از ابتدا تا پایان جنگ فریب و نیرنگ، دروغ و افسانه بافی بود؛ دروغ ها با این عنوان رسمی آغاز شد: " عملیات صلح در شهر جلیل فلسطین".

به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از آنتی وار؛ سی سال پیش در این موقع، اسرائیل وارد مرز لبنان شد و احمقانه ترین جنگ تاریخ رژیم صهیونیستی را آغاز کرد.
 
این جنگ 18 سال به طول انجامید؛ 1500 سرباز اسرائیلی و تعداد زیادی فلسطینی و لبنانی کشته شدند.

تقریبا تمامی جنگ ها برمبنای دروغ بوده است؛ دروغ ابزار مشروع جنگ است و جنگ اول لبنان نمونه آشکاری از این موضوع است.

از ابتدا تا پایان جنگ فریب و نیرنگ، دروغ و افسانه بافی بود؛ دروغ ها با این عنوان رسمی آغاز شد: " عملیات صلح در شهر جلیل فلسطین".

اگر از اسرائیلی ها بپرسید 99.99 درصد آن ها می گویند: " چاره ای نداشتیم. آن ها هر روز در جلیل از لبنان موشک های کاتیوشا شلیک می کردند. باید آن ها را متوقف می کردیم".

واقعیت این است که 11 ماه قبل از آغاز جنگ، حتی یک گلوله هم از مرزهای لبنان و اسرائیل رد و بدل نشد.
 
آتش بس بود و فلسطینی ها در آن طرف مرز آن را پذیرفته بودند؛ در اواخر ماه می، آریل شارون، الکساندر هیگ وزیر کشور ایالات متحده را در واشنگتن ملاقات کرد و از او خواست که اسرائیل را در تهاجم به لبنان کمک کند. 
 
هيگ در جواب گفت كه آمریکا این کار را نمی کند مگر اینکه دلیل محکمه پسندی وجود داشته باشد.
 
به یک باره دلایل محکمه پسند فراهم شدند.
فردي به نام ابو ندال كه مواضع ضد عرفاتي داشت پسرعموی خود را برای ترور سفیر اسرائیل در لبنان فرستاد.
به تلافی این عمل، اسرائیل بیروت را بمب باران کرد و فلسطینی ها نیز طبق انتظار پاسخ آتش ها را دادند.
 
مناچم بگین نخست وزیر وقت اسرائیل به شارون اجازه داد تا به به عمق 25 مایلی سرزمین های لبنان حمله کند تا " شهرک های جلیل از دسترس کاتیوشاها خارج شوند".

وقتی یکی از مقامات ارشد اطلاعات به بگین در جلسه کابینه گفت که سازمان ابوندال عضو جبهه آزادی بخش فلسطین نبوده است، بگین پاسخ داد : " آن ها همگی عضو جبهه آزادی بخش فلسطین هستند".

دروغ" آن ها هر روز به ما شلیک می کنند" چنان ملکه ذهن مردم آن زمان شد که هنوز هم کسی آن را انکار نمی کند.

9 ماه قبل از جنگ، شارون درباره خاورمیانه جدید سخن گفته بود؛ شارون افکار خطرناکی داشت.
طرح او برای منطقه این بود:
1. حمله به لبنان و انتصاب یک دیکتاتور مسیحی در آنجا که به اسرائیل خدمت کند.
2. بیرون راندن سوری ها از لبنان
3. بیرون راندن فلسطینی ها از لبنان به سوریه،در حالي كه آن ها را به اردن منتقل خواهند کرد.
4. ترغیب فلسطینی ها برای انقلاب در اردن، بیرون راندن ملک حسین و  تبدیل اردن به سرزمینی فلسطینی.
5. ایجاد توافقی کاربردی که طبق آن دولت فلسطینی (در لبنان) قدرت خود را در کرانه باختری با اسرائیل شریک شود.
شارون بگین را متقاعد کرد که جنگ را آغاز کند، به او گفت که تنها هدف این جنگ راندن جبهه آزادی بخش فلسطین 25 مایل آن طرف تر است.
 
او سپس بشیر جمایل را به عنوان دیکتاتور لبنان منصوب کرد؛ سپس به افراطیون مسیحی اجازه داد تا قتل عام صبرا و شکیلا را در راستای ترساندن فلسطینی ها برای فرار به سوریه انجام دهند.

نتایج جنگ بر خلاف انتظارات شارون از آب درآمد. سوری ها بشیر را به قتل رساندند. قدرت سوری ها در لبنان بیشتر شد و قتل عام هولنکا صبرا و شکیلا باعث نشد تا فلسطینی ها فرار کنند.
 
ملک حسین در قدرت ماند؛ اردن، فلسطین نشد و عرفات و افراد او به تونس رفتند.
 
در آنجا محبوبیت سیاسی بسیاری کسب کرده و به عنوان نماینده مردم فلسطین شناخته می شدند و در نهایت به فلسطین برگشتند.

24 سال بعد جنگ دوم لبنان، فاجعه به مراتب بزرگتری بود واقعیت این است که در سال 1982، هیچ کدام از واحدهای نظامی اسرائیل به هدف خود نرسیدند. 
 
مقاومت های شجاعانه فلسطینی ها در صیدا ارتش را به عقب کشاند و در زمان اعلام آتش بس بیروت هم دیگر قابل دسترس نبود.
 
شارون آتش بس را نقض کرد و تنها در آن زمان بود که ارتش اسرائیل توانست وارد بخش شرقی بیروت شود.

برخلاف قولی که بگین داده بود، شارون به ارتش سوریه حمله کرد تا جاده بیروت -دمشق را تصرف کند.
 
ارتش اسرائیل به این جاده رسید، اما شکست سختی در سلطان یاکوب خورد.

رفتار شارون در جنگ اول لبنان حماقتی بیش نبود بعد از قتل عام صبرا و شکیلا، شارون به افسردگی مزمن دچار شد که تا 10 سال بعد يعني زمان مرگ همراه وي بود.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار