به گزارش خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران،انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه تهران خطاب به علي اکبر هاشمی رفسنجانی نامه اي در انتقاد از رفتارها و برخي بيانات وي نوشتند.
بنام خدا
من خیالم از ادامه انقلاب اسلامی راحت است ،اما چیزی که من را نگران میکند این است که بعضی از روحانیون زندگی طلبگی خود را رها کنند وبه اشرافی گری و رفاه طلبی روی بیاورند که در این صورت ممکن است اعتماد عده ای از مردم به روحانیت وبه تبع آن از انقلاب اسلامی سلب شود.
بخشی از بیانات امام خمینی(ره) در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری در تاریخ 28/4/1362
جناب آقای اکبر هاشمی رفسنجانی بهرماني
به رسم ادب واحترام واخلاق سلام علیکم
ما دانشجویان به عنوان افرادی غیر وابسته به گروه ها ،احزاب سیاسی و جناح های دروغین موجود درجامعه ، برحسب وظیفه شرعی وانقلابی وسیاسی خود مبنی برلزوم امر به معروف ونهی از منکر، و به دنبال اتهامات سیاسی – اقتصادی ای چندین ساله و بی پاسخ مانده ای که به شما و خانواده شما، علی الخصوص دو فرزند دلبندتان وارد است و به خاطر دایره تبعیضی که دور خاندان شما کشیده شده است و به خاطر نوع زندگی شما و اطرافیانتان که برخلاف زندگی طلبگی است، چه برسد به زندگی یک مسئول بلند پایه نظام، و به خاطراظهارات تاسف برانگیز ودنیا طلبانه ی شما درمورد رابطه با آمریکا ، برخود واجب دانستیم چنین نامه ای رابه شما بنویسیم تا شاید دراین دنیا وقبل از فرارسیدن مرگ که قطع کننده شهوت ها وازبین برنده آرزوها است در شما تحولی ایجاد شود، تا با پذیرش اشتباهات خود در این مدت 22 ساله اخیر و جبران آنها، سرنوشتی جز سرنوشت مرحوم منتظری را که مورد غضب امام امت قرار گرفت، برای خود رقم بزنید.
آقای هاشمی، آیا اگرحتی یک نفر ازنزدیکان درجه سه شما هم در هواپیمائی که توسط نیروی دریایی ارتش امریکا، بدون هیچ دلیلی وتنها به خاطر ایرانی بودن مورد اصابت قرار میگرفت وجان خود را ازدست میداد، باز هم به خود اجازه میدادید که از رابطه با آمریکا سخن به میان آورید ؟ آمریکائی که نه تنها به خاطر انجام این رذالت معذرت خواهی نکرد بلکه از این کار حمایت هم کرد! ذکر همین یک نکته از هزاران درمورد اعمال خبیثانه آمریکا کافی است تاهر فردی با ماهیت این استکبار کثیف آشنا شود. حال شما چگونه به خود اجازه میدهید که در این روزها که هژمونی آمریکا روبه افول است از برقراری رابطه با آمریکا دم بزنید؟ شما واقعا خود را یار و مرید امام(ره) میدانید؟ شاید این جمله حضرت امام را که میفرماید :"آنهایی که خواب آمریکا را میبینند خدا بیدارشان کند" فراموش کرده اید؟! یا شاید هم فکر میکنید که این ها شعارهایی است که دورانشان گذشته است؟! شاید در این روزها تب داشته اید ویا دچار کم خوابی شده اید!
آقای هاشمی، چرا در حالی که همه –حتی آمریکا- به این نکته اذعان دارند که انقلابیون کشور های منطقه در پی اسلام هستند، و برای حاکم شدن و جاری شدن احکام اسلام در کشورشان قیام کرده اند، شما اصرار دارید که از این بیداری اسلامی، با عنوان بهار عربی یاد کنید؟ کلمه ای که بر حسب اتفاق سران کشورهای غربی هم بر روی آن تکیه میکنند و به آن اصرار می ورزند!
آقای هاشمی، زمانی که پرونده ی رسوائی مالی شرکت توتال فرانسه مطرح شد ودردادگاه ثابت شد که مقدار چند میلیون یورو در حدود ده سال پیش (که در آن زمان حتی تصور آن هم در خیلی از ذهنها نمیگنجید) به منظور پول شویی و از بین بردن رد حضور فرزندتان در این پرونده، به حساب یکی از کارمندان مهدی هاشمی رفسنجانی ریخته شده بود،اگر شما حکم محکومیت فرزند دلبند خود را تایید میکردید و وی را از مسئولیت ها وفعالیتهای سیاسی منع می نمودید ، دیگر این اتفاق می افتاد که وی در چهار، و همچنین هشت سال بعد، در جریان دوانتخابات مهم وسرنوشت ساز کشور، دست به تخریب نظام و سپاه و بسیج و دولت بزند وبه گونه ای علیه امنیت ملی کشور اقدام کند، وپس از آن هم به خارج از کشور بگریزد؟
آقای هاشمی، هنوز هم دیر نشده است ،شما میتوانید به جای حمایتهای بی دلیل از فرزندتان، با حمایت از رسیدگی به پرونده پسر خود در مراجع ذی ربط وعدم دخالت در روند اجرایی آین پرونده، بخش کوچکی از اعتماد از دست رفته مردم به خود را باز یابید.
آقای هاشمی راستی شما علت حکم خنده دار دخترتان فائزه هاشمی را می دانید؟ علت این است که عده ای از افراد ذی ربط به جای ترس از خدا و آخرت، از شما و از از دست دادن جایگاه و پستشان میترسند! شما میتوانید با اعلام اینکه حاضرید حکم واقعی در خصوص دخترتان صادر و اجرا شود ،اعتماد از دست رفته مردم به خود را ، که خواسته یا ناخواسته عنوان مسئول بودن نظام رابه یدک میکشید برگردانید.
آقای هاشمی به راستی شما اگر همه ثروت خود و فرزندانتان را از راه حقوق شرعی و قانونی، و در پی انجام مسئولیت در جمهوری اسلامی بدست آورده اید - که اگر این طور باشد جای بسی تعجب دارد که چرا بسیاری از مسئولین نظام بر خلاف شما و دوستانتان، از چنین ثروتی برخوردار نیستند- آیا درست است که این چنین اشراف گونه زندگی کنید؟ پیامبر(ص) ، امام علی (ع)، ائمه(ع) ،امام خمینی(ره) و امام خامنه ای (مد ظله العالی) این گونه زندگی میکردند و میکنند؟ آیا با این سبک زندگی میتوانید درد مردم مستضعف نقاط محروم کشور، و یا حتی جنوب همین شهری که که شما در شمال آن زندگی میکنید را درک کنید؟ آیا تا به حال نهج البلاغه خوانده اید وبه این نکته پی برده اید که این دنیا شرش زیاد است وخیرش کم؟ اگرخوانده اید وعمل نمیکنید که وای برشما، واگر خوانده اید و فراموش کرده اید بد نیست که به خودتان یاد آوری کنید.
/ر