به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، اما انقلابهای سیاسی که به تغییر سیستم های حکومتی منجر شده اند از جمله معروف ترین و تاثیر گذارترین انقلابها بودند. در این مطلب قصد داریم تا نگاهی کوتاه به بعضی از مهمترین انقلابها و حرکتهای آزادی بخش در تاریخ معاصر داشته باشیم.
5_انقلاب فرانسه
بدون شک ، بسیاری از مورخین انقلاب کبیر فرانسه را یکی از مهمترین و تاثیر گذارترین حوادث در طول تاریخ بشریت می دانند. قیامی که در دوران معاصر برای اولین بار به حکومت یک سلسله پادشاهی ظالم پایان داد و به مردم جهان نشان داد که می توان با وحدت و یکپارچگی بر هر دشمنی پیروز شد. در طول قرن 18 میلادی کشور فرانسه خود را به صورت همزمان در چندین جنگ در نقاط مختلف دنیا درگیر کرده بود. لویی شانزدهم ، به نوعی آخرین پادشاه مستبد فرانسه بود که همزمان کشورش را در جنگهای داخلی آمریکا درگیر کرده و هم در عین حال دارای درباری بسیار اشرافی بود و به همراه همسرش " ماری آنتوانت " هزینه های گزافی را به مردم تحمیل می کرد.
این مشکلات اقتصادی و سیستم فاسد ادارای و همچنین حضور کشیشان درباری که به تایید پادشاه مشغول بودند باعث نارضایتی مردم شد. نهایتا به علت موفقیت دولت در انجام اصلاحات در 14 ژویئه 1789 قیام در پاریس آغاز گشت که به حمله مردم به زندان باستیل و فتح این زندان منجر شد. در این مدت موجی از آشوب و جنگ های داخلی فرانسه را دربر می گیرد که سرانجام در سال 1793 لویی شانزدهم و همسرش ماری آنتوانت در راه فرار از کشور دستگیر شده و در 21 ژانویه محاکمه آنان آغاز می شود.
لویی طی 10 روز محاکمه و توسط گیوتین گردن زده می شود. همسر وی نیز به تاریخ 16 اکتبر 1793 اعدام می شود. البته باید گفت که این پایان راه نبود و فرانسه بعد نیز درگیر جنگها و درگیری های بسیاری بود که روی کار آمدن ناپلئون و جنگهای او به همراه تبعات بعدی آن از حوصله این مطلب خارج است. اما تاثیرات این انقلاب بر تاریخ اروپا و جهان غیرقابل کتمان است.
4_انقلاب روسیه
کشور روسیه نیز یکی دیگر از ابرقدرتهای جهان در طول قرن نوزدهم بود که به مرور زمان و به مانند حکومت فرانسه دچار فساد در رده های مختلف دولت شد. این کشور در طول چندین قرن توسط خاندان سلطنتی رومانوفها اداره می شد. اما در طول سالهای طولانی تنها یک طبقه خاص به رده های بالای قدرت دسترسی داشته و این مسئله به ایجاد فساد در دولت و نارضایتی مردم منجر شد.
اما شاید بتوان سرآغاز قیام های مردمی را اعتراض به شکست روسیه در جنگ با کشور ژاپن در سال 1904 میلادی دانست که به نوعی باعث تحقیر این ابرقدرت جهانی شد. با علت اعتراضات گسترده در کشور ، تزار اجازه تشکیل مجلس نمایندگان " دوما" را صادر کرد. با شروع جنگ اول جهانی و حضور روسیه در این جنگ فشارهای اقتصادی دوباره شدت گرفت و در نهایت باعث شد تا نارضایتی ها در روسیه اوج بگیرد.
شکستهای پی در پی در جنگ و مشکلات اقتصادی در نهایت موجب شد تا این کشور دچار نوعی درگیری و جنگ داخلی شود که در اکتبر سال 1917 میلادی به قیام مردمی و دستگیری و تبعید تزار منجر شد.
در عین حال شورای متشکل از انقلابیون به رهبری شخصی به نام "کرنسکی" نمی تواند حکومت را اداره کند و در سال 1918 میلادی با قیام بلشویک ها به رهبری " لنین" کمونیستها به روسیه مسلط شده و با آلمان صلح می کنند. وی سپس مالکیت خصوصی را در روسیه لغو و اقدام به تقسیم زیمن مالکان بزرگ در بین دهقانان می کند. پس از پیروزی در جنگهای داخلی روسیه در سال 1920 میلادی ، اتحاد جماهیر شوروی تشکیل می شود. البته باید اشاره کرد که این حکومت در نهایت از شعارهای اولیه خود منحرف شده و در نهایتا در سال 1991 میلادی از هم پاشید.
3_انقلاب هند
کشور هندوستان از سالهای دوری و به نوعی از قرن 16 و 17 به این سو درگیر نفوذ استعمارگران انگلیسی بود. انگلیسی ها ابتدا با عنوان شرکتی تجاری به عنوان " کمپانی هند شرقی" به هندوستان وارد شده و مشغول تجارت با مهاراجه های هندی شدند و کم با افزایش نفوذ اقتصادی و سیاسی در این کشور توانستند هند را تحت کنترل خود درآورند. در طول سالهای طولانی هندوستان به نوعی مهمترین مستعمره انگلستان بود و برای سالها یکی از مهمترین منابع درآمد حکومت بریتانیا به شمار می رفت.
در اواسط دهه 40 میلادی ، " گاندی " رهبر مبارزات مردم هندوستان برای استقلال مبارزات خود را آغاز کرد. این مبارزات که به صورت مسالمت آمیز انجام می شد در نهایت به ثمر نشست و در 15 اوت 1947 هندوستان استقلال خود را به دست آورد. بایستی متذکر شد که انقلاب هند در نوع خود یکی از متفاوت ترین نهضت های انقلابی در تمام دوران بود که با تاکید بر حرکتهای مسالمت آمیز توانست به پیروزی برسد.
2_جنگ های استقلال الجزایر
البته همیشه نمی توان به شیوه مسالمت آمیز استعمارگران را از سرزمین های اشغالی بیرون کرد و مورد کشور الجزایر نیز یکی از همین موارد بود. این کشور که به نوعی از چند قرن قبل به عنوان مستعمره کشور فرانسه شناخته می شد در دوران پس از جنگ دوم جهانی که ملتهای در بند برای استقلال خود قیام کرده بودند درگیر مبارزه با استعمارگران فرانسوی شد.
این جنگ که از سال 1954 آغاز شده بود تا سال 1962 میلادی ادامه پیدا کرد و حتی به نابودی "جمهوری چهارم" در فرانسه منجر شد. در سالهای جنگ مردم مسلمان این کشور آفریقایی که از ظلم و ستم فرانسوی ها به ستوه آمده بودند راه را در قیام مسلحانه و دست بردن به سلاح برای رسیدن به حق خود یافتند.
این جنگ باعث تلفات و خسارات بالایی به دو طرف شد که نهایتا "شارل دوگل" ریس جمهور فرانسه را مجبور کرد تا با امضاء توافق نامه ای استقلال این کشور را به رسمیت بشناسد. این حرکت از سوی دوگل موجب خشم سران ارتش فرانسه و انجام کودتایی از سوی آنها شد که ناموفق بود.
1_انقلاب اسلامی ایران
اما شاید بتوان انقلاب ایران را به عنوان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین انقلابها در قرن بیستم دانست. به نوعی این انقلاب آخرین حرکت مهم استقلال طلبانه در قرن بیستم میلادی بود که به پیروزی رسید. مردم ایران که سالهای بسیاری را تحت ظلم و سمت پادشاهان مستبد به سر برده بودند و در 200 سال گذشته با استعمار خارجی و جدا شدن بخش های مختلفی از کشور خود رو به رو شده بودند در سالهای دهه 80 از قرن گذشته شمسی دست به قیام بر علیه خاندان قاجار زدند و در سال 1285 توانستند به حکومت پادشاهی استبدادی پایان داده و حکومت مشروطه را جایگزین کنند.
متاسفانه در طول سالهای بعد این قیام اصیل مردمی که مورد تایید مردم و روحانیت بود به انحراف کشیده شد و در سال 1303 شمسی رضا خان یک سرهنگ قزاق به عنوان پادشاه به مردم ایران تحمیل شد. انگلیسی ها که نقش مهمی در به قدرت رسیدن وی داشتند در طول جنگ دوم جهانی و با دیدن تغییر جهت وی به سمت آلمان پس از حمله نظامی به ایران با کمک روسها وی را تبعید کرده و فرزند وی " محمد رضا" را به پادشاهی رساندند.
در طولهای سالهای دهه 20 و ابتدای دهه 30 شمسی مردم ایران به رهبری دو شخصیت ملی و مذهبی ، دکتر محمد مصدق و آیت الله کاشانی به منظور ملی کردن صنعت نفت قیام کردند که در نهایتا به ملی شدن نفت ایران منجر شد. در نهایت در 28 مرداد سال 1332 بر اثر کودتایی آمریکایی – انگلیسی ، حکومت دکتر مصدق سرنگون شد و دیکتاتوری 25 ساله پهلوی دوم آغاز شد.
در طول سالهای حکومت پهلوی دوم یکی از مهمترین قیام 15 خرداد 1342 بود که در اعتراض به تبعید امام خمینی (ره) صورت گرفت و متاسفانه به دلیل عدم انسجام مبارزین به سرانجام نرسید. اما همین قیام بود که برای همیشه چهره زشت و پلید حکومت شاهنشاهی را به مردم ایران نشان داد. در طول سالهای بعد مبارزات سیاسی مردم همچنان ادامه داشت و در عین حال رژیم شاه با راه اندازی یک سیستم پلیس مخفی به نام " ساواک" به دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت.
نام ساواک و کمیته مشترک ضد خرابکاری تا ابد به عنوان نام هایی منفور در یاد ملت ایران باقی خواهد ماند. در دی ماه سال 1356 مقاله ای در روزنامه اطلاعات منتشر شده که به امام خمینی در این مقاله توهین شده بود. این مقاله آتشی را روشن کرد که تقریبا 13 ماه بعد سلطنت پهلوی را در کام خود فرو برده و به 2500 سال حکومت پادشاهی در ایران پایان داد. در طول این قیام یک ساله اقشار مختلف جامعه ایرانی در کنار هم قرار گرفته و با حکومت مستبد پهلوی وارد نبرد شدند.
محمد رضا پهلوی پس از ناکامی در مهار اعتراض ها در 26 دی ماه 57 برای همیشه ایران را ترک کرد و در سال 59 به دلیل ابتلا به سرطان در کشور مصر به درک واصل شد. امام خمینی در 12 بهمن 1357 به کشور وارد شد و با استقبال بی شکوه مردم ایران مواجه شد. در 22 بهمن 1357 و پس از تسلیم شدن بقایای رژیم سلطنتی پس از نبردی خونین که چند روز به طول انجامیده بود ، طومار 2500 سال شاهنشاهی در ایران برای همیشه برچیده شد و حکومتی نو و جدید برآمده از خواست مردم رنج کشیده ایران به روی کار آمد.
در آن زمان " موشه دایان" نظامی صهیونیست که مردم ایران وی را با چشم بند سیاه معروفش به خاطر دارند جمله ای گفت که مدت زمانی طول کشید تا صحت آن به دنیا اثبات شود:
" انقلاب ایران زلزله ای است که تاثیر آن بر منطقه و اسراییل در سالهای بعد مشخص می شود" در طول سالهای اخیر بسیاری حرکت های انجام شده در فلسطین و لبنان را به عنوان تنها تاثیرهای انقلاب اسلامی ایران بر منطقه می دانستند اما از زمانی که از سال گذشته مردم مسلمان کشورهای های عربی با فریاد الله اکبر و قرآن هایی در دست به میدان آمدند و پس از اتمام هر تجمعی نماز جماعت به جا می آورند ، بسیاری به ریشه های این حرکت که همانا قیام مردم مسلمان ایران در 33 سال پیش بود پی بردند./ق پ