سلام توروخدایکی بگه وقتی این حمله به سراغمون میادچه کارکنیم من فقط دلم مبخوادبمیرم یه بچه کوچیک دارم به خاطراونه که خودمونمیکشم وگرنه هرلحظه به مرگ فکرمیکنم کسی آدمودرک نمیکنه دلم واقعاآرامش میخوادازروانپزشک وداروخسته شدم

سلام ممنون از مطابت خوبتون من الان یک ساله این حملات و دارم از وقتی ک مرگ ناگهانی اعضای خانوادم شنیدم اینجور شدم و همچنان با من هست من هنوز باهاش میجنگم ولی هر بار شکست میخورم خسته شدم دوستدارم انقدر قوی باشم ک بتونم شکستش بدم ولی نمیشه میخوام رو بیارم به روانپزشت خودم تنهایی از پسش بر نمیام

من ۴ساله دچار حملات پانیک سدم. واقعاااااا وحشتناکه. حاضرم بمیرم ولی حمله به من دست نده. حتی ب روانپزشک یا بیمارستان هم ک مراجعه میکنم نمیدونم چطور توصیفش کنم . حس میکنم هیچکی متوجه حالم و منظورم نمیشه. نه درد داره نه چیزی. فقط یهو حس وحشتناک و غیر ارادی داد میزنم نمیدونم چرا حتی اون صدا رو از خودم درمیارم و کاملا حس جنوووون و روانی شدن دارم

من 20 ساله درگیرم ولی شکستش دادم اصلا نگران نباشید درمان میشه.

من دوسال درگیرم از زندگی دلسرد شدم و اعتقاداتم رو از دست دادم. بدبختی من اینه من دقیقا روزای خواستگاریم دچار حمله میشم دهنم قفل میکنه کف میکنه و نفسم بندمیاد چشمام تار میشه حالاشما بیا بگو بستگی به خودخون داره چه جوری میشه خواستگارت رو توجیه کنی

سلام بخدا توکل کنید چون این حمله پانیک وحشت بکار میبره نگران نباشید مثل اینکه میخوای بستنی بخوری

سلام منم دو ساله دچار این حمله میشم و الان حاملم بهترین درمان توکل بخدا و فکر کردن به اینکه اینهم یه بیماری ساعتیه و بالاخره خوب میشم برا همتون دعا میکنم شما هم برای من دعا کنید.

اونایی ک این راه حل رو نوشتن خودشون احتمالا این بیماری رو نداشتن
...
تخیلی و فانتزی هست راه حل ها عزیزانم

سلام دوستان گلم خدا قوت ایمان بیارید به خودتون و باور کنید که این حال و احساسات بعد از حمله اظطرابی کسی رو نمیکشه واز سکته و این چیزا خبری نیست وقتی از درون قوی باشید ومحکم و استوار حملات اظطراب قدرتش کمرنگ تر میشه و حساسیت شما هم از بین میره باید روی ترس هامون کارکنیم و با اونها رودررو بشیم

نمیتونم با این حرفا خودمو قول بزنم واقعا دیگه خسته شدم و میخام ب هر نحوه ای از این عذاب خلاص شم

این ها چطور میتونه درمان حملات پانیک باشه ؟ وقتی من دچار حمله خیلی شدید پانیک میشم نیاز فوری و شدید دارم که از اون وحشت زدگی ترسناک رها شم ولی این رهاکارهیی که گفتید به نظر من نیازمند زمان هستند و نه درمان لحظه ایی و فوری .

بسیار مطلب عالی بود . من حدود چهار سال دارو می خوردم . تقریبا به روزی 10 قرص هم رسیده بودم . البته داروها کمک کرد ولی جسمم رو روز به روز ضعیف تر می کرد . در هر صورت داروها کمک خوبیه . دوستان من چهار سال چند روز یک بار یا زیر اکسیژن بودم یا آرام بخش بهم تزریق می شد تا جایی که بعضی وقتا به خودم می گفتم خودکشی کن تا راحت بشی ولی با تمام سختی ها و دردهایی که کشیدم روحیم رو از دست ندادم و تلاش کردم تا روز به روز بهتر بشم . امروز بعد از چهار سال هنوز این بیماری سراغم میاد ولی دیگه نمی تونه بهم غلبه کنه . شاید این صحبت کلیشه ای باشه و از دکتر و اطرافیان هم شنیده باشید ولی همه چیز بستگی به روحیه ی خودتون داره . منظورم از روحیه این نیست که خودتون رو به بی خیالی بزنید . منظورم صبر و حوصله برای درمانه . منظورم آرامشه . شاید بگین گفتن کلمه ی آرامش مسخرست ولی منم شبیه خیلیا توو خونمون همیشه جنگ و دعواست . همه چیز عمل و عکس العمله . اینکه هر عمل اشتباهی اتفاق افتاد شما دورش کنی یا ازش عبور کنی .