به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، يکي از شبهات مخالفان درباره تحقق علمي اخلاق ديني اديان در جوامع خودشان است. آنان عدم تحقق عدالت را نيز به عنوان مويد نظريه خود ذکر ميکنند. اين شبهه توسط فوير باخ فيلسوف ملحد آلماني و به دنبال آن در بعضي سايتها مطرح شده است. (1)
نقد و نظر: 1- اولين نکته اينکه ادعاي کارکرد مثبت دين در عرصههاي اخلاق، مطلق نيست بلکه به التزام و عمل متدينان به اصول اخلاق ديني منوط شده است. مدعا اينکه دين حاوي و داراي اصول اخلاقي پيشرفته و نابي است که در صورت التزام به آنها، انسانها و به تبع آن جامعه به تکامل معنوي روي خواهند آورد.
در يک بررسي دقيق و منطقي روشن خواهد شد که درصورت وجود ضعف و عملياتي نشدن اخلاق ديني، عامل آن نه به آموزههاي ديني بلکه به مشکلات و موانع بيروني مانند دوري انسان از حقيقت ايمان و خداباوري واقعي و به تاثير اقليم، سن، زمان، نژاد و وضعيت اقتصادي برميگردد. پس اصل مشکل نه در آموزههاي اخلاقي اديان بلکه در عدم التزام بدانها است. اين نکته يعني اشتمال دين و در راس آن اسلام (قرآن، سنت پيامبر عظيم الشان و مجموعه احاديث و آراي فقها) بر آموزش اصول اخلاقيي، مورد اعتراف طراحان شبهه نيز قرار گرفته است، اما مدعياند که مجموعه مسلمانان از پذيرش آن خودداري ميکنند.(2)
2- نکته ديگري که ميتواند بهترين شاهد و گواه بر اخلاقي بودن جوامع ديني تلقي گردد، مطالعه ارزشهاي اخلاقي يک جامعه در عصر بعثت پيامبران است، بدين صورت که اخلاق آن جامعه دردو ظرف زماني پيش و پس از بعثت مورد مطالعه قرار گيرد.
به گزارش رسالت،مطالعه اجمالي تاريخ پيامبران نشان ميدهد که اکثر مردم يا حکومتها با اخلاق تند و خشن با پيامبران برخورد ميکردند و نوعا خودشان نيز بر اين مبنا سلوک و رفتار داشتند. به عنوان نمونه مردم پيش از ظهور پيامبر اسلم(ص) در جاهليت مطلق بهسر ميبردند. اکثر مردم جاهلي پيش از اسلام سواد خواندن نوشتن نداشتند مردم آن عصر از قبيله هاي مختلفي تشکيل شده و اکثرا در حال کشمکش و نزاع بودند. معروفترين آنها قبايل اوس و خزرج بودند که دائم در جنگ و ستيز با يکديگر بهسر ميبردند.
جرجي زيدان مورخ غير مسلمان گزارش ميکند: "مردم حجاز که در وسط عربستان ميزيستند به حال بدوي باقي ماندند زيرا سرزمين آنان خشک و بد آب و هوا بود و بهواسطه سختي و بدي راه با مردمان متمدن آن زمان مرتبط نبودند. عربهاي حجاز که با مردم ديگر مربوط نبودند به جان يکديگر افتادند و کاري جز قتل و تجارت داخلي نداشتند".(3)
علي دشتي از شبهه افکنان و منتقدان معروف آموزههاي ديني در کتاب خويش به گزارش اخلاق خشن و ضد ارزش عرب جاهل پرداخته است.(ر.ک: علي دشتي، بيست و سه سال، مبحث محيط اسلام، ص72)
جادارد وضعيت اخلاق و معيشت مردم جاهلي را از زبان يک شخصيت معروف و قابل احترام، نه تنها براي مسلمانان و شيعيان بلکه مورد احترام غير مسلمانان يعني حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام بازگوکنيم که گفتارش حداقل در حد يک مورخ براي همه انسانها حجت و قابل وثوق است. حضرت وضعيت اجتماعي مردم عربستان در هنگام نزول وحي بر انسان کامل و خليفه الله الاعظم حضرت رسول(ص) را چنين توصيف ميکند: "شما ملت عرب بدترين دين را داشتيد و در بدترين خانهها زندگي ميکرديد، ميان غارها، سنگهاي خشن و مارهاي سمي خطرناک فاقد شنوايي، به سر ميبرديد، آبهاي آلوده مينوشيديد و غذاهاي ناگوار ميخ.ورديد، خون يکديگر را به ناحق ميريختيد و پيوند خويشاوند را ميبريديد، بتها ميان شما پرستش ميشد و مفاسد و گناهان شمار را فرا گرفته بود".(نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، خطبه 26)
حضرت امير در خطبه هاي ديگر، به گزارش وضعيت جاهليت ميپردازد. ايشان در يکي از خطبهها اخلاق مردم آن ديار نسبت به برخورد با دانشمندان را چنين گزارش ميکند: "بأرض عالمها ملجم و جاهلها مکرم؛ سرزميني که دانشمندان آن لب فروبسته و جاهل، گرامي بود".(نهج البلاغه، خطبه 2)
اما با ظهور پيامبر اسلام، آهنگ زندگي جاهلي بکلي تغيير مييابد. علم، معرفت، اخلاق و فداکاري و ايثار، وحدت و محبت جاي جهل، خودپسندي، نزاع و جهل را ميگيرد.
بهگونهاي که چنين جامعهاي بستر آفذينش تمدن بزرگ اسلامي را آماده ميکند و مورد اذعان و اعتراف همه مورخان غربي و شرقي قرار گرفته است. با اين مقايسه سرانگشتي ميتوان مدعي شد که شبهه ناسازگاري اخلاق با دين يا غير اخلاقي بودن جوامع ديني شبهه سنتي ميباشد.
پي نوشتها:
1- ر.ک: علي ميرفطروس، تولدي ديگر، سيري در تاريخ مذاهب، ص13
2- ر.ک: دکتر مسعود انصاري، اسلام و مسلمانان، ص30
3- جرجي زيدان، تاريخ تمدن اسلام، ص12
برای مشاهده مجله شبانه
کلیک کنید