به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران قم
رمضان، دعوت است و تو مهمان.
رمضان دعوتى است معنوى و تو ميهمان خدايى .
مگر نه اينكه مهمان بايد به دلخواه صاحبخانه رفتار كند؟
مگر نه اينكه هر چه را ميزبان آورد بايد تناول كرد و هر جا كه او گفت، آرميد؟!...
تو اينك، در كجایی ؟ و جايگاه تو در پهنه خلقت كجاست؟
براى چه آمدهاى؟ از كجا آمده اى و به كجا خواهى رفت؟
تا كجا مى توانى پرواز كنى و با كدام بال و پر و به سوى كدام مقصود و در كدام جهت؟ آيا خود را شناخته اى تا بدانى كه براى چه كارى؟
آيا استعدادهايت را بازشناسى كرده اى كه بدانى تا كجا مى توانى پيش بروى؟ براى بقايى يا فنا؟ برى ماندن يا رفتن؟ براى عروج يا سقوط؟
در حركت، چه انگيزه اى به سوى بهشتت مى برد و كدام نيّت در آتشت مى افكند؟ و چه عملى از حركت بازت مى دارد و كدامين عمل شتابانش مى كند؟
چه كارى به عفونتِ «خود خواهى » گرفتارت مى كند و چه كارى به طراوت و عطر «خداجويى » و «خدايابى » مى رساندت؟!... .
آه / ابليس را شناخته اى تا از دشمنى اش در امان باشى؟
شيطان را شناخته اى تا از وسوسه هايش مصونيّت يابى؟
با«نفس امّاره» و ميدان عملش و زمينه تلاش و اغوايش چه می کنی؟
را ه رشد و تزكيه و عوامل «فلاح» و علل «فجور» را مى دانى؟
دنياى «تو در تو» و شگفتِ «دل» را گشته اى؟
«نفسِ» هزار چهره را شناخته اى تا با هر نقابى كه بر نفسانيّت مى زند و پيش مى آيد آنرا بشناسى و از هر جا حمله آورد، به ضدّ حمله بپردازى و هرگاه زهر ريخت، پاد زهر بكار برى؟
«رمضان»،
برى سلوك اين راه است ، براى هجرت درونى ، براى مرور بر نفسانيات و اخلاقيّات ،براى آنست كه ملكات نفسانى را در جان خويش پرورش دهى .
براى آنست كه ارزشهاى متعالى را در عمق وجود خويش جاى دهى و پديد آورىو براى آنست كه «اخلاق»، جزءِ بافتِ درونى تو شود، نه حركتِ خشك بيرونى .
اگر دل را در اختيار صالحات گذاشتى، اگر شوق به خير و تقوا در عشق به الله را در دل مشتعل ساختى ، ديگر «حسنات» و «صالحات»، جريان زلالى مى شود كه خود به خود از آن چشمه مى جوشد و از درون به بيرون سرايت مى كند و از «قلب»، به «اندام» مى رسد، و از «دل» بر «ديده» تأثير مى گذارد.
اگر به ديدار رمضان مى روى، ـ كه لقاءِ خداوند نيز است ـ بايد چهره جان را هم بيارايى و «جمال باطن» را هم داشته باشى .
اخلاق، زيبايى درون است كه به ظاهر، جارى مى شود ، تقوا، هدايت باطنى است كه در عمل خارجى ، راهنمایی می کند.
فرصت رمضان را مغتنم بشمار، فضايل اخلاقى خود را بازرسى و بازشناسى كن، اگر نيست، پديدآور ، اگر هست، تقويت كن، اگر اندك است، افزونش ساز ، اگر بسيار است، سپاس خدا بگو، اگر متزلزل است، استوارش كن ، اگر گهگاه است، استمرارش ببخش.
رمضان، فرصتِ استفاده از «نفحاتِ ربّ» است .
پس جان را در مسير وزش اين نسيم قرار بده، تا طيران معنوى كند.
دل را به آوى ملكوتى «سحر»ها و «نجوا»ها و «مناجات»ها و «تلاوت»ها بسپار.
رمضان، موسم «عبادت» است و عبادت، غذاى روح است.
رمضان، فصل مناجات و دعاست. و دعا، نردبان تعالى جان است.
رمضان، دوره تزكيه ،تهذيب، تربيت ، ساختن ، مقاومت كردن و تحمّل نمودن است.
ايّام عفاف وكنترل وامساك و توجّه به خدا و تقرب به پروردگار است.
دريغ كه اين فرصت بگذرد و كارى نكنى كه خدا را از خويش راضى كنى!!
و بدان که از تو حركت و همّت، از خدا بركت و توفيق...../س