سلام امیرآقا
بعضیا معنی و مفهوم محبت رو متوجه نمیشن
یا بهتر بگم شعور درک این چیزا رو ندارن
منم با همکلاسیم ۶ سال در ارتباط بودیم البته با رعایت حریم ها و شعونات اخلاقی تمام کارهای پایان نامشو انجام دادم یعنی اگه من نبودم عمرا میتونست دفاع کنه
هرکاری داشت یه بارم بهش نه نگفتم
تا اینکه چند ماه پیش دیدم در کمال نامردی رفته ازدواج کرده
آدمی ک بمن میگفت تو زندگیم هستی بهم میگف من اصلا تو دو فراموش نمیکنم بهم میگف مادر بچه هامی
مات و مبهوت موندم
من موندم و روح و روان خسته یه دنیا خاطره
کاش آدما همینطور که میرن خاطرات لعنتشیونو باخودشون ببرن
ولی افسوس ....
با سلام احترام
جمع جمع دلشکسته هاست یک سال و خرده ای با دختری رفاقت کردم خیلی دوسش داشتم کل زندگیم و ریختم به پاش مغازم رفت بدهکار شدم فک میکردم ماله خودمه ارزشش و داره ولی هر کاری میکردم براش بازم بهم میگفت کاری نکردی باهم قهر میکردیم یه بار بحثم شد باهاش فک میکردم مثه قبله باز اشتی میکنیم تقریبا سه هفته یا یک ماه گذشت رفتم تو فالورای اینستاش دیدم پسر فالو کرده رفتم تو پیچ اون پسر دیدم عکس انداخته با اون پسر و کنارشه واقعا اون روز بود که انگار دنیا رو سرم خراب شد اون روز بود که انگار روحم از جسمم خارج شد خیلی دلم شکست با اون حال باز رفتم سمتش گفتم بیا بریم عقد کنیم برام شرایط گذاشت گفت یه ماه بهم فرصت بده باید رفتار و اخلاقت و عوض کنی گفتم باشه خرجش با من بود اجاره خونش با من ولی یه نفردیگه رو راه میداد توخونش ولی به یکی دیگه محبت میکرد اینارو دیدم ریختم تو خودم بعده یه ماهم گفت نمیخوامت خیلی بهم ریختم کارم شده بود گریه و زاری یه ماه نشد بهم زنگ زد گفت اومدم شهرستان گفت یه مشکلی برام پیش اومده اینقد پول میخوام گفتم چشم بهش دادم گفت بزار بیام تهران باهم ازدواج میکنیم گفتم باشه بازم من رفتم سمتش ولی اومد تهران باز گفت نمیخوامت و باهم همون پسر بود شد شب عید رفتم مشهد امام رضا زار میزدم تو راه برگشت بودم گفتم بزار بهش پیام بدم دادم گفت من حاملم گفتم بسلامتی ولی گفت میخوام سقطش کنم بهم کمک کن فک میکردم برمیگرده باز پیش خودم بهش کمک کردم منتی نیست برا رضای خدا کردم ولی باز بازیم داد بچش سقط شد ولی باز رفت سمت اون پسر خیلی ناراحتم کرد خیلی دلم و شکست خیلی خارم کرد ینی خدا دید ینی خدا از حال وروزم خبر داره من زندگیم و گذاشتم پاش ولی اون بازیم داد خدایا خودت کمکم کن
شخصی چندین بار دلم رو شکسته ولی میگن نفرین نکن
امشب درحین قرآن خواندن مثل ابر بهار گریه میکردم،اگر نفرین نکنم پس چطور دلم آروم میگیره،الان ده ساله داره اذیتم میکنه پس چطور تاوان پس میده
سلام منم ب جمع دل شکسته ها پیوستم.
4 سال پیش داشتم میرفتم خونمون تو اتوبوس یکی بهم پیام داد مزاحم بود خیلی بی جوابش کردم اما ولکن نبود اینقدر پیام داد اینقد محبت کرد. تا اخر این دلو وابسته خودش کرد
ی شب زنگ زدم ب ی شماره ای از فامیلاش
متاسفانه بهم گفتن زن و بچه داره
قبلا گفته بود زنم رو طلاق دادم. اما شنیدم ک زنشو طلاق نداده کلی داغون شدم از خودم پرسیدم مگه من ادمی هستم ک میتونه زندگی یکی دیگه رو خراب کنه خلاصه داغونم کردی اما هیچوقت نبخشیدمت هیچوقت واگذارت ب الله امیدوارم روزی دخترت گیر ی ادمی مثل خودت بشه ک اون روز میفهمی چ دردی کشیدم
همیشه طوری به خودم پایبند بودم و اطمینان داشتم که وارد هر رابطه ای نشم، تا اینکه متوجه شدم یه چند مدتی هست شخصی مدام دنبالم بود ولی برای من عادی بود و هیچ اهمیتی بهش نمیدادم تا اینکه بیشتر دنبالم میومد یک ماه با هم حرف میزدیم من ازش خواسته بودم دوستانه با هم باشیم و هیچ رابطه عاشقانه ای رو شروع نکنیم چون چیزایی رو میفهمیدم و حس میکردم که این رابطه ممکن بود ماندگار نباشه برگشتم و باهاش بحث کردم و گفتم با قلب من بازی نکن با رو ح و روان و احساسات من بازی نکن من خیلی سختی کشیدم این یکی رو دیگه طاقت ندارم ولی میگفت من واقعا به تو علاقه مندم و هیچوقت تو را بازی نمیدم یک ماه گذشت و اونم همینطوری بدون هیچ دلیلی یکهو گذاشت رفت..... با این حال میدونستم که هیچوقت بهش بدی نکردم و پایبند بودم براش نمیگم ازش متنفرم یا بدم میاد ولی تنها چیزی که میدونم اونم اینه که خیلی از دستش ناراحت شبیه قلبی شدم که از وسط نصف شده
سلام. من امشب خیلی ناراحت شدم . یه نفری به خاطر یه کاری بهم تذکر داد من دارم با خودم فکر می کنم اون ادم شاید از رو دلسوزی و امر به معروف چنین کاری کرده اما اراحت شدم چون مگر نمی گن ادم فقط باید برا کارهاش و گناهایی که حق الله فقط به خدا جواب پس بده ... دلم گرفته ناراحتم دلم میخواد گریه کنم چون نمی تونم حرفی بزنم و دفاعی از خودم بکنم کسی هم گوشی برا شنیدن نداره چیکار کنم دلم داره میترکه
ممنون از برادر گرامی آقا پیمان
واقعا بچه ها حرفی ک ایشون گفتن درسته
فقط خدا رو شکر کنید که درگیر همچین آدمایی بیشتر از این نشدین....البته میدونم ۹ یا ۷ یا ۶سال مدت زیادی هست و کسی حق نداره اینهمه سال با دل و احساس کسی بازی کنه فقط میتونم بگم صبور باشید و صبوری کنید و همه چیز رو فقط بسپارید به خدا..
سلام به خواهران.. یه نکته ای بگم حکمت خداوند خیلی پیچیده هست ... کسی که بعد اینهمه سال میاد دل دختر رو بازی میده وعده وعید میده و اخرش میزاره میره اون مرد نیست مردونگی نداره غیرت نداره چهره واقعیش همون بوده و خدا رو شکر کنید که زود شناختین و قدر ارزش خودتونو بدونید و به همچین ادمهایی فکر هم نکنید و فقط بگید خدایا شکرت تو میدانی و من نمیدانم شکرت که نشانم دادی...
سلام مهسا جون
بقول دوست عزیزم معصوم جان خیلی سخته ولی یه روزی ما هم دوباره حالمون خوب میشه
من ک هیچوقت آدمی رو ک با هام بازی کرد نمی بخشمش بنظرمن بدترین گناه دل شکستن و بازی دادن آدماست
اونا هم یه روزی تاوان کارشون پس میدن شک ندارم
مگه میشه فقط یه نفر تاوان پس بده و دیگری با خیال راحت بشکنه و له کنه و بره
بنظرمن این دسته از آدما بویی از انسانیت ندارند
سلام معصوم جون مرسی که حرفامو گوش میکنی خیلی احساس تنهایی میکردم ولی خب اینجا آدمایی مثل منم هستن که درک میکنن و از این بابت خوبه ک زیاد تنها نیستم...ادمایی ک هممون گول حرفا و قولای آدمایی ک فکر میکردیم مردونه پای حرفشون هستن رو خوردن ولی افسوس ک خیلی دیر شناختیمشون
ان شالله دل هممون تو آینده ای که خیلی دور نیست شاد بشه
سلام منم با کسی که ۹ سال بودم دیدم یه مدته بهم بی توجه شده و سرد شده تا چند روز قبلش عالی بود فهمیدم داره زن میگیره مردم حالم خرابه
از این ناراحتم که خودش شروع کرد تو دانشگاه از عشق و خواستگاری حرف زد منو وابسته کرد به من میگفت بی تو میمیرم این کیس جدیدو خانوادش معرفی کردن حتی ی بارم خانوادش منو ندیدن تعریف از خودم نباشه از هر لحاظ چیزی کم ندارم ولی مهم شانسه که اونم ندارم
واقعا شکستن دل ادما تاوان نداره؟
من ۹ سال بهش وفادار بودم واقعا خدا از این ادما میگذره
با احساساتم بازی شد واقعا نمیدونم چی بگم
سپیده ی عزیزم، کاملا احساست رو درک میکنم و میفهمم چی میگی، اخه باهات هم دردم، خیلی سخته ، خیلی سخت، دورانش رو گذروندم، بدترین روزهای زندگیم بود، از درس و دانشگاه شدم، مثل ی مرده متحرک بودم، هیچ وقت حلالش نمیکنم، اما سعی میکنم فراموش کنم، اما.....
عزیزم شما کاملا حق داری، چی بگم که از دردهات کم بشه
سلام معصوم عزیزم
آخه ۶ سال خودش میگفت دوستت دارم میگف مگه میشه فراموشت کردم خب طبیعتا منم بعنوان یه انسان احساسم درگیر شد منم علاقه مند شدم منم بهش گفتم دوستت دارم
ولی واقعا نمیدونم و هنوزم باورم نمیشه چرا گذاشت و رفت..
میدونی من واقعا سرم بکار زندگیم خودم بود ما تو دانشگاه با هم همکلاسی بودیم ک بعد از اتمام درسمون هنوزم بهم علاقه داشتیم ولی نمیدونم چرا در عرض ۲ ماه و چطوری تونست یه نفر دیگه رو وارد زندگیش کنه
برام دعا کنید بتونم ۶ سال خاطره ۶ سال قولایی ک بهم داد ۶ سال دروغایی ک بهم گف رو فراموش کنم
خیلی بهم ریخته ام
سلام سپیده جان
سعی کن در عرض همین چند ماه فراموشش کنی،مورد من از دو سال هم گذشت ، اما من هنوز دارم بهش فکر میکنم و هر از گاهی هم اشک میریزم، الان خیلی بهتر شدم اما هنوز جای زخم روی دلم درد داره، بد هم. درد داره به طوریکه علاوه بر عوارض روحی و افسردگی، دچار بیماری جسمی هم شدم،توکلت رو به خدا بکن و تلاشت رو بکن تا یادش رو کم رنگ کنی و اونم بسپر دست خدا، گر چه صبر خدا زیاده و صبر ما کم، طوریکه من گاهی به این فکر میکنم حتما من ادم بدی بودم و بدی در حق دیگران کردم و خودم خبر ندارم و دارم تقاص کار بدم رو میدم....ی یا علی بگو و از جات بلند شو و برای اهدافت تو زندگی برنامه ریزی کن...امیدوارم اونایی هم که دل میشکنن، هر چه زودتر تقاص کارشون رو بدن...
امیدوادم همینطوری ک میگین شما دوست عزیز باشه
من آدم نیستی بد واسه کسی بخام ولی الان دارم چندماهه اشک میریزم و بنظرم نامردی و بی عدالتی هست کسی ک میاد آدم رو وابسته میکنه با خیال راحت زندگی کنه
امیدوارم عدالت برای همه باشه
وقتی نظراتتونو میبنم و داستاناتون دوستان میبینم که خیلیا همون دردی که طول عمرم داشتم دارن چیز خوبی نیس ولی احساس تنهایی رو از دلم میبره خیلی حرفا هست گفته بشه ولی یه جمله میخوام بگم که خودتون مهم تر از همه چیز هستین و بلاخره روزی میاد فراموش کنید چه امروز چه فردا چه 30 سال دیگه و راحت میشین و از تجربم میگم و کسانی که دل ادم براشون بی ارزشه خداوند به حسابشون میرسه....
اصلا شکستن دل تاوان داره یا نه؟
چرا بعضیا میان وابستت میکنن و میزارن میرن اونم با کلی خاطره
یعنی واقعا روزی تقاص پس میدن؟
بنظرمن ک اونا همیشه خوش و خرم به زندگیشون ادامه میدن و ما میمونیم با کلی خاطره دل شکسته باورهای له شده اعتماد از دست رفته و ددر یه کلام یه آدم بی روح و مرده
من هنوز ۱۶ سالمه :)هیچی نمیتونم بگم بغض گلومو گرفته خفم میکنه هر وقت به یادش میوفتم. هر چقدر تلاش میکنم که از یادش ببرم ولی نمیشه خیلی راحت دلمو شکوند و گذاشت و رفت. خدایا خواهش میکنم تنها امیدمو به تو بستم . خدایا به همه کسایی که دلشون شکسته کمک کن . چیمیشه زندگیم به حالت اول برگرده :) اصلا اگه اون قسمتم نبود چرا وارد زندگیم شد؟! کاش از اول نمیدیدمش
سلام
من و یکی از همکلاسیم تو دانشگاه مدت ۷ سال همو میشناختیم تا حدی ک بهم میگف تو مادر بچه هامی بهم میگف من هیچوقت فراموشت نمیکنم ولی نامرد تنهام گذاشت و ازدواج کرد
بدجور شکسته شدم تو این سالها هیچی براش کم نذاشتم اصلا یکبارم بهش نه نگفتمم
از این میسوزم من سرم بکار زندگی خودم بود خودش اومد و ابراز علاقه کرد و منو تا حد مرگ وابسته کرد و رفت حالا مت موندم و یه عمر خاطره ک دیگه هیچوقت پاک نمیشه
یعنی این جور آدما بخدا هم اعتقاد دارند؟
چ جوری دلشون میاد اینجوری از رو آدما رد بشن؟
خدا ازش نگذره هیچوقت
یکی دل من رو بدجور شکست واقعا عاشقش بودم الا براش خیلی آرزوی خوش بختی میکنم ولی این متن من رو یزره آروم کرد ممنون خدا کنه اونی که قلب من رو شکسته این نظر رو ببینه و بفهمه با من چیکار کرده
اگه قلبت شکسته شده،اینو به خاطر بیار یه خدایی کنارته خیلی نزدیک و اون میبینه همه چیو اون در تمام لحظاتی که بیقراری تمام ثانیه هایی که روحت داره درد میکشه تورو سفت بقل کرده،و داره بهت میگه چشماتو باز کن ببین چقدر بهت نزدیکم،منو ببین من کنارتم، من واسه تو کافیم،من خیلی بزرگم،به من اعتماد کن،لحظه هاتو زندگی کن..
دوست خوبم بزار زمان بگذره.. من دوسال دردها کشیدم، دوسال زندگیم نابود شد، هرشب با گریه میخوابیدم، من نماز شب برای برگشتن کسی میخوندم که چشمام نمیتونست حقیقت کثیفش رو ببینه،با خودت خلوت کن و بزار زمان بگذره تا هررر چقدرم نیازه زاری کن، اگه قلبت شکسته شده چشماتو ببندو یقین داشته باش خدا به همه چی آگاه ترینه، اگه کسی قلبتو شکسته ای کاش همه چیز جوری که به صلاحته بشه ولی یاد بگیر قوی شدن رو یاد بگیر جنگیدن رو یاد بگیرم فقط خودتی و خودت(خدا که اشکار)، پس بلند شو سفت خودتو بقل کن!
سلام من یه دخترمعلولی هستم ک قیافه خیلی خوشگلی دارم تو زندگیم خیلی خیلی سختیا کشیده بودم روحم ازهمه چی خسته شده بود تا اینک تومجازی بایه پسر همشهری خودم اشنا شدم ایشون بخاطر قیافه ای ک داشتم کلی ابراز علاقه میکرد بهش گفته بودم شرایط راه رفتنم خیلی بده ولی ایشون قبول کرده بودن کلی محبت میکرده جوری ک اسمشو میدیدم همه غصه هامو فراموش میکردم تا اینک بعد ۲۰روز مجازی چتکردن ایشون ب شهر دیگ ک براکارکردن رفته بودن برگشتنوباهم قرار گذاشتیم وقتی ایشون منو دید بعد اون روز بامن سرد حرف زدن بعضی موقع ها علاقه بهم نشون میداد بعضی وقتا نه حتی من ب اونم راضی بودم مشکلمو قبول کرده بود بعد مدتی بهم گفتن من نمیتونم ادمی مث تورو تحمل کنم ایشون رفتن ومن موندم با کلی چتای عاشقانه ک قول موندن داده بود الان دارم با چشم گریون مینویسم قلبم داره میترکه یعنی اگ خدا تواین دنیا تقاص کاراشو نده عدالتی برقرار نکرده هرشب با چشم گریه میخوابم ایشون عین خیالش نیس
خوبی کنید بی توقع....بدون انتظار مثبت...اما انتظار اینم داشته باشی که نزدیک ترین کساتون هر لحظه ممکنه بهتون ظلم کنن.خدا خودش بهتر از من وتو کارشو بلده...
سلام یک نفر یکسال دلم رو خیییلی شکست درحقم کم نگذاشت هر کار بدی از دسش بر اومد کرد ومن هنوزم غصه میخورم سکوت میکنم وبه خدا گلایه میکنم اما اون دست بردار نیست
من له شدم. امروز خبر ازدواجش اومد. انگاز یه تریلی از روم رد شد. نامزد بودیم.غرورمو له کرد و دلم رو نابود. پای منو برای همیشه از شهر مادریم برید. در به در شدم.تهمت زد، آبرومو برد، تنهام گذاشت دستمو رها کرد. سه ساله خوب نشدم. مادرش رابطه رو خراب کرد. و خودش مرد نبود و پای قول هاش وای نستاد. از اول به خاطر نیت های دیگه ای نزدیک شده بود. همه ابراز علاقه ها دروغ بود. نمیدونم عدالتی هست یا نه. میگن خدا سر وقت فاکتور حساب همه رو رو میکنه. خداوندا، کمکم کن فراموش کنم. این بهتی که منو گرفته رفع بشه. نیرو بده سرپا باشم. چیز زیادی ازم باقی نمونده. یا جونمو بگیر، یا عرش با عظمتت رو تکون بده و رحمت به سرم بریز. نفرین ها کافیه. اما یک چیز میخوام. همون جور که منو غریب و مظلومگیر آوردن، همون نامردی که با من کرد، همین زن با خودش بکنه. تا ابد؛ تا ابد، انرژی سنگین آه من و سایه ی تاریک دردی که کشیدم روی زندگیشه. امیدوارم یه همسر نمونه مثل یه فرشته ی زمینی نصیبم شه. و همه ی این غصه ها رو فراموش کنم. و حتی یه روزی ببخشم.
روزایی اول هیچ حسی نسبت بهش نداشتم اما بعد یک سال از دوستی یک کاری کرد که عاشقش شدم شد دنیام . تا پنج سال باهم بودیم هرچی گفت گفتم باش منو برای خودم میخواست روم تعصب داشت خلاصه که دنیام به پاش ریختم . من اینیستا داشتم عکس دستام میزاشتم استوری یا موقع قلیون کشیدن عکس میزاشتم اون بد می دونست دیگه همچین عکس هایی نزاشتم که حتی رفیق هاش می گفتن این دختر خوبی نیست بابا تا منو از نزدیک ندیدین چرا قضاوت میکنید مگه هرکی همچین عکس هایی بزاره دختر بدی هست این خدا که بنده هاشو قضاوت میکنه نه آدما. خلاصه گفت مجازی پاک کن ، پاک کردم گفت میام خاستگاری اما بخاطر حرف رفیقش منو ول کرد خیلی نامردی هست با دختری پنج سال بمونی که حتی قسم میخورد به امام رضا ولت نمیکنم حتی میگفت من بمیرمم بازم ولت نمیکنم ولی ول کرد بخاطر حرف بقیه با این میتونست بیاد جای خونه مون تحقیقات ولی حرفام براش مهم نبود که ولم کرد دلم واقعا شکست همین الانش هم گریه میکنم اینو می نویسم ولی به همون امام رضا که قسم خورد انشالله امام رضا جواب شو بده میسپارمش به خدا چون من بهش بد نکردم جونیم براش گذاشتم .
سلام خدمت تمام دوستان عزیز ک نظراتی رو نوشته بودن هرکدومشو درد و رنج خودشو داشت ولی بیشتر از همه نظر خانم شعله واسه من دردناک تر بود کسی که مشکل جسمی داره و باوجود دانستن اون مشکل میاد جلو با وعده وعیدهای پوشالی باعث امیدواری میشه تا جای ک بفکر درمان خودش میفته ولی بعد ب هر دلیل الکی جا میزنه فقط ی میتونه کار ی ادم بی ذات و نامرد باشه خدا جای حق نشسته
من یه دخترمعلولم عاشق پسری شدم که بابای اون پسرم معلول بود پسره هم مشکل تشنج داشت باهم که دوست شدیم ورق ورق قسم میخورد که دوست دارم برای ازدواج میخوامت باورش کردم گفتم چون باباش معلول منو بیشتردرک میکنه هشت ماه باهم بودیم الان که پنجم برج یازده 1399 امدوبهم گفت مابه هم نمیرسیم من طنوع طلبم ودنبال ... زندگیم آرزوهام نابود شدن حتی بخاطرش دکترمیرفتم خوب بشم دوستای گل التماستون میکنم دعاکنین خدا جزاشوبده که به ناحق زندگیمو نابود کرد که آرزوی مرگ دارم
بنظرم برو شکر کن نرفتی تو زندگیش دل همه مون به نحوی شکسته اهمیت نده برو به دکتر رفتنت ادامه بده نا امید نشو
نام داود
۰۲:۰۸ ۱۰ بهمن ۱۳۹۹
سلام منم که الان دارن تایپ میکنم بیشتر مطالبتونو مرور کردم وتقریبا همه مثل هم شکست عشقی بوده ما باید بیام به خدا اعتمادکنیم که مصلحت در این بوده چه معلوم که تو این ربابط ازدواجی بود و بعدش طلاق وجدایی صورت نمیگرفت یا بعضی طلاق رخ داده چه بسا زندگی بهتری به انتظار نشسته خود من مادر زنم بعداز شش سال زندگی مشترک من وهمسرم موجبات طلاقشو فراهم وبا تمام وجودش باعث طلاق من از وی شد بماند که در دوسال دادگاه با من چه کردند وبرای پول چه قسمهای خوردند اوایل من شاکی خدا شدم گفتم چرا جواب قسم دروغشونو نمیدی منی که تا قبل ازدواج به هیچ دختری نظر نداشتم چرا منی که ناموس پرستم چرا منی که از حلالو حرومت میترسم چرا جنگی داشتم با خدا بعدش منو راهنمایی کرد تو مسیرش الان نماز شبمو خوندم با یه دل قرص ومحکم واعتماد به خودش منتظر بهترینشم وقطعا بهش دست خواهم یافت واونا را وگذار کردم به خودش مطمعنم بد پس میدن تورو خدا وقتی که اینجور میشید به خدا رجوع کنید باهاش حال کنید ببینید کسی اینا رو میگه که زنشو دوست داشت عاشق دخترشه و زندگیشو مفت مفت پاشوندند فقط از روی بغض وکینه خودمو داغون نکردم شکر گذار خدام ولی به خودش قسم یک حالی با خدا میکنم که نگو این دنیا با حساب وکتابه جواب های هوی قضیه صدا در کوه میدونیم قانون کارما میدونیم وخیلی از چیزا فقط فراموش و بسپارید به خدا
........ واییییییی..... یعنی کسی نمیدونه چه جوری من از درون نابود شدم.... وقتی تنها کلاس پنجم بودم! همکلاسی های بی ادبم هر بار سر زنگ ورزش یه زخم زبونی بهم میزدن یا همش بهم میگفتن تو آروم میدوی یا بهم میگفتن تو اصلا نمیتونی بدوی..... وایی پناه بر خدا یعنی بد جور دلم شکست از درون افسرده و نابود شدم..... با اینکه سالها از اون موضوع میگذره من هنوزم یاد اون موضوع میوفتم اشک از چشام جاری میشه.... باورتون نمیشه من فقط یه بچه بودم بد جور دلم شکست کلا نابود شدم..... من با اینکه خیلی درسم خوب بود اما زنگ ورزش دوستام با حرفاشون منو نابود میکردن.... هیچوقت نمیتونم این موضوع رو فراموش کنم هیچوقت برام دعا کنید التماس دعا....
سلام شما که باید از اول به اینجاشم فکر میکردی بعد میزاشتی همچین کاری باهات بکنه درسته ادمو گول میزنن اما باید حواست رو خیلی خوب جمع میکردی میدیدی این ادمی که من میبینم چجور ادمیه از قیافه و ابراز احساسات نمیشه ادما رو شناخت والان که میگی خود کشی کردی و هر دفعه نجاتت دادن اینو بدون که اگه فک میکنی میتونی با خود کشی خودتو با این کار راحت کنی سخت در اشتباهی باید با مشکلاتت بجنگی و باهاش کنار بیای باید قویی باشی و رو پای خودت باستی و نزاری یکی بهت توهین کنه چون این مشکلی که داری دست تو نبوده که نزاری اتفاق بیفته پس با جون خودت بازی نکن ببخش اگع بهت بر خورد فقط خواستم راهنماییت کنم چون منم دلم شکسته ولی از جنس مال تو نه از دست بابام شکسته.
نازی
۲۰:۰۸ ۲۶ دی ۱۳۹۹
خدایا خدای مهربونم. کسی که شدیذن عاشفش بودم ومیگفت عاشقمه بدون هیچ حرفی ولم کرده فقط،ازت میخام یكی عینه خودش نصیبش بکنی. خدایا ازش نگذر. حلالش نمیکنم نمیبخشمش هیچ وقت. کاش بشنوم تقاص کاراشو میده
همش دروغه. اگه خیلی سریع تاوان میدادن ادما اینقده زجر نمیکشیدن از همینجا امیدوارم اگه تاوان دادنی وجود داره نه به سه ماه بلکه به سه روزم هم نشده هرکی دل میشکنه پس بده.
من هم اتاقی ای داشتم که خیلی بهش خوبی کردم هر بار غذایی درست کردم بهش می دادم خیلی وقتا خودم آشپزی کردم خیلی لوس بود همش برای کارها بهانه میاورد و همه چیز رو مینداخت رو دوش من. منطقش هم این بود که تو برات راحته برای من سخته.
شخصیت خیلی خودخواهی داشت براش مهم نبود که تو خوابی ساعت ۵ صبح لباسشویی روشن می کرد، برای بیرون رفتن ساعتها معطلم می کرد.
با حرف هاش همیشه منو آزرده خاطر می کرد خیلی بی ادب و پررو بود همیشه فکر می کرد حق داره هر کاری میخواد بکنه و حتی اگه کارا و حرفاش باعث آزار بقیه می شد براش مهم نبود.
به من یه جوری دستور می داد انگار با کلفت خونه اش حرف می زد.
یکبار هم از من خواست تو خوابگاه بمونم چون بقیه داشتن می رفتن و تنها می موند من با اینکه خیلی برام سخت بود و دلتنگ خانواده ام بودم موندم اما بعد خودش رفت پیش دوسش ومن چند روز تنها تو خوابگاه موندم با کلی ترس و لرز.
هیچ وقت به روش نیاوردم و هر حرف ناراحت کننده ای زد یا دستور هم که داد جوابشو ندادم اونم برای اینکه اصلا تو شخصیتم نیست و خیلی صبور هستم. آخر سر یکبار خیلی دیگه ناراحتم کرد بهش گفتم این همه مدت این همه کار کردی و من هیچی نگفتم و به جای اینکه معذرت خواهی کنه گفت چقدر دورویی تمام این مدت از من ناراحت بودی و نقش بازی می کردی چقدر یه انسان می تونه پست و خودخواه باشه که این حرف رو بزنه. من دلم واقعا شکست چون من به احترام دوستی مون تحمل کردم و اون اینطور جوابمو داد.
نفرینش کردم که جوری عاشق بشه که مجبور بشه از همه چیز خودش بگذره و خودخواهیش از یادش بره اما کسی متقابلا عاشقش نشه و همینطور هم شد. همون شبی هم که این حرف رو زد بلای بدی سرش اومد. بعضی آدما واقعا لیاقت خوبی رو ندارن.
سلام امشب كه مينويسم نميدونم خوشحال باشم يا ناراحت؟!
دوسال قبل نامزديم بهم خورد و علت بهم خوردنش هم پدر نامزدم بود و من تمام تلاشم كردم تا رابطم درست شه ولي نذاشت :) منم نفرين كردم حتي براي نامزدم پيامك نفرينم رو فرستادم و مستقيم پدرش رو نفرين كردم و گفتم كه انشاالله تاوان دادنش رو ببينم :) امشب ديدم...پدرش سكته مغزي كرده و حال خوبي نداره...امشب اومده از طرف باباش ازم حلاليت بطلبه و بگه ببخشمش چون باباش نميتونه حرف بزنه :) راضي به مرگ كسي نيستم ولي خب از خدا ميخوام كه زنده بمونه و بيشتر از اين تقاص بده :) بايد بابت تك تك اشكام جواب بده...خدايا شكرت كه نشون دادي بهم كه تاوان دل شكسته ام رو ميگيري ...بيشتر از اين بهش نشون بده...
سلام. من خیلی اعتقاد دارم به عدالت خدا و اینکه دل شکستن تاوان داره نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت اما من واقعا خدا شاهده هر کسی دلم رو شکسته دو هفته نشده نهایتش شیش ماه به غلط کردن افتاده اصلا جوری تاوانشو ݕس داده که یاد دل شکستن من افتاده و این قضیه جوریه که خانوادمم متوجه شدن و مامانم بهم میگه شاید چون دلت خیلی ݕاکه دلیلشو نمیدونم من توی زندگیم فقط ی تفر رو ددست داشتم مدتیم که با هم در ارتباط بودیم ی دوست داشتن ݕاک و واقعی بود اواخرش چند بار دلمو شکست بخاطر خانواده هامون که راضی نبودن مخصوصا خانواده من مادر اونم لج افتاد خودشم بد جور منو وابسته کرده بود اون چند باری که دلمو شکست هربار ی اتفاقی براش افتاد اخر سر بخاطر مادرش و خانواده من جدا شدیم از هم بعد سه سال و اخرین جملش این بود که امیدوارم دلتو نشکسته باشم که بعدا تاوانشو باز ݕس بدم خدا از سر تقصیراتم بگذره....
حالا سوالم اینه واقعا ممکنه اتفاقی باشه یا ربط ب دل شکستن من داشته ?
البته هر وقت دلم شکست واقعا از ته دل ب خدا سݕردم حتی بارها شده از شدت حرف و جمله های یسری ادم و حرکاتشون دلم اینقد شکسته که سر نماز ب گریه افتادم تا الان نشده کسی دلم رو شکسته باشه و تاوانشو ندیده باشه خیلیم سریع تاوانشو دیده سر همین دوستام و خانوادم ازم میترسن خخخ
واقعا نمیدونم ک خدا جواب کسی ک دل میشکنه و نابود میکنه رو میده
پنج سال عمرم رو برلی کسی گذاشتم ک من رو وارد رابطه و عاشق شدن خودش کرد با گریه های زیاد و من ب خاطر دلش از همه چیم زدم و پا بپاش جلو رفتم با نداریهاش با بیکاریش با تنها بودنش و چ کارها ک براش نکردم پنج سال جوونیمو عمرمو بهترین روزهای زندگیمو گذاشتم و بعد پنج سال دو ماه پیش بدون نگاه کردن ب گریه های من رفت و منو تنها گذاشت انگار ن انگار خودش التماس من کرد کنار من بمون و من نامرد نیستم
ولی دو ماه کار من فقط گریه گریه و نابود شدم نمیدونم چیکار کنم خیلی خیلی درد دارم میکشم
فقط میگم ای کاش منم مثل اون نامرد بودم و اونهمه دلسوزی ب اون نمیکردم اخ خدا کجاست ؟؟؟؟؟
امشب خیلی داغون شدم، ۵سال عروس خانواده ام و به همه احترام میذارم، جلو افراد کوچکتر از خودمم بلند میشم، همه کاری کردم که جز محبت چیزی تو ذهنشون نمونه ازم.. امشب بدجوری دلمو شکستن.. بدجوری لطفامو وظیفه کردن.. بدجوری حس حقارت بهم دست داد. من سپردم به خدا خودش یه جوری بفهمونه بهشون و یادشون بندازه حق آدمی که فقط محبت کرده و احترام گذاشته این نیست.....
همیشه مردم ، منو مسخره میکنن ، چون دماغم مثل چماقه ، گوشام مثل فیله ، چشمام ریزه مثل موش. اسمم رو هم بد میگن و خلاصه از ذاتم که نگو...
مجبورم که هیچ کدومشونو می بخشم.
منم گاهی یاد موضوعی میفتم دلم میشکنه ولی دیدم که خدا جوابشونو میده منتها بهتره به جای انتظار برای دیدن زجر و پشیمونی یه نفر با اون ادم مثل یه معلم که به ما یه سری درس زندگی داد رفتار کنیم و تمرکزمون روی پیشرفت خودمون باشه ، فراموش کنیم اون فرد را ولی درس هاش را نه
من یه دخترا خیلی دوست داشتم ولی اون با کاراش داغونم کرد خیلی بدجور دلما شکوند تو این روزا فقط کارم گریه کردنه حرفایی بهم زد که واقعا دلمو شکونده هیچ به روی خودم نیاوردم فقط سکوت کردم و و رفتم خدا مطمعنم یه روزی دردی که من کشیدم اونم میکشه و میدونم یه روز برمیگرده ولی اون روز من دیگه به زندگیم برگشتم اون روزا دور نیست
بدجور دلمو شکست..
با این ک فامیل بود..کاری کرد ک عاشقش بشم چون قبلش هیچ علاقه ای بهش نداشتم..چند سال عمرمو حروم کرد..همه فهمیدن همو دوس داریم..الانم ک زن گرفته..تو مراسمش خودمو خوشحال نشون دادم.. هیچوقت حلالش نمیکنم و ازش نمیگذرم..دعام سرنماز همینه فقط خدا ازش نگذره خیر از زندگیش نبینه..میخام زجر کشیدنشو و نابودیشو و پشیمونیشو ببینم خودشم بفهمه تاوان کاراشه ک بتونم اروم بگیرم..هرشب کارم گریه کردن و یاداوردی گذشته با اونه..دنیام نابود شده حالم خیلی بده..خدایا توروبقرانت قسم کاری کن تاوان کاراشو پس بده بتونم اروم شم
خدایا فقط خودت میدونی من چی کشیدمو چی کرد باهام ابروشو جلو دیگران نمیبرم زیر این پست ازت میخوام ک همین جور که دردی به این شدت کشیدمو تا مرز جنون و فکر خود کشی رفتم همین بلارو سرش بیاری و نابودش کنی هیچ وقت حلالش نمیکنم
باسلام برای کی میگین برای چه آدم هایی که برای دیگران ارزش قاءل نیستن طوری که دل ادما براشون همیشه مثل یه ظرف یه بار مصرفه که هر موقع خواستن وردارن بندازن دور همه اینطورن
دلم از فامیلامون و آشناهامون پره ستاره منو خانوادم اصلا شیرین نیس هر کس از راه میرسه خوبی بهش میکنی جوابش بدیه سر خواهر و برادر بابام تو خونمون همش دعواس اونا با اینکه بابام بهشون کمکم مالی میکنه و باهاشوم مهربونه الکی مارو نفرین میکنن تهمت میزنن غیبتمونو میکنن عابرومونو میبرن حتی ی آدم نیس ک بشه بهش اعتماد کرد هر چی دلشون میخاد ب ما میگن ولی ما جرعت نمیکنیم بهشون چیزی بگیم از ۱۷ سالگی باید برم روانشناسی ک شوهزم بهم بگه ت مریضی هعی من ک نفرین نمیکنم جوابشونو الهی ک خدا بده
دوستان بهتره ناامید نباشیم و سعی کنیم از این دنیایی که باورکنید ۲روزه لذت ببرید نه لذتی ک باعث گناه میشه سعی کنید رفیقتون خدا باشه وقتی تنهایید با امام زمان درد و دل کنید
برادر شوهرم خیلی اذیتمون کرد کلا برداری کرد ملک ما رو گرفت ما چون پول نداشتیم نتونستیم از خودمون دفاع کنیم..خیلی در حقمون نامردی کرد .به طوری که منو شوهرم هردو مریض شدیم..چون بی پولیمون باعث شد نتونیم دفاع کنیم....شب وروز نفرینشون میکنیم...خدایا کمکمون کن
سلام تودنیاهیچ کس نیست که دلش نشکسته باشه فقط توکل به خداکنین خداخودش میدونه چه کارکنه وکجاسرراشون قراربگیره اینقدرشکست خوردم وشکستنم که اگه بخوام بگم یه رومان می شه ٻس توکل برخداکنین
خانواده ی همسرم دل منو خیلی شکستن 15 سال تمام منو شکنجه ی روحی دادن چون دختر خودشون به یه خانواده ی بد شوهر کرده بود و اذیتش کرده بودن اونا هم اومدن سر من همه چیو تلافی کردن مرتب با هم متحد میشدند و برام نقشه میکشیدن قصه ی زندگی من خیلی طولانیه دلم میخواد یه روزی همش رو بنویسم و رمانش کنم با اسم های اصلی نه مستعار
جالبه که ادای آدم های خوب رو هم در میارن یعنی ما خیلی با فرهنگ و خوبیم در حالیکه واقعا فاقد شعور هستند. من که ازشون نمی گذرم خدا هم نگذره
کسی که حدود 6 سال همدمش بودم پشتیبانش بودم عاشقش بودم جونم براش میدادم به خاطر پول ولم کرد و خودم فهمیدم دیگری رو به من ترجیح داده
گریه من رو درآورد
خدا همدم من هم هستش؟
دو سال دارم گریه میکنم برای کسی که بعد عقد یک ماه نشده گف دوست ندارم با خودش کاری ندارم با کسایی هستم که تو زندگیم دخالت کردن من هیچ وقت نمیبخشم حتی اگر ثانیه آخر عمرم باشه و خدا خودش واسطه بشه میگم منو ببر جهنم ولی نمیبخشم تاوان دونه دونه اشکام میخوام تاوان همه غم ها و حرف هایی که بهم زدن تاوان تهمت ها رو میخوام تاوان تنهاییام میخوام خدایا خواهش میکنم اگر وجود داری اگر تو این هستی صدامو میشنوی مرهم زخم هام باش مرهمی بذار روی دل شکستم. آمین
بهت تهمت الکی بزنن؟میشه ینی خدا جوابشو میده
در عجبم کسیه ک از امام حسین نوحه میخونه و بهم الکی تهمت زد تو همین ماه عزیز من با خودش کاری ندارم فقط خدا ب دوتا بچش رحم نکنه بفهمه شب و روز گریه کردن ینی چی
حالم خیلی بده خیلی
گاه حتی با یک کلمه یک انسان نابود میشود....دل کسی رو نشکنین من با اینکه الان 14 ساله هستم اینو فهمیدن تو سن خودم خیلی دلم شکست بیزار از مدرسه و دنیا هستم......
منم بعد 10 سال دوستی که حخواستگاری اومدن مادرش گفت نه پسره هم کشید عقب .خدا ازشون نگذره ایشا... یه روز خوش نداشته باشن. بچه ننه بودن مرد خیییییییییلی بده .
من پسره 13 ساله ای هستم که تو این سن که باید بشینم به ایندم فکر کنم...... چطور میشه یه ادم بهش بگه تو سگ دونی زندگی میکنی به پدرت فحش بده دلت نشکنه چطور میشه یه ادم خونه یه ادم رو ازش بدزده ضرر کنه بعد طلب کار باشه...... من تو سن 13 سالگی پیر شدم واقعا خدا هست که انتقام این دل شکسته رو بگیره؟؟؟؟
خدا هیج بنده ای رو محتاج دیگران نکن
من3 ماه پیش اومدم از دلشکستگی نوشتم وخدا جواب دلم داد همه میگفتن صبر کن و من ناامید بودم منتظر بودم چند سال دیگه جواب بگیره اما دم خدا گرم که نذاشت بیشتر از این اذیت بشم
خیلی درد داره دل شکسته دردی ک تا عمر داری خوب نمیشه
بعضیا معنی و مفهوم محبت رو متوجه نمیشن
یا بهتر بگم شعور درک این چیزا رو ندارن
منم با همکلاسیم ۶ سال در ارتباط بودیم البته با رعایت حریم ها و شعونات اخلاقی تمام کارهای پایان نامشو انجام دادم یعنی اگه من نبودم عمرا میتونست دفاع کنه
هرکاری داشت یه بارم بهش نه نگفتم
تا اینکه چند ماه پیش دیدم در کمال نامردی رفته ازدواج کرده
آدمی ک بمن میگفت تو زندگیم هستی بهم میگف من اصلا تو دو فراموش نمیکنم بهم میگف مادر بچه هامی
مات و مبهوت موندم
من موندم و روح و روان خسته یه دنیا خاطره
کاش آدما همینطور که میرن خاطرات لعنتشیونو باخودشون ببرن
ولی افسوس ....
جمع جمع دلشکسته هاست یک سال و خرده ای با دختری رفاقت کردم خیلی دوسش داشتم کل زندگیم و ریختم به پاش مغازم رفت بدهکار شدم فک میکردم ماله خودمه ارزشش و داره ولی هر کاری میکردم براش بازم بهم میگفت کاری نکردی باهم قهر میکردیم یه بار بحثم شد باهاش فک میکردم مثه قبله باز اشتی میکنیم تقریبا سه هفته یا یک ماه گذشت رفتم تو فالورای اینستاش دیدم پسر فالو کرده رفتم تو پیچ اون پسر دیدم عکس انداخته با اون پسر و کنارشه واقعا اون روز بود که انگار دنیا رو سرم خراب شد اون روز بود که انگار روحم از جسمم خارج شد خیلی دلم شکست با اون حال باز رفتم سمتش گفتم بیا بریم عقد کنیم برام شرایط گذاشت گفت یه ماه بهم فرصت بده باید رفتار و اخلاقت و عوض کنی گفتم باشه خرجش با من بود اجاره خونش با من ولی یه نفردیگه رو راه میداد توخونش ولی به یکی دیگه محبت میکرد اینارو دیدم ریختم تو خودم بعده یه ماهم گفت نمیخوامت خیلی بهم ریختم کارم شده بود گریه و زاری یه ماه نشد بهم زنگ زد گفت اومدم شهرستان گفت یه مشکلی برام پیش اومده اینقد پول میخوام گفتم چشم بهش دادم گفت بزار بیام تهران باهم ازدواج میکنیم گفتم باشه بازم من رفتم سمتش ولی اومد تهران باز گفت نمیخوامت و باهم همون پسر بود شد شب عید رفتم مشهد امام رضا زار میزدم تو راه برگشت بودم گفتم بزار بهش پیام بدم دادم گفت من حاملم گفتم بسلامتی ولی گفت میخوام سقطش کنم بهم کمک کن فک میکردم برمیگرده باز پیش خودم بهش کمک کردم منتی نیست برا رضای خدا کردم ولی باز بازیم داد بچش سقط شد ولی باز رفت سمت اون پسر خیلی ناراحتم کرد خیلی دلم و شکست خیلی خارم کرد ینی خدا دید ینی خدا از حال وروزم خبر داره من زندگیم و گذاشتم پاش ولی اون بازیم داد خدایا خودت کمکم کن
همه تنهاییم با حرفزدن آروم میشیم
الانم با خیال راحت دارن زندگی میکنن اصلا انگار نه انگار
چرا میثم جان چی شده
حرف بزن آروم شی
همه اینجا مثل هم هستیم
حالم خیلی بده
دلم میخواد بمیرم
از همه چی خسته شدم
از زندگی از خودم از دوروبریام
نمیتونم آروم شم ...
امشب درحین قرآن خواندن مثل ابر بهار گریه میکردم،اگر نفرین نکنم پس چطور دلم آروم میگیره،الان ده ساله داره اذیتم میکنه پس چطور تاوان پس میده
خبر ازدواح عشقت بشنوی
خبر ازدواج کسی ک تو گوشت دائم میگفت من تورو میخوام تورو دوست دارم
درد بدی هس خدا واسه دشمن آدم هم نخواد ...
سخته کسی دلتو بشکنه ک هیچوقت راضی به ناراحتیش نبودی
سخته یکی بازیت بده ک اصلا فکر بازی دادنش به ذهنت خطور نمیکرد
خدایا خیلی چشمام بارونیه این روزا
کمکم کن این روزا رو هم پشت سر بزارم
دوستان التماس دعای زیاد دارم
خیلی دلم شکسته
فکر میکنم دیگه خوب نمیشم
4 سال پیش داشتم میرفتم خونمون تو اتوبوس یکی بهم پیام داد مزاحم بود خیلی بی جوابش کردم اما ولکن نبود اینقدر پیام داد اینقد محبت کرد. تا اخر این دلو وابسته خودش کرد
ی شب زنگ زدم ب ی شماره ای از فامیلاش
متاسفانه بهم گفتن زن و بچه داره
قبلا گفته بود زنم رو طلاق دادم. اما شنیدم ک زنشو طلاق نداده کلی داغون شدم از خودم پرسیدم مگه من ادمی هستم ک میتونه زندگی یکی دیگه رو خراب کنه خلاصه داغونم کردی اما هیچوقت نبخشیدمت هیچوقت واگذارت ب الله امیدوارم روزی دخترت گیر ی ادمی مثل خودت بشه ک اون روز میفهمی چ دردی کشیدم
خیلی دل شکستگی حال بدیه
فکر میکنی دیگه هیچی درس نمیشه
چه کندغیراین خانه ندارد جایی
واقعا بچه ها حرفی ک ایشون گفتن درسته
فقط خدا رو شکر کنید که درگیر همچین آدمایی بیشتر از این نشدین....البته میدونم ۹ یا ۷ یا ۶سال مدت زیادی هست و کسی حق نداره اینهمه سال با دل و احساس کسی بازی کنه فقط میتونم بگم صبور باشید و صبوری کنید و همه چیز رو فقط بسپارید به خدا..
بقول دوست عزیزم معصوم جان خیلی سخته ولی یه روزی ما هم دوباره حالمون خوب میشه
من ک هیچوقت آدمی رو ک با هام بازی کرد نمی بخشمش بنظرمن بدترین گناه دل شکستن و بازی دادن آدماست
اونا هم یه روزی تاوان کارشون پس میدن شک ندارم
مگه میشه فقط یه نفر تاوان پس بده و دیگری با خیال راحت بشکنه و له کنه و بره
بنظرمن این دسته از آدما بویی از انسانیت ندارند
ان شالله دل هممون تو آینده ای که خیلی دور نیست شاد بشه
از این ناراحتم که خودش شروع کرد تو دانشگاه از عشق و خواستگاری حرف زد منو وابسته کرد به من میگفت بی تو میمیرم این کیس جدیدو خانوادش معرفی کردن حتی ی بارم خانوادش منو ندیدن تعریف از خودم نباشه از هر لحاظ چیزی کم ندارم ولی مهم شانسه که اونم ندارم
واقعا شکستن دل ادما تاوان نداره؟
من ۹ سال بهش وفادار بودم واقعا خدا از این ادما میگذره
با احساساتم بازی شد واقعا نمیدونم چی بگم
عزیزم شما کاملا حق داری، چی بگم که از دردهات کم بشه
آخه ۶ سال خودش میگفت دوستت دارم میگف مگه میشه فراموشت کردم خب طبیعتا منم بعنوان یه انسان احساسم درگیر شد منم علاقه مند شدم منم بهش گفتم دوستت دارم
ولی واقعا نمیدونم و هنوزم باورم نمیشه چرا گذاشت و رفت..
میدونی من واقعا سرم بکار زندگیم خودم بود ما تو دانشگاه با هم همکلاسی بودیم ک بعد از اتمام درسمون هنوزم بهم علاقه داشتیم ولی نمیدونم چرا در عرض ۲ ماه و چطوری تونست یه نفر دیگه رو وارد زندگیش کنه
برام دعا کنید بتونم ۶ سال خاطره ۶ سال قولایی ک بهم داد ۶ سال دروغایی ک بهم گف رو فراموش کنم
خیلی بهم ریخته ام
سعی کن در عرض همین چند ماه فراموشش کنی،مورد من از دو سال هم گذشت ، اما من هنوز دارم بهش فکر میکنم و هر از گاهی هم اشک میریزم، الان خیلی بهتر شدم اما هنوز جای زخم روی دلم درد داره، بد هم. درد داره به طوریکه علاوه بر عوارض روحی و افسردگی، دچار بیماری جسمی هم شدم،توکلت رو به خدا بکن و تلاشت رو بکن تا یادش رو کم رنگ کنی و اونم بسپر دست خدا، گر چه صبر خدا زیاده و صبر ما کم، طوریکه من گاهی به این فکر میکنم حتما من ادم بدی بودم و بدی در حق دیگران کردم و خودم خبر ندارم و دارم تقاص کار بدم رو میدم....ی یا علی بگو و از جات بلند شو و برای اهدافت تو زندگی برنامه ریزی کن...امیدوارم اونایی هم که دل میشکنن، هر چه زودتر تقاص کارشون رو بدن...
من آدم نیستی بد واسه کسی بخام ولی الان دارم چندماهه اشک میریزم و بنظرم نامردی و بی عدالتی هست کسی ک میاد آدم رو وابسته میکنه با خیال راحت زندگی کنه
امیدوارم عدالت برای همه باشه
چرا بعضیا میان وابستت میکنن و میزارن میرن اونم با کلی خاطره
یعنی واقعا روزی تقاص پس میدن؟
بنظرمن ک اونا همیشه خوش و خرم به زندگیشون ادامه میدن و ما میمونیم با کلی خاطره دل شکسته باورهای له شده اعتماد از دست رفته و ددر یه کلام یه آدم بی روح و مرده
من و یکی از همکلاسیم تو دانشگاه مدت ۷ سال همو میشناختیم تا حدی ک بهم میگف تو مادر بچه هامی بهم میگف من هیچوقت فراموشت نمیکنم ولی نامرد تنهام گذاشت و ازدواج کرد
بدجور شکسته شدم تو این سالها هیچی براش کم نذاشتم اصلا یکبارم بهش نه نگفتمم
از این میسوزم من سرم بکار زندگی خودم بود خودش اومد و ابراز علاقه کرد و منو تا حد مرگ وابسته کرد و رفت حالا مت موندم و یه عمر خاطره ک دیگه هیچوقت پاک نمیشه
یعنی این جور آدما بخدا هم اعتقاد دارند؟
چ جوری دلشون میاد اینجوری از رو آدما رد بشن؟
خدا ازش نگذره هیچوقت
دوست خوبم بزار زمان بگذره.. من دوسال دردها کشیدم، دوسال زندگیم نابود شد، هرشب با گریه میخوابیدم، من نماز شب برای برگشتن کسی میخوندم که چشمام نمیتونست حقیقت کثیفش رو ببینه،با خودت خلوت کن و بزار زمان بگذره تا هررر چقدرم نیازه زاری کن، اگه قلبت شکسته شده چشماتو ببندو یقین داشته باش خدا به همه چی آگاه ترینه، اگه کسی قلبتو شکسته ای کاش همه چیز جوری که به صلاحته بشه ولی یاد بگیر قوی شدن رو یاد بگیر جنگیدن رو یاد بگیرم فقط خودتی و خودت(خدا که اشکار)، پس بلند شو سفت خودتو بقل کن!
خدانجاتم بده بایکی بودم منوبی عفت کردو رفت من موندم بااین درد چطوری زندگی کنم حتی کسی نمیدونه این اتفاق برام افتاده داعونم عصبی شدم ارزوهام ازدستم رفتم دیکه نمیتونم ازدواج کنم لباس عروس بپوشم یابچه داشته باشم خسته شدم از بس خودکشی کردم ونجاتم دادن
خدایا قلبم قلبم داره خورد شدن رو احساس میکنم، کجایی
آه آه آه ای خدا نفسم بالا نمیاد
خدای من کجایی
شخصیت خیلی خودخواهی داشت براش مهم نبود که تو خوابی ساعت ۵ صبح لباسشویی روشن می کرد، برای بیرون رفتن ساعتها معطلم می کرد.
با حرف هاش همیشه منو آزرده خاطر می کرد خیلی بی ادب و پررو بود همیشه فکر می کرد حق داره هر کاری میخواد بکنه و حتی اگه کارا و حرفاش باعث آزار بقیه می شد براش مهم نبود.
به من یه جوری دستور می داد انگار با کلفت خونه اش حرف می زد.
یکبار هم از من خواست تو خوابگاه بمونم چون بقیه داشتن می رفتن و تنها می موند من با اینکه خیلی برام سخت بود و دلتنگ خانواده ام بودم موندم اما بعد خودش رفت پیش دوسش ومن چند روز تنها تو خوابگاه موندم با کلی ترس و لرز.
هیچ وقت به روش نیاوردم و هر حرف ناراحت کننده ای زد یا دستور هم که داد جوابشو ندادم اونم برای اینکه اصلا تو شخصیتم نیست و خیلی صبور هستم. آخر سر یکبار خیلی دیگه ناراحتم کرد بهش گفتم این همه مدت این همه کار کردی و من هیچی نگفتم و به جای اینکه معذرت خواهی کنه گفت چقدر دورویی تمام این مدت از من ناراحت بودی و نقش بازی می کردی چقدر یه انسان می تونه پست و خودخواه باشه که این حرف رو بزنه. من دلم واقعا شکست چون من به احترام دوستی مون تحمل کردم و اون اینطور جوابمو داد.
نفرینش کردم که جوری عاشق بشه که مجبور بشه از همه چیز خودش بگذره و خودخواهیش از یادش بره اما کسی متقابلا عاشقش نشه و همینطور هم شد. همون شبی هم که این حرف رو زد بلای بدی سرش اومد. بعضی آدما واقعا لیاقت خوبی رو ندارن.
دوسال قبل نامزديم بهم خورد و علت بهم خوردنش هم پدر نامزدم بود و من تمام تلاشم كردم تا رابطم درست شه ولي نذاشت :) منم نفرين كردم حتي براي نامزدم پيامك نفرينم رو فرستادم و مستقيم پدرش رو نفرين كردم و گفتم كه انشاالله تاوان دادنش رو ببينم :) امشب ديدم...پدرش سكته مغزي كرده و حال خوبي نداره...امشب اومده از طرف باباش ازم حلاليت بطلبه و بگه ببخشمش چون باباش نميتونه حرف بزنه :) راضي به مرگ كسي نيستم ولي خب از خدا ميخوام كه زنده بمونه و بيشتر از اين تقاص بده :) بايد بابت تك تك اشكام جواب بده...خدايا شكرت كه نشون دادي بهم كه تاوان دل شكسته ام رو ميگيري ...بيشتر از اين بهش نشون بده...
حالا سوالم اینه واقعا ممکنه اتفاقی باشه یا ربط ب دل شکستن من داشته ?
البته هر وقت دلم شکست واقعا از ته دل ب خدا سݕردم حتی بارها شده از شدت حرف و جمله های یسری ادم و حرکاتشون دلم اینقد شکسته که سر نماز ب گریه افتادم تا الان نشده کسی دلم رو شکسته باشه و تاوانشو ندیده باشه خیلیم سریع تاوانشو دیده سر همین دوستام و خانوادم ازم میترسن خخخ
پنج سال عمرم رو برلی کسی گذاشتم ک من رو وارد رابطه و عاشق شدن خودش کرد با گریه های زیاد و من ب خاطر دلش از همه چیم زدم و پا بپاش جلو رفتم با نداریهاش با بیکاریش با تنها بودنش و چ کارها ک براش نکردم پنج سال جوونیمو عمرمو بهترین روزهای زندگیمو گذاشتم و بعد پنج سال دو ماه پیش بدون نگاه کردن ب گریه های من رفت و منو تنها گذاشت انگار ن انگار خودش التماس من کرد کنار من بمون و من نامرد نیستم
ولی دو ماه کار من فقط گریه گریه و نابود شدم نمیدونم چیکار کنم خیلی خیلی درد دارم میکشم
فقط میگم ای کاش منم مثل اون نامرد بودم و اونهمه دلسوزی ب اون نمیکردم اخ خدا کجاست ؟؟؟؟؟
مجبورم که هیچ کدومشونو می بخشم.
با این ک فامیل بود..کاری کرد ک عاشقش بشم چون قبلش هیچ علاقه ای بهش نداشتم..چند سال عمرمو حروم کرد..همه فهمیدن همو دوس داریم..الانم ک زن گرفته..تو مراسمش خودمو خوشحال نشون دادم.. هیچوقت حلالش نمیکنم و ازش نمیگذرم..دعام سرنماز همینه فقط خدا ازش نگذره خیر از زندگیش نبینه..میخام زجر کشیدنشو و نابودیشو و پشیمونیشو ببینم خودشم بفهمه تاوان کاراشه ک بتونم اروم بگیرم..هرشب کارم گریه کردن و یاداوردی گذشته با اونه..دنیام نابود شده حالم خیلی بده..خدایا توروبقرانت قسم کاری کن تاوان کاراشو پس بده بتونم اروم شم
یکساله شوهرم رفته دوسش دارم و دوسم داشت.خانوادش نذاشتن زندگی کنیم.
دعا کنین خدا کمکم کنه برگرده دلتنگشم
من همش ۱۹ سالمه
جالبه که ادای آدم های خوب رو هم در میارن یعنی ما خیلی با فرهنگ و خوبیم در حالیکه واقعا فاقد شعور هستند. من که ازشون نمی گذرم خدا هم نگذره
ولی اشکمو در اورد.. میسپرمش به خودت!
گریه من رو درآورد
خدا همدم من هم هستش؟
در عجبم کسیه ک از امام حسین نوحه میخونه و بهم الکی تهمت زد تو همین ماه عزیز من با خودش کاری ندارم فقط خدا ب دوتا بچش رحم نکنه بفهمه شب و روز گریه کردن ینی چی
حالم خیلی بده خیلی
خدا هیج بنده ای رو محتاج دیگران نکن