به گزارش خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران؛ ذبيح زاده نماينده دادستان در نوبت بعد از ظهر دادگاه رسيدگي به پرونده اختلاس بيمه در پاسخ به اظهارات وكيل مدافع متهم (م.الف) از متهم خواست تا در جايگاه قرار بگيرد و به سوالات وي پاسخ دهد.
قاضي مديرخراساني اين درخواست نماينده دادستان را پذيرفت و از متهم (م.الف) خواست در جايگاه قرار بگيرد.
نماينده دادستان به خانم (م.الف) گفت: برادر شما يعني آقاي (ج.الف) شب قبل از دستگيري زميني متري را به نام شما سند زد و شما ادعا كرده ايد اين زمين بابت طلب شما بوده است اما وكالت بلاعوضي نيز از سوي آقاي (ج.الف) به شما داده شده؛ اگر اين زمين در قبال طلب شما بوده ديگر چه نيازي به وكالت بلاعوض است؟
متهم خانم (م.الف) پاسخ داد: برادرم يك هفته قبل از دستگيري زمين هزار متري را به نام من زد و من نيز هيچ اطلاعي از نيت و اعمال وي ندارم و كمكم به برادرم به واسطه اين بود كه پدرم سكته كرده بود و من نميخواستم كه پدرم از اعمال برادرم ناراحت شود.
وي ادامه داد: من هيچ اطلاعي از اعمال مجرمانه برادرم نداشتم و اگر متوجه ميشدم هيچ مراوده مالي را با او انجام نمي دادم.
نماينده دادستان از متهم درخواست كرد تا در خصوص ويلاي هزار متري كه به نام وي سند زده شده توضيح دهد.
متهم گفت: پدرم مريض بود و من خودم از او مراقبت مي كردم من به شهرستان رفتم تا دخترم را در دانشگاه ثبت نام كنم برادرم يعني آقاي (ج.الف) هنگامي كه من براي ثبت نام دخترم به شهرستان رفته بودم با من تماس گرفت و گفت به تهران بيا من نيز با اجازه پدرم به تهران آمدم و سند را به نام من زد.
در ادامه قاضي از متهم خواست كه اگر توضيحاتي دارد درباره اظهارات نماينده دادستان بيان كند.
متهم خانم (م.الف) پاسخ داد: من درخانواده اي معتقد بزرگ شدم و تاكنون هيچ كسي از ما شكايتي نكرده و من نيز هيچ چك برگشتي ندارم و در فاطمي نيز همه من را ميشناسند.
وي تصريح كرد: براي دريافت نمايندگي بيمه نيز در كلاسهاي آموزشي آن شركت كردم و هنگامي كه از اين ماجرا مطلع شدم ميخواستم دفترم را ببندم و به دفتر امور نمايندگان مراجعه كردم ولي آنان به من گفتند كه شما در دفتر بيمه هيچ تخلفي نداشتيد و دفتر خود را نبنديد.
متهم ادامه داد: خانه و دفتر كار برادرم فاصله اندكي با دفتر بيمه من دارد و ما نزديك به يكديگر بوديم چون پدرم تاكيد داشت كه ما هميشه بايد با هم باشيم.
وي ادامه داد:هيچ كس تا به حال به سيستم من در نمايندگي بيمه دست نزده چرا كه من روي اين جور چيزها حساس بودم.
نماينده دادستان بار ديگر در جايگاه قرار گرفت و خطاب به متهم گفت: من آنچه را كه در دادگاه بيان كردم براساس اظهارات خود شما بود و در اينجا نيز دست خط شما موجود است كه شما مي توانيد آنرا ببينيد.
متهم در كنار نماينده دادستان قرار گرفت و دست خط خود را ديد و تاييد كرد و گفت: من نميدانم كه چطور شده كه چنين چيزهايي را نوشتم.
قاضي خطاب به متهم گفت:شما حق داريد لايحه اي براي دفاع از خود به دادگاه ارائه كنيد ولي اگر در حال حاضر حرفي براي گفتن داريد ميتوانيد بگوييد.
متهم گفت:من هيچ درآمد قابل توجهي از بيمه نداشتم و در هيچ سمت دولتي نيز عضو نبودهام و از دادگاه ميخواهم كه گردش مالي من را استعلام كند؛ درآمد زندگي ما در حد معمولي است.
وي ادامه داد: من تقاضاي صدور راي منصفانه از دادگاه را دارم كه همان حكم برائت است.