کم کم در خیابان ها و کوچه‌های منتهی به بازار بزرگ تهران بوی عید و خرید های عیدانه به مشام می رسد ، حال آنکه یک روز سرد زمستانی هم باشد

به گزارش خبرنگار بازار باشگاه خبرنگاران ، گلوبندک یا همان ایستگاه ۱۵ خرداد که متروی شهری تهران این روزها بیش از روزهای دیگر درست در همان ایستگاه پر و خالی می شود، روزهای پر شوری را نوید می دهد.

با عبور از میان مردم،وارد مغازه ای شدم که عمدتا پوشاک مردانه عرضه می کرد،با او وارد صحبت شدم و از اوضاع کار و کاسبی اش پرسیدم او اول شکر خدا کرد و گفت: بازار خوب است این روزها رونق خوبی بر بازار حاکم است.

چند حجره آن سوتر با فروشنده ای گرم می گیرم که پوشاک زنانه و بچه گانه می فروشد او معتقد است هنوز بازار عید شروع نشده است. می گوید: بازار ما تعریف چندانی ندارد و اگر فروش های عرضه مستقیم کالا در نمایشگاه های بهاره هم شروع شود، بازار ما خیلی کساد تر می شود.

از او درباره تاثیر قیمت ارز بر بازار می پرسم ، می گوید بازار در خصوص خرید های جدید تعلل می کند اما قیمتها فقط ۵ تا ۱۰ درصد گران شده است.

در مقابل بازار رضا در بازار بزرگ تهران می ایستم و به انبوه جمعیت خیره می شوم ، آنقدر شلوغ است که به زحمت می توان وارد بازار شد.

با چند خانم جوان که جلوی درب ایستاده اند و به نظر می رسد خرید کرده اند سر صحبت را باز می کنم می گویند: هنوز برای خرید عید نیامده اند و معمولا خرید عید را از ۲۰ اسفند به بعد آغاز می کنند؛ درست در دقیقه نود.

چند خانم دیگر کیسه های بزرگ در دست گرفته اند و پر از پوشاک به نظر می آید ، با آنها وارد صحبت می شوم «این همه خرید عید؟» یکی از آنها می گوید اینها خرید عید نیست اینها خریدی است که از بازار انجام می دهیم و در خانه خودمان برای کمک به اقتصاد خانواده کاسبی می کنیم می پرسم کاسبی چطور است؟ ادامه می دهد: خدا را شکر همه چیز خوب است هنوز شرمنده نشده ایم.

چشمهایم برق می زند، می پرسم همسر شما بیکار است؟ می گوید: نه، او اجاره خانه را جور می کند من خرج خانه را ، دیگر نمی توانم ادامه دهم، رهایشان می کنم.

خیل عظیمی از مردم در این بازار نظاره گر ویترین ها هستند و عده ای هم در داخل مغازه ها سخت سرگرم خرید کردند،خریدهای که صورت می گیرد بیشتر به صورت عمده و در کیسه های بزرگ سیاه و توسی رنگ است.

با دو خانم میان سال که به ویترین مغازه ای تکیه کرده اند درباره خرید عید صحبت می کنم و می پرسم قیمت ها چگونه است؟ می گویند قیمت ها نسبت به سال گذشته افزایشی بوده است اما چاره ای نداریم باید خرید کرد.

می پرسم چرا چاره ای ندارید؟ یکی از آنها می گوید: یادم هست بچه که بودیم عیدی به عید خرید می کردیم این روزها یاد بچگی هایم می کنم،می گویم نه اینطور هم که می گویید نیست. بازار تهران تقریبا همیشه اینقدر شلوغ است و پویایی و تحرک در آن ادامه دارد، می پذیرم که قیمت برخی کالاها افزایش داشته است اما اینکه قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده باشد تا آن حد که شما توصیف می کنید قابل قبول نیست

خانم دیگری برای دخترش در حال خرید است،می گوید: از همین حالا خرید عید را شروع کرده ایم، به تدریج خرید می کنیم تا در روزهای پایانی سال سر در گم نباشیم و به همه کارها برسیم، می پرسم برای خانه تکانی هم وقت گذاشته اید؟ می گوید هوا بهتر شود باید شروع کنیم خانه تکانی هم داستانی دارد برای خودش.

وارد گذر صحاف ها و بازار طلافروش ها می شوم و به طور تصادفی شروع می کنم به قیمت کردن.

نکته جالب در همه پرس و جو برای قیمتها این است که تقریبا در هیچ یک از مغازه ها قیمت روز طلا درج نشده بود و در حین محاسبه هم از گرمی 77 هزار تومان و 79 هزار تومان بود تا گرمی 81 هزار و 500 تومان، ظاهرا نوسان بازار در همین حجره ها رقم می خورد.

ناصر خسرو را به سمت شمال گز می کنم، وارد کوچه مروی می شوم.

بازار فروشندگان لوزم آرایشی و بهداشتی و همچین مواد غذایی خارجی هم ظاهرا سکه است.

کوچه مروی شلوغ است اما داخل مغازه ها هستند فروشندگانی که به نقطه ای خیره شده اند، با یکی از فروشندگان وارد صحبت می شوم می گوید تقریبا در همه ایام سال بازار خوبی دارند، اما هنوز بازار شب عیدشان شروع نشده است، می گوید: از اواسط اسفند ماه بازار عید و خرده فروشی لوازم آرایشی و بهداشتی رونق می گیرد.

ادامه می دهد: این روزها عمده فروشی خوب است، خرده فروش های سطح شهر جنس خود را جور می کنند تا شب عید لنگ نمانند.

همچنان هوا سرد است ، دست‌ها را در جیبم می گذارم و حرف‌های مردم را مرور می کنم، به این فکر می کنم که چیزی تا عید نمانده، ایام شادی و نشاط در راه است./ف

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار