به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران ، طي روزهاي اخير روسيه، يكي از قدرت هاي سياسي دنيا به طرق مختلف نسبت به هرگونه اقدام نظامي يا خشونت آميز اسرائيل عليه ايران هشدار داده است. باراك اوباما نيز كه در سخنراني هاي خود از تلاش كاخ سفيد براي توقف پيشرفت هاي هسته اي ايران سخن مي گويد اما در ماههاي گذشته بارها تغيير موضع داده و محدوده خط قرمزهاي خود را كاهش داده است.

تاريخ ايالات متحده نشان مي دهد اين كشور همواره "متحد شمار يك" اسرائيل محسوب شده است اما اين حمايت و پشتيباني همه جانبه علاوه بر خسارات مالي و سياسي سنگين، به تهديدي براي ثبات و امنيت داخلي آن تبديل شده است. شايد بتوان يكي از علل اصلي بحران مالي كنوني غرب را ناشي از اختصاص هزينه هاي بي حد و حصر به رژيم صهيونيستي توسط قطب اقتصاد غرب، آمريكا دانست.
ركود و ضعف اقتصادي حال حاضر جهان، روز به روز تشديد مي شود. وضعيت يونان اتحاديه اروپا و ديگر بازارهاي جهاني تحت كنترل غرب دچار حرج و مرج و بي ثباتي مداوم شده و شرايط زندگي را براي مردم اين كشورها دشوار كرده است.
بعضي از كارشناسان اقتصادي معتقدند ريشه بحران غرب و به خصوص اوضاع نابسامان يونان را بايد در اقدامات و سياست گذاري هاي اسرائيل طي چهار دهه گذشته يافت چرا كه بسياري از بانكداران بينا لمللي و متصديان اقتصاد كلان دنيا يهوديان صهوينيست هستند.

كنترل بخش هاي اصلي بازار جهاني نفت نيز بدست زيرشاخه هايي از مقامات تل آويو بوده كه بعلت سياست هاي يك جانبه گرايانه آنان، به بحران كنوني رسيده است.

"بيل كلينتون" رئيس جمهور سابق امريكا در يكي از كنفرانس هاي مطبوعاتي در دوران رياست جمهوري اش اعلام کرده بود كه سلطه صهيونيست ها بر اقتصاد دنيا حماقتي بزرگ محسوب شده و غرب را به نابودي و زوال سياسي و اقتصادي مي كشاند. بسياري از صهيونيست هاي قديمي بر روي اسلحه هاي خود طرحي دارند كه نشان دهنده برنامه ريزي ديرينه اين رژيم براي نابودي اقتصادهاي جهان به هر دو روش ممكن و بنيان گذاري اقتصادي صرفا صهيونيستي مي باشد.

آنچه امروز بعنوان سياست هاي ضد ايراني و ضد اسلامي اسرائيل در رسانه ها مطرح و عملي مي شود، درحقيقت ادامه همان طرح هاي جهاني سازي صهيونيسم توسط مقامات تل آويو مي باشد.

تفاوت موقعيت ايران با ديگر كشورهاي جهان در برابر استعمارطلبي اسرائيل موجب شده، اين رژيم، جمهوري اسلامي را قدرت اول خاورميانه و اصلي ترين معضل خود و همپيمانان غربي آن در راه دست يابي به منافع خود بنامند. ثروت غني نفت، پيشرفت هاي سريع علمي و هسته اي، گسترش روابط تجاري با كشورهاي جهان بخصوص كشورهاي غير اروپايي، افزايش توان نظامي و دفاعي و محبوبيت و مقبوليت حكومت ايران در ميان مردم از جمله عواملي هستند كه غرب را وادار كرده درمورد مواجهه نظامي اسرائيل با ايران، ريسك نكرده و نه تنها ازآن حمايت نكنند بلكه نهايت تلاش خود را منصرف نمودن تل آويو را نيز انجام دهند.

در پایان اين گزارش آمده است، كشورهاي غربي با بررسي اوضاع عمومي جهان تصميم گرفتند ميان تضعيف بيش از پيش اقتصاد خود و حمايت از اسرائيل گزينه اول را انتخاب كنند چرا كه گسترش بيكاري، فقر و گرسنگي، آنگونه كه اكنون درحال وقوع است منجر به نابودي تدريجي نظام هاي حكومتي آنان مي شود./ا