ستایش خوب بازی کرد در این سریال ولی با ازدواج با آقای مهدی مظفری تمام فیلم خراب کرد وبراساس این که گفت خدا یکی شوهر یکی نه برای حرف خود احترام گذاشت نه برای اون مرحوم ونه برای خانواده اش براساس این کار اگه قرار باشدامتیاز بهش بدن من از 20 امتیاز منفی 20 امتیاز بهش می دادم اگه قرار ازدواج کنه همون 20 قبل ازدواج می کرد نه الان میدونید اگر فصل سومش پخش نمی شد خیلی خوب بود خلاصه حیف وقت گران بها من بود که بخاطر ابن سریال به هدر رفت
چرا آخرش فردوس گفت شکایت ندارم ، هدف نویسنده چی بود. دو تا پسرشو بکشن و قصد جون خودشم کنن بعدم بگه عیب نداره. این فیلمایت که از ملت ایران یه مشت بزدل بار آورده . همه عشق درویشن هر بلایی سرشون بیازی با یه ببخشید خر میشن. خارجیها از همین سریالایذخودمون فرهنگ مارو شناختن که همه جا از ما اخاذی میکنن چون میدونن ما فقط بخشندگی رو بلدیم.
بجای این همه هزینه خوب فیلمنامه رو بیارن پای تلویزیون بخونن. هر قسمت از ۴ پلانه و بعد دو پلان هم میان پرده . آخرشم که مثل همه سریالهای ایرانی خیلی بچه گانه تموم میشه، بازیگرا هم که فقط یه جا وا میستن آروم آروم حرف میزن تا وقت فیلم پر شه، حشمتم که عشق لات بازی داره همش بیبین و افتاد . یا سریال نسازید یا یاد بگیرید پول ۵ تا سریال بی ارزشو برای یه سریال هزینه کنید یه چیز آبرومند در بیاد.
سلام بنده بعنوان یک خانوم ایرانی شدیدا موافقم که خانومها هم حق دارند بعداز فوت همسرانشون ازدواج مجدد کنند،،،اما چیزی که در این فیلم به نمایش گذاشته شد کمی دور از شآن یک زن ایرانی هست و بنظرم دغدغه های اجتماعی دهه 50-60 بیشتر به چشم میخوره تا دهه90 اگر خانوم مظفری با ستایش دعوا میکرد و بهش میگفت که تو پسرمنو تحریک به ازدواج با خودت کردی و تهمت اغوا گری بهش میزد بنظر من فیمنامه خیلی جذاب میشد و دغدغه این نسل رو نشون میداد که یک زن نجیب و با حیا با یک تصور غلط به راحتی مورد تهمت قرار میگیره و با ابروش بازی میشه دقیقا مثل این دوره و زمونه که بازی با ابروی دیگران مثل اب خوردن هست
واقعا ستایش باید درس ایستادگی ب عشق فرهنگ ایرانی رو تکمیل میکرد با ازدواجش همشو له کرد اخر این جریانو ثابت کرد که نمیتونه سر پناه بچه هاش باشه دیدین که پسرش اخر ب فردوس دست ب دامن شد نه مادرش
تمام این اتفاقات فیلم ستایش اگه برگردیم به ستایش یک ودرست فکر کنیم متوجه بزرگترین اشتباه حشمت فردوس میشویم که میان دو تا پسرش فرق میگذاشت که باعث حسادت میان دو فرزندش شد که منجر به کشته شدن طاهر ودر نهایت صابر و این اتفاقات عجیب که همه از اونجا آب میخوره شده که واقعا توی خونواده ها از این مسائل زیاده
نه به نظر من مشکلی نیست اگر ادم توسن ۵۰ ساله باشه ازدواج کنه اگه بخوان تا ۸۰ سال عمر کنه چرا باید تا ۳۰ سال تنها باشه ولی مواضب باشه دیگه بچه دار نشه چون مایک همسایه داریم بچه بزرگ دارن رفته ازدواج کرده زنه ۵۰ سالشه و مرده ۶۰ سال صاحب یک فرزند شدن به نظر من فرزند به دنیا اومده گناه داره یک پدر مادر پیر داره برای حشمت فردوس هم یک زن رو باید بگیرن که جنبه پرستار باشه بیشتر دیگه ۸۰ سالشه مگه می خوات چند سال عمر کنه که ازدواج کنه برای محمد پسر ستایش هم باید بگم اون مادرته هرکاری کرده باب میلت نبوده باز مادرت تو سختی ها از نوزادی تا بزرگ کردن سختی زیاد کشیدن باید احترام مادرشو را می گذاشت نه تا یک پدربزرگ بعد ۲۰ سال پیدا کرد مادرش و فراموش کرد بره سمت پدر بزرگ
ستایش همش میگفت خدا یکی شوهر یکی.عکس طاهرو نگاه کردو گفت هیچکی مثل تو نمیشه .دوروز نشد رفت با یکی دیگه ازدواج گرد!!از اولشم میدونستم تو فیلم هم زن وفادار پیدا نمیشه
در سریال ستایش چیزی که مطرح شد حس تداعی کلام اقای مطفری به ستایش میباشد که او را به یاد طاهر همسر مرحومش انداخته است و علاقمندی اش انگاری زنده شد و ملموس شد. اما ازدواجش فقط برای زنده ماندن اقای مطفری است. به نطرمن ستایش درست است تنهاست و به خودش فکر کرده است. اما تازه پدربزرگ بچه ها به عروس و نوه ها رسیده و ستایش در هر شرایطی با دارایی و نداری فرزندان را بزرگ کرده است به نطرم نیاز به ازدواج نبود. فرزند فقط مادر خود را خواهان است. فقط زمانی ناپدری واقعا مورد قبول میشود که همه به هم احترام گداشته و حریم یکدیگر را حفط کنند. اما اقای فردوس اخلاقا انسانی خشن و سختی میباشد مگر با منطق و دلیل قبول کند که با گدشت این همه زمان فرزندش در جهانی دیگر بسر میبرد و اکنون باید ازاین زن یعنی ستایش قدر دانی شود که کوتاهی در حق فرزندانش با دست خالی انجام نداده است. خیلی از مادران به تنهایی زندگی را با سختیها گدرانیده اند پس باید از محبتهایشان نسبت به فرزندانشان قدردانی نمود.خدایار این عزیزان باشد.چون زندگی بسیار سخت است و ما انسانها نیازمند و تشنه ی محبت و عشقی واقعی میباشیم. درهرصورت زمان همه چیز را در خود حل مینماید. حتی عشق دونفر به همدیگر و دلبستگی های موجود دو زندگی یعنی فرزندان و همسرجدید.امید است همه به سرانجام و عاقبت بخیری خوبی برسند. امین.
فیلم ستایش به دو دلبل مخاطب زیاد داره، یکی بخاطر چند سال پیشینه اشه که مردم باهاش خاطره دارن و دوم بخاطر ضایع بازی که نویسنده و کارگردانش در این فصل ۳ راه انداختن و مردم میخواهند اشکاللات را از سریال پیدا و سوژه فضای مجازی بکنن !
یا علی
حالا که ما زحمت میکشیم و نقد میکنیم ای کاش باشگاه خبرنگاران این نظرات رو به گوش عوامل سریال برساند!!!
مرسانا
۱۷:۳۵ ۰۲ آبان ۱۳۹۸
سلام.کسی نمیگه یک زن مطلقه یا شوهر مرده ازدواج نکنه اما نه با بی احترامی به خانواده خودش..ستایش که انقدر نگران حشمت فردوس بود و بدهیش رو داد و اوردش خونه خودش.چرا با بی حرمتی اونم سر میز شام انداختش بیرون..حداقل حرمت سفره شام و نگهه میداشت..بعدم یهو دویید محضر بدون اجازه دو خانواده و راضی کردنشون..به نظرم مظفری سرش به زندگی خودش بود این ستایش بود وارد زندگیش شد ..عاشق شده بود خودش میدیدش هول میشد..مدامم یجورای به عکس طاهر میگفت مخام شوهر کنم اما کسی جای تو رو نمیگیره..لطفا 4 رو دیگه نسازید سر وتهش رو همینجا تمام کنید..
سلام منم بانظرشماموافقم ستایش ۲۴سال بچه هاش ازحشمت فردوس مخفی کرده نگران بودکه پسرشو فردوس تو مسافرخونه نمونه حالایه شب زدهمه چیوخراب کردو باز فردوس وپسرش وآواره کرد بعدش هم یه تماس نمیگیره ببینه پسرش مرده یازندس مگه میشه فصل ۳ستایش خیلی بهترازفصل های قبلی بود ولی راضی نکردن ستایش برای ازدواج وازهم پاشیدن خانوادش وخیای بدبود واین که فردوس تازه معنی خانواده داشتن فهمیده بودواز ستایش خیلی راضی بود تازه فیلم خیلی خوب شده بودکه خراب شد
اشتباه کرد موند اگر حال غمگین بود یک دلیلی داشت اما به اسم وفاداری بمونه خوب نیست
ناشناس
۱۶:۳۵ ۰۲ آبان ۱۳۹۸
ستایش باداشتن داماداین همه سختی کشیدن خیلی کارش بدبود که تازه قبل گفتن اقای مظفری خودش به عاشق بودنش اعتراف کردبااینکه ازدواج اولش بانارزایتی دوخانواده بود بازم تن به ازدواج که هیچکس رازی نبودداد منکه برای دیدن این فیلم وقت گذاشتم متسفام
خیلیا میگن ازدواج ستایش با دوتا بچه بزرگ و با پیر پسر عجیبه
اما من کپی همین ازدواج رو ۸ سال پیش دیدم. پس همچین اتفاق هایی تو جامعه ما وجود داره فقط خیلیا نمی بینیم.
چرا حق ستایش نیست که عاشق بشه اما حق فردوس که عاشق خانوم بزرگ بشه. ستایش چند سال بخاطر بچه هاش زندگی کرد الانم میخواد واسه خودش زندگی کنه.
بنده یه نویسنده ام و باید بگم فیلمنامه ی ای سریال فوق العاده ضعیف کودکانه و غیر واقعی بود من اکثر قسمت ها از این همه کوتاهی نویسنده و کارگردان عصبی میشدم. واقعا جای تاسف داره این طرز سریال ساختن توهین به شعور بیینده هست. حتی بچه های کم سن و سال متوجه یه سری نقص ها و ایرادات میشدن و این باعث خجالته. این سریال یک طنز ناخواسته و بسیار تلخه!
چطورید آقا یا خانم نویسنده نقدتون را بگویید بعد از ارائه رزمومه تان ممنون.
ناشناس
۱۵:۵۸ ۰۲ آبان ۱۳۹۸
ستایش حق داشت که ازدواج کنه ولی نه این طور. ستایش هیچ وقت مخالفت های بقیه براش مهم نبود. از اول هم ازدواجش با طاهر درست نبود. عاقبت ازدواجی که با مخالفت خانواده ها انجام شد این بود که طاهر بمیره و خودش هم آواره بشه. الآن هم هم مثل گذشته رفتار کرد. حالا اگه بچه هاش با این قضیه کنار نمی اومدند و تا سال ها هم به دیدن مادرشون نمی رفتند چی؟ ازدواج به ازای از دست دادن خانواده. و اینکه ستایش چطور توقع داشت که بچه هاش به این زودی با این قضیه کنار بیان؟
یکی از بازیگران سریال ستایش حرف از فصل۴ستایش به میان آورده#انگار دلشون نمیاد به این زودیا این سریالو فیصله بدن#لابدتوفصل ۴بقیه بازیگران نیز عوض میشن وشخص دیگری نقششون ایفا میکنه
کاش دید ما درست باشه ستایش 20سال بچه ها ودید وبه تنهایی بزرگشون کرد وتواین سن احتیاجی به اجازه کسی نداره فردوسی که درعقد پسرخودش هم حضور نداشت. ستایش برای فردوس سنگ تموم گذاشت وحق داره که برای خودش تصمیم بگیره تنهایی خیلی سخته
من هم 11 ساله دارم تنهایی دخترم رو بزرگ میکنم.. من این فیلم رو دوست داشتم با همه ی ایرادهایی که شاید داشته باشه... اما خواستگارانی داشتم که تنها بخاطر نظرات مادرانشون پا پس کشیدند... مثل مادر مظفری.
حتی یکی از این مادران خیلی با من بد برخورد کردند چون فکر میکردند من با پسرشون دوست شدم و این حرف منو نابود کرد... شماها نمیدونید چقد سخته.. در حالی که من با این آقا حتی سلام هم نکرده بودم ... و هزاران سختی که ترجیح میدم فقط خدا بدونه.
این سریال رو دوست داشتم چون قدری از مشکلات خانم های تنها رو نشون میده و اینکه روح امید در اون وجود داره..
واقعا که بعد از تصمیم ازدواج ستایش سریال ارزش دیدن ندارد
چرا که ستایشی که سالها پایبند خانواده بود ودر این سریال جایگاه مقدس و قابل احترامی پیدا کرده بود یکباره همه چیز رو زیر پا میذاره و با یک چشم بهم زدن ازدواج میکنه خنده دارجایی هست که قبلش با عکس طاهر صحبت میکنه و میگه هیچ کس نمیتونه جای تو رو ور قلب من بگیره
ثانیا اینکه ازدواج در فرهنگ ایرانی پایبند ارزشها است
ثالثا اینکه موضوع اصلی سریال با این همه پراکندگی به فراموشی سپرده شد
کلام آخر آقای نویسنده خیلی بد نوشتی و ای کاش نمی نوشتی
ارزش جامعه ایرانی چیه اون وقت؟ یک زن یا مرد خودش را در فساد مختلف یا خطر اون بیاندازد و ازدواج نکند؟
حدیث
۱۳:۴۳ ۰۲ آبان ۱۳۹۸
ازداج ستایش اصلا به من هیچ ربطی نداره من هنوز تو شوکم که چرا ستایش بعد 20 سال از بچه هاش جوون تره گریم تا این اخه؟میگفتید خودم میومدم گریمش میکردم بشه شکل ننه بزرگم
همه تو شوک این هستن ک چرا ستایش و مظفری فرصت به خانواده هاشون ندادن ک با این قضیه کنار بیان، ستایش کار اشتباهی نکرده ازدواج کردن حق اونه ولی نه با این سرعت، ما این همه شعار میدیم ک ب بزرگترها مون احترام بزاریم ولی تو این سریال آخر بی احترامی رو دیدیم،باید مهدی میرفت پیش فردوس و اجازه می گرفت واونو قانع میکرد و داماد ستایش محمد رو راضی میکرد،بنظرم باید یکی دوقسمت آخر این ازدواج صورت میگرفت،،،حیف از این همه بازی قشنگ ولی نویسنده و کارگردان تر زد بهش......
بهتر ستایش 4 ساخته نشه ، دختر ده سالم هنوز تو شوک ازدواج ستایشه ، و می گه از این خانومه بدم می یاد دیگه این برنامه رو نبین ..... آقایون نویسنده و کارگردان اینجوری آدم فرهنگ سازی می کنه و فیلم می سازه .....فقط می تونم بگم متاسفم
چرا متاسفی؟چرا فکر میکننین یه زن بعد از مرگ همسرش حق زندگی نداره؟اما یه مرد هنوز چهلم زنش نشده دنبال زن براش میگردن!!!مگه در انسانیت مرد وزن تفاوتی هست؟چرا اینقدر کوته فکر هستیم.کجای دین حرف از تجرد زن بعد از فوت همسذش زده؟
نویسنده این سریال خیلی کودکانه مینویسد. ماجرای گرفتار شدن تو دریا اون هم تو قرن 21 با این همه دم و دستگاه پیش بینی شرایط جوی بسیار مضحک بود. حالا اگه یه نفر بارش پرتقال نباشه که بیچاره میشه. اینم از ماجرای ازدواج که چقدر غیر قابل باور بود. یعنی این کار درستیه که آقای مظفری بدون صحبت با بچه های ستایش و حتی یبار دیدن اونها بیاد باهاش عقد کنه؟! ضمنا همینجوری بدون آزمایش و واکسن و ... مگه میشه عقد کرد؟
تدوین سریال هم که افتضاحه. یه قسمت کامل غلومی، یه قسمت انیس، یه قسمت فردوس و... آخه شما نباید تو هر قسمت ماجراهای مختلف رو لحاظ کنین؟ این چه تدوینیه آخه؟ کارگردان هم که تو همون حال و هوای دهه 70 کارگردانی میکنه.
بعضی شخصیت ها هم که خیلی منفعل و خام تعریف شدن! مثل دخترای صابر که از یه بچه دبیرستانی هم ساده تر هستن و هیچ پردازشی برای نقششون نشده. یا محمد که مهدی سلوکی 12 13 سال از نقش بزرگتره و اصلا انتخاب درستی نبوده، رفتارهایی میکنه که مخاطبان بهشون برمیخوره. مگه چقدر با خواهرش فاصله سنی داره که اینقدر بچه است ماجراهای آقای فردوس هم که خیلی لوس و بی مزه شده. زن صابر هم مگه چه سختی هایی کشیده که اینقدر کینه نسبت به فردوس داشته باشه؟ یه کارفرما زیردستشو که پدرش باشه اخراج کرده تموم شد و رفت. این شد دلیل برای کینه شتری؟
من نمیفهمم سریالی که اینقدر ضعیفه چطور تو تلویزیون مردم ازش تعریف میکنن و میخوان فصل 4 و 5 هم ساخته بشه؟!
دقیقا.. به همه اینها اضافه کنید که جایگاه مادر آقای مظفری تو فیلم چی بود؟؟ اگر مادر بود چرا اصلا راضیش نکردن و باهاش مشورت نکرد آقای مظفری؟؟ لااقل به احترام مادر بودنش یک تابلو دسته گل می کشید برای مادرش..... در پایان فصل 2 مادر محسن راضی به ازدواج محسن و نازگل شد حتی با هم رفتن خرید ههمون سکانسی که ستایش و مادر محسن و محسن و نازگل تو مرکز خرید داشتن آبمیوه می خورند... بعد چطوری شد که تو فصل سوم ناراضی بود؟؟؟؟؟؟؟ یکروز کارگردان دعوت کنید و زنده بگذارید ما این سوالها ازش بپرسیم.
ناشناس
۲۰:۳۵ ۰۲ آبان ۱۳۹۸
وقتی حق شناخته نشود مردم متهم به گناه می شوند ابتدا باید حق را شناخت و بر اساسش قضاوت کرد از نظر شرعی همینکه پدر یا جد پدری دختر باکره رضایت داشته باشد و دختر و پسر هم را بخواهند و مهر مشخص کنند و عقد بین هم جاری کنند تمام است و حرام خدا حلال حال مابقی ماجرا فرع بر این اصل است جزئیات حکم را از مراجع بپرسید.
دقیقا عزیزم... مگه نمیدونی الان زنهای طلاق گرفته و بیوه زودتر ازدواج می کنن...
ناشناس
۱۱:۱۳ ۰۳ آبان ۱۳۹۸
همه افسردگی بعد از دیپلم دارن
ریحانه
۰۹:۲۴ ۰۲ آبان ۱۳۹۸
مزخرف ترین سریال . اینا فقط یه ملت فیلم کردن . هر قسمتش دو نفر بازی می کنن یا چهار نفر . بعدشم دیالوگ های حشمت فردوس خیلی بی ادبانه و دور از ادب . .حیف بودجه ی که واسه همچین سریال های خرج میشه بعد ده سال
باسلام
ازدواج یک مسله شرعی
ولی من دلم به حال محمد آقای سریال سوخت
ولی جالب اینجاست که پدر بزرگ میتونه عاشق بشه اما بیچاره عروس این حقو نداره
عجیب نیست؟
چند قسمت آخر این سریال یه جورایی توهینه به مخاطبین. از فردوس گرفته تا ستایش . فرودس با اون عظمتش به وضع دچار شده ( کارگردان برای توجیه میاد میگه میخواییم بگیم ادمها تغییر میکنن) درسته تغییر میکنن نه اینطوری که شما نمایش میدی. ستایش هم ک نگم براتون انچیز ک عیان است چ حاجت به بیان است. جدیدا جملات فردوس هم همش شده شعار. دیگه اون صلابت رو نداره..
خیلی بی مزه فیلم ...ما هم از سر بیکاری میشینیم و فیلممسخره میبینیم..حداقل کمی تلاش بشه برای نگارش حرفای بازیگرا و رفتاراشون..اینقدر با بیحوصلگی ...اخه اینقدر ساده بازی؟ مگه میشه؟؟
به نظر من همیشه ستایش حرمت بزرگتر ها را زیر پا گذاشت چه در ازدواج اول وچه حالا بدونه راضی کردن بزرگتر ها رفتند وسرسفره ی عقد نشستند وهمیشه بزرگتر ها کوتاه آمدند خیلی ناآدلانه است
واقعا چه نظریه هایی دارین، حشمت فردوس ازین ناراحت بود که چرا با خانم بزرگ بد حرف زده، با زنی که تو مشکلات مالی و بی کسی کمکش کرده....
ولی اصلا ناراحت نبود به زنی که اگه اون نبود و کل پس انداز این ۲۰ ساله رو داد تا اونو از زندان دربیاره، هنوز تو زندان بسر میبرد، اگه ستایش نبود بچه های طاهر هم مث بچه های صابر میشدن. ۲۲ سال تنهایی و بی کسی بچه هاشو بزرگ کرد به بهترین ها تبدیلشون کرد حالا هم نوبت خودشه، و فردوس هم بجای تشکر از این زن، بهش گفت بیمعرفت، واقعا متاسفم که مردم ما همه در مقابل ستایش گارد گرفتین، واقعا راسته که جهان سومی هستین
مردم با ازدواج ستایش مخالف نیستن،اونا از نحوه ازدواجشون و اینکه بدون اطلاع و اجازه و حتی ازمایش ازدواج کردن انتقاد میکنن و هنچنین سریال خیلی حوصله بر شده...وخیلی ضعف داره
سلیمان
۱۲:۵۰ ۰۲ آبان ۱۳۹۸
سلام. شما ی اشتباهی دارین. اگه به ستایش انتقاد میشه اگه به فردوس انتقاد میشه و اگ به مظفری انتقاد میشه دلیل بر جهان سوم بودم مردم نیس.. این ایرادات ایرادهای واضح این سریال هست که یکی دوتا نیس.. کسی نمیگه ستایشی ک 22 سال سختی کشیده راحتی نکشه. همه موافقیم که ازدواج درسته ولی انقدر بازیگران و بیان مسئله در این فیلم سطحی هست که هر نوع ایرادی وارده.. شما تفکرات مثبتی داشته باشید بهتره.
artemis
۱۶:۱۳ ۰۲ آبان ۱۳۹۸
نگران نباش عزیزم... ستایش سختی نکشید... هر کار دلش خواست کرد هیچکسم جلوش نگرفت.....بعدشم ثروت فردوس که تقسیم کنند انقدر گیر بچه های طاهر میاد که ده برابر جبران میشه... ستایش هیچ وقت ضرر نکرد...
سعید
۰۹:۵۷ ۰۳ آبان ۱۳۹۸
مگر ستایش می خواهد در این سن و سال بچه دار بشود که آزمایش بدهد در ضمن از زمان جنگ سی و دوست سال گذشته نه بیست و دوست و حالا ستایش باید پنجاه و سه چهار سالش باشدچرا نویسنده به این فکر نبوده است
ناشناس
۰۸:۲۳ ۰۲ آبان ۱۳۹۸
دیگه دیدن از جوونا آبی گرم نمیشه گفتن پس بریم تحقیق ازدواج پیر مردا و پیرزنا...
متاسفانه این مدل ازدواج چند سالیه که مرسوم شده و نوعی ناهنجاریه. البته ستایش جان دخترش رو زود شوهر داد! هستن مادرهایی که با وجود داشتن دختر بزرگ تن به ازدواج های نامتعارف میدن که نتایج خیلی بدی داره
مشکل داستان اینه که مظفری در این ازدواج اصلا بچه های ستایش وخانواده اش رو نمی بینه و داره احساسی ازدواج می کنه...و خود ستایش هم احساسی تصمیم گرفته...و فکر می کنم داستان باید چالش های بعد از این نوع ازدواج رو حتی در سن بالا نشون بده....علی الفاعده اگر این ازدواج عاقلانه بود باید مظفری خانواده ستایش رو هم میدید و سعی می کرد نظر خانواده ستایش رو هم جلب کنه و خود این بخش داستان می تونست جذابیت های زیادی برای بیننده داشته باشه...البته در همین حالت هم اگر داستان چالشهایی رو که من فکر می کنم داشته باشه جالب تر میشه...من فعلا منتظر ادامه داستان هستم...امیدوارم نویسنده پتانسیل یک داستانی رو که میتونه فصل چهارم هم داشته باشه رو خراب نکنه
موفق باشید
آدم باید تو موقعیتش ازدواج کنه ، ستایش که می خواست ازدواج کنه باید تو همون فصل اول با اون اقای رئیس کارخونه دار ازدواج می کرد ، که هم بچه هاشم کوچیک بودن ، هم خودش یه زن آواره و بی خانمان و تنها ... نه الان که بعد بیست سال تازه پدر شوهر بیچارش که نه جا داشت و نه مکان ، بیاد بهش پناه بیاره
چقدر تو ذوقم خورد ، اون لحظه ستایش بی مهابا و بدون کوچکترین حیایی و زمینه ای سر میز شام به پدر شوهر و بچه هاش گفت می خوام ازدواج کنم ، بله ازدواج حق هر انسان زنده هست اما به چه قیمتی به قیمت از هم پاشیدن خانواده اش ، تازه بعد بیست سال پدر شوهرش اومد پیششون ، اونم کسی که هیچ جا رو برای زندگی نداشت ، کارگردان قبح را شکست ، و با کارش انسانیت رو فدای خود خواهی کرد ، و مردم رو تشویق به خود خواهی ها نمود ، بعد یه برنامه می زاره و می گه ، من فیلم ساختم ، به نظرم این کار خانم ستایش هیچ شباهتی با زن اصیل ، و مادر مهربان و از خود گذشته یک ایرانی نداشت ....
یکی از نچسب ترین بازیگران کشور همین ستایش هست، تن صداش که فاجعه هست همش روی اعصاب هست، کاش پشت صحنه ای چیزی کار کنه، فاجعه بار ترین بازیگران زن الکی معروف شده کشور
1- ستایش
2- دختره که در دلنوازان بازی میکرد سحر قریشی
3- لیندا کیانی
طنز قضیه هست که قریشی و کیانی ادعای خوشگلیشون هم میشه
همش مربوط به بی عدالتی نیس بسیاری از این دخترا خودشون جوان تر که بودن زیاد خواستگار رد کردن و ایده الاشون فرق داشته، سنشون که بالا رفته طبیعتا دیگه به جز پیرمرد و زن دوم شدن گزینه ایی نداشتن خوب برای اونا اینم قابل قبول نبوده چون سخته، میرسن به تجرد قطعی و افسردگی ناشی از تبعات منفی اجتماعی اون البته بسیاری هم بی گناه بودن و مشکلات دیگه ایی داشتن و ربطی به این حرف های شما نداره که شوهر کم بوده یا خواستگار نداشتن یا زشت رو بودن یا عرضه نداشتن یا کم هوش بودن!
دراین سرزمین مادران فداکار هستند که برای فرزندانشان تا آخر عمر مجرد مانده اند تا غرور خانواده شکسته نشود آن مادران قهرمانان تاریخ اند نه زائده ذهن یک کار گردان تهیه کنند که حرمت اجتماع را این چنین نشکنند
مرحبا به غیرتت. واقعا حرفت درسته چون سریال یه جورایی زندگی منه حتی قسمت جداییش ولی دیدم مادر من هنوز تو تنهاییش با پدرم حرف میزنه و بخاطر من حتی عصبانی میشه از ازدواج مجدد با اینکه مادر من 45 سالشه و پدرم 7 سال بعد از به دنیا اومدن من به دلیل بیماری فوت شد. ازدواج مورادی امثال ستایش حتما میبایست با رضایت فرزند باشد و به این شکل که ستایش ازدواج کرد اشتباه و غلطه و ظاهرا واقعیتها مد نظر نویسنده نبوده
امیر حسین
۲۲:۰۵ ۰۱ آبان ۱۳۹۸
به نظرتون اگر آقای مظفری وضع مالی خوبی نداشت باز ستایش ازدواج میکرد ؟
منم موافقم مخصوصا اینجا که متخصص که لیسانسه اونقد ساده هستن که نمیدونه گریه رو دم حجله کشتن یعنی چی
ناشناس
۱۱:۱۷ ۰۳ آبان ۱۳۹۸
بهار اون کفش منو وردار بیار
ناشناس
۲۰:۴۶ ۰۱ آبان ۱۳۹۸
من قبلا از طرفداران سریال بودم و الان معتقدم که نباید سریال ستایش ۴ ساخته بشه .چون هرچه پیش میر ه داستان ضعیف میشه انگار نویسنده با بی حوصله گی ازدواج ستایش را نگارش کرده....متاسفانه سازندگان سریال خیلی مخاطب ایرانی رو دست کم گرفتن .
یک مقدارنویسنده سطحی با ازدواج ستایش با توجه به اهمیتش پرداخت که تو ذوق من تماشاگر خورد ...خیلی سطحی و عجله ایی ....کلا تو سریالها چیزی بنام گروه خون نداریم
حیفه که آقای مطلبی اینقدر ناشیانه درمورد تصادف مهدی مظفری داستان رو پیش برد .
به نظرم این اقای مظفری خیلی پررو و وقیح که اصلا یبارم نرفت از بچها های ستایش نظربخواد یا حتی بره باهاشون آشنا شه اصلا آدم حسابشون نکرد و فقط بدنبال هدف خودش بود.
خدایی بهم خیلی میان زنی که بیست سال بخاطربچه هاش ازدواجدنکردانصاف نبودبچه هاش این برخوردباهاش بکنندبقول دامادش مثل بی کس وکارها بنظرم کارش خیلی درست بودانشالله این اتفاقی که برای ستایش افتادبرای هیچ مسلمونی نیوفته واقعاسخته دست کارگردان ونویسنده وتمام بازیگران دردنکنه اقای ارجمند ونرگس محمدی وشهرام اسدی وتمام بازیگرانی که نقشهاشون وبخوبی اجراکردندبرای همشون آرزوی موفقیت میکنم
خیلی خوبه در واقعیت هم افکار و رفتار اینطور واقعی و خداپسندانه باشه مثل اقای مظفری که برای دفاع از حقیقت و محبوبشون از هیچ کاری دریغ نکردن حیف که فقط تو فیلمهااین اتفاقات میافته .
چه مردم عجیبی؟!! یعنی اونا با سوژه های ساخته ذهن نویسنده زندگی می کنند درست شبیه واقعیت!! پس فیلم تونسته مخاطب رو هیپنوتیزم کنه و اونو به واکنش غریزی وادار کنه، جالب بود! معمولا اعتقادی به فیلم جز یک روایت ندارم اکثرا افسانه، دروغ و خیال پردازی نویسنده ها و یا جعل حقایق زندگی مردمه تا حقیقت محض و قابل باور!
فقط شانس میتونه یک نفر و با این همه ضعف در بازیگری معروف کنه،
یا علی
پسر بزرگ داری نباید ازدواج کنی
اما من کپی همین ازدواج رو ۸ سال پیش دیدم. پس همچین اتفاق هایی تو جامعه ما وجود داره فقط خیلیا نمی بینیم.
چرا حق ستایش نیست که عاشق بشه اما حق فردوس که عاشق خانوم بزرگ بشه. ستایش چند سال بخاطر بچه هاش زندگی کرد الانم میخواد واسه خودش زندگی کنه.
حتی یکی از این مادران خیلی با من بد برخورد کردند چون فکر میکردند من با پسرشون دوست شدم و این حرف منو نابود کرد... شماها نمیدونید چقد سخته.. در حالی که من با این آقا حتی سلام هم نکرده بودم ... و هزاران سختی که ترجیح میدم فقط خدا بدونه.
این سریال رو دوست داشتم چون قدری از مشکلات خانم های تنها رو نشون میده و اینکه روح امید در اون وجود داره..
از سازنده اش هم تشکر میکنم
بابا اصلا انتقادم نداره این فیلم
چرا که ستایشی که سالها پایبند خانواده بود ودر این سریال جایگاه مقدس و قابل احترامی پیدا کرده بود یکباره همه چیز رو زیر پا میذاره و با یک چشم بهم زدن ازدواج میکنه خنده دارجایی هست که قبلش با عکس طاهر صحبت میکنه و میگه هیچ کس نمیتونه جای تو رو ور قلب من بگیره
ثانیا اینکه ازدواج در فرهنگ ایرانی پایبند ارزشها است
ثالثا اینکه موضوع اصلی سریال با این همه پراکندگی به فراموشی سپرده شد
کلام آخر آقای نویسنده خیلی بد نوشتی و ای کاش نمی نوشتی
چجوری پسر خانم مظفری آزمایش قبل از عقد و نداده مگه عقد موقت بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تدوین سریال هم که افتضاحه. یه قسمت کامل غلومی، یه قسمت انیس، یه قسمت فردوس و... آخه شما نباید تو هر قسمت ماجراهای مختلف رو لحاظ کنین؟ این چه تدوینیه آخه؟ کارگردان هم که تو همون حال و هوای دهه 70 کارگردانی میکنه.
بعضی شخصیت ها هم که خیلی منفعل و خام تعریف شدن! مثل دخترای صابر که از یه بچه دبیرستانی هم ساده تر هستن و هیچ پردازشی برای نقششون نشده. یا محمد که مهدی سلوکی 12 13 سال از نقش بزرگتره و اصلا انتخاب درستی نبوده، رفتارهایی میکنه که مخاطبان بهشون برمیخوره. مگه چقدر با خواهرش فاصله سنی داره که اینقدر بچه است ماجراهای آقای فردوس هم که خیلی لوس و بی مزه شده. زن صابر هم مگه چه سختی هایی کشیده که اینقدر کینه نسبت به فردوس داشته باشه؟ یه کارفرما زیردستشو که پدرش باشه اخراج کرده تموم شد و رفت. این شد دلیل برای کینه شتری؟
من نمیفهمم سریالی که اینقدر ضعیفه چطور تو تلویزیون مردم ازش تعریف میکنن و میخوان فصل 4 و 5 هم ساخته بشه؟!
کی بیام خاستگاریت
ازدواج یک مسله شرعی
ولی من دلم به حال محمد آقای سریال سوخت
ولی جالب اینجاست که پدر بزرگ میتونه عاشق بشه اما بیچاره عروس این حقو نداره
عجیب نیست؟
ولی اصلا ناراحت نبود به زنی که اگه اون نبود و کل پس انداز این ۲۰ ساله رو داد تا اونو از زندان دربیاره، هنوز تو زندان بسر میبرد، اگه ستایش نبود بچه های طاهر هم مث بچه های صابر میشدن. ۲۲ سال تنهایی و بی کسی بچه هاشو بزرگ کرد به بهترین ها تبدیلشون کرد حالا هم نوبت خودشه، و فردوس هم بجای تشکر از این زن، بهش گفت بیمعرفت، واقعا متاسفم که مردم ما همه در مقابل ستایش گارد گرفتین، واقعا راسته که جهان سومی هستین
موفق باشید
1- ستایش
2- دختره که در دلنوازان بازی میکرد سحر قریشی
3- لیندا کیانی
طنز قضیه هست که قریشی و کیانی ادعای خوشگلیشون هم میشه
فکر کنید مادر با دو تا فرزند بالای بیست سال و داماد دار با پیر پسر این واقعا عقلانیه؟؟؟
واقع بینانه باید دید نه احساسی
حیفه که آقای مطلبی اینقدر ناشیانه درمورد تصادف مهدی مظفری داستان رو پیش برد .