عارفان بیدار، عاشقان آگاه و آنان كه در مقام تزكیه نفوسند با تكیه بر آیات و سنّت رسول اسلام ومعارف اهل بیت فرمودهاند: اصول و ریشههاى سیّئات اخلاقى سه مورد است:
شهوت- غضب- هوا.
و از این سه مورد هفت گیاه تلخ بروید: حرص و بخل، عجب و كبر، بدعت و كفر و حسد.
بقیه مقاله در ادامه مطلب
علاج سیّئات اخلاقى
سوره مباركه حمد در صورت توجّه به حقیقت آن، براى علاج این موارد است.
در « بِسْمِ اللَّه الرحمن الرحیم » سه نام است:
اللَّه- رحمان- رحیم. كسى كه در مقام معرفت اللَّه بر آید و این معنى در قلبش تجلّى كند كه اللَّه ذات مستجمع جمیع صفات كمال است و معبود و محبوب و معشوق و كارگردانى جز او نیست و مُلك و ملكوت هستى به دست اوست، از عبادت هوا خلاصى یابد و جز خلوص و تسلیم در برابر عظمت حق و فرمانهاى او در كارگاه وجودش نماند، كه هوا پرستى معلول دورى از معرفت و محصول خودبینى و بى توجهى به حضرت معبود است.
یا مُوسى! خالِفْ هَواكَ فَإنّى ما خَلَقْتُ خَلْقاً نازَعنى فى مُلْكى إلَّا الْهَوى. «1»
اى موسى! با هواى نفس مخالفت كن، كه در تمام هستى براى من مخالفى جز هوا نیست.
بریدن از حق نتیجهاى جز پیوستن به هوا ندارد. چون هوا بر وجود حاكم گردد در درون و برون طوفانها بپا كند كه چیزى در برابرش سالم نماند!
كسى كه به حقیقت رحمانیّت توجه كند، قلبش به این صفت آراسته گردد و جانش به این حقیقت نورانى شود و عقلش از این واقعیت روشنایى گیرد؛ آن زمان جایى براى آتش غضب در ظرف نفس نمىماند و در آن صورت عقل و روح و قلب و جان از عوارض خطرناك این آتش شیطانى در امان مىماند.
از عوارض غضب، ولایت خواهى و برترى جویى است. چون توجه شود به:
الْمُلْكُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمنِ» «2»
در آن روز فرمانروایى مطلق براى [خداى] رحمان ثابت است.
دیگر غضب و خشمى جز در راه او و براى او و محض او براى انسان نمىماند.
كسى كه به حقیقت رحیمیّت برسد و سعى كند این وصف جمیل را در عرش دل تجلّى دهد، از ظلم به خود و به دیگران مصون شود.
با توجه به حقیقت «
الْحَمدُ لِلّهِ
» كه نشان دهنده مختص بودن تمام سپاسها به خداست، به مقام شكر مىرسد كه خرج نعمت در همان راهى است كه منعم دستور داده؛ در این صورت از شهوت غلط مىرهد. و چون شاكر برده شهوت نیست از خطر بخل و حرص محفوظ مانده و از این دو آفت شهوت در امان مىماند.
با الرَّحْمن الرَّحیم» «3» و مالِكِ یَوْمِ الدّین» «4» ریشه غضب كنده مىشود و با إِیِّاكَ نَعْبُدُ وَإِیَّاكَ نَسْتَعِینُ» «5» دو شاخه خطرناك كبر و عجب بریده مىگردد!
چون به صراط مستقیم رسد، از شرّ هوا راحت مىشود و چون هوا برود آفت كفر و بدعت نابود گردد. و با توجه به وضع خطرناك مغضوبین و ضالّین كه بر اثر حسد به اولیاى خدا دست به مخالفت با حقایق الهیّه زدند و به غضب حق و گمراهى دچار شدند، مرض سهمناك حسد چون مرغى از قفس قلب پریده و فرار مىنماید.
راستى، اگر مواظب وضع نفس نباشیم كار را به جایى مىرساند كه به تمام رذایل گرفتار شود و از همه حسنات دور بماند، آنوقت تمام روزنههاى نجات به روى انسان بسته مىشود و از آدمى جز شرّ و ضرر و خسارت و زیان بر جا نماند.
بر ما واجب است كه در شبانه روز ساعتى را با نفس خود خلوت كرده و به وضع او برسیم و با او سخن گفته وى را محاكمه كنیم.
مواظبت بر نفس
ابن سِماك هر روز به نفس خود خطاب مىكرد:
یا نَفْسُ تَقولینَ قَوْلَ الزّاهِدینَ و تَعْمَلینَ عَمَلَ الْمُنافِقینَ و فِى الْجَنَّةِ تَطْمَعینَ! هَیْهاتَ، إنَّ لِلْجَنَّةِ اقَواماً آخَرینَ و لَهُمْ أعْمالٌ غَیْرُ ما تَعْمَلینَ. «46
اى نفس! گفتارت، گفتار زاهدان ولى كردارت كردار منافقان است، در این صورت به بهشت حق طمع مىورزى! چه اندازه از حقیقت دورى! بهشت را مشتریان دیگرى است و براى آنان عملى غیر از عمل توست.
اگر از نفس مواظبت نشود اسیر شیاطین داخلى وخارجى گشته و آدمى را از خداى مهربان دور نموده تبدیل به هیزم جهنّم مىكند.
قرآن در این زمینه مىفرماید:
قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ* ثُمَّ لَآتِیَنَّهُم مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِینَ* قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُوماً مَدْحُوراً لَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِینَ» «7»
گفت: به سبب این كه مرا به بیراهه و گمراهى انداختى، یقیناً بر سر راه راست تو [كه رهروانش را به سعادت ابدى مىرساند] در كمین آنان خواهم نشست.* سپس از پیش رو و پشت سر و از طرف راست و از جانب چپشان بر آنان مىتازم و [تا جایى آنان را دچار وسوسه و اغواگرى مىكنم كه] بیشترشان را سپاسگزار نخواهى یافت.* خدا فرمود: از این جایگاه و منزلتت نكوهیده و مطرود بیرون شو كه قطعاً هر كه از آنان از تو پیروى كند، بىتردید جهنم را از همه شما لبریز خواهم كرد.
تفسیر آیه فوق از كلام امام باقر علیه السلام
امام باقر علیه السلام این آیه را به احسن وجه تفسیر فرموده:
پیش رو، پشت سر، راست و چپ، اصطلاح است. مىگوئیم فلانى از چهار طرف محاصره شده. بنابر این معناى آیه این مىشود:
مِنْ بَیْنِ أیْدیهِمْ: مَعْناهُ اهَوِّنُ عَلَیْهِمْ أمْرَ الْآخِرَةِ.
«از پیش رو» یعنى مسأله آخرت را نزد آنان آن چنان سبك مىكنم كه آن را از یاد ببرند، چون از یاد بردند به انواع معاصى آلوده مىشوند.
وَمِنْ خَلْفِهِمْ: آمُرُهُمْ بِجَمْعِ الْأمْوالِ وَالْبُخْلِ بِها عَنِ الْحُقوقِ لِتَبْقى لِوَرَثَتِهِمْ.
«از پشت سر» یعنى آنان را تشویق به جمع كردن ثروت و بخلورزى از حقوق مالى مىكنم، تا همه ثروت به ورثه برسد و آنان از منافع اخروى مال محروم بمانند!
وَعَنْ أیْمانِهِمْ: افْسِدُ عَلَیْهِمْ أمْرَ دینِهِمْ بِتَزْیینِ الضَّلالَةِ وَتَحْسینِ الشُّبْهَةِ.
«از طرف راست» یعنى با زینت دادن گمراهى و نیكو جلوه دادن شبهه، مسأله دین را بر آنان فاسد مىكنم.
وَعَنْ شَمائِلِهِمْ: بِتَحْبیبِ اللَّذّاتِ إلَیْهِمْ و تَغْلیبِ الشَّهَواتِ عَلى قُلُوبِهِمْ. «8»
«از طرف چپ» یعنى لذّات غلط و شهوات بىجا را محبوب قلب آنان مىنمایم تا چون ماهى در آب، غرق در مادّیگرى شوند. آن وقت است كه از دایره شكر بیرون مىروند و تمام نعمتهاى مادّى و معنوى را در غیر راه خدا به خرج مىگذارند و چون این شود خانواده و جامعه به فساد و تباهى كشیده شوند.
گذشت عمر و نشد شاد جانِ خسته دمى |
غمى نرفته ز دل بر دلم نشست غمى |
|
ز سوز سینه ما ساز را حكایتهاست |
به پردهاى كه برآرد زیر و بمى |
|
مگر فسرده دلم زندگى ز سر گیرد |
كجاست زنده دلان همدم مسیح دمى |
|
مرا به جام جهان بین نیاز نیست كه هست |
درون سینه دل روشنم چو جام جمى |
|
زبان دل نتوان با هزار افسوس بست |
چه غم شكست به دست ستم اگر قلمى |
|
(مشفق كاشانى)
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- التفسیر الكبیر، فخر رازى: 1/ 267.
(2)- فرقان (25): 26.
(3)- فاتحه (1): 3.
(4)- فاتحه (1): 4.
(5)- فاتحه (1): 5.
(6)- روضة الواعظین، نیشابورى: 2/ 415.
(7)- اعراف (7): 16- 18.
(8)- ترجمه تفسیر مجمع البیان: 2/ 403، ذیل آیه 17 سوره اعراف؛ بحار الأنوار: 11/ 132، باب 2.