به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران ، در اين گزارش آمده است:بنا به گفته "آنتوني اسوفورد" نويسنده اين مقاله، "همه روزه شاهد آنيم كه كهنه سربازان ارتش آمريكا دست به خودكشي مي زنند و كسي هم براي اين اپيدمي خودكشي جواب قانع كننده اي ندارد،مسئله تاسف انگيز اين است كه آمار ارتكاب به خودكشي بين آنها بالاست."
"اپيدمي خودكشي نظاميان"هر روز حدود 18 نفر از كهنه سربازان آمريكايي خودكشي مي كنند. در واقع، تعداد سربازان آمریکایی که به واسطه خودكشي کشته شده اند در حال حاضر بیشتر از تعداد (6460) كشته شدگان جنگ افغانستان و عراق مي باشد.
11 سال جنگ در دو كشور افغانستان و عراق تلفات سنگيني را براي ارتش آمریکا به بار آورد. حدود 2.3 میلیون آمریکایی در عراق و افغانستان خدمت کرده اند، و 800 هزار نفر از آن سربازان، چندين بار در اين دو كشور به كار گرفته شده اند.
براساس داده هاي شبكه ملي گزارش مرگ هاي ناشي از خشونت(نظاميان)،مارك كاپلان از دانشگاه ايالتي پورتلند اظهار كرد :"ميزان خودكشي بين كهنه سربازان مرد آمريكايي در مقايسه با شهروندان معمولي دو برابر مي باشد و اين آمار درمورد كهنه سربازان زن كه مبادرت به خودكشي مي كنند سه برابر ديگر شهروندان زن آمريكايي مي باشد."
احتمال خودكشي با اسلحه گرم بين كهنه سربازان در مقايسه با ديگران 60 درصد بيشتر است.استفاده از سلاح گرم يكي از پركاربردترين روش هاي خودكشي بين آنها مي باشد.
سوال مطرح اين است كه چرا این کهنه سربازان دست به خودكشي مي زنند و چرا آمار خودكشي بين كهنه سربازان آمريكايي بالاست؟
نويسنده در ادامه نوشت: در سال 1992 من نيز در معرض چنين عملي قرار داشتم و پس از چهار سال خدمت در رسته تفنگداران دريايي و جنگ خليج فارس (در كشور كويت) از ارتش ترخيص شدم. پس از عمليات هاي جنگي فرسايشي،خوب مي دانم كه وسوسه خودکشی در انزوا و تنهایی سربازان را چگونه مي تواند به اين عمل تحريك كند.
پس از جنگ، من حرفه نویسندگي را انتخاب كردم، شغلي که نیاز كمي به تعامل با انسان ها دارد. بعد از گذشت دو دهه تازه مسير خودم را پيدا كردم.
در حالی که هیچ دلیلي برای خودکشی افراد وجود ندارد، اداره امور سربازان بازنشسته و نظامي نيز تمايلي به پذيرش واقعيت و اشاره به ناكافي بودن "هزينه هاي اجتماعي و رواني نظاميان" ندارد.
هیچ کس در اداره امور نظاميان از واژه "اپيدمك" در مورد خودكشي نظاميان حرفي نمي زند.واقعيت امر اين است كه ميزان خودكشي كهنه سربازان جنگ هاي اخير را نمي توان انكار كرد.
قبل از این جنگ ها، آموزش دقیق و قوانين محكمي براي پيشگيري از خودكشي نظاميان ارتشي در نظر گرفته مي شد.
حتی پیتر گوتیرز و دنور، مدير کنسرسیوم تحقیقات خودكشي نظامی، این واقعیت را تصديق مي كند.
گوتيرز مي گويد:"تنش هاي روحي متعدد و دوره زمانی که نیروهای نظامي مجددا به خدمت گرفته مي شوند يكي از عوامل مهم در ارتكاب به اين عمل محسوب مي شود."
"این فاكتور لزوما به افزایش ميزان خودکشی منجر نمي گردد،بلكه اين فاكتور صرفا عامل تاثيرگذار بر اين مورد است". "چنين احساس مي شود كه آموزش هاي مربوطه ديگر نقش بازدارندگي را ندارند."
محققان و پزشکان تمایلی چنداني به مرتبط دانستن شوك روحي جنگ با گرايش به خودكشي ندارند." اما چرا؟
براساس ادعاي آنها هیچ مدرکی دال بر ارتباط اين دو با هم وجود ندارد. با این حال، زمانی که شما به يك نفر مي آموزيد كه چگونه انسان بكشد و وي را چندين بار به جنگ مي فرستيد، پس از بازگشت از جنگ شخصيتي كاملا متفاوت خواهد داشت،از جمله وابستگي او به سلاح و گرايش روحي او به خشونت براي حل مشكلاتش! آنچه ما می دانیم این است که شرايط به نحوي تغيير كرده است.
گوتيرز مي گويد:"تا 10 سال گذشته، در ارتش حضور داشتن،و تعهد به خدمت در جنگ، به نظر می رسید خود یک عامل محافظ در برابر ارتكاب به خودکشی باشد:".
"[اما اکنون] در گروه های از پرسنل فعال نظامي، ميزان خودکشی آنها نسبت به همتایان غیر نظامی خود به مراتب بالاتراست."
با وجود عدم تمایل بسیاری از مقامات در بخش پزشکی ارتش برای بحث درباره این موضوع، من با دو پزشک که دارای تجربه های خوبي در زمينه درمان كهنه سربازان ويتنامي بودند،صحبتي داشتم.
دکتر جاناتان شاي،کتابي را در مورد سربازان حاضر در جنگ و شرايط آنها پس از بازگشت به آمريكا نوشته است.
او بين كهنه سربازاني كه شخصا مسئوليت درمانشان را به عهده داشت،به انزوا و نااميدي سربازان و نحوه استقرار و به كار گيري شان با خودكشي ارتباط نزديكي قائل است.
"در طول جنگ ویتنام،پس از كشته شدن شمار زيادي از سربازان و بازگشت مجروحان به وطن، سربازان جدید زيادي در واحد رزمی مستقر شدند."
"فرستادن نيروهاي جديد در آن شرايط تاثير بدي بر روحيه سربازان تازه داشت."
بنا به گفته دكتر شاي،انسجام واحد عملياتي يكي از الزامات اصلي در استقرار استاندارد نيروهاي مسلح محسوب مي گردد.
دكتر شاي مي گويد:"امروزه،سربازان با مجموعه اي از چالش ها استقرار نيرو مواجه هستند."
"زمانيكه سربازان چندين بار به مناطق جنگي فرستاده مي شوند،بيشتر در معرض "آسيب اخلاقي" قرار دارند. "
"زماني كه سرباز در مورد حقيقت و دلايل جنگ دچار دودستگي مي شود،آسیب يا شوك اخلاقی در وي رخ می دهد."
"این تغيير باور و نگرش سرباز می تواند از شکست واقعی در جنگ و یا از بي كفايتي یک فرمانده در رهبري نادرست گروه،حاصل شود."
"پس از بازگشت به خانه، سرباز عادات روانی خود را كه براي مقابله با تنش های شدید در جنگ آموخته بود،همچنان با خود دارد. به عبارت دیگر، او در زندگی فردي هشيار است و به هیچ کس اعتماد ندارد و همين امر خود براي زندگي افراد مشكل آفرين است."
یکی دیگر از پزشكان كه وضعيت كهنه سربازان را بررسي كرده است، دكتر ديويد سپيگل از مركز بهداشت و استرس استنفورد مي باشد.وي معتقد است كه "سربازان پس از بازگشت از جنگ سوالات فراواني دارند و احساس مي كنند كه واقعيت و دلايل جنگ را درك نكرده اند".
او به سیاست دولت بوش در منع انتشار تصاویر بازگشت تابوت هاي سربازان كشته شده در پایگاه نیروی هوایی دوور اشاره داشت.
خود درماني
در اين مورد بسياري از كهنه سربازان و خانواده هاي آنها اميدي به كمك سازمان امور كهنه سربازان ندارد.
"شرايط آنها كاملا عوض شده است! آنها براي انجام كاري به نفع امنيت كشور به جنگ اعزام شدند،ولي با روحيه اي شكسته و رواني درهم ريخته به كشور بازگشتند!!!