به گزارش گروه استانهاي باشگاه خبرنگاران اصفهان حالا آخرین روزهای سال 90 را شتابان پشت سر می گذارد و صدای دستفروشان همه جا پیچیده، در گوشه و کنار افرادی بساط کردهاند و ماهی قرمز عید میفروشند، پسران جوان سفره هفت سین را فریاد می زنند، گوشهای دیگر بازار دست فروشها لطف دیگری را با سمنو آغاز کرده، بوی سمنوی خانگی به مشام میرسد و فروشنده دست میزند و میگوید: سمنو آی سمنو، مال پای هفتسین سمنو. از ماهی تا سفره هفت سین بساطها زیادند. از ماهی گرفته تا سفره های آماده هفت سین چسبیده به قابهای چوبی و فلزی، حرکت مواج ماهیهای قرمز کوچک در تنگهای شیشهای هم جای خود دارد در این ازدحام نه راه پس داری و نه راه پیش. گویی در آخرین روزهای زمستان، خاطره ها با دستفروشان گره می خورد تا اجناس حتی بی کیفیت اما کمی ارزانتر به دست مشتریها برسد. بازار فروش انواع میوههای تر و تازه هم بهراه است و هر که از یک سمت به بازار وارد میشود، با دست پر از سوی دیگر خارج میشود. بازارهای از نفس افتاده حکایت میدان کهنه شنیدنی است، بازاری که به لطف دیوارکشی فاز اول و دوم برای بازسازی این میدان بسیار تنگ و باریک شده و افرادی که برای خرید وارد خیابان میشوند، به دلیل ازدحام جمعیت مجبور هستند بسیار آهسته و همراه جمعیت حرکت کنند، بازار ریسمان جز تابلویی شناسنامه دیگری ندارد و بقیه بازارها هم کم کم قرار است از نفس بیافتند. عکسها تزئینی است پیرمردی که روسری و شال می فروشد می گوید: وقتی بازار زغال را خراب کردند همه چیزمان را انگار گرفتند، بین این همه خاک و خل آمدهایم دست فروشی، جایی نداریم. یک لقمه نان باید ببریم سر سفره. شالهای رنگارنگش، جاذب جمعیت است و بسیاری حتی به خاطر دیدن هم که شده شالهایش را زیر و رو می کنند. در گذر از خرابه های نیمه کاره میدان افرادی را میبینی که فرش و یا موکتی لولهکرده را بر روی دوش خود قرار دادهاند تا بتوانند به هر ترتیب که شده توی ازدحام جمعیت مشتریهایشان را پیدا کنند. حراجیهای ارزان سلمانی زن مسنی است که با تکاپو اجناس حراج شده در کنار پیاده رو را دنبال میکند در اینباره میگوید: خرید این اجناس بگیر نگیر دارد، گاهی این اجناس باکیفیت از آب در میآید و مدتها مورد مصرف است، گاهی هم به یک ماه نمیکشد که از بین میرود و قابل استفاده هم نیست. وی اضافه میکند: وقت نوروزگاهی و شادمانی است، ما هم باید به توانایی خود نونوار شویم. هر ساله شب عید از حراجیها که قیمت مناسب تری نسبت به مغازهها دارند خرید میکنم، گاهی میارزد که بر سر یک جنس جر و بحث کنی اما آن را نصف قیمت مغازه بخری. وی تصریح می کند: چند نطقه مثل اینجا وجود دارد که شب عید حراجیهایش معروف است و به همه این حراجیها سر میزنم، برای آنکه جنس بیشتری بخرم از خرید مغازهای صرف نظر کرده و در حراجیها دنبال ان میگردم. فریب نخورید در این میان کارشناسان اقتصای معتقدند استقبال گروهی از مردم از حراجیها بویژه حراجی های پایان سال بیشتر زمینه فرهنگی دارد تا اقتصادی. محمد لطفی یک جامعه شناس در اینباره میگوید: این موضوع ریشه فرهنگی دارد و قبل از اینکه برخورد قانونی با این موضوع صورت بگیرد، باید فرهنگ موجود را اصلاح کرد. وی می افزاید: متاسفانه گروهی فریب مردم و ارایه کالاهای نامرغوب به آنان را نوعی زرنگی تلقی میکنند اما عرضه کالای نامرغوب در درازمدت به اعتبار مغازه و فروشنده نیز لطمه وارد میکند. او براین باور است که برای برخورد با فریب کاری بری فروشندگان به ویژه در مورد حراج غیرواقعی، در درجه اول باید شاکی وجود داشته باشد و این امر نیز نیازمند آن است که مردم از حق و حقوق خود مطلع باشند. اما در عین حال با توجه به اینکه مردم این موضوعات را پیگیری نمیکنند و شکایتی از فروشندگان متقلب صورت نمیگیرد، کمتر با این افراد برخورد قانونی میشود.