پسر عزیز و بهشتی من، روحت در آسنانها قرین رحمت؛ و جایگاهت هر لحظه متعالی، نازنبن پسرم، برای من هم دعا کن، فدای دستهای رو به آسمانت، در پناه امام حسین باشی، عزیز دلم.
محمدرضا جان خیلی دوستت دارم مظلوم ترین شهید شاهچراغ تویی قلبم را آتش زدی برای همیشه هر کس دنبال شماره تلفن از محمدرضا جان هست مستند غیبت موجه رو با دقت ببینه من خودم از اونجا پیدا کردم و وارد گروه شدم ولی متاسفانه گوشیم دچار مشکل شد هر کس وارد گروه شد حتما بگه از چه طریق اومده تا شاید فرجه بشه
چرا یک پسر ۱۶ ساله موتور سیکلت میخواد فقط برای اینکه خودش رو به کشتن بده فقط بخاطر رفتارهای مادرش کدوم مادری از پسر ۱۶ ساله خودش پول صبحانه ،ناهار وشام می گیره،خدا چرا اینقدر میزاره بنده هاش ظلم کنند چرا جواب نمیده
برادرم سکته مغزی کرده وهمسرش ازش جدا شده پسر برادرم ۱۶ سالشه تا حالا مادری رو دیدید که از پسر ۱۶ ساله خودش پول صبحانه وناهار وشام رو از پسر خودش بگیره مادرش هم ازدواج مجدد کرده وبچه خودش رو از خانه بیرون کرده لعنت به چنین مادرهایی باید سرب داغ ریخت تو گلوشون
بازهم من ودلنوشته های پراز غمم برای تو...
گل پرپرم،نازنین پسرشهیدم:پس ازگذشت یکسال واندی،هنوزحتی برای لحظه ای ازچشمان غمبارم دورنشده ای.آخرنمیدانم باشهادتت چه آتشی درقلبم افروختی که خاموش وسرد شدنی نیست،شما پناه دل شکسته وغمدیده ی منی،جسم وروحم با روح بلندوملکوتی ات گره خورده.خداوندگواه گریه های بی امان من درتمام این مدت برای توست هرشب با نگاه به تصاویرزیبایت ودیدن فیلم مظلومانه شهیدشدنت میگریم وبه خواب می روم ای کاش نظری کنی وبه خوابم بیایی فرشته ی آسمانی من
عموی من حق من رابالا کشید یک هفته نشد که نوه اش به رحمت خدا رفت خدا چرا میزاره اینقدر بنده هاش ظلم کنند اگر ظلم بنده های خودش را می بینه چرا هیچ کاری نمیکنه
برای من هم دعا کن که عمویم زمین گیر بشه چون خیلی ظلم کرد دیگه هیچی از خدا نمیخوام فکر می کنید که این زلزله ها که میاد مال چی هست مال ظلم زیاد بنده های خدا هست
ناشناس
۰۱:۱۴ ۰۳ دی ۱۴۰۲
شماره تلفن یا آدرس منزل ،خانواده شهید محمد رضا کشاورز را میخواستم ممنون میشم ارسال کنید
میگن این دوفرشته درآن دنیا برای مؤمنان وکافران با دونام متفاوت میاد برای مؤمنان بادو نام بشیر،ومبشر وبرای کافران با دوچهره ترسناک میاد یعنی هیچی دیگه خدا به فریاد این سه نفر که بهت ظلم کردند برسه این را نگفتم که بترسی ،این را بهت گفتم که آرام باشی
میگن وقتی آدم میمیره دوتا فرشته یکی با چهره سرخ ویکی با چهره سبز میان بالاسر میت چهره سرخ وخیره کننده با دندان‌های بلندی که به زمین میرسه مال کسی هست که اعمالش بد هست وچهره سبز هم مال کسی هست که اعمالش خوب هست ومیگن کسی که اعمالش بدبوده فرشته ها دوتا چوبدستی دارن اینقدر میت را می‌زنند تا به گناهانی که اون دنیا کرده اعتراف کنه دیگه عصبانی نباش فقط صبر کن اون دنیا جواب پس میدن
دوست عزیزم ناراحت نباش ما خدا را داریم حضرت علی رو داریم درسته کسی که پدر نداره ظلم در حقش زیاد میشه اینقدر حق یتیم را می‌خورند، خدا تو اون دنیا حقتو ازشون پس می گیره فقط کافیه صبر داشته باشی پس خونسردی خود را حفظ کن،آرام باش
صبح تا شب نماز بخوان،قرآن بخوان،دعا کن ،خدا جواب ظالمین را داد ،متاسفانه نداد ،دیگه طاقت این همه ظلم را ندارم،خدا کجا نشسته واقعا که این همه ظلم را نمی بینه
خدا فقط اون بالا نشسته چشماشو رو هم گذاشته جواب بنده ظالم خودش رو نمیده از قدیم گفتن ظالم همیشه سالم هست هیچ بلایی سرشون نمیاد خدایا اگر اون بالا هستی واقعا کجا نشستی چرا جواب نمیدی
چقدر ظلم در حق بنده های خدا داره میشه ولی خدا هیچ کاری نمیکنه خدا باید ظالمین را به سزای اعمالشون برسونه چقدر میخوان ظلم کنند اون وقت میخوان حضرت مهدی ظهور کنه یا بیماری کرونا از بین بره عمرن در خواب
الهی به حق دهه فاطمیه که الان هستیم ،نادر وناصرو علیرضا این سه تا کلاهبردارها که حق یتیم رابالا کشیدند خدا بزنه از وسط دونصفشون کنه که دیگه اینقدر ظلم نکنند نماز خدا بزنه تو کمرشون خدایا چرا اینقدر میزاری ظلم کنند آخه فقط در این صورت میتونم آروم بشم که حقمو پس بگیری
خانه ای داشتیم که سهم پدری ام بود عموی دیگرم از نبود پدرم سو استفاده کرد چون پدر نداشتم خانه ای که زمان قدیم میلیونها قیمتش بود ۸۰۰ هزار تومان به ما داد کلاه سرما گذاشت حق من را بالا کشید این همه ظلم داره درحق بنده های خدا میشه خدا هیچ کاری نمیکنه اینقدر خوبی درحقم شده که نمیدونم چیکار کنم
محمدرضا جان به فرشته ها بگو تو اون دنیا حق من را از نادر مهدوی وعلیرضا الوندی پس بگیرند یکیش عموم هست وان یکی هم پسر خاله ام این دنیا که گذرا هست میگذره میره تواون دنیا باید جواب پس بدن
دلنوشته ای به محمد رضای عزیزم ،میدونم که حرفهای من را میشنوی وظلم وستم که درحقم شده را گوش دادی ،میدونم اگر بودی بهم میگفتی این همه ظلم را چطور توی دلت نگه داشتی این یادداشت رو که دارم برایت مینویسم چشمام پر از اشک هست ازتو میخوام به فرشته ها بگی که حق من را از عمو وپسر خاله ام پس بگیرند میدونی که حق من را بالا کشیدن واین همه ظلم در حقم کردند راستش نادر که عموم باشه همش به فکر دوتا بچه هاشه چون میدونه نفرین میکنم نمیخوام نفرین های من درحق عمو وپسر خاله ام برای اونها بشه دعا،فرشته ها باید حق من را از اون دونفر پس بگیرند با این همه ظلم چطوری،میخوان که امام زمان ظهور کنه ،امام زمان با این همه ظلمی که بنده های خودش دارند میکنند هیچ وقت ظهور نخواهد کرد
خانه ای حق پدری سهم داریم که میلیاردها قیمتش هست که عمویم با ۱۵۰ میلیون میخواست کلاه سر،ما بزاره بهش گفتم نادر بعد از تماسی که بعد از ۴۰ سال با من گرفتی اعصابم را خورد کردی همش مال خودت ودوتا بچه هات من هیچی نمیخوام همشو با خودت ببر اون دنیا فقط تورو خدا دست از سرمن بردار الهی خدا حقشو بزاره کف دستش
محمد رضا جان اینقدر در حق من ظلم شده وبدی دیدم که نمیدونستم جملاتم را چجوری بنویسم اما مطمئنم که تو پیامم را با فرشته ها در میان میزاری اگر بدی ندید ه بودم جملات بهتری می‌نوشتم اما بعد از درد و دل با تو خیلی آرام شدم هیچی تو دلم نیست انگار خدا بهم گفت غمتو با این شهید عزیز در میان بزار تا آرام بگیری روحت شاد عزیز بهشتی،محمد رضای نازنین
کسی میدونه این خواب چه تعبیری داره، خواب دیدم پسر خاله ام که حقم را بالا کشید در قبربود ولی زنده بود آرام وقرار نداشت خیلی سرش را تکان میداد وآتش بالای سرش روشن بود ولی تعبیرش نمیدونم چی هست
حتما همین طور هست که می فرمایید نگران نباشید خدا بزرگه
ناشناس
۱۱:۱۳ ۱۸ آذر ۱۴۰۲
در ضمن کسی نگفت شما توهین کردید, یکی از دوستان نوشته بود که هر چیزی فرهنگ میخواد, به اون دوستمون عرض شد که لطفا توهین نکنیم, اگه کمک نمیکنیم, سلامت باشی, دوست خوش قلب و مهربون که با زبون ساده درد دل گفتی, ما هم شنیدیم, محمدرضا جان هم شنید, روحش شاد.
ناشناس
۲۲:۳۱ ۱۷ آذر ۱۴۰۲
با احترام به همه ی نظرات, خطاب به شخصی که گفته هر چیزی فرهنگ میخواد: فقط خواستم بگم داغ محمدرضا جان حتی بعد یکسال و اندی, هنوز تازه هست, همه میدونیم, اون شخصی که میاد درد دلشو میگه, با من و شما نیست, خطابش به شهيد عزیزمونه, که شاید به این واسطه یک کم دلش اروم بگیره, ما اگر همدردی نمیکنیم, بهتره توهین هم نکنیم,
درک کنیم همدیگه رو, بعضی وقت ها, سخت یه گوش شنوا پیدا میشه... اما عزیز پسرمون چون شهیده, زنده هست, براش مینویسیم تا غممون کمتر بشه, حالا وسطش یه کم دردل می‌گیم تا شهید کوچولومون با فرشته ها در میون بذاره و اروممون کنه... محمدرضا... پسر شهیدمون...فدات بشم پسرم, به اون دوستمون که اینقدر در حقش جفا شده, کمک کن, بهشتی پسرم.
شما اگر جای من بودید اگر این همه بدی در حقتون میشد حال وروز من را می فهمیدین
ناشناس
۲۳:۱۷ ۱۶ آذر ۱۴۰۲
بچه بودم پدر نداشتم یادم هست مادربزرگم دختر دایی وپسر داییم را روی پاهای خود نشانده بود مادربزرگم کاسه ای رب انار تو دستش بود به دختر دایی وپسر داییم داد خوردند اما به من نداد محبت نکرد به من توجه نکرد یک یتیم بدی هایی که دیگران در حقشو کردند رو هیچ وقت از،یادش نمیره حالا دیگه یک کاسه رب انار هیچ ارزشی نداره وبرام مهم نیست میخوام بگم این بدی آدمها هست که هیچ وقت فراموش نمیشه این موضوع مال ۱۶ سال پیش هست
من آدم بدی نیستم تا حالا به کسی بدی نکردم ولی نمیدونم چرا خدا آدمهای بد سر راهم قرار میده مثل عمو وپسر خاله ام که حق یتیم را بالا کشید خدا نشان بنده اش میده،ولی این بنده های خدا هستند که،متوجه بلایی که سرشون میاد نمیشن
عموی من خیلی بدی کرد در حق من خیلی ظلم وستم کرد سرطان گرفت خوب شد چرا خوب شد چون می‌ترسید بره اون دنیا جوابگو باشه دیگه فکر نمی‌کنم ما مریضی بدتر از سرطان داشته باشیم هرکاری تونست برای سرطان انجام داد ظلم وستم بنده های خدا تا کی ادامه داره
سال ۱۳۸۰ من سیزده ساله بودم پدرم را از دست داده بودم به پسر خاله ام پول دادم که یک قطعه طلا برام بیاره اما نیاورد حق من را خورد وآبالا کرد پسر خالم تصادف کرد تعالش را درآوردند امیدی به زنده بودنش نبود دکترها جوابش کردن همه مردم براش دعا کردند تا اینکه متاسفانه زنده ماند از من طلب بخشش وحلالیت نکرد من هرگز نمی بخشمش حق یتیم خوردن نداره
من در کل دختر صبوری هستم به همه احترام میزارم ،اما عموی من بعد از چهل سال تماس گرفته دختر برادر خودش که من باشم رو نمیشناسه خیلی خودم را کنترل کردم که چیزی نگم اما اعصابم رو خورد کرد همش سر ارث ومیراث، امیدوارم خدا جوابش رو بده خدا حقشو بزاره کف دستش امیدوارم بره به جهنم
خدا, شنوا و داناست, حرص خوردن لارم نیست.. انا من المجرمین منتقمون... نگران نباش.. توکل به خدا..
ناشناس
۱۲:۳۶ ۱۵ آذر ۱۴۰۲
درسته که پدر ندارم وحضرت علی رو پدر خودم میدونم تو زندگی محتاج هیچ کس نیستم خدا جواب کسی که داره به بنده خودش ظلم وستم میکنه رو نمیده نمونه اش همین عموی من بعد از چهل سال تماس گرفته بدون سلام واحوالپرسی فکر میکنه من محتاجش هستم روز مرگم باشه که به چنین کسی محتاج بشم انگار طلبکاره راستش من هم چنین عمویی رو نمیشناسم بره به جهنم بهش گفتم من خدا رو دارم میدونم که خدا هوامو داره انشاالله خدا حقشو بزاره کف دستش
محمد رضا جان عزیز بهشتی روحت شاد خیلی دلم گرفته حرف برای گفتن زیاد دارم نمیدونم از کجا شروع کنم از خدا خواستم که بمیرم حتی مرگ هم قسمتم نشد دیگه تحمل این همه مشکلات رو ندارم بابام زنده نیست که مرهم زخمهام باشه اگر بابام بود به حرفم گوش میداد صحبتم را می شنید اما هیچ کس رو ندارم که به حرفم گوش بده هیچ کس به حرفم اهمیت نمیده برای من دعا کن که بمیرم نمیخوام زنده باشم زندگی بدون پدر بدرد نمیخوره وقتی روز پدر میشه دلم آتیش،می گیره با خودم میگم کاش بابام زنده بود حداقل میتونستم ببینمش
من شما را نمیشناسم, ولی لطفا فکر کنید که خواهرتان هستم, بله زندگی بدون پدر سخت است, اما میشناسم خانواده هایی را که ارزو دارند, هرگز پدر نداشتند. همیشه خدا هست و از پدر و مادرمان مهربانتر. هر کسی در زندگی قسمتی دارد, لقد خلقنا الانسان فی کبد, همه انسانها سختی دارند در زندگی, همه مثل هم هستیم, اما مدل های مختلف. تا خدا هست دلیلی برای غم وجود ندارد. اینجا سختی می کشیم, اما ایمان دارم که خدا ما را در نظر دارد, فقط باید توکل به خدا داشته باشیم, کمکمان می کند. والذین جاهدوا فبنا لنهدینهم سبلنا...
لطفا قران بخوانید, معجزه می بینید, شیطان همیشه رو اعصاب انسانهای معتقد راه میره تا اونها رو افسرده کنه, با قران شکستش می دهیم, به امید خدا.
ناشناس
۱۸:۱۵ ۱۲ آذر ۱۴۰۲
محمد رضای عزیزم فرض کن از راه دور بعد از ۳۵ سال فامیلی با تو تماس می گیره وتو رو نمیشناسه وفامیلی ات را اشتباه میگه چقدر ناراحت میشی اشک می ریزی وبغض میکنی نمیدونم چرا این حرفها رو بهت میزنم دلم خیلی پر هست باز هم منو ببخش وحلالم کن
مادرم سر من باردار بود که پدرم از دنیا رفت بابامو ندیدم زبانم نمی‌چرخد که بگم پدرم دیدار به قیامت خیلی دلم میخواد بابامو ببینم سه تا عمو دارم ای کاش هیچوقت نداشتم بعد از مرگ پدرم دیگه با فامیل رفت وآمد نداریم عمویی که بعد از ۳۵ سال تماس می گیره دختر برادر خودش رو نمیشناسه وفامیلی من را اشتباه میگه عموی من نیست من چنین عموهایی ندارم خیلی ناراحتم نمیخوام اشک کسی رو در بیارم محمد رضای عزیزم من را ببخش من را حلال کن ای عزیز پر پرم
محمد رضای عزیزم خیلی حرف برای گفتن دارم واین یادداشت رو که دارم برایت مینویسم چشمانم پر از اشک هست میدونم که جایت خوب هست درکنار فرشته ها هستی وبابای من راهم می بینی میشه بهم بگی حداقل بابام چه شکلی هست من بابامو ندیدم ۳۵ساله با عکسش زندگی کردم میشه به بابام بگی فرشته بشو برو دخترت را ببین ،یعنی میشه خدا معجز ه ای کنه که من بتونم بابامو ببینم یتیم شدن خیلی سخته خیلی
سلام محمدرضای عزیزم ای گل پرپرم خیلی دوستت دارم نمی دانم تو که بودی که توانستی دلها را تسخیر کنید چه عشق خدایی در دلت بود عزیزم شهیدم لاله پرپر پروانه بهشتی از عشقت هر لحظه می سوزم.
به حرم شاهچراغ رفتم وسرمزار شهدا،اما شهادت قسمتم نشد آخه شهادت لیاقت میخواد که من چنین سعادتی ندارم خوش به سعادت شهدایی که به زیارت شاهچراغ رفتند وبعد شهادت قسمتشون شد اول زیارت وبعد شهادت
اللهم عجل لولیک فرج بحق زینب کبری سلام الله علیها
گل پرپرم،نازنین پسرشهیدم:پس ازگذشت یکسال واندی،هنوزحتی برای لحظه ای ازچشمان غمبارم دورنشده ای.آخرنمیدانم باشهادتت چه آتشی درقلبم افروختی که خاموش وسرد شدنی نیست،شما پناه دل شکسته وغمدیده ی منی،جسم وروحم با روح بلندوملکوتی ات گره خورده.خداوندگواه گریه های بی امان من درتمام این مدت برای توست هرشب با نگاه به تصاویرزیبایت ودیدن فیلم مظلومانه شهیدشدنت میگریم وبه خواب می روم ای کاش نظری کنی وبه خوابم بیایی فرشته ی آسمانی من
خدا در جای دیگه چیز بهتری بهتان می دهد مطمئن باشید
زندگی کنید زندگی. خدا بزرگه.
درک کنیم همدیگه رو, بعضی وقت ها, سخت یه گوش شنوا پیدا میشه... اما عزیز پسرمون چون شهیده, زنده هست, براش مینویسیم تا غممون کمتر بشه, حالا وسطش یه کم دردل می‌گیم تا شهید کوچولومون با فرشته ها در میون بذاره و اروممون کنه... محمدرضا... پسر شهیدمون...فدات بشم پسرم, به اون دوستمون که اینقدر در حقش جفا شده, کمک کن, بهشتی پسرم.
لطفا قران بخوانید, معجزه می بینید, شیطان همیشه رو اعصاب انسانهای معتقد راه میره تا اونها رو افسرده کنه, با قران شکستش می دهیم, به امید خدا.