به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران ، اگر خاطر مبارک باشد خيل عظيمي از ما دهه شصتي ها در فصل تابستان همين طور در منزل ولو بوديم و به هر حال بايد سرمان را گرم مي کرديم ديگر، براي همين اگر تو کار کلاس زبان، شنا، سپک تاکرا، يوگا و دوستان و... نبوديم که واقعاً هم نبوديم و اگر هم بوديم يوگا و سپک تاکرايي نبود و هر چه بود يوگي و دوستان بود! ناچاراً در بسياري از ساعات شبانه روز مجبور بوديم با حداقل امکانات سرگرم شويم، لذا مقدمات صخره نوردي را با بالا رفتن از ديوار راست، به خصوص «چارچوب در» ياد مي گرفتيم، يا يک بارفيکس در همان مکان ياد شده نصب مي کرديم و مثل تارزان مدام از آن آويزان بوديم.
گرفتن کارنامه هم يکي ديگر از تفريحات ما بود، چون معمولاً به تعقيب و گريز با پدر و مادر ختم مي شد، باز تعقيب و گريز خودش به کبودي و ضرب و شتم ختم مي شد که حالا به آن کار نداريم. بيرون ريختن دل و جگر مدادفشاري، ساعت، سشوار، ماشين اصلاح پدر، جعبه لوازم آرايش مادر و عروسک خواهر و ماشين کنترلي برادر هم تفريحات خوب و سالمي محسوب مي شدند. اما...
همان طور که مي دانيد ليگ برتر فوتبال دوباره شروع شده و تماشاي فوتبال هم در دهه 60 و 70 با آن تلويزيون هاي قديمي و گزارش کوتي، شفيع و بهروان چه لذتي داشت، اگر در يک خانواده دو قطبي قرمز و آبي ايجاد مي شد که هيجان 9 برابر مي شد.
البته جاي سوال وجود دارد که چرا فوتبال در دهه شصت به اين صورت امروز ، دختر و پسر نمي شناخت اما حالا دختر بچه ها علاقه کمتري به تماشاي اين ورزش دارند؟ آن يکي عجيب بود يا اين يکي؟
اين هفته رفتيم سراغ پرسپوليسي ها و هفته آينده يادي خواهيم کرد از استقلالي ها! بازيکنان قديمي يک هشتم امروزي ها پول نمي گرفتند و 8 برابر هم مي دويدند، آن هايي که بازي هاي ضياء عربشاهي را ديده اند نظريه ما را تاييد مي کنند، تازه اگر حالا بازيکني پيدا مي شد که مثل فرشاد پيوس همين طور راه برود و گل بزند قيمت نداشت، تکنيک ذاتي حميد درخشان که مشابهي ندارد، تازه پرسپوليس يک دفاع آخر خونسرد، قد کوتاه و نسبتاً چاق داشت که تا 38 سالگي اجازه نمي داد کسي با توپ از کنارش عبور کند، يا بازيکن را مي زد يا توپ را يا هر دو را و او کسي نيست جز محمد پنجعلي کاپيتان تيم ملي و پرسپوليس.
البته نسل بعدي پرسپوليسي ها مثل عابدزاده، مهدوي کيا، شاهرودي، ميناوند، استيلي و... هم محبوب بودند اما براي ما دهه شصتي ها نسل قبل چيز ديگري بود چون فوتبال ديدن را با آن ها شروع کرديم. تماشاي فوتبال در ورزشگاه تختي مشهد با آن چمن معروفش هم باشد براي بعد. البته از استقلالي هاي گرامي پوزش مي طلبيم. راستي خاطر شريفتان که هست امروز با هم قراري براي جلسه هم انديشي ها داشتيم يا نه؟
سيد مصطفي صابري
برای مشاهده مجله شبانه
اینجا کلیک کنید