرد، که زیاد البته اجازه در هم پیچیدن و جان کندن به او نمی دهد.
نمی دانم چقدر در مورد، انواع مخدرها تحقیق کرده اید.تولید کنندگان این مواد همان طور که اسم ها و شکل های زیادی به مواد خود می دهند، برای زمان های خاص و افراد خاص نیز برنامه های زیادی ریخته اند.
 به عنوان مثال، در فصل امتحانات محصلین و دانشجویان، درست به نقطه حساس آنها یعنی امتحانات اشاره می شود وخستگی شب های امتحان و خواب های بی موقع که طرف را از درس خواندن می اندازد،و دلیلی می شود که قرص های مخدری به بازار بیاید، به اسم نشاط آور و رفع خواب آلودگی تا در سایه آنها جوان ما بتواند چند ساعتی را با نخوابیدن و شاد بودن، درس بیشتری بخواند. نهایت این امر و حتی مصرف یک باره آن باعث همان اعتیاد فکری و روحی شدید فرد به آن مواد می شود.
و یا برای پارتی ها که یک شب را می خواهند خوش باشند و حتماً یک شب هزار شب نمی شود؛ و نتیجه اش همانی می شود که بارها در صفحه حوادث روزنامه ها خوانده اید و می خوانید. و "مخدرهای شکلاتی ژله ای و آرایشی " که زنان و دختران جوان و مشتری اینگونه لوازم را تهدید می کند، آنها از مواد روانگردان تشکیل شده اند و با استفاده از آنها سرخوشی و شادابی کاذب در فرد ایجاد می شود.و یا مدتی در قالب آدامس وارد بازرا می شد و یا ...
انواع مختلف این مواد، همراه با تنوع آنها و همین طور پوشش دادن همه گروه های سنی و فکری، دلیل جذب تعداد زیادی می شود که ندانسته  به دام این بلای کثیف می افتند.
در این موضوع چیزی که کمک به توسعه اخلاق افیونی گری می کند ، نه تنها کم کاری مسئولین و ضعف آنهاست، بلکه بزرگترین مشکل در این محور، همان تعقل نکردن کسانی است که به دام آن می افتند. جوانانی که با هر نسیمی از راه مستقیم به بیرون پرتاب می شوند، و با یک حرکت بیجا همه زندگی اشان را به نابودی می کشانند.
نمی توان گفت تقصیری متوجه آنها نیست - البته تا حدی نیز این حرف درست است، آخر هر کسی که نمی رود کتابهای پیچیده غرب شناسی را بخواند ، تا با ورود هر محصولی که بوی تعفن غرب از آن می آید ، او هم از آن دوری کند- ولی چیزی که بسیار مهم است و باید به آن اعتقاد داشت، این است که جوانان ما به سطحی نگری ای دچار شده اند و چنان ضعیف و دم دمی مزاج شده اند که با اندک سختی در زندگی و یا اندک کششی از طرف مقابلشان(غرب شیطانی)، همه آنچه که به اسم تفکر و تعقل می شناسیم، را به کناری می اندازند، و همه وجودشان را تسلیم می کنند.
این حقیقت دارد که نمی توان همه را در همه جا کنترل کرد و به دنبالشان بود. جوانی که به یک میهمانی می رود، و در رودربایسی خوردن یک قرص می ماند و نمی تواند آن را رد کند، چگونه می تواند برایش آینده ای درخشان را امید داشت. امروزِ مدرن، با همه تولیدات خانمان براندازش، جایی برای حتی یک خطای کوچک نیز جا نگذاشته است. همیشه و هر وقت از کسانی که درگیر مخدرهای جدید هستند، اگر پرسیده شود چگونه معتاد شدید، دیگر جوابی غیر از این نمی شنوید که به میهمانی رفتم، یک بار قرص خوردم، و یا دوستم در جمع به من یک تعارف کوچک کرد و رد نکردم و یا فکر کردم اعتیاد ندارد،یا حالا یک بار مصرفش ضرر ندارد، و بهانه هایی از این دست، که نتیجه ، فقط بعد از همان یک بار مصرف شده است، جوانی که اگر ثانیه ای نکشد، دیوانه می شود و اعضای خانواده اش را می کشد، و یا همسرش را می فروشد و یا خودکشی می کند و ...
به نظر من، همان طور که فرهنگ سازی در این زمینه نقش مهمی دارد، باید جوانان ما دوره ای را در مسیر تحصیل خود به غرب شناسی و شناختن اخلاقیات غربی ها، مشغول شوند، تا ندانسته، به دام این هیولای انحراف و فساد نیفتند، حال و در این شرایط که نه، بلکه در همه زمان ها و با رو شدن دست آنها در همه موضوعات، این شناخت از دشمن است که باعث می شود،مسیر یک جوان مسلمان، مسیری پر از موفقیت و دین داری باشد، و با آمدن هر تولید جدید از دشمن، اولین حسی که به آنها دست می دهد، احساس تشویق و تائید خلاقیت دشمن نباشد، بلکه حس بدبینی و کاوش در نوع محصول آنها باشد، اینگونه خواهد بود که نسلی قدرتمند و بدون اشتباه خواهیم داشت...