الكس ساموند (alex salmond) رهبر حزب ملي گراي اسكاتلند و نخست وزير دولت محلي اين اقليم سياسي رسما آغاز يك كارزار سياسي براي كسب «استقلال اسكاتلند» از انگليس را اعلام كرد.


به گزارش وبگردي باشگاه خبرنگاران به نقل از وطن امروز؛ الكس ساموند (alex salmond) رهبر حزب ملي گراي اسكاتلند و نخست وزير دولت محلي اين اقليم روز جمعه 5 خرداد 91 طي يك اجتماع سياسي، فرهنگي و مردمي در ادينبورو، پايخت اسكاتلند رسما آغاز يك كارزار سياسي براي كسب «استقلال اسكاتلند» از انگليس را اعلام كرد.

حزب ملي گرا در نظر دارد بدين منظور يك همه پرسي از مردم اسكاتلند در پاييز 2014 (همزمان با هفتصدمين سالگرد جنگ بناكبرن كه در آن نيروهاي ملي اسكاتلند بر ارتش انگليس پيروز شدند) برگزار كند.

دولت مركزي در لندن با اين تاريخ مخالف است و معتقد است همه پرسي بايد در اسرع وقت در اسكاتلند برگزار شود.


حزب ملي گراي اسكاتلند از زمان پيروزي در انتخابات پارلمان محلي در سال 2007 ايده استقلال اين اقليم را به تناوب مطرح و زمينه سنجي كرد.

در نهايت رهبري اين حزب در 20 دي ماه 1390 لايحه استقلال اسكاتلند را براي بررسي به پارلمان محلي ارائه و در 5 بهمن ماه 1390 عزم خود را براي راه اندازي كارزار سياسي كسب استقلال اعلام كرد.

در حال حاضر حزب ملي گراي حاكم در اسكاتلند (با 69 كرسي) با همراهي حزب سبزها (2 كرسي) در مقابل احزاب محلي طرفدار اتحاد با انگليس (كارگر با 37 كرسي، محافظه كار با 15 كرسي و ليبرال- دموكرات با 5 كرسي) اكثريت پارلماني را در اختيار دارد و نسبت حاميان پارلمان استقلال 71 در برابر 57 ( يا 55.5 درصد) است.


در خارج از پارلمان؛ اتحاديه هاي تجاري، برخي چهره هاي انفرادي حزب كارگر اقليم اسكاتلند و طيفي از رسانه ها از ايده استقلال حمايت مي كنند.

حزب ملي گراي اسكاتلند در صدد است قبل از تكميل روند حقوقي پارماني،‌ايده استقلال را به ميان مردم برده و مركزيت لندن را در مقابل كل جامعه اسكاتلند و خواست فراگير آنها قرار دهد.

بدين منظور اين حزب با شعار «آينده اسكاتلند در دستان اسكاتلندي ها» آغاز بزرگترين كارزار سياسي- اجتماعي تاريخ اسكاتلند را براي آماده سازي افكار عمومي در فرآيندي از تعامل مردم و سياستمداران براي محسوس سازي اهداف استقلال و در نهايت برگزاري يك همه پرسي در 30 ماه آينده (پاييز 2014) با نام «آري به اسكاتلند مستقل» رسما كليد زد.

*ظرفيت هاي اسكاتلند
اسكاتلند با 5.5 ميليون نفر جمعيت، اقتصادي كاملا صنعتي، ظرفيت هاي فني، علمي و تحقيقاتي بالا، منابع نفت و گاز درياي شمال، بزرگترين مركز تجاري و مالي پس از لندن و ارتباطات خارجي سامان يافته با عمدتا آمريكا، كشورهاي اروپاي شمالي (نورديك) و چين به طور بالقوه و بالفعل از بسياري از كشورهاي اروپايي موجود قوي تر بوده و داراي ديرينه استقلال ( قبل از پيوستن به بريتانيا در 307 سال پيش) است.

برابر آمار موجود اقتصاد اسكاتلند در 2 سال اخير با رشد اشتغالزايي و توليد ناخالص داخلي از همه بريتانيا و حوزه يورو جلوتر بوده است.

برخلاف انگليس كه هزينه هاي تحصيلي و بهداري بالايي را بر شهروندان خود تحميل مي كند دولت ملي گراي اسكاتلند نظام بهداشت و درمان را همچنان رايگان نگه داشته و دانشجويان اسكاتلند نيز از پرداخت شهريه هاي دانشگاهي معاف هستند.

اين وضعيت انگيزه زيادي براي اقشار متوسط انگليسي جهت نقل مكان زندگي به شمال كشور (اسكاتلند) فراهم كرده است.

اسكاتلند به عنوان يكي از مراكز اصلي انقلاب صنعتي در اروپا هم اكنون مركز توليد و صادرات منسوجات، موتورهاي هواپيما، اتوبوس، رايانه، كشتي، دستگاه هاي هوانوردي، فناوري انرژي هاي تجديد پذير و دستگاه هاي الكترونيك است و از شبكه بانكداري، بيمه، مديريت و خدمات مالي و ظرفيت دانشگاهي بالايي برخوردار است.

اسكاتلند به طور سنتي يكي از طرف هاي تبادل دانش فني وزارت نفت ايران در حوزه نفت وگاز بوده است.

*واكنش عصبي لندن
1- ديويد كامرون، نخست وزير انگليس در واكنش به مطالبات اسكاتلندي ها و اعلام كارزار كسب استقلال اسكاتلند قول داد همه تلاش و توان خود را براي مبارزه جهت حفظ اسكاتلند در چارچوب اتحاد با بريتانيا به كار گيرد.

او گفت: « در حال حاضر جنگ براي چيزي واقعا گرانسنگ جريان دارد و آن آينده پادشاهي متحده بريتانياست. ديدگاهم در اين باره صددرصد واضح است كه با هر وسيله و امكاني كه در اختيار دارم براي حفظ بريتانيا خواهم جنگيد. براي من حفظ پادشاهي متحده بريتانيا و جلوگيري از تجزيه موضوعي در حد اتخاذ يك سياست است، يك راهبرد يا محاسبه گري نيست، بلكه اهميت آن به ذهن و روح و جان همه ما باز مي گردد. منطق كليدي در پس تلاش براي حفظ پادشاهي متحد بريتانيا united kingdom of great Britain اين است كه بريتانيا به عنوان يك كشور واحد قوي تر بوده و از قدرت و نفوذ بيشتري برخوردار است. اسكاتلند هم در دورن بريتانيا، مثل ساير اقليم هاي انگليس، ولز و ايرلند شمالي قوي تر، امن تر، ثروتمندتر و بيطرفانه تر است».

اگر مردم اسكاتلند در همه پرسي به گزينه استقلال راي منفي دهند، دولت مركزي در لندن حاضر است افزايش برخي اختيارات دولت محلي اسكاتلند را در حد امكان بررسي كند.

كامرون در بهمن ماه 1390 نيز براي گفتگو و متقاعد كردن رهبران ناسيوناليست اسكاتلند به انصراف از ايده استقلال به ادينبورو ( پايتخت اقليم) سفر كرده بود.


2- به طور همزمان مجلس عوام انگليس نيز در مقابل شروع كارزار سياسي استقلال اسكاتلند سكوت خود را شكست. كميته امور اسكاتلند در مجلس عوام در لندن در واكنش به اين اقدام حزب ملي گرا اعلام كرد: « ما گريزي از اين جمع بندي نداريم كه كارزار اعلام شده از سوي دولت با اختيارات محلي در اسكاتلند را جانبدارانه و يكسويه ارزيابي كنيم. دولت اسكاتلند مسئول بسياري از نگراني هاي روزمره مردم اسكاتلند از جمله بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، حمل و نقل و امور قضايي است ولي تصميم درباره ساير مسائل (دفاع، سياست خارجي و حاكميت ملي ) از سوي پارلمان بريتانيا (مجلسين عوام و لردها) اتخاد مي شود.»


3- حكومت مركزي لندن به اتخاذ صرف مواضع بسنده نكرد و عملا تصميم خود را براي تدارك و راه اندازي يك كارزار سياسي متقابل در سطح جامعه اسكاتلند و در دفاع از «بقاي بريتانيا» علني كرد.

كارزار سياسي لندن قرار است طي يكي دو هفته آينده شروع شود. با توجه به اقبال بيشتر حزب كارگر نسبت به حزب محافظه كار در قلمرو اسكاتلند، آلستر دارلينگ، وزير خزانه داري دولت قبلي كارگر در انگليس (كه اسكاتلندي تبار است) از سوي لندن مامويت يافت كارزار ضد استقلال طلبي در اقليم اسكاتلند را هدايت كند.

حزب كارگر اسكاتلند هم اكنون از ميان 59 نماينده اسكاتلندي در مجلس عوام انگليس 41 نماينده را به خود اختصاص داده و اين در حالي است كه حزب محافظه كار محلي تنها يك نماينده از نواحي مرزي اسكاتلند با انگليس در مجلس عوام دارد؛ اين وضعيت ضعف پايگاه حزب نخست وزير ديويد كامرون كه به حزب ثروتمندان مشهور است را در اقليم اسكاتلند نشان مي دهد.

بر اين اساس ديويد كامرون براي مبارزه عليه تجزيه انگلستان به همکاري 2 حزب کارگر (رقيب) و ليبرال –دموکرات (ائتلافي) شديدا نيازمند است.

دارلينگ تاکنون ملاقات هايي را با چهره هاي اصلي 3 حزب محلي و ضد استقلال کارگر، محافظه کار و ليبرال-دموکرات (اقليت پارلماني) در ادينبورو ترتيب داده و قرار است کارزار سياسي حمايت از پادشاهي متحد بريتانيا را با حمايت مالي لندن تا پايان خرداد ماه جاري رسما راه اندازي کند.

از هم اکنون مشخص است مخاطلبان اصلي کارزار سياسي هردو جريان لندن نشين و استقلال طلب ادينبورو افکار عمومي جامعه استکاتلند بويژه اقشار اجتماعي مردد و بلاتکليف درباره ايده استقلال هستند.

آلستر دارلينگ در اولين اظهارنظر رسمي خود مدعي شد همه رأي دهندگان به دولت حزب ملي گرا SNP در اسکاتلند خواهان جدايي اين اقليم از انگلستان نيستند و اکثريت پارلماني نشانگر هيچ چيز نيست.


وي افزود: ايده استقلال در اسکاتلند تنها 33 درصد حامي دارد و 57 درصد اسکاتلندي ها آن را رد مي کنند و تنها 10 درصد مردم مردد و بلاتکليف هستند.

گفتني است، سال گذشته طي گزارشي تحليلي (با عنوان انگليس و رشد چالش هاي داخلي: فرصت هاي پيش روي ما- 25/8/90) رشد گرايشات استقلال طلبانه و واگرايانه در پادشاهي متحد بريتانيا بويژه اسکاتلند درکناررشد بحران اقتصادي و اجتماعي و بحران جانشيني درنظام فرتوت سلطنتي انگليس به عنوان مهترين چالش هاي داخلي نظام سياسي بريتانيا مطرح و ارزيابي شد.

از هم اکنون مبارزه براي کسب استقلال اسکاتلند درکناربحران اقتصادي و اجتماعي، به يک واقعيت سياسي محسوس در صحنه داخلي انگلستان تبديل شده است.

براستي، پيامدهاي تجزيه انگلستان (بريتانيا) براي اين کشور، براي اروپا و براي عرصه بين الملل چيست و چه فرصت هاي آشکار و نهاني براي جمهوري اسلامي ايران در پيامد استقلال اسکاتلند از بريتانيا متصور است و با تجزيه احتمالي بريتانيا درسال 2014 چگونه بايد رو به رو شد؟


* راهبرد و تاکتيک هاي کسب استقلال اسکاتلند
الکس ساموند، رهبر حزب ملي گراي اسکاتلند سياستمداري کاريزماتيک و ورزيده است که از نقاط ضعف و قوت حکومت مرکزي در لندن کاملا آگاه است.

او با هدايت دولت محلي و اکثريت پارلماني اين اقليم در ادينبورو تحقق استقلال اسکاتلند را در فرآيندي محسوس از تعامل سياستمداران و افکار عمومي براي تقويت و فراگير ساختن ايده استقلال، متقاعد کرن آحاد اسکاتلندي ها نسبت به اهداف استقلال طلبي و تأثيرات مثبت آن بر زندگي عمومي آنها ممكن ارزيابي مي کند.

کارزار سياسي اعلام شده از سوي او بايد شکاف حمايتي از استقلال را مرحله به مرحله تقليل داده و تا زمان برگزاري همه پرسي جدايي از لندن ( پاييز 2014 ) آن را به پايين ترين سطح ممکن برساند.

اين فرآيند مي تواند توفيق پروژه استقلال و همه پرسي را تضمين کند بدين منظور آقاي ساموند درصدد است درطول 30 ماه آينده امضاي يک ميليون شهروند اسکاتلندي را براي زمينه سازي چنين توفيقي از طريق حضوري و شبکه هاي به روز اجتماعي درپاي اعلاميه استقلال اسکاتلند جمع آوري کند.

در صورت توفيق روند جدايي از انگلستان، استقلال اسکاتلند پس از 300 سال به شيوه اي مسالمت آميز (دومين اگلوي تجزيه حقوقي پس از چکسلواکي دراروپا) عينيت مي يابد.

حزب ملي گراي اسکاتلند به موازات تلاش هاي حزبي و سياسي، تعامل مستقيم با مردم و سنجه اجتماعي را با هدف بسيج همگاني شناسايي نقاط ضعف و قوت جبهه استقلال طلبي و اردوگاه مخالفان لندن نشين درطول 30 ماه آينده پي خواهد گرفت تا به تناسب آنها را ترميم کرده يا مورد بهره برداري قرار دهد.

راهبرد کارزار سياسي کسب استقلال ازسوي آقاي ساموند که با هزينه اي 2 ميليون پوندي تأمين بودجه مي شود 2 وجه برجسته داخلي و خارجي دارد:

اول-وجه داخلي: نظريه اجتماعي استقلال طلبي مقدم بر پروژه سياسي و حزبي و مقوم آن تعريف مي شود.

هدف کارزار حزب ملي گرا تقويت ايده استقلال خواهي ميان حاميان، جذب تدريجي اقشار مردد و خنثي سازي مخالفان در فرآيندي 30 ماهه براي کسب توفيق در همه پرسي عمومي است.

در اين راستا ايده استقلال به طور عام، فارغ از طرح الزامات جزئي آن، همراه با تهييج احساسات عمومي استقلال طلبانه و مبتني بر فرهنگ و هويت مستقل اسکاتلندي در حال تشجيع است.

همچنين تلاش براي بهبود شاخص هاي اقتصادي و رفاه اجتماعي، تأکيد خاص بر وجوه فرهنگ و هويت اسکاتلندي، عدم تحريک حاميان محلي احزاب محافظه کار و ليبرال دموکرات، جذب عناصر و حاميان حزب محلي کارگر، اغماض درباره پاره اي اختلافات با حزب سبزها، تأکيد بر حاکميت صوري مقام سلطنت (ملکه) درصورت کسب استقلال، عدم شفافيت درباره سرنوشت منابع نفت و گاز درياي شمال و تداوم استفاده از پول واحد (پوند) ازجمله تاکتيک هاي حزب ملي گراي اسکاتلند براي توفيق در اين کارزار است.

در عرصه عمومي 2 نهاد برجسته جامعه اسکاتلند يعني هنرمندان و کليسا نقش ابزاري مهمي در تسهيل اهداف حزب ملي گرا و ترويج گفتمان استقلال خواهي در بين مردم ايفا مي کنند.


بي دليل نبود که پس از سخنراني روز 5/3/91 الکس ساموند، رهبر حزب ملي گرا و پاتريک هاروي، رهبر حزب سبزها براي آغاز کارزار سياسي کسب استقلال، مهمترين هنرپيشه هاي هاليوددي اسكاتلندي تبار از جمله آلن كامينگ، برايان كاكس و مارتين كامپسون در حمايت از استقلال اسکاتلند براي مردم ادينبورو سخنراني کردند و شون کانري (جيمزباند) براي اجتماع "آري به استقلال" پيام حمايت فرستاد تا علقه هاي اجتماعي و فرهنگي اسکاتلندي ها را تشجيع و تقويت کنند.

همزمان کليساي اسکاتلند همسو با اهداف استقلال طلبي ضمن برانگيختن علايق، انگيزه ها و باورهاي مردم اين اقليم در برگزاري اجتماعات و نشست هاي گوناگون مردمي فعال شده است.

اتحاد غير حزبي گروه هاي مدني و داوطلب اسکاتلند که به آينده اسکاتلند مشهور است تحت مديريت کليساي اسکاتلند خط تقويت ايده استقلال و اصلاح قانون اساسي دربين اقشار مردم را به طوري جدي پي مي گيرد.


دوم-وجه خارجي: عملياتي شدن طرح استقلال اسکاتلند در بستري از تحولات بريتانيايي، اروپايي و بين المللي تعريف و پيگيري مي شود.

اسکاتلند درسال 1999داراي پارلمان محلي شد ولي حزب ملي گراي اين اقليم تنها براي اولين بار درسال 2007 و همزمان با اولين موج بحران اقتصادي در انگليس و اروپا اکثريت پارلماني را به دست آورد و متعاقبا گفتمان استقلال طلبي را مطحر و تشجيع کرد.

ارائه لايحه کسب استقلال به پارلمان و سخنراني ساموند در بهمن ماه سال گذشته نيز همزمان با موج دوم بحران اقتصادي انگليس و اروپا(2011) صورت گرفت و از هم اکنون به نظر مي رسد روند استقلال طلبي و بحران اقتصادي، روندهايي عجين شده اند.

رهبران ناسيوناليست اسکاتلند براين باورند پيامدهاي بحران اقتصادي انگليس و واگرايي در اتحاديه اروپايي و يورو بستر مناسبي را براي پيشبرد تدريجي اهداف تاريخي و استقلال طلبانه آنها فراهم مي آورد.

آنها در اين راستا از حمايت هاي پنهان برخي دول غرب نيز برخورداند.

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.