باشگاه خبرنگاران- ماجرا از آنجا آغاز شد كه چند سال پيش البته سال هاي خيلي دور نه در همين سال هاي اخير موضوعي در مجلس مبني بر تخصيص بودجه نيم درصدي براي خريد آثار هنري مطرح شد هنرمندان تجسمي با شنيدن اين خبر خوشحال شدند البته در اين ميان بعضي از هنرمندان و البته گالري داران اختصاص اين بودجه را اصلا شايسته هنرهاي تجسمي و تلاش هنرمندان نمي دانستند.
به هر حال موضوع بسيار مهم بود و ناخودآگاه در محافل هنري از آن ياد مي شد.
اما نكته مهم تصميم گيري نمايندگان مجلس براي اين بودجه بود و البته كميسيون فرهنگي نيز تلاش فراواني را در اين زمينه يعني تصويب بودجه نيم درصد خريد آثار هنري را داشت.
برخي از نمايندگان موافق و برخي ديگر هم مخالف اين بودجه بودند كه تكليفش روشن نشد و كورسوي اميد هنرمندان بار ديگر از بين رفت اما ماجرا به همين جا ختم نشد حالا بعد از تصويب نشدن اين بودجه خيلي از هنرمندان انتقاد كردند كه مگر هنر ايران شايستگي حتي نيم درصد اختصاص دادن بودجه براي خريد آثار هنري را ندارد و از اين حرفها..
اما ديگر بودجه بسته شده بود و هيچ اميدي وجود نداشت هنرمندان هم به ناچار به دنبال كارهاي خود رفته و همچون گذشته به خلق اثر، شركت در نمايشگاه ها، دوسالانه ها، رويدادهاي داخلي و خارجي، كسب مقام برتر در جشنواره هاي بين المللي، ارتقا سطح كيفي هنر، بيان بصري هنر ايران و فرهنگ اصيل ايراني پرداختند البته همه اين افتخارات را بدون آن بودجه نيم درصدي انجام دادند و آن اميد واهي را به دست روزگار سپردند.
هنرمندان هنرهاي تجسمي در سال هاي بعد نيز همچنان به افتخارات هنري ايران ميپرداختند و ديگر بودجه و تخصيص و تعيين و تائيد و تكذيب و نيم درصد و چند درصد را فراموش كرده بودند و تنها در ته ذهن خود در جاي تاريك آن را نگاه داشته بودند و سعي ميكردند و ديگر به آن فكر نكنند چرا كه ميگفتند هنرهاي تجسمي مهجوريت خود را دارد و اختصاص ندادن اين بودجه هم گواهي بر اين تنهايي هنرهاي تجسمي است.
پس از گذشت چند سال در سال 90 بار ديگر موضوع بودجه تخصيص آن مطرح شد و باز هم داغ دل هنرمندان تازه شد و همان حرف هايي مبني بر بودجه كم است و آيا هنر ايران شايسته اين بودجه است و چرا اينقدر بودجه براي هنرهاي تجسمي اندك تعيين مي شود و چرا كمي هنرهاي تجسمي جدي گرفته نميشود و هنرهاي تجسمي قدرتمند است و ميتواند سرمايه ملي محسوب شود و البته اين سرمايه ميتواند با نفت همسويي داشته باشد و بايد بودجه افزايش پيدا كند و..
اين صحبت ها در حالي انجام مي شود كه هنوز بودجه خريد آثار هنري تصويب نشده بود و در ابهام بود.
تازه بودجه كه حتي نيم درصد گذشته هاي دور نبود تصور نكنيد كه با آن سابقه نه چندان اميدوار كننده بودجه افزايش يافت.
اما افزايش كه نيافت هيچ از نيم درصد به يك دهم درصد كاهش يافت و حالا باز هم بر سر همين يك دهم درصد كه براي هر سازماني همچون سرسوزني خواهند بود بحث و جدل صورت ميگرفت و بايد و نبايدها عنوان مي شد.
برخي از مديران سازمان هاي دولتي اصلا به اين بودجه اعتقادي نداشتند يعني اصلا نبايد به هنرهاي تجسمي اين بودجه اختصاص داده شود چرا كه ميتوانستند يك ده درصد يعني يك از ده يعني هيچ و پوچ در بودجه هاي عمراني را صرف برنامه هاي ديگر كنند يكي نبود به آن ها بگويد كه آقايان محترم مديران فعالان سازمان هايي كه همايش هاي ميليوني و شايد بيشتر از ميليون اينها، برگزار ميكنيد واقعاً يك از ده كه با يك تناسب ساده ميتوان مقدار اندك آن را دريافت كرد اگر يك مقدار فقط به اندازه سر همان سوزن ياد شده صرفه جويي كنيم براي برگزاري همان همايش هاي ميليوني اينها نميتوانيم اثر هنري بخريم كه زينت بخش ديوارهاي اتاق كارمان باشد مديران محترم كمي فكر كنيد چقدر خوب مي شد اگر اين كار مي كرديم نگاه هنريمان را افزايش مي داديم و يا به قول هنرمندان ديدبان را به اثر هنري تربيت ميكرديم نه واقعاً چقدر خوب بود.
تمام اين مسائل و گرفتاري ها را در نظر داشته باشيد كه هنوز بودجه تصويب نشده است.
باز هم با تلاش اعضاي كميسيون فرهنگي مجلس پافشاري آنها بالاخره بله بودجه نيم درصد نه ببخشيد يك دهم درصدي تصويب شد و سازمان هاي دولتي ديگر بايد دست ها بر جيب هاي مبارك مي كردند و اثر هنري مي خريدند يعني بايد اثر هنري ميخريد چرا كه بر طبق اين قانون دستگاه هاي دولتي موظف به تخصيص بودجه يك دهم درصدي براي خريد آثار هنري شده بودند راه گريزي نبود.
سال گذشته بودجه تصويب و بسته شد اما عليرغم آن وظيفه كه برعهده سازمان هاي دولتي بود هيچ اثر هنري نه خريده شد و نه سفارش داده شد و نه هيچ چيزي مبني بر اين موضوع صورت نگرفت.
بودجه كوچولوي يك دهم درصدي همانطور باقي ماند و آقايان مديران محترم هم اصلا به روي مباركشان نياوردند.
روزها گذشته تقديم ورق مي خورد ماه ها ميگذشت فصل ها يكي پس از ديگري مي آمد و مي رفت و عيد شد و نوروز 91 هم رسيد و ديد و بازديد ولي خبري و حرفي از بودجه يك دهم درصد خريد آثار هنري نبود.
سال 91 كه آغاز شد بودجه ها دوباره تعيين و بسته مي شد يعني بودجه 90 در حال به اتمام رسيدن بود.
بنابراين متوليان هنري خودشان دست به كار شدند تا به سازمان هاي دولتي كمك كنند كه آن بودجه يك دهم درصد را صرف خريد آثار هنري كنند.
براي اين كمك خيرخواهانه برنامه ريزي از سوي بنياد رودكي مبني بر برگزاري اكسپوي با عنوان اكسپو 91 يا نمايشگاه بزرگ فروش آثار هنري صورت گرفت.
اكسپويي ضربتي در طول نزديك به يك ماه برنامه ريزي و برگزار شد.
آئين افتتاميه اكسپو 91 با حضور معاونت هنري وزارت ارشاد، مشاور وزير، فرهنگ و ارشاد مديرعامل بنياد رودكي، سرپرست مركز تجسمي و جمع اندكي از هنرمندان تجسمي و گالري داران در تالار وحدت برگزار شد.
البته اينكه چرا تالار وحدت كه اصلا فضاي مناسبي براي برگزاري نمايشگاه هنري نيست بماند، بالاخره اكسپو افتتاح شد.
قرار بود مسئولين ،مديران، كارپردازان، از سازمانهاي دولتي بيايند و خريد كنند كه اصلا هيچ يك از اين دوستان رويت نشدند.
اين اكسپو به بهانه خريد آثار هنري به وسيله همان بودجه يك دهم درصد برگزار شده است چرا كه اعتبارات بودجه 90 تا سي و يكم تير 91 پابرجاست و دستگاه هاي دولتي مي بايست تا تاريخ تعيين شده خريد خود را انجام دهند.
در حال حاضر كه چند روزي از اين اكسپو ميگذرد هيچ خريدي از سوي سازمان هاي دولتي صورت نگرفته است.
آثار اكسپو 91 هم همچنان در تالار وحدت به قوت خود باقي است.
ناگفته نماند كه اگر دستگاه هاي دولتي بودجه يك دهم درصدي كه در اختيارشان قرار داده شده صرف خريد آثار هنري نكنند به ناچار اين بودجه به خزانه دولت برميگردد و اين اصلا خوب نيست.
راستي بودجه يك دهم درصد همان اندك بودجه اي كه تعيين شده بود در سال 91 تصوب نشد يعني هنرهاي تجسمي بيچاره اصلا شايسته همان يك دهم درصد نيست و تنها شعار اهميت و توجه به آن داده مي شود در عمل هيچ توجه و نگاهي به آن صورت نميگيرد حالا هنرمندان تلاش كنند در جشنواره ها شركت كنند جايزه بگيرند و همه اينها..
بالاخره آقايان مديران دستگاه هاي دولتي اگر تا سي و يكم تيرماه اثر هنري نخرند پولش را بايد به دولت برگردانند از ما گفتن بود خواهي پند گيرند نه خواهي هم نگيرند./ي2
يادداشت از فاطمه اصلاني.