به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، روز دوشنبه 5 تیرماه علی ترابی که از دوستان قدیمی محبت شعبانی بود برای دیدن دوستش به محل کار وی رفت.
محبت دامپرور بود و قصد داشت گوسفندانش را از روستای مرجین خلخال برای چرا به مرتع ببرد.
علی هم که میخواست در میان راه با دوست قدیمیاش باشد تصمیم گرفت همراه وی شود و در چرای گوسفندان نیز به دوستش کمک کند. مسیر رفت در سکوت مرتع گذشت و این دو دوست قدیمی پس از استراحت اندکی ساعت 5 بعدازظهر تصمیم به بازگشت گرفتند.
در میانه راه علی کمی جلوتر راه میرفت تا از پراکندگی گوسفندان جلوگیری کند و محبت کمی دورتر حرکت میکرد، ناگهان علی متوجه داد و فریاد دوستش شد و وقتی به سمت صدا برگشت متوجه شد که دوستش در چنگال حیوان بزرگی گرفتار شده است، اما در کمتر از چند ثانیه خرس دوست وی را رها کرد و به سمت علی دوید و پیش از آن که هر عکسالعملی انجام دهد دندانهای تیزش را در بدن و پاهای وی فرو کرد.
حیوان آنقدر سنگین بود که علی حتی نمیتوانست تکان بخورد، اما با این حال هرچه به دستش میآمد به حیوان میزد تا وی را رها کند. این جدال تن به تن چند دقیقهای طول کشید و سرانجام خرس وی را نیز رها کرد و به سمت جنگل پا به فرار گذاشت.
محبت که کمتر آسیب دیده بود توانست با اهالی روستا تماس بگیرد و آنها را در جریان حادثه هولناکی که برایشان اتفاق افتاده بود قرار بدهد.
وقتی خبرنگار ایران برای پیگیری بیشتر با علی تماس گرفت وی در اتاق عمل بود و تحت عمل جراحی قرار داشت. پسر نگران این مرد به شوک گفت: پدر من معلم بازنشسته است و پس از بازنشستگی در باغی که در روستا دارد به پرورش کندوی عسل سرگرم است. روز دوشنبه پدرم برای دیدن دوستش نزد وی رفت، پدرم که دید دوستش قصد دارد گوسفندان را به چرا ببرد با وی همراه شد.
در مسیر رفت اتفاقی نیفتاده است، اما مسیر بازگشت برای آنها تونل وحشت شد.
پدرم تعریف کرد که ساعت 5 بعدازظهر در مسیر بازگشت کمی جلوتر از دوستش حرکت کرده است که متوجه داد و فریاد دوستش میشود. دوستش محبت در سطح بالاتری از خرس قرار داشته و خرس گرسنه دست وی را میگیرد، اما محبت میتواند خودش را از چنگال وی رها کند.
کیانوش در ادامه گفت: پدرم در یک لحظه به سمت صدا برمیگردد، اما حمله خرس به سمت وی قدرت هر عکسالعملی را از وی گرفته بود. خرس 800 کیلویی رویش میافتد و اجازه نمیدهد تا وی حرکتی کند. خرس دست و پای پدرم را گاز گرفته و یک زخم عمیق در ران پایش ایجاد کرده است.
وی گفت: تقلا کردن پدر برای فرار از دست این حیوان عظیمالجثه سرانجام نتیجه داد و خرس گرسنه پدرم را رها کرده و از محل فرار گریخته است.
پس از این ماجرا، محبت دوست پدرم که شرایط بهتری داشته است با روستاییان تماس گرفته و گروهی از روستاییها برای کمک به آنها به محل حادثه رفتهاند.
این مرد جوان وقتی در مورد وضع پدر صحبت میکرد بشدت متأثر بود و گفت: آنقدر عمق زخمهای پدرم زیاد بود که روستاییان پدرم را درون پتو میپیچند و وی را به روستا منتقل میکنند. انتقال پدرم و دوستش دو ساعت طول کشید و ساعت 11 با اورژانس تماس گرفته و آنها را به بیمارستان منتقل کردند.
![](https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1391/4/9/96317_473.jpg)
کیانوش ترابی که از شرایط پدر بسیار ناراحت بود به خبرنگار ما گفت: درست است که محیطزیست برای همه مخلوقات خدا است، اما به هر حال حفظ جان انسانها نیز برعهده سازمانهای خاصی داده شده است و آنها باید به وظیفه خود عمل کنند.
من مطمئن هستم که خداوند در این ماجرا به خانواده ما رحم کرده است که پدرم جان سالم به در برده، اما سازمانهای متولی باید فکری برای این شرایط کنند، زیرا در این مناطق انسانهای
زحمتکشی ساکن هستند که باید برای جان آنها ارزش قائل بود، نباید حفظ حیوانات از جان آنها مهمتر تلقی شود. اگر قرار است اینجا محل نگهداری حیوانات باشد باید روستاییان را در جریان قرار دهند یا این که از آنها خواسته شود خانههای خود را ترک کنند تا شاهد چنین مواردی نباشیم. زیرا این اتفاق نخستین نبوده و آخرین آن هم نخواهد بود، پس باید فکری به حال شرایط این روستاییان که در حاشیه جنگل زندگی میکنند کرد.
برای مشاهد مجله شبانه
کلیک کنید