به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران، اين امر در جوامع انساني مدنظر بوده و جامعه ها را در تقسيم بندي اولي به دو گروه متمايز زن، مرد" هدايت كرده است.
امروزه بسياري از نظريه پردازان به مسائل زنان اعتقاد دارند. ميان جنس و جنسيت تمايز اشكاري وجود دارد و نمي توان عوارض و تبعات جنسيت را صرفا به جنس نسبت داد، هر چند شرايط و ويژگي هاي فيزيولوژيكي و زيستي ويژه اي در مورد يك جنس خاص موجب شد، تا ضوابط و معيارهاي اجتماعي و عرضي جنسيتي ويژه اي براي او در نظر گرفته شود.
به هر حال وجود تمايزهاي جنسي موجب شده تا در جوامع بدوي و به تبع آن در جوامع بعدي، قواعد و مقررات اجتماعي به گونه اي باشد كه به لحاظ كردن ويژگي ها و شرايط اعتباري و قراردادي خاص،دو گروه هگون انساني از هم مجزا شوند و عضويت در گروه مردان يا گروه زنان معناهايي متفاوت از هم داشته و در نتيجه جبهه گيري هاي اجتماعي - سياسي- اقتصادي- و حتي انساني ميان اين گروه اغاز شود. و در كمال ناباوري امروزه همچنان تبعيض آشكار ميان زنان و مردان همچنان در ميزان حضور و مشاركت واقعي و كيفي زنان نسبت به مردان در بسياري از كشورهاي دنيا مشهود است. مثلا ميزان مشاركت زنان در تونس 11/20 درصد -عراق 4/17، سوريه 8/15 درصد ، مراكش 15 درصد، كويت 8/12 درصد، مصر 7/11 و امارات متحده عربي 3/3 درصد گزارش شده است.
ناگفته نماند كه در خلقت زن و مرد و آفرينش هستي حكمتهاي بزرگي پنهان است و تداوم هستي بدون هر يك از آنها امكان پذير نيست و از ديدگاه پروردگار، مرد و زن هر دو مخلوقات ارزشمند او هستند و تفاوت هاي فيزيكي و جسماني صرفا به دليل خلقت اهداف آن و دوام و قوام آنهاست. و مرد و زن زماني به معناي واقعي آرامش و خوشبختي دست خواهند يافت كه وجود يكديگر را با مهر نمايند و نيازها و توقعات خود را از گروه مقابل معقول و تعديل نمايند.
لذا نبايد از ياد برد كه هر انساني در جايگاه خود حضوري ثمر بخش در هستي دارد و جنسيت او در ميزان ثمره و ارزش وي تغييري ايجاد نخواهد نمود.
*مردان بزرگ و موفق ،زنان بزرگي داشته اند
دكتر امان قرايي مقدم كارشناس مسائل اجتماعي و جامع شناس در گفتگويي در اين باره ، زن سالاري،و حضور زنان در فعاليت هاي بخش هاي مختلف جامعه را رو به فزوني دانست.
وي بيان اين مطلب افزود: مرد سالاري به شكل سنتي و موسوم در جوامع سنتي كه در گذشته مشاهده مي شد نه تنها دوام نخواهد داشت، بلكه روز به روز ساعت به ساعت بر توانمندي ها و قدرت اداره شرايط در زنان افزوده خواهد شد كه اين مسائل نه تنها امري مضر نيست بلكه در توسعه سياسي،اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي كشور بسيار تاثيرگذار خواهد بود.
قرايي مقدم تصريح كرد: در ايران باستان و در دوران هخامنشي زنان از قدرت بسياري برخوردار بودند و نمونه بارز آن ارتيمس فرمانده نيروي دريايي ايران و يا كلوپاترا و ساير زنان بزرگ در اين زمينه هستند و اين مساله كه زنان از ابتدا ضعيف بوده اند امري است كه ريشه اي در تاريخ و حقايق تاريخي ما ندارد،در دوران انقلاب نيز حضور گسترده زنان، بزرگاني همچون امام راحل را به بيان تعابيري تشويق آميز خطاب به اين قشر در اين خصوص واداشت.
اين كارشناس همچنين اظهار داشت: با نگاهي به تاريخ ايران به وضوح در مي يابيم كه زنان چه از بعد اقتصادي و چه سياسي و يا ادبياتي فعاليت هاي بسيار ارزنده اي داشتند و ايشان اصولا در تاريخ نقش توليد كنندگي را ايفا مي كردند در حالي كه مردان دلالان و يا واسطه هاي اوضاع اقتصادي بودند و اين مساله كمك كرد تا قدرت زنان رو به فزوني گذرده مثلا در شرايطي كه مردان دلالان دو واسطه فروش محصولات بودند،زنان به بافتن قالي و يا كشت محصولات در شاليزارها و فرايند در وي محصولاتي چون پنبه،ميوه،... مشغول بودند.
لذا در نتيجه فرزندان خانواده به وضوح ديدند كه قدرت توليدي و چرخ اقتصادي خانواده حول محور مادر خانواده مي گردد و اين مساله در نسل هاي بعد موجب افزايش قدرت زنان گرديد.
قرائي مقدم با اشاره به اين مطلب كه بازگشت به عقب و حكومت منتسب مردها بر چرخه زندگي محال است گفت: از نظر مردم شناسي نيز برخي معتقدند ابتدا مادر سالاري و مادر سروري حاكم بود حقيقي كه هم اكنون در كشورهايي همچون تبت،سيلان،و جزايز ماركيز و غيره وجود دارد.
نبايد از ياد برد كه تمايزي ميان زن و مردها و عقب نگاه داشتن زنان، فقط در جوامع سنتي و عقب گرا صورت مي گيرد. چنانچه در جوامع غربي همچون امريكا و اروپا نيز شاهديم از دهه 20 زماني همچون ليدي لمپ بانوي چراغ به دست قدرت را به دست گرفتند. و اين زن سالاري باعث بروز و ظهور ازاديخواهي و آزادي طلبي و برابري نژادي گرديد./ز