سلام من خواب دیدم خونه ی برادرم ی جشن مفصل گرفتن همه دعوت بودن لباسای انچنانی پوشیده بودن خیلی طلا انداخته بودن دیدم ی چن تا از مهموناشون که میان طلای خیلی سنگین انداختن مثلا مثل این مردم اشرافی مد بالا بودن ولی غریبه بودن تعبیرش چیه
سلام من خواب دیدم که راه میرم به یک جاده خاکی طلایی گلوله یی پیدا میکنم کوچک برمیداریم میبینم کوچکه نمیگیرم
میرم جلو از اون بزرگ ترش را پیدا میکنم اونو بر میدارم میگیرم تعبیر اش چیه ؟
من خواب دیدم که عمو زن عموم رفتن مکه بعد من رفتم زیارت قبولی زن عموم میگه بیا میرم پیشش یه النگو طلا میزاره دستم منم تعجب کردم گفت براهمه النگو خریدیم این الان تعبیرش خوبه یا بد
سلام من خواب دیدم مامانم و دوستاش رفتن بیرون یکطلا فروشی رو می بینند یک پیرزن منو ابجیمو می بینه بعد به من یک گردنبندی میده که پلاک پروانست به ابجیم گردنبندی میده با پلاک خوش بختی اومدیم بیرون دیدیم کلی طلا کف زمین ریخت خم شدم تا بردارم مامانم و دوستاش هم زمان گفتند بر نداریا از خواب پریدم دیگه نفهمیدم چیشد کسی تعبیرش را میدونه یا نه
سلام خواب دیدم مه در یک محفل عروسی استم و همه مردم عروسی مرا خیلی دوست دارند و نوجه زیاد برایم میکنن در همین اثنا یک مرد که اصلا نمیشناسم میخواهد دوزدی کند وقتی متوجه میشم که یک کره طلا از دستم را دوزدیده و دوم را میخواست که ګیرش کزدم اما موفق به دوزدی نشد دوباره کره ها را میگیرم و به مامانم میدهم
سلام من خواب دیدم که معلم دخترم برگشته بهم میگه طلا منظورش گلوبند بود گفت نداری گفتم من یه کوچولو ولی دخترم داره که اونم خواهرزادم درست کرده چون توکار طلاس وکارت ویزیت خواهرزادم رو بهش دادم مبخواستم بدونم این تعبیرش چیست
من تو خواب دیدم یه دیوار رو زدیم ریخت توش پر شمش و مجسمه های طلا بود و یک جعبه مکعبی کوچیک رو باز کردم از اون جعبه ها تو هر جعبه اندازه خود جعبه شمش طلا بود ... چقدر کیف داشت. کاش خواب نبود. تعبیرش چی میتونه باشه.
سلام من خاب دیدم که عروسم انگشترهاشو یه جا گذاشته مثلا کم شده من پیدا کردم ولی یادش نبود که کم کرده من پیدا کردم دوباره یه جا دگه پیدا میشد خودم قاطی کردم از این خاب ممنون میشم تعبیر کنید
در خواب دیدم که زمین برف آب شده بود که دیدم یک طلا هستش برداشتم دیدم گوشواره هست اونو ک برداشتم دیدم دیدم یه گوشه طلا دیده میشه اونو ک برداشتم دیدم ب زمین گیره خودشم زنجیر طلا بود هی کشیدم هی کشیدم که اونو از زمین کردمش اندازه یه آغوش بود بود اونو برداشتم و رفتم
سلام من خواب دیدم که من شهر بازی سوار برچیزی بودم که از بالا به پایین میامد وقتی که پایین میامد یک مردی میخواست طلاهای منو که زنجیر و گردنبند بودن از گردنم بدزده که همون موقع پلیس دستگیرش میکنه میشه تعبیرش رو بگین
سلام من خواب دیدم کلی طلا داریم منو خواهرم و مادرم و میبریم به یک طلا فروشی نشون میدم ولی نمیفروشیم و تو یه جعبه میزاریمشون در ضمن دیشب خواب دیدم یه مردی به خواستگاری و میاد و نظر من مثبت بود
سلام خواب دیدم گردنبند خورم رو با تخم مرغ معاوضه کردم اما گردنبند م کنار تخممرغ ها تو کیسه بود ونگران خراب شدن تخم مرغ ها بودم
من الان در فکر انجام یک سرمایه گذاری بلند مدت هستم این خواب میتونه در رابطه با همون کارم باشه ؟
سلام وعرض ادب
من درخواست دیدم که توی حیاط خانه ای بند لباس بسته اند وداخل این بند پرازالنگو وگردنبند وزیورالات طلا بود ودراون حیاط من ومادرشوهرم خواهر شوهرم بودیم من به مادرشوهرش گفتم خوش به حالتون چقدر طلا دارید که به من گفتن بیشترش مال خودته نگاه کن خواهر شوهرم هم باحالتی خاص نگاهم میکرد ومن میفهمیدم که توی نگاه حسادت هست ممنون میشم تعبیرکنید
سلام من امروز خواب دیدم که ی حلقه که دستم بود از دستم افتاد تو ی سوراخی که به ی خرابه راه داشت وقتی رفتم پیداش کنم خاک ها رو که کنار زدم ی تیکه طلا به شکل کردنبند پیدا کردم میشه تعبیرش رو بگین
من در خواب به گردنم طلا زیاد انداخته بودم دیدم خواهر شوهرم که فوت شدن اومده دستاشو انداخت گردنم گفت این طلا ها رو بده به من منم گفتم قابلتو نداره گفتم تو خوب شو اینا که چیزی نیست
با سلام خسته نباشید
در خواب دیدم از حفره ای وارد یک اتاق در زیر زمین شدم تکه تکه ای طلا جمع آوری کردم و دیدم ۴ تا کبک اونجا زندگی میکنند و یک بوقلمون یک جوجه در آورده
ممنون اگر تعبیر را بفرمایید
خواب دیدم از مدرسه ی جایزع دادن میگن ی چیزیه مثل طلا اسمش چیز جالبی گفتن ولی یادم نیس...
البت الان ۲۲سالمه خیلی وقت ازمدرسه فارق شدم... ولی خب با این تعبیرا فک کنم ب جواب رسیدم...
خواب دیدم از غیب انگشتری زیبا بر از نگین های الماس ب انگشتم کردن و هنوز هم برق الماس ها جلوی چشمه و خواب دیگری ک دیدم خواب دیدم چوب هایی کوچک در دستم بود و دور انداختم تعبیرش لطفا
سلام. خواهرم و دخترخالهم هر دو به رحمت خدا رفتن
دیشب خواب دیدم، طلاهایی دارن که جایی جا گذاشتن، یا کسانی میخوان اونهت رو بدزدن یا …. اونها رو براشون جمع میکنم و بهشون میدم
به حواهرم تاکید میکنم که نگاه کن ببین کاملن؟ (چون از چند جا جمع کرده بودم، یکیش هم یک النگوی بچگانه بود) دست آخر هم دیدم مقداری از اونها از جمله زنجیر و گردنبند روی زمین جا مونده
طلاهای دخترخالهم رو توی پلاستیک بود و اون پلاستیک را توی شیشه ای مثل حباب لامپ گذاشتم. بعد شیشه را با سنگ شکستم که طلاها رو دربیارم و بهش بدم. دخترخالهم اون طرف آب بود. بهش گفتم بیا، یا بندازم برات؟
گفت خودت بیا.
گفتم اینجا شیشه شکسته و پن هم چیزی (کفش یا دمپایی) پام نیست؟
سلام خواب دیدم کیفم در بازار جا گذاشتم برگشتم بر دارم دزدیه بودن رفتم دنبالش دزدا رو دیدم کیفم نبود ولی یهعالمه طلا داشتن من عصبانی طلاهارو ازشون گرفتم و حتی چند تیکه رو زمین ریخته بود جمع کردم رفتم دنبال کیف خودم یه رودخونه بود آبشخیلی زلال بود ته رودخونه دنبال کیف میگشتیم تو کیفم چیزی نداشتم به خاطر مدارکم زیر آب زلال رودخونه دنبال گشتم دزدا چون چیزی توش نبوده انداخته بودن اونجا لطفا تعبیرشو بگید ؟
سلام. خواهرم خواب دیده که من اومدم خونه مامانم در حالی که طلاهای بسیار زیاد و بزرگی بهم آویزون بود و مامانینا هم مهمان داشتن که خاله هام بودن که تو خواب خواهرم همش به من میگه چرا جلوی اینا این همه طلا به خودت ریختی چشمت میزنن. میگه گوشواره ها خیلی خیلی تو گوشت بزرگ بودن دستات پر از دستبند و النگو های بزرگ همینطور گردنبند های بزرگ
من خواب دیدم پسرعمم ک منو میخواد و من ردش کردم تو خواب از اون طلاهایی داشتم و رفته بودم طلاهارو وزن کنم ک اون اومده بود و ناراحت شده بود نمیدونم تعبیرش چیه
باسلام خواب دیدم در رودخانه کم اب روشن تکه های از طلارا پیدا کردم وانهارا درون پیراهنم ریختم بردم خانه گفتم فردا هم بر میگردم بقیه انهارا میبرم وقتی بخانه رسیدم ازسوراخ یقه پیراهنم ریخته بود کمی مونده بود ازان مقدارنیم طلا بود نیم دیگر حلبی تعبیر ان چیست
من خواب دیدم که تو حیاط خونه امون ، طلا پیدا کردم
تو حیاطمون کلب حلزون های بزرگ بود ، واقعا بزرگ بودن و من
اونا رو با چوبی که دستم بود ، کنار میزدم و زیر یکی از این حلزون ها طلا پیدا کردم که دست بند طلا بود که خیلی هم گرون به نظر میرسید
این تعبیرش چیه؟؟؟
سلام خسته نباشید. من در خواب دیدم که دوستم طلا پیدا کرده بود اما بعد مدتی طلا را گم کرد و من دوباره اون طلا رو پیدا کردم و مال خودم برداشتم و پول اون رو با دو دوست دیگرم تقسیم کردیم که سهم من بیشتر بود. میخواستم تعبیر این خواب رو بدونم؟
سلام ببخشین من تو خواب دیدم که دارم با بابام دعوا میکنم و بهش میگم که برام طلا بخره بعدشم بابا رفت چن تا اورد و گفت کدوم و انتخاب میکنی منم بدع چن بار یه النگو برداشتم تعبیره خوابم چیه؟؟
سلام من خواب دیدم علاوه بر طلاهای خودم 1گردنبند طلا دیگه هم داشتم که کلا فراموش کرده بودم دارمش بعد پسرم آورد داد بهم منم خیلی خوشحال شدم گفتم وای من کلا اینو فراموشش کرده بودم
من خواب دیدم دو تا طلا پیدا کردم به شکل برگ درخت یکی کامل طلاست یکی نصفه طلاست دارم دارم دنبال دیگه میگردن یعنی به شکل کسانیکه طلا کار هستن از زمین ..؟
میرم جلو از اون بزرگ ترش را پیدا میکنم اونو بر میدارم میگیرم تعبیر اش چیه ؟
دوستم برام خواب دیده ک توی خواب من طلاهامو داشتم ب اقایی ک اشنا هست میدادم چون مشکل داشته ...
تعبیرش چیه
ممنون
در ضمن مادر بزرگم زنده هستش
رو و زیر اون کلی طلا وجود داشت و من خیلی خوشحال میشم
من الان در فکر انجام یک سرمایه گذاری بلند مدت هستم این خواب میتونه در رابطه با همون کارم باشه ؟
من درخواست دیدم که توی حیاط خانه ای بند لباس بسته اند وداخل این بند پرازالنگو وگردنبند وزیورالات طلا بود ودراون حیاط من ومادرشوهرم خواهر شوهرم بودیم من به مادرشوهرش گفتم خوش به حالتون چقدر طلا دارید که به من گفتن بیشترش مال خودته نگاه کن خواهر شوهرم هم باحالتی خاص نگاهم میکرد ومن میفهمیدم که توی نگاه حسادت هست ممنون میشم تعبیرکنید
در خواب دیدم از حفره ای وارد یک اتاق در زیر زمین شدم تکه تکه ای طلا جمع آوری کردم و دیدم ۴ تا کبک اونجا زندگی میکنند و یک بوقلمون یک جوجه در آورده
ممنون اگر تعبیر را بفرمایید
البت الان ۲۲سالمه خیلی وقت ازمدرسه فارق شدم... ولی خب با این تعبیرا فک کنم ب جواب رسیدم...
ممنون
دیشب خواب دیدم، طلاهایی دارن که جایی جا گذاشتن، یا کسانی میخوان اونهت رو بدزدن یا …. اونها رو براشون جمع میکنم و بهشون میدم
به حواهرم تاکید میکنم که نگاه کن ببین کاملن؟ (چون از چند جا جمع کرده بودم، یکیش هم یک النگوی بچگانه بود) دست آخر هم دیدم مقداری از اونها از جمله زنجیر و گردنبند روی زمین جا مونده
طلاهای دخترخالهم رو توی پلاستیک بود و اون پلاستیک را توی شیشه ای مثل حباب لامپ گذاشتم. بعد شیشه را با سنگ شکستم که طلاها رو دربیارم و بهش بدم. دخترخالهم اون طرف آب بود. بهش گفتم بیا، یا بندازم برات؟
گفت خودت بیا.
گفتم اینجا شیشه شکسته و پن هم چیزی (کفش یا دمپایی) پام نیست؟
تو حیاطمون کلب حلزون های بزرگ بود ، واقعا بزرگ بودن و من
اونا رو با چوبی که دستم بود ، کنار میزدم و زیر یکی از این حلزون ها طلا پیدا کردم که دست بند طلا بود که خیلی هم گرون به نظر میرسید
این تعبیرش چیه؟؟؟