نماينده دادستان گفت: پس از دستگيري و بازداشت (ش.خ) معلوم شد (ج.الف) همان شخصي بوده که جلوي درب استانداري مبلغ را دريافت کرده است.

به گزارش خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران، نماينده دادستان در دفاع از کيفرخواست صادرشده براي متهم (ش.خ) در قبال دفاعيات وکيل اظهار داشت: اتهام نسبت داده شده متهم اخذ رشوه به مبلغ 15ميليون تومان از آقاي (د. س) است و چنانچه وکيل (ش. خ) در دفاع از موکل خود مي گويد که در تمام مراحل بازجويي به دريافت اين مبلغ اقرار داشته و به صحت و مشروعيت اين مبلغ اعتقاد داشته بايد بگويم که دفاعيات وكيل وي صحت ندارد.

نماينده دادستان ادامه داد: متهم (ش.خ) در بازجويي خود در مورخ 89/1/1 به ارتباطات خود با (د.س) اعتراف کرده و در حالي که در اين بازجويي گفته است که هيچ گونه ارتباطي با (د.س) نداشته و پس از آن نيز چک هايي را که مربوط به شخص (د. س) بوده بخشي از آن براي خريد خودرو بنز توسط خانم (د.س) بازخريد شده است.

وي ادامه داد: بنا به اظهارات متهم (ش.خ) که مي گويد شخص (د.پ) از وي خواسته تا پروانه اي را براي (د.س) صادر کند و بارها نيز متهم (ش.خ) در منزل د س ملاقات را با (د.پ) داشته است.
 
نماينده دادستان تصريح كرد: تااينکه در يک مواجه حضور با آقاي (د.س) مي گويد که من (ش.خ) را مي شناسم و آقاي (ش.خ) را در استانداري نزد (د.پ) ديده ام، لذا بايد گفته شود که پس آنطوري که وکيل متهم (ش.خ) بيان داشته اند نبوده که موکلشان به مبلغ 500 ميليون تومان اعتقاد داشتند، نخير بلکه منکر اين قضيه بودند.

وي افزود: سوالي که مطرح مي شود اين است که اگر متهم (ش.خ) به اين مبلغ اعتقاد داشته چرا پس از بازجويي متواري شده است؟ حتي منزل خود را تغيير داده و به سختي توانستيم وي را دستگير کنيم، اگر به صحت پول اعتقاد داشته پس از بازجويي (س.خ) اقداماتش مبني بر عدم صحت اعتقاد وي بر صحت 500 ميليون تومان است.

وکيل با اشاره به اينکه متهم (ش.خ) در بخشي از اظهارات خود بياناتي را داشته افزود: متهم در بخشي از اظهارات خود اذعان کرده که من شخص( د.س) را نمي شناسم و اين شخص را اصلا نديده  بودم و آقاي (د.پ) وي را بعنوان مهندس به بنده معرفي کردند و (د.پ) به من گفت که براي (د.س) بايد پروانه صادر کنم و من هم مشخصات (د.س) را گرفتم و گفتم نمي توانم پروانه صادر کنم و چون ملک بسيار بزرگ بود گفتم بايد مكتوب بنويسند و در مقابل مشاهده کردم که آقاي (د.پ) عصباني شد و يکي دو هفته بعد بنده را خواست و پس از مدتي متوجه شدم پس از قرار دادن ملک فوق بايد اقدام کنم و نحوه آشنايي من با (د.س) به اين شکل بود.

نماينده دادستان با اشاره به اينکه وقتي از متهم (ش.خ) مي پرسيم چه مبلغي را از (د.س) گرفتيد پاسخ مي دهد مبلغ 500 ميليون تومان و در ادامه تحقيقات از وي پرسش مي شود که چرا شما در شهرستان باغستان به عنوان مشاور در كنار (د.س) قرار گرفتيد كه (ش.خ) پاسخ مي دهد که چون (د.پ) سفارش کرده بود.

وي خاطرنشان کرد: ولي مطلب مهم اين است که متهم (ش.خ) مي گويد آقاي (د.پ) به من دستور داد که بايد در باره انتخابات از شخص (د.س) کمک بگيريم. و من گفتم که وي را نمي شناسم ولي (د.پ) به من گفت که به مرور او را مي شناسي و مي تواني از (د.س) کمک بگيري و من هم گفته هاي (د.پ) را با (د.س) درميان گذاشتم.

وي ادامه داد: آقاي (د.س) نيز به ما کمک کرد و مبالغ را ناگزير پرداخت کرد و من هم پس از اخذ مبلغ به شخصي که (د .پ) معرفي كرده بود مبلغ را تحويل دادم.

نماينده دادستان گفت: بنا به اظهارات متهم (ش.خ) پاکت پولي که به وي داده شده بود پر از پول بوده و (ش.خ) مي گويد که پاکت را نزد (د.پ) بردم و پس از اطلاع از محتويات پاکت (د.پ) ناراحت شد که چرا تراول ها را نزد وي برده ام و به من شماره تلفني داد و گفت تماس بگيرم و مبلغ را به شخص مورد نظرش تحويل دهم كه هرچقدر با شماره داده شده تماس مي گرفتم جواب نشنيدم و در اين حالت مجددا پيش (د.پ) برگشتم و گفتم که شماره اي را که به بنده داده ايد کسي پاسخگو نيست و آقاي (د.پ) با شماره تماس گرفت و پس از مذاکره از من خواست که جلوي درب استانداري منتظر شخصي باشم و همانطور که در خودروي شخصي ام منتظر آمدن آن شخص بودم ديدم که يک بنز مدل بالا جلويم توقف کرده لذا راننده را نمي شناختم  و از وي پرسيدم که بايد پاکت را تحول شما بدهم؟ جواب دادبله و پس از دريافت پاکت من را ترک کرد.

نماينده دادستان ادامه داد: پس از دستگيري و بازداشت (ش.خ)، بازپرس پرونده آقاي (ج.الف) را بين دو گروه 5 نفره از زندانيان قرار داد و ملاقات حضوري انجام شد و متهم (ش.خ) بي درنگ( ج الف) را شناسايي کرد و گفت که وي همان شخصي بوده که جلوي درب استانداري مبلغ را دريافت کرده بود.

ذبيح زاده افزود: متهم (ش.خ) به عنوان شهردار باغستان نامه اي خطاب به رئيس بانک ملي ايران شعبه مرکزي فرستاد و نکته مهم اين است که وقتي مشخصات ملک را طبق سند بررسي مي کنند مشخص مي شود که يک زمين اسناد زارعي بوده است. لذا در قسمت ارزيابي متوجه مي شوند با توجه به مفاد نامه (ش.خ) به رئيس بانک ملي داير بر قرار گرفتن ملک فوق در حوزه مسکوني دريافت شهري قيمت اين مسکن نيز به مبلغ 510 ميليارد ارزيابي مي شود که اينها تماما براساس همان نامه فرستاده شده ارزيابي مي شود و اين نامه مستند کارشناسان بوده و سبب افزايش چند ميلياردي شده که نهايتا با عنايت به تغيير کاربري انجام شده است و (ش.خ) بخشي از اين ملک را به عنوان تسهيلات در اختيار بانک ملي قرار مي دهد.

نماينده دادستان ادامه داد: نکته بعدي اين است که اگر واقعا (ش.خ) به صحت و مشروعيت مبلغ 500 ميليون تومان اعتقاد داشته بايد بگويم که مستندات عکس اين قضيه را نشان مي دهد و اصلا اين گونه نيست و 125فقره از چک پول هايي که توسط شخصي به نام آيت اللهي در نزد بانک ملت شعبه مقدس اردبيلي و بانک صادرات شعبه مقدس اردبيلي و بانک ملي شعبه مقدس اردبيلي و بانک ملي شعبه مادر و بانک ملي شعبه دانشگاه شهيد بهشتي نقد مي شود.

وي خاطرنشان کرد: از شخص آيت اللهي به نام مطلع تحقيق مي شود و وي در ابتدا بيان مي کند که در سال 86به شخصي که معرفي کردم زمين را فروختم و مي گويد که اين چک ها را از همين شخص گرفتم و تعدادي از چک پولهاي توسط (ش.خ) نقد مي شود و همين طور چکي در مورخ 86/12/25 از حساب جاري به نام خانم(الف)نزد بانک ملي شعبه مقدس اردبيلي از حساب خانم متهم (ش.خ) نقد مي شود.
وي افزود: در بررسي ها مشخص مي شود که از اسناد خانم و آقايان مي توان فهميد که آقاي آيت اللهي معرف ايشان بوده لذا همين موضوع سبب مي شود که اين چک پولهاي نقد شده توسط آيت اللهي مستقيما از (ش.خ) دريافت شود.

نماينده دادستان اظهار داشت: پس از توضيحات (ش.خ) آيت اللهي مجددا مورد تحقيق واقع مي شود و آيت اللهي در دفاعيات خود مي گويد که بنده حضور ذهن نداشتم و در خاطرم نيست که اين چک ها را از چه کسي گرفته ام و در اعترافات خود مي گويد که شخص (ش.خ) مقداري پول نقد را به من داد و گفت از آنجايي كه در کار صادرات هستيد در قالب قرارداد با اين پول ها که از پس انداز است کار کنيد.

نماينده دادستان افزود: آيت اللهي در دفاعيات خود مي گويد پس از مدت کوتاهي (ش.خ) به من مراجعه کرد و گفت که اين وجه را برگرداند که براي کار ديگري نياز دارد و آيت اللهي در ادامه دفاعيات خود مي گويد (ش.خ) قصد نقد کردن اين چک ها توسط من را داشتند درحالي که هيچ گونه اطلاعي نداشتم که اين کار نوعي پولشويي است و بنده مبلغي را از مادر همسرم خانم (الف) گرفتم و به (ش.خ) دادم.

نماينده دادستان خطاب به قاضي مديرخراساني گفت: جناب قاضي از متهم (ش. خ) سوالي را دارم.

نماينده دادستان پس از حاضر شدن متهم در جايگاه دادگاه پرسيد دقيقا در چه تاريخي بازنشسته شده كه متهم پاسخ داد: اواخر خرداد و و اوايل تير 87.

نماينده دادستان خطاب به قاضي مديرخراساني خاطرنشان كرد: اتهام پولشويي متهم(ش.خ ) محرز است./پ3
برچسب ها: دادگاه ، بیمه ، اختلاس ، دادستان
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار