داستان نويسان ايراني با توجه به وجود پند و اندرزهاي کتاب ارزشمند قرآن و رهنمودهاي اهل بيت و امام راحل توجه نسبتاً پاييني به موضوعات انقلاب دارند.

به گزارش

خبرنگار حوزه ادب و هنر باشگاه خبرنگاران

در همايش داستان کوتاه که به همت بنياد ادبيات داستاني ايرانيان صبح و عصر ديروز در پژوهشکده فرهنگ و هنر ومعماري برگزار شد، بهمن دري معاون فرهنگي وزير ارشاد در خصوص همايش داستان کوتاه اظهار داشت: اصل کار و نفس برپايي اين همايش آن هم براي نخستين بار اتفاق مبارکي است و اميدواريم خروجي جلسه به همين اختتاميه بسنده نکند چرا که ما مفتخر به داشتن کتاب قرآن هستيم که در آن بسياري پندها و اندرزها ديده مي شود.

وي ادامه داد: همچنين پيامر عظيم الشان اسلام با آموختن پند و اندرز ما را در رسيدن به کمال ياري کرده است و در دوران معاصر هم امامي داريم که در مبارزه با دشمنان کلمه نه را به کار بردند و اين ها همه پند و اندرزهايي است که نويسندگان و شاعران به خصوص بعد از پيروزي انقلاب بايد توجه شاياني به آن داشته باشند.

دري گفت: داستان نويسان بعد از شعرا مي توانند به موضوعاتي انقلابي بپردازند که متاسفانه ما شاهد کم کاري در اين حوزه توسط نويسندگان هستيم که شايد دليل آن رخداد دفاع مقدس بعد از پيروزي انقلاب بوده است.

وي درخصوص کمبود زندگي نامه رهبران اظهار داشت: در ادبيات داستاني فقدان زندگي نامه امام راحل به طور محسوس ديده مي شود به گفته مقام معظم رهبري نويسنده يا نويسندگاني بايد زندگي امام راحل را مانند ماهتما گاندي بنويسند.

دري ادامه داد: در جامعه کنوني ما شاهد چاپ داستان هايي گوناگون نيستم و بنياد ادبيات داستاني با توان، قدرت و دست در دست هم بايد بستري فراهم کنيم تا در عرصه داستان و رمان حامي نويسندگان باشيم تا آثار فاخري را به جامعه ادبي کشور عرضه کنيم که اين همايش به اين منظور نيز برپا شده است.

محمدرضا سرشار نويسنده در طي مراسم در خصوص اهميت مطالعه تصريح کرد: داستان در طول تاريخ به زندگي انسان موثر بوده و از اولين تاثيرات آن لذت پاکي است که توام با غنا به انسان مي‌گذارد و از فايده هاي آن انتقال تجارب بزرگان ما از گذشته تا به حال است.

وي ادامه داد: داستان به طور عمده انديشه را از حوزه تعلق به حوزه تقدير سوق داده است چنانچه اگر داستان هاي تمثيلي نبود اين همه انديشه هاي ناب در ميان مردم انباشته شده بود و حتي مي‌توان گفت عرفان معاصر هم از طريق داستان به انسان ها منتقل شده است.

سرشار گفت: شاهان در گذشته شيوه کشورداري را از طريق داستان که تجارب گذشتگان را بيان مي‌کرد مي‌آموختند براي مثال اسکندر مقدوني براي جلوگيري از شبيخون دشمن، شب ها به داستان گويي براي سربازان خود مي‌پرداخت.

سرشار اظهار داشت: داستان ها با ورود به افکار و احساسات به ما کمک مي کند تا شناخت عميق تري به خود و ديگران پيدا کنيم و اين شناخت کمک مي‌کند تا به تفاهم اجتماعي برسيم و تفاهم خود مرهمي براي دردهاي جامعه کنوني خواهد شد.

وي درخصوص کم توجهي ناشران به داستان کوتاه تصريح کرد: داستان کوتاه در سال هاي اخير چندان مورد توجه ناشران نبوده و ما نبايد اين علاقه را با جبر تحميل کنيم زيرا علاقه از دست رفته به زودي باز نخواهد گشت به اين دليل داستان کوتاه بايد با فيلمسازان مطرح شود زيرا اين قالب داستاني با به تصوير کشيده شدن توجه مخاطبان و ناشران را به خود جلب خواهد کرد.

احمد وکيليان نويسنده در خصوص تاثيرپذيري ادبيات داستاني از اسطوره ها، قصه ها و افسانه ها گفت: امروزه جامعه ما به طور تقريبي از گذشته به خصوص ادبيات داستاني و قصه هاي عاميانه دور شده اما قصه هاي عاميانه پدر ادبيات داستاني محسوب مي شود اگر به گذشته دور بنگريم آثاري ارزشمند چون هزار و يک شب را خواهيم يافت که در موزه ادبيات شناسي گفته شده است و جالب توجه اين است که اين اثر ايراني بعد از دوراني مفقود گشت و اسطوره نويسندگان داستان کوتاه در غرب شد.

وي ادامه داد: گوته و چارلز ديکنز داستان هزار و يک شب را بهترين الگوي قصه در قصه نويسي ياد کردند اما در همايش بين المللي هزار و يک شب که در جهان برگزار شد هيچ ايراني در اين مراسم وجود نداشت و اين ضعف مطالعه و کمبود توجه به اسطوره ها را نشان مي دهد.

وکيليان گفت: تمام ادبيات غرب وام دار بخشي از ادبيات شرق است اما برخي نويسندگان اين امر را عکس مي دانند اگر ما ادبيات داستاني قوي تري مي خواهيم بايد به پيشينه ادبيات داستاني کهن خود رجوع کنيم نه اينکه تقليد از ادبيات غرب را انجام دهيم.

فيروز زنوزي جلالي نويسنده در ادامه مراسم در خصوص وضعيت داستان کوتاه در ايران تصريح کرد: تعريف غلطي از داستان کوتاه در جامعه ادبي ما رواج پيدا کرده که هر کس داستان کوتاه ننوشته باشد نويسنده نيست و اين تعريف کاملا غلط است زيرا نگارش داستان کوتاه به لحاظ هايي از نوشتن رمان مشکل تر است چرا که بايد در حداقل زمان فرست ساخته و به دنياي پيرامون نگاه شود.

آسيب هايي که داستان کوتاه را مغلوب خود کرده در تهي بودن درون مايه بومي ايران است زيرا اگر اسم شخصيت ها را تغيير دهيم کاملا مشاهده مي کنيم تقليدي از غرب بوده است.

زنوزي جلالي گفت: ديگر دغدغه هاي داستان کوتاه شبيه ديگري شدن است يعني نويسندگان داستان کوتاه تمايل دارند تا شبيه نويسندگان چون مارکز و بورخس شوند اما زماني ادبيات به ما تعلق دارد که بوي آداب وسنن ايراني را بدهد.

نصرت الله محمود زاده در ادامه مراسم افزود: داستان کوتاه دريچه اي را بر روي شخصيت ها براي مدتي باز و از همين دريچه به دنياي پيرامون خود نگاه مي کند اين گونه ادبي در حوزه جنگ صرف نظر از واقعيت ها داراي ذات تخيلي است.

وي ادامه داد: داستان کوتاه به خصوص در حوزه جنگ زماني موفق خواهند بود که قطعه اي بر حادثه واحد باشد و پيام واحدي را اشاعه دهد.

محمودزاده گفت: در ادبيات داستاني برخي نويسنده ها داستان را از عينک ژنرال ها بازگو کرده اند در حالي که هيجان شخصيت هاي سربازان که هر آن ممکن بود خطري آن ها را تهديد کند بيشتر بود. هر بار خطري آن ها را تهديد مي کرد اين قالب هنري داستان بود که از خطر آگاهي مي داد./ي2
 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.