گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: يك ايراني مقيم انگليس در صفحه فيس بوك خود خطاب به بهنود نوشته است؛ «اگر شما ايراني بوديد، من از خجالت آب مي شدم».
گفت: بهنود در ايران كه بود عضو ساواك و همكار افتخاري «شاخه زيتون»، يعني شعبه موساد در ايران بود. و از اولش هم ايراني نبود.
گفتم: ايراني مقيم انگليس با اشاره به مقاله بهنود كه در آن از تحريم هاي آمريكا و اروپا عليه ايران ابراز خوشحالي كرده بود، نوشته؛ برخلاف آرزوي شما، تحريم ها بي اثر بوده.
گفت: اين آقاي مسعود بهنود، قبل از انقلاب كه عضو ساواك و همكار شاخه زيتون بود. بعد از انقلاب هم 30 سال در آرزوي بازگشت سلطه از دست رفته آمريكا به هر خيانتي تن داد و حالا هم مجبوره با آرزوهاي برباد رفته اش زندگي كنه!
گفتم: يارو بعد از كلي تمرين، دورخيز كرد كه روي زين اسب بپره ولي با مخ زمين خورد و دوستش گفت؛ احسنت! يارو پرسيد؛ از چي خوشت اومد؟ از دورخيزم؟ يا از پرشم؟ و دوستش گفت؛ هيچكدوم، از اعتماد به نفست!