به گزارش
سرويس بين الملل باشگاه
خبرنگاران ، با توجه به تفکر موجود در غرب، چنین ادعا مي شود که ایران پيمان منع گسترش سلاح هاي هسته اي (ان پي تي) را رعايت نمي كند و به اين معاهده پايبند نمي باشد. بنا بر اين، آنها حق برخورداري از غني سازي را براي ايران انكار مي كنند.
اما از دیدگاه بسیاری از كشورهاي ديگر، غرب در اين بين، تلاش چنداني را براي كاهش زرادخانهها يا شفاف سازي فعاليتهاي هسته اي خود نكرده است. بنابراین،غرب حق و يا صلاحيت انكار يا عدم تاييد فعاليت هسته اي ايران را ندارد.
به عبارت دیگر، طرفي که متعهد به خلع سلاح است چنين مي انديشد كه طرف مقابلش، طرفي كه وعده عدم تكثير سلاح هاي هسته اي را داده است، همچنان به تكثير اين قبيل تسليحات ادامه مي دهد. و طرفي که وعده به عدم تكثير داده است مي گويد طرف مقابلش به وعده خود مبني بر خلع سلاح پايبند نيست.
در حقیقت، شواهد فراواني وجود دارد که هر گونه فعاليت هسته اي ايران كه از 2003 تاكنون انجام شده است همگي شفاف و صلح آميز بوده و مدركي دال بر عدم پايبندي ايران به پيمان ان پي تي وجود ندارد.
فعاليت هاي غنی سازي اورانيوم ایران در سطوح بالاتر که غرب را نگران ساخته است،اصولا در ایزوتوپ های پزشکی و هسته اي درماني، پرتو درمانی، و نیز تشخیص بيماري ها كاربرد داشته است.
** پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای تدوین کنندگان پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای، مانند هر معاهده اي، به دنبال ایجاد توازن بین نیازهای كشورهاي مختلف بودند. در این مورد،معاهده مذكور مربوط به كشورهاي داراي سلاح هسته اي و كشورهاي بدون سلاح هسته اي مي باشد.براساس اين معاهده،توسعه يا دستيابي به سلاح هاي هسته اي را منع و از طرفي در مسير كاهش تدريجي سلاح هاي هسته اي و با وعده خلع سلاح كامل طرح ريزي شده است.
علاوه بر این،كشورهايي كه فن آوري انرژي هسته اي را دارند ملزم به ارائه كمك به توسعه فعاليت هاي هسته اي به كشورهاي فاقد سلاح هاي هسته اي هستند، از طرفي كشورهاي مذكور بايستي از تسليحات هسته ای خود به عنوان يك چتر بازدارنده و در راستاي يك سياست انصراف انگيزي اتمي به عنوان تضمين در قبال كشورهاي فاقد اين تسلیحات استفاده كنند.
در حالت ایده آل، پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای مزایای برابري را براي تمامي اعضاء لحاظ مي كند، اما، مانند بسیاری از پیمان نامه ديگر،اين معاهده نيز نقاط ضعف و ابهاماتي هم دارد. به عنوان مثال،به بند 6 اين معاهده توجه نماييد:
در اين ماده آمده است: "هر یک از طرفین اين پیمان به انجام مذاكرات متقابل در مورد اقدامات مربوط به توقف مسابقه تسليحات هسته اي در یک دوره زمانی کوتاه و مسئله خلع سلاح هسته اي و پيمان خلع سلاح عمومي و كامل براساس قوانين و نظارت موثر و ضابطه مند،متعهد مي باشند".
به عبارت هاي موجود در اين بند كه غير الزام مي باشند، توجه نماييد. به عنوان مثال،آوردن كلماتي مانند "پيگيري" به همراه "تعهد" چنين القاء مي كند كه براي همه كشورهاي عضو امكان طفره رفتن يا به تاخير انداختن آن،طرح ريزي شده است.
واژه "حسن نیت" نيز در قراردادها متداول است، اما در چارچوب یک پیمان هسته ای،به نحوي القاي خوش بيني مي باشد. واژه هاي "اقدامات موثر" و "دوره زمانی کوتاه" نيز جاي بحث دارند.
در مورد مسئله خلع سلاح،گزارشي منتشر شد مبني بر احتمال تصميم دولت اوباما به کاهش تعداد سلاح های استراتژیک هسته ای ،كه با انتشار اين خبر موجي از واكنش ها از سوي محافظه كاران را در پي داشت.
مسئله مهم اين است كه قطعا هيچ گونه كاهش تسليحات هسته اي تا بعد از انتخابات پيش رو در آمريكا صورت نخواهد پذيرفت.
در واقع، حتی اگر فرض كنيم كه رئیس جمهور اوباما شخصا خلع سلاح را بپذيرد،دولت وي قطعا با چالش هاي مهمي مواجه خواهد شد و حتي امكان شكست در انتخابات و اتمام دوره رياست جمهوري وي نيز دور از انتظار نخواهد بود.
هنگامی که فشارها براي اجراي "پيمان کاهش سلاح های استراتژیک نوين" (استارت)مطرح گرديد،دولت آمريكا پيشنهاد افزایش بودجه را برای ارتقاء سلاح های هسته ای خود تا 88 میلیارد دلار در یک دوره ی ده سال -یعنی 20 درصد بیشتر از دولت بوش- ارائه داد.
جوزف كرينكوئين، رئیس صندوق كارگران كشاورزي، به تازگی در مجله foreign affairs نوشته است كه: "اوباما با كمك بوروکراسی طرح خود را گام به گام و به آرامي به پيش برد هر چند در پراگ شعار " صلح و امنیت جهانی بدون سلاح های هسته " را داده بود".
وي در ادامه اظهار داشت که "در آمريكا، در مقابل افرادي كه به ديدگاه باراك اوباما اعتقاد دارند،به مراتب مقامات مصممي هم وجود دارند كه از گسترش فعاليت هسته اي منافعي را به دست مي آورند و بر ادامه اين روند قطعا پافشاري مي كنند".
قطعا هدف مسلم ایالات متحده برای تامین مالی برنامه های هسته اي خود ، پيشبرد و ادامه آنها مي باشد.
در ماه فوريه،متخصصان و كارشناس امنیت ملی موسسه کمپبل کریگ و جان روزيسكا به برسي مبالغ هنگفتی که دولت اوباما براي ارتقاء و نوسازی سلاح های هسته ای خود متعهد شده است،پرداختند.
امر مسلم اين بود كه دولت ایالات متحده در مورد کاهش ذخایر هسته ای خود جدی نمی باشد؟
بنا به گزارش مرکز عدم گسترش سلاح های هسته اي: "اگر کشورهای کوچکتر به دستیابی به بمب منع مي گردند ،كشورهاي هسته اي نيز بايد گام هاي واقعي و موثري را براي خلع سلاح بردارند".
از طرفي کشورهای غیر هسته ای نيز با توجه به دلايل موجود و فعلی جهان ،به فكر داشتن يك زرادخانه ي شخصي می باشند.
بنابراين پيمان استارت نه تنها از سوي كشورهاي غير هسته اي بي ارزش و باري به هر جهت تلقي مي گردد،بلكه خود طرحي گمراه كننده براي سرمايه گذاري بيشتر در تسليحات هسته اي شناخته مي گردد.
** خلع سلاح و منع گسترش سلاح های هسته ای محافظه كاران و واقع گرايان بر این باورند که رهبري خلع سلاح توسط كشورهاي داراي سلاح هسته اي نتوانسته است كشورهاي غير هسته اي را به عدم تكثير سلاح هايشان متقاعد نمايد.
بطور كلي، خلع سلاح، یک خلاء در امنيت ملي ايجاد مي كند که در اين فضا كشورهاي غير هسته اي نمي توانند خودشان را در آن وارد كنند.
در یک جلسه توجیهی در موسسه هادسن، کریستوفر فورد، مقام ارشد شناخته مي شود، ،و نماینده ویژه آمریکا در منع گسترش سلاح های هسته ای در دولت جورج دبلیو بوش ،چنین بيان مي دارد كه كشورهاي هسته اي در رهبري خلع سلاح كشورهاي غير هسته اي ناكام بوده اند.
فورد می گوید: " به صراحت مي توان گفت كه چنين برداشت می شود که تعهد كشورهاي هسته اي صاحب سلاح هسته اي در خصوص آرمان خلع سلاح فاقد اعتبار است، و این که ایالات متحده مهم ترین مشکل و کلید قطعنامه محسوب مي گردد "
اين ديدگاه نيز از سوي آیت الله خامنه ای (ره) مقام معظم رهبری ايران در سخنراني بيان گرديد(2011):"بزرگترین ناقضان پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای قدرت هايي هستند که بر تعهد خود به سلاح های هسته ای براساس ماده 6 پیمان منع گسترش سلاح كوتاهي كرده اند".
يكي از كشورهاي مورد نظر،اسرائيل و عدم پايبندي اين كشور به اين معاهده مي تواند باشد.
یکی دیگر از نكته هاي مورد بحث در مورد كشورهاي غير هسته اي توافق نامه 123 مي باشد كه ایالات متحده با هند در اين خصوص به توافق رسيده است.(هند نيز مانند اسرائيل معاهده ان پي تي را نپذيرفته است)
نكته قابل اغماض در اين معاهده، ايجاد همکاری کامل در زمینه انرژی هسته ای بین هند و ایالات متحده می باشد.
دوم اينكه، فورد چنين بيان مي دارد كه: "فرض كه اگر شکاف يا نقيصه اعتبار خلع سلاح به نحوي رفع گردد، مي توان اميد داشت كه پاسخگویی به تهدیدات گسترش سلاح های هسته ای بسیار موثر و بر یک پایه مناسب دیپلماتیک قرار بگيرد".
اما، در ادامه بيان مي دارد كه، تعداد کمی به طور جدی بر این باورند که کشورهایی مانند ایران و کره شمالی به دنبال سلاح های هسته ای هستند چرا كه ایالات متحده و یا دیگر كشورهاي داراي سلاح هسته اي دارای چنین تجهيزاتي هستند، و اگر تنها ایالات متحده زرادخانه هاي خود را كاهش داده بود،منافع فعالان و گسترش دهندگان چنين تسليحاتي قطعا از بين مي رفت و دیگر شاهد فعالیت آنها نبودیم.
ما تصمیم گرفتیم تا از مقامات در خصوص کنترل تسلیحات و / یا خلع سلاح این سوال دو بخشی فورد را كه در "رساله اعتبار" خود بیان داشته،بپرسيم:
اول اينكه: "آیا شما موافقيد كه کشورهای داراي سلاح هسته اي، به خصوص ایالات متحده، در مورد کشورهای بدون سلاح هسته اي در خصوص مسئله خلع سلاح هسته اي اعتماد سازي كافي كرده اند؟اينكه منع گسترش سلاح هسته اي اطمينان بخش و بدون مشكل است؟ "
مسئله دوم اينكه : "آیا شما فکر می کنيد که اقدامات خلع سلاح كشورهاي داراي سلاح هسته اي كافي و مناسب بوده است ،و اينكه برخي كشورهاي غير هسته اي هنوز در پي دستيابي به سلاح هاي هسته اي هستند؟
اگر چنین است، بهترین مسیر براي اجراي برنامه عدم گسترش سلاح های هسته ای چه مي تواند باشد؟ "
مایکل كرپون،بنیانگذاران مرکز استيمسون فرضيه اول را رد كرد.در پاسخ بيان داشت كه:"ایالات متحده و روسیه،" ، "ذخائر هسته ای خود راتا 70٪ کاهش داده اند. آیا این خلع سلاح اساسی و واقعي نمي باشد؟ "
جفری لوئیس از مرکز مطالعات منع گسترش سلاح های هسته ای جيمز مارتين و بنیانگذار موسسه کنترل تسلیحات وونك (Wonk) "معتقد است که ایالات متحده اقدامات اعتماد سازي بسيار كمي را براي متقاعد كردن كشورهاي عضو پيمان منع گسترش سلاح هاي هسته اي انجام داده است".
وي معتقد است كه پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای " یک توافق دوجانبه بین« دارندگان سلاح هسته اي »و«كشورهاي بدون سلاح هسته اي» محسوب نمي شود -بلكه صرفا تعهدي بر گردن كشورهاي فاقد سلاح هسته اي و تعهد آنها در قبال طرف مقابل!
سلاح های هسته ای کره شمالی چه كسي را بيشتر تهدید می کند؟ ایالات متحده؟ یا ژاپن غیر هسته ای و کره جنوبی؟
لوئيز بيان مي دارد كه: " توافقنامه میان كشورهاي فاقد سلاح های هسته ای براي پايبندي به اين مسئله، یا فراموش شده و يا در بسیاری از این مذاكرات ناديده گرفته شده است ."
با این حال، لوئیس معتقد است که "ایالات متحده می تواند و باید، اقدامات بیشتري را برای نشان دادن تعهد خود مطابق ماده 6 انجام دهد". خصوصا اينكه، "ایالات متحده باید پیمان منع جامع آزمایش هسته ای CTBT را تاييد و به رسميت بشناسد".
گرگ سلمن عضو ارشد انجمن کنترل تسلیحات اظهار می دارد که"نظر من در مورد پیمان جدید استارت عدم كارايي و تاثيرگذاري آن مي باشد.(درخصوص تاييد و اعتماد سازي)
سپس می نویسد: اصولا خود من کاهش بيشتر را ترجيح مي دادم، بازسازی و ارتقاء براساس تعهد و يا تائيد براي نيروهاي استراتژي دو طرف اين مسئله يك پیش شرط حیاتی برای گام های بعدی می تواند باشد.
وی همچنین در مورد پیمان استارت جدید اظهار مي دارد كه:"آنچه كه من در مورد تصميم دولت اوباما فهمیده ام اين است كه دولت وي مشاوره مشاوران سیاسی خود را در اواخر نوامبر 2010 ناديده خواهد گرفت(بنا به گفته رام امانوئل)و اينكه اوباما تصویب و تاييد پیمان جدید استارت را به تاخير خواهد انداخت به اين بهانه كه اين امر در حال حاضر مشكل و با ديگر اهداف سياسي همخواني ندارد(با چالش مواجه خواهد كرد). به نظر من اين پيمان هرگز به تائيد و تصويب دولت اوباما نخواهد رسيد.
سلمن در ادامه بيان مي دارد كه :"دولت اوباما به نحوي در سه سال گذشته تلاش داشت تا حسن نيت خود را در مورد ماده 6 نشان بدهد".
«موقعیت و تلاش آن در کاهش نقش سلاح های هسته ای، در صحه گذاشتن بر تصویب معاهده جامع منع آزمایش، و در رهبری کمپین بین المللی برای دستیابی به بهبود و ارتقاء امنیت هسته ای، آمريكا را در خط مقدم کشورهای داراي سلاح های هسته ای در موضوع خلع سلاح قرار داده است."
سلمن در ادامه اين امر را تصدیق مي كند كه كشورهاي فاقد سلاح هاي هسته اي خواستار اقدامات شفاف و عملي در مورد كاهش زرادخانه هاي هسته اي آمريكا،روسيه،چين،بريتانيا و فرانسه مي باشند".
سلمن در ادامه مي افزايد كه مسئله خلع سلاح از نظر كشورهاي داراي سلاح هسته اي راضي كننده نمي باشد،كشورهايي كه توسعه سلاح هاي هسته اي را براي امنيت يا افزايش نفوذ مورد نياز مي بينند.
"وارد ویلسون"،مدير "پروژه بازانديشي سلاح های هسته ای" در "مرکز مطالعات منع گسترش سلاح های هسته ای جیمز مارتین"، بيان مي دارد كه "سلاح های هسته ای به يك مسئله قدرت در روابط بين الملي تبديل شده است".
صرف نظر از ابزار واقعی اين تسليحات، آنها را به عنوان تعيين وضعیت قدرت های بزرگ مي توان تلقی كرد. قبل از اينكه تكثير سلاح های هسته ای بطور قطعی متوقف شود، نه تنها کشورهای مسلح به سلاح هسته ای باید تمام تلاش خود را براي خلع سلاح بكار برند، بلكه باور چنين است که سلاح های هسته ای كه امر ناگزیر وضعیت بین المللی شناخته مي شوند،بايستي از بين برود".
ویلسون در ادامه بيان مي دارد كه: "پیشرفت برنامه خلع سلاح در 20 سال اول پس از ارائه پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای صفر بوده است، اما پس از آن شاهد پيشرفت اين امر البته بسيار آرام و ناچيز بوده ايم".
حتی اگر پیشرفت خلع سلاح سریع تر مي بود، با این حال، برخی از كشورها هنوز هم به ادامه تكثير تمايل دارند. خلع سلاح کشورهای مسلح به سلاح هسته ای یک شرط لازم است، اما شرط کافی برای متوقف کردن گسترش سلاح های هسته ای نمي باشد. "
** ما فقط می خواهم ايمن باشيم و امنيت داشته باشيم در پايان اينكه مسئله امنیت ملی مهمترين چالش فكري كساني ست كه معتقدند رهبري خلع سلاح فعلي جهان تلاش دارد كشورهاي فاقد سلاح هاي هسته اي را از تكثير اين تسليحات ممانعت كند در حاليكه به نظر ديگر افراد اين امر غيرواقعي و بي اهميت جلوه مي كند.
گروه دوم نگران ايجاد يك شكاف امنیت ملی در صورت انكار معيار ها و اقدامات كشورهاي داراي سلاح هسته اي در راستاي خلع سلاح ،مي باشند. مدافعان خلع سلاح نگران شكاف امنیت ملی ايجاد شده توسط خطر هسته ای ،هستند.
هیچ تضمینی وجود ندارد که یک عقب گرد كلي در تعداد سلاح های هسته ای به باز شدن شکاف امنیت ملی منجر نگردد. در مورد مسئله تسليحات هسته اي،نكته مهم شفاف سازي و اعتماد سازي بر اساس رفتار هاي اعتماد ساز براي داشتن آينده اي عاري از سلاح هاي هسته اي لازم است.