با وجود صدها سال تلاش بشر برای شناخت مغز هنوز هم نقاط و مسائل بسیاری وجود دارند که مبهم باقی مانده و پاسخی برای آنها بدست نیامده است. پیچیدگی بسیار زیاد مغز و رمز و رازی که در آن وجود دارد سبب شده است تا انسانها تصورات و شایعات زیادی در مورد آن به راه بیندازند که بسیاری از این شایعات به مروز زمان به حقایقی تبدیل شده است که همگان آن را باور کردهاند. چند شایعه رایج در مورد مغز انسان را موارد زیر هستند که درست نیستند و رواج پیدا کردهاند:
*رنگ مغز:
تا به
حال با خودتان فکر کردهاید که مغزتان چه رنگی است؟ما رنگهای زیادی در
بدنمان داریم که در خون، استخوانها و مایعات جاری به چشم میخورند. در
مورد مغز انسان ممکن است شما در مدرسه و کلاس های درستان مغزهای پلاستیکی
را دیده باشد که معمولا به رنگ سفید و یا صورتی کم رنگ و یا خاکستری کم رنگ
هستند. اما در واقع مغز انسانی که زنده است و فعالیت میکند به رنگ های
خاکستری، سفید ، سیاه و قرمز است.
شایعه و تصوری که تا به حال شنیدهاید که مغز شما طوسی زنگ است اصلا حقیقت ندارد. درست است که در مغز شما همانطور که دستیار "پوآرو" به آن اشاره میکرد سلولهای خاکستری وجود دارد اما این به آن معنا نیست که همه مغز خاکستری رنگ است.
*گوش کردن به موتزارت شما را باهوش نمیکند:
حتما
شما هم شنیدهاید که اگر به موسیقی کلاسیک گوش کنید مغزتان فعالیت بیشتری
کرده و حتی ممکن است باهوشتر شوید و تمرکز بیشتری پیدا کنید.
زنان باردار زیادی هستند که برای باهوش به دنبا آمدن فرزندانشان ساعتها به موسیقی کلاسیک گوش میکنند و انتظار فواید زیادی از آن هم دارند. اما این تصور از کجا آغاز شد؟
سال 1950 یک پزشک گوش و حلق و بینی به نام آلبرت توماتیس ادعا کرد که گوش کردن به موسیقی موتزارت میتواند به افرادی که دچار مشکلات شنوایی هستند کمک کند.
سالها بعد و در دهه 1990 چندین دانشجو در دانشگاه کالیفرنیا حدود 10 دقیقه به موتزلرت گوش کردند و سپس تست هوش دادند آمار بالا رفتن جوابهای آنها تا 8 درصد بود که سبب شد این فرضیه قوت بیشتری گرفته و به مدرکی تائید شده تبدیل شود.
اما خیلی زود یکی از استادان دانشگااه کالیفرنیا ادعا کرد گوش دادن به موسیقی سبب عکس العمل بهتر و پاسخهای دقیقتر دانش آموزان مورد مطالعه شده و این کار هرگ نتوانسته است قابلیت هوشی آنها را بالا ببرد.
موضوعی که وجود دارد آن است که قطعا گوش دادن به موسیقی کلاسیک همچون موتزارت هیچ آزار و صدمهای به شما نخواهد رساند اما بدانید این کار هرگز باعث باهوش شدن شما نمیشود.
*وقتی چیزی یاد میگیرید مغزتان چین میخورد؟
وقتی
به اینکه مغزتان چه شکلی دارد میاندیشید احتمالا به جسمی نسبتا کوچک فکر
میکنید که خاکستری رنگ است و سطح آن را چین و چروکهای بسیاری پوشانده
است. حقیقت دارد آن است که هر چقدر سن بالا میرود تا به بلوغ نزدیک شود
مغز اندازه بزرگتری پیدا میکند.
برای اینکه مغز در جمجمه جا بگیرد به مرور زمان به طور خودکار در خود جمع می شود تا در کاسه سر جا بگیرد. اگر تمامی چین و چروکهای مغز را باز کنیم مغز به اندازه یک روبالشی بزرگ اندازه خواهد گرفت و تنها این نکته قطعی است که شکل مغز هر فردی با فرد دیگر تفاوتهایی خواهد داشت.
با وجود این اطلاعات مطمئن باشید که با یاد گرفتن و یا هوش بالاتر چین و چروک های مغز شما بیشتر نمیشود و از همان زمان ابتدای تولد این چروکها وجود داشته و باقی خواهد ماند.
*مغز انسان بزرگترین مغز نیست
حیوانات
زیادی وجود دارند که کارهایی شبیه اعمال انسانها انجام میدهند.
رفتارهایی همچون پیدا کردن راه حلی برای مشکلات ، هوشیاری و نشان دادن
احساسات به یکدیگر از جمله آنهاست. در حالی که هنوز ارائه دادن مدارک برای
اثبات آنکه انسانها باهوشترین حیوانات هستند ادامه دارد اما آنچه بدیهی
است آن است که انسان باهوشترین مخلوقات است.
از آنجایی که معمولا بسیاری از افراد تصور میکنند که هر چه باهوشتر به معنای بزرگتر است ممکن است تصور شود که پس مغز انسانها هم اندازه بزرگتری نسبت به سایر مخلوقات دارد. اما این درست نیست.
یک مغز معمولی به طور میانگین 1 کیلو و 361 گرو وزن دارد. دلفین که باهوشترین حیوانات است به طور میانگین 1.5 کیلو وزن مغزش است اما برای والها موضوع کاملا فرق میکند. وال نوزاد که اندازه هوش او از دلفین بسیار کمتر است مغزی به وزن 7کیلو و 800 گرم دارد. سگ ها و اورانگوتانها که حیوانات نسبتا باهوشی هستند نیز مغزهای کوچکی دارند که نشان دهنده مربوط نبودن اندازه مغز با هوش میباشد.
*هنگام قطع شدن سر از بدن مغز برای چند ثانیه همچنان کار میکند
زمانهای
قدیم قطع کردن سر مجرمان برای مرگ آنها کاری عادی بود. گیوتینها برای
مرگهای سریع استفاده میشدند و صدها نفر به این روش اعدام شدند. آنچه در
زمانهای قدیم رایج شد آن بود زمانی که سر از بدن جا میشود برای حدود 30
ثانیه پلک زدن هنوز ادامه دارد و حتی چشمها به اطراف نگاه میکنند. این
تصور تا سالهای سال ادامه داشت و هنوز هم بسیاری بر این عقیده هستند.
آنچه پزشکان امروزی مدعی هستند آن است که رفتارهایی که از اعضای صورت بر میخیزد نه از روی آگاهی بلکه عکس العملهای ماهیچههای بدن است و در واقع حرکتی کنترل شده وجود ندارد. به محض اینکه ارتباط مغز با قلب قطع شود مغز به حالت کما فرو رفته و میمیرد. این حالت نیز تنها 2 تا 3 ثانیه طول میکشد و آنقدر سریع است که هیچکس متوجه آن نخواهد شد.
*اختلال در مغز دائمی است
اختلال در مغز یکی از بزرگترین مشکلاتی است که ممکن است برای مغز پدید آید. با اینکه مغز ظاهری بسیار پیچیده و هیجان انگیزی دارد اما در عین حال آنقدر شکننده است که به محض وارد شدن مشکلی برای سلولها قدرت دفاع از خود را از دست میدهد. اختلالات مغزی به دلایل مختلفی هچون عفونت و یا تصادفات ممکن است پدید آید و تعریف درست آن از بین رفتن سلولهای این ارگان است.
برای بسیاری از انسانها اختلال در مغز به معنای فرو رفتن فرد به زندگی گیاهی است و هیچ راه برگشت و مداوایی وجود ندارد و دست کم انسانی که به آن مبتلا شده است تا پایان عمر را باید استفاده از دست و پا و حرکت را فراموش کند.
اما این موضوع همیشه صحت ندارد. آسیب و تخریب مغز در شکلهای مختلفی بروز میکند و اینکه چه اثری بر انسانها میگذارد بستگی به آن دارد که این اتفاق در کجا و چقدر بد رخ داده باشد.
یک صدمه سطحی مغز همچون ضربه مغزی
زمانی صورت میگیرد که مغز در جای خود جمجمه تکان میخورد و سبب خونریزی و
عدم کار صحیح میشود. مغز از پس ضربات و مشکلات سطحی خیلی خوب بر میآید و
بر خلاف تصور همه، صدمات مغزی به عدم توانایی منتهی نمیشود.
جزاحی مغز و
برداشتن لختههای موجود در مغز میتواند توانایی آن را دوباره برگرداند و
در شرایط بسیار بد عدم تحرک و از کار افتادگی حاصل خواهد شد.
آنچه در مورد جراحات مغزی شایان ذکر است آن است که اگر رشته عصبها آسیب دیده باشند هیچ راهی برای ترمیم وجود ندارد اما اگر محل الصاق عصبها دچار آسیب دیدگی شده باشد ترمیم صورت میگیرد.
نکتهای که باید به آن توجه داشت آن است که مسائل بسیاری وجود دارد که در مورد مغز ناشناخته است و پزشکان هم حتی ممکن است نتوانند پیش بینی کنند که یک اختلال مغزی تا چه اندازه امکان دارد بهبود یابد.
*آیا تنها از 10 درصد مغزمان استفاده میکنیم؟
اینکه
هر فردی تنها از 10 درصد مغزش استفاده میکند یکی از رایج ترین خرافاتی
است که در مورد مغز وجود دارد. یه علاوه دست کم 100 بیلیون رشته عصبی که در
مغز دائما مشغول به فعالیت هستند بخش های مختلف مغز که هر کدام یک حرکت و
رفتار را کنترل میکنند نیز همیشه مشغول به فعالیت هستند.
اسکنهای انجام شده از مغز نشان میدهد که این ارگان همواره در حال کار است و مهم نیست ما در حال انجام چه فعالیتی هستیم مغز مدام مشغول به کار است و تنها زمانی از کار باز میایستد که دچار اختلال شدید مغزی شده باشیم. پس ما از تمام مغزمان استفاده میکنیم و هیچ نقطه از آن نیست که بیاستفاده مانده باشد./ح