باید کنترل کرد. متاسفانه الان نمیشه اعتماد کرد

سلام
فردی که بی دلیل بخواهد همسرش را کنترل کند کاملا ابلهانه هست هم خودش را آزار می دهد و هم دیگران را .امیدوارم هیچ کس اینگونه نباشد ولی همه ما می دانیم کنترل از زمانی شروع می شود که رفتار ناپسند و ناشایستی از همسرمان می بینیم آنجاست که دروازه شک و تردید باز می شود و ابتدا با توجیه رفتارها مواجه می شویم و به مرور حتی با بی توجهی و سعی در جهت بهبود رفتار و عملکرد نظاره گر عمیق تر شدن روابط و به جای باریک کشیده شدن روابط نادرست را مشاهده خواهیم نمود که انتهای آن طلاق، افسردگی،بدبینی بچه ها و.....می شود.

بنا رو بگذارید بر اعتماد ان شالله مشکلی پیش نمیاد

کدوم همسر؟؟؟مردیم از مجردی دلت خوشه ها.کو پول؟؟؟با جیب خالی کی زن من میشه؟ نشون بده به مرگ خودم نیم ساعت دیگه جلوی محضرم

بیشتر عشقای این زمونه پشت دوست دارماش نوشته ساخت چین....اون رابطه ای که نخواد بمونه با چک و کنترل و حتی صحبتم نمیمونه ...چون این به ذات و فطرت آدم برمیگرده ...کسی که عشق براش حکم بستنی تو تابستونو داره هر روز یه مدلشو هوس میکنه با این چیزا نمیشه نگهش داشت....عشق مقدسه هر قلبی نمیتونه نگهش داره.

خوش به سعادت شما که متعهل و متعهد هستید شما مجاهد و بهشتی هستید
ولی ما مجرد ها همنشین شیطون هستیم

به نظر من روانشناسها همیشه هم درست نمیگن. یه کم کنترل نامحسوس لازمه.

سلام لطفا بیشتر رهنمای کنید
من وهم سرم میانه خوبی نداریم چکار کنم

تشکر عالی بود

اینکه اینگونه یکی رو راهنمائی کردن معلوم نیست مفید واقع بشه،وقتی مثلا در روزنامه‌ها می نویسند فلانی از همسرش رونمایی کرد،یا می نویسند فلانی عکسی ازش لو رفته،وهزاران اینگونه ادبیات کلامی و رابطه های غیر شرعی،نتیجه اش میشه فساد روح وروان دختران وپسران ،آن وقت شما بیائید اینگونه دستور عمل صادر کنید،بخدا تا به دستورات الهی پایبندی نباشه،هیچ چیزی درست نخواهد شد

نمیتونه با قواعد و قانونی که من میزارم خودشو وقف بده هنوز تو دوران مجردی سپری میکنه تو این وضع و اوضاع که همه در گیر هستن نگاه اینو اون میکنه و میخواد کارهایی که بقیه انجام میدن برا زندگیشون رو زندگی خودش اجراع کنه و پیش خودش فکر نمیکنه که بقیه ده تا پانزده سال زودتر از من ازدواج کردن انشاعلا به زودی زود زندگی خودم هم بهتر از الان بقیه میشه فقط و فقط بقیه اجازه نمیدن که زندگی کنیم .بهم میگه که مهریم رو ازت میگیرم.
تورو خدا راهنماییم کنید که چیکار کنم خسته شدم.خستم کرده دیگه.

سلام .
بنده حقیر حدود دو سالو چند ماهی است که ازدواج کردیم و از همان اول به همسرم شک برانگیز شدم اینم بخاطر رفتاری بود که خودش انجام میدهد و هنوزم کمو بیشی ادامه دارد بارها و بارها هم مشاور رفتیم نتیجه ای نگرفتیم صحبتهایی که مشاوران عزیز میگویند میاد برعکسش طوری که خودش دوست داره بهن تحویل میده و میخواد که من همان کارهارو انجام بدم بارها و بارها منو مقصر میدونه و من هم چون مرد هستم نمیتونم به خودن اجازه بدم که بخواد غیر از اورفی که تو زندگیم دارم انجام بده بارها و بارها هم بهش گفتم که این کارها یا این چیزا خط قرمر من تو زندگیم هست لطف کن انجامش نده ولی باز هم تکرار میکنه انگار که نه انگار من حرفی زده باشم و دست بلندی روم انجام میده خوب منم متعاقبآ واکنش نشون میدم.
خانوادشم بد جور تو زندگیم دخالت میکنن.
یه خواهر بیشتر نداره و پنج برادر.
چه خواهر و مادر و برادرش بهم توهین و فحش میدن نمیتونم بگم که چی از دهانشون میاد بیرون و باز هم من کوتاه میام و به زندگیم ادامه میدم.
واقعآ نمیدونم چیکار کنم ازتون راهنمایی و کمک میخوام.
بارها هم شده که خانوادش تهدیدم کردن و میگن که طلاقش رو میگیریم تا حالا بیشتر از چند بار این حرفها رو بهم زدن.
خود همسرم هم میگه که کاری میکنم که خودت بری طلاقم بدی

من همسرمو آدم میکنم.
مدتیه خیلی چموش و حرف نشنو شده . در ضمن در قرآن سوره نساء هم امده که زنان کشتزار های شما هستند یعمی کتک زدن زن هیچ مشکل شرعی نداره

کاش منم همسر داشتم

سلام ،

من دوست دارم دخترها از من سوال کنند ،
البته به شرطی که فرصت دهند توضیح بدهم و
البته اضافه کنم دوست دارم این گفتگو دوستانه باشد
نه برای مؤاخذه یا برتری جویی دختر .

آره ب درک‌بزارین هر غلطی ک میخان بکنن بار کج هیچوقت ب منزل نرسیده

من که هر کجا میرم خانومم کنترلم میکنه
با اینکه نه اهل دود هستم نه قلیان و نه چشمم دنبال کس دیگه
اما چون چندتا ازدوستاش ازدواج کردند و مشکل دارند به من میگه منم باید کنترلت کنم در حالی که من فکر میکنم خودش به کنترل بیشتر نیاز داره و همینکارشم خستم کرده و اعصاب من ریخته بهم