انقلاب اسلامی زمانی پا به عرصه سیاست جهانی گذاشت که دنیا متاثر از دو تفکر لیبرابیسم و کمونیسم و سایر خرده فرهنگ ها بود. حضرت امام بعد از رسول الله موفق به تشکیل حکومت اسلامی شد؛ پس از پیامبر هر کسی به نوعی مانع تشکیل حکومت اسلامی می شد و این امر در زندگی ائمه معصومین دیده شده و هر کدام توسط قومی محدود و محصور شهید می شدند، تا اینکه با انقلاب اسلامی حاکمیت و حکومت الله شکل گرفت که مبنای آن بر اساس اسلام اصیل و برگرفته از متن قرآن طراحی و تدوین شده حکومت اسلامی دارای یک امنیت ملی و یک قدرت ملی است.
حضرت امام خميني(ره) به تمام زوایای یک حکومت اسلامی توجه داشته اند، اما متاسفانه هر کسی از ظن خود شد یار او و پس از گذشت بیش از 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد صدور انقلاب نه تنها در خاورمیانه بلکه تا قلب اروپا به فرمایش مقام معظم رهبری هستیم.
اگر بخواهیم بنا به افق دید حضرت امام تکیه گاه و مرجع اسلام در سراسر جهان باشیم و این انقلاب را صحیح و سالم دست صاحبش برسانیم، ضرورت دارد در جایجای آن، افراد مسلمان، معتقد، ولایی و به دور از اندیشه های غربی و وابستگی های قومی را بکار گرفته تا چرخهای این نظام با قدرت هرچه تمامتر بچرخند.
در هر دوره ای شاهد آسیب ها و تهدیدهای مختلف و متنوعی هم از داخل و هم از بیرون بوده ایم. هر روز دشمن کمین گرفته به رنگی و شکلی، طرحی و سناریویی و در سمت و پوششی جدید وارد شد.
در این سی و اندی سال متاسفانه دشمن مکار و زیرک صدر تا ذیل این انقلاب را تست زد و امروزه موفق شد بعضی از چراغ هایی که حضرت امام و مقام معظم رهبری بر روی غرب با رنگ خون شهداء قرمز کرده بودند را، سبز نمایند و تحت عنوان انقلاب های رنگی و براندازی بدون خشونت جین شارپ جای پایی پیدا کنند تا بتواند شاید در تاریکی بخت خود تیری شلیک کنند و بابی را جهت ضربه به نظام به روی خود بگشانید.
اما با روی کار آمدن دولت اصولگرا خیلی از مرزها و مغزهای فتح شده توسط اصلاحات نجات یافتند و لانه های تفکرات اومانیستی و لیبرالیستی تخریب شدند و تکنوکراتها به عقب رانده شدند و بیغوله نشین ها سر خود را بالا گرفتند و مصداق خطبه حضرت امیر(ع) در نهج البلاغه عینیت پیدا کردند که فرمودند «من شما
را مانند آشپزی داخل دیگی می ریزم و به هم می زنم تا آن کسی که به زور پائین مانده بالا بیاید و آن کسی که به ناحق بالا آمده پائین برود و عدالت حاکم شود».
هر چند که همانند زمان امام علی (ع) عده ای موانعی ایجاد کرده و می کنند این تغییرات در دانشگاه آزاد اسلامی که داشت رنگ می باخت را، احیا کنند، اما گفتیم این امر محقق نمی شود مگر با یک عزم جدی؛ چرا که 30 سال این مراکز آموزشی به سوی غربی شدن پیش می رفتند و شاه سلطان حسین ها حکومت می کردند و کم کم شاهد این می شدیم که در کنار دانشجوی مسلمان ایران در کلاس درس که جای بحث و جدل مبانی دینی و مبانی معرفت دینی بود؛ یک صندلی برای یک سگ دیده می شد تا به تمام معنا تفکرات غرب پیاده شوند.
بعضی فقط لباس ارزش ها را به تن دارند و خود را در ظاهر به ارزش ها و ولایت چسبانده اند و بعضاً آویزان کرده اند اما در عمل خون به چشم نیروهای ارزشی کرده اند.
آقای دکتر! در دوران ریاست قبلی، ما با چشمان خودمان می دیدیم که در همین مجموعه های دانشگاهی در ایام فتنه جلوی همین آدم ها و مدیرانی که داد مسلمان بودن و بسیجی بودنشان، گوش فلک را کر کرده است، سر ارزشها را بریدند و به نام پیشرفته شدن، اعتقادات و حجاب را محدود فرض کرده اند و به اسلام چوب حراج زدند و سلیقه ای عمل کردند، اما امروز نگرانی ما خیلی بیشتر از گذشته شده است، چرا که اگر دیروز اختلاف سلایق را می دیدیم امروزه شاهد ذبح ارزش ها توسط مدیرانی هستیم که کوچکترین اعتقادی به مبناهای فکری اسلام و انقلاب ندارند.
بد نیست نگاهی به دوره کوتاه تصدی گری شما بر این مجموعه مریض نیز داشته باشیم. ما شما را همچون پزشکی فرض نمودیم که بر سر بالین بیماری می آید که از هر کس و هرچیزی قطع امید نموده و بارقه های امید را به رگ های بی جان و خشکیده و غربزده این بیمار می دمد. اما گویی هنوز مصلحت اندیشی ها و همکلاسی بازی ها مهمتر از ارزشها، باور ها و خون شهدایی است که به پای دین و مبانی دینی جهت معرفت یافتن جوانان این مرز و بوم ریخته شده است.
آقای دانشجو! با انتصابات جدید شما همچنان خون دل خوردن های 30 ساله که امید داشتیم با آمدن شما پایان یابد، باقیست...
آقای دکتر! بد نیست به پیشینه افراد منصوب خود نیم نگاهی نیز داشته باشید. مسلما انتصاب فردی با گرایشات ملی مذهبی که توسط شورای نگهبان نیز رد صلاحیت گردیده، آن هم در پستی کلیدی، مرهمی بر قلب دانشجویان ارزشی این مجموعه نیست و پخش خبر این انتصاب در رسانه ملی خود دهن کجی به نظر تمام دانشجویان بسیجی است.
گمان می رود ذیل این انتصابات در مجموعه دانشگاه ازاد نیز متاسفانه جریان انحرافی در حال لانه کردن است و دانشگاه آزاد در حال تبدیل شدن به مآمنی برای مدیران و نمایندگان مطرود ملت شده است. این مهم زمانی مشخص شد که به عینه می توان این اتحاد نام میمون را در مجموعه مدیریتی دانشگاه ازاد مشاهده کرد.
آقای دکتر! بر خلاف انتظارات ما دانشجویان بسیجی، احساس می شود شما، در حاشیه امن نیروهای ارزشی، اقدام به تکمیل پازل ناقص دشمن در این مراکز اموزش عالی کردید. شما نه تنها مهره های اصلی سیستم قبلی دانشگاه آزاد را از خود دور کردید، بلکه گویی به دنبال تکمیل کادری هستید که اگر در گذشته اندک آبرویی از آن باقی مانده بود، دیگر از آن چیزی نمانده و همچنان سه دورغ بزرگ دانشگاه! آزاد! اسلامی! بر جای خود باقی مانده است.
ما دانشجویان بسیجی دانشگاه های کشور منتظر اقدامی در خور جایگاه و مقام ریاست ارزشی دانشگاه از شما در باب انتصابات و تغییرات ریشه ای در این مجموعه هستیم و تا حصول نتیجه و کوتاه کردن دست نااهلان و نامحرمان از دانشگاه آزاد اسلامی کوتاه نخواهیم آمد.
اصلا در مخیله نه تنها ما بلکه هیچ انسان ارزشی نمی گنجد که انسانی با تدبیر جنابعالی دست به همچنین انتصاباتی بزند.
با توجه به عمق نگاه حضرت امام خميني(ره) در خصوص ایجاد بسیج دانشجو و طلبه، دانشجویان بسیجی در برابر عملکرد ناصواب مدیران ارشد نظام صدور بیانیه، انجام مصاحبه و برگزاری تجمع تا حصول نتیجه را حق مسلم خود دانسته و هیچ گونه مماشاتی با فرد و گروه خاصی نخواهد داشت. هنوز هم زخم های زیادی از مدیران این مجموعه بر قلب دانشجویان ارزشی وارد آمده و می آید، ولی عمل شما دیگر حجت را بر دل تمام دلسوزان و زخم خوردگان تمام کرد.
برای مواردی که هر چند کلی
گفته شده مصادیق بسیار رنج آوری وجود دارد که اگر گوش شنوایی پیدا شود، آنها را به
زبان آورده تا علاجی پیدا کنید.
/ر