من از بچه گی ی ترسی دارم از اینه و حموم وقتی توی حموم به اینه نگاه میکنم خودمو نمیبینم کس دیگه یی هست منم با چشایی که زیرشون سیاهه موهاش بلند تره و صدا های عجیبی میاد و منم اون لحضس که میلرزم کلا اشکم در میاد .....
من با دیدن دون دونایه ریز و زیاد که کناره همن واقعن چندشم میشه..تویه رشته ی میکروبیولوژی ..اون قسمت که باکتری هارو کشت میدن و رشد میکنن دون دونی میشن یا اصن یه حالتی عجیبو مزخرفی دارن البته اینا از نطره منه ولی دیدم کسایی که میکروبیولوژیستن و گفتن از اون دون دونا خوششون میاد یا حتی قربون صدقه ی باکتری هاشونم میرن:/..حس میکنم اگه هی تصویرار ببینم واسم عادی میشن ولی از یه طرفم حس میکنم باعث میشن ذهنم خیلی اذیت بشه و حس و حالم تو کله روز و وقتایی که یادم میاد به خاطره دیدن این عکسا به هم میریزه..
یه حس ناخود آگاه چه از بچگی باهامه ازش چیزی نمیدونستم فقط وقتی سنگ پا
زیر دمپایی سوراخ حموم
یا این گیاه هوایی که روی کوه هستن و از دور مثل لکه میمونن رو میدیدم حالم بهم میخورد اعصابم بهم میریخت دست و پاک میرزید و میخواستم بزنم زیر گریه هنوز هم همینطوره
خیر .نگاه کردن به یک گل زیبا وقشنگ وخاص کسی رو بیمار نمیکنه.نااگاه بودن ادم رو بیمار میکنه.دیشب حدود ساعت یک.نیمه.شب عکس حشره ویروس هندی خطرناک برام اومد.با نگاه کردن به حشره.دریافتم.کل مطلب دروغ مجازیه.ویروس ها اونقدر کوچک هستند.که یک میلیون انها به ضخامت قطر مو است.واین حشره ربطی به اشکال نداره..
نمیدونستم بیماری هست و تعداد زیادی مثل من با دیدن اینجور تصاویر احساس ناخوشایند بهشون دست میده، من البته احساس ترس ندارم بیشتر یجور حالت عصبی بهم دست میده، همراه با چندش زیاد، بخصوص دیدن کاشت مو آقایون، یادمه دامادمون تازه مو کاشته بود و نمیدونم چه اصراری داشت اون زخم های چندش آور سرش به همه نشون بده. واقعا خیلی خودمو کنترل کردم با مگس کش نزدم تو سرش
من واقعا به حدی این بیماری در من پیشرفت کرده و دریر شده که با دیدن این تصاویر و شاید باورش سخت باشه ولی با دیدن تصویر و یا اشیا که سوراخ های گفته شده رو دارن من تشنج بهم دست یده طوری که قبلا فکر میکردند من صرع دارم من چندین ساله که به این بیاری ی بردمو متاسفانه درمان خاصی هنوز نداره.من تشنج حملات هیستریک عصبی شدید در صدم ثانیه به یک دختر پرخاشگر و بدتر از همه با خودزنی یعنی با ایجاد درد فقط اروم میشم.واقعا من رو داره نابود میکنه فقط این بیماریو جدیبگیرید .ممنون
اقا یه چیزی اگه زیاد بشون نگاه کنی درست میشه من شب اول اصن خوابم نمیبرد بعد از دیدن اون دسته که کرم خورده مثلا انقد نگاش کردم که درست شد دیگه فکر کنم ترس ندارم
راستش من هنوز از ترایپوفوبیا داشتنم زیاد مطمئن نیستم چون با دیدن بعضی سوراخها تنم خارش میگیره و بدنم به طرز وحشتنامی درد میگیره ولی از سوراخهایی مثل کندوی عسل نمیترسم. میشه لطفا بگید دقیقا چقدر هس ترایپوفوبیام؟چون بعد از دیدن این عکسا (همین الا) هنوز بدنم میخاره
من از بچگی از این اختلال رنج میبردم ولی اصلا نمیدونستم یک فوبیا یا مریضی میتونه باشه،و فقط به سوراخ مربوط نمیشه با دیدن کویر تکه تکه و ترک خورده یا کندوی زنبور و سنگهای مرجانی،لزوما نباید دایره ای باشه،تنم دون دون میشه و پرخاشگر میشم،حالت ترس نداره فقط به شدت عصبانی میشم و چندش اور و رقت انگیزه. چقدر بد که تحقیقات روی این مسئله انجام نمیشه و هموز فکر میکنید باعث ترس میشه در صورتی که باعث خشم میشه.حتی وقتی قهوه میخورم و ته فنجون قهوه خشک میشه مثل کویر میشه دوس دارم فنجون رو پرت کنم اون طرف،توی هر چیز کوچیکی در زندگی روزمره دیده میشه.چه حیف که تحقیقات انجام نمیشه تا درمانش هم کشف شه.
خواهشا جوابمون رو بدین برای درمان چه کنیم آیا بابیشتر دیدن این عکسها بهتر می شیم من مدتی است که خیلی حالم بده حتی این حفره ها درخیالم مجسم می شه وبه شدت حالم بد می شه
من بچه گی همیشه از این نوع تصاویر می دیدم دیوانه می شدم برای مثال یک بار وقتی مادرم حجامت کرده بود وقتی میدیدم به مرز جنون میرسیدم یا مثلا تصویر کاشت مو ویا همین تصویر های دیگه
من قبل از اینه چیزی ازش بدونم ی بار ی عکس دیدم واسه اولین بار خیلی خالم بد شد ب حال مرگ اصلا نمیشه توصیفش مرد بطوری که هر موقع بهش فکر میکردم حالم خیلی بد میشد اصلا نمیشه بگی چندش یا تهوه آور غیر قابل توصیف بعد ها فهمیدم ک ی نوع فوبیا هست خیلی بد و عذاب آوره
اقا منم این مشکلو دارم, یادمه تو دبیرستان از درس گیاهان بخاطر هاگهای پشت برگ سرخس متنفر بودم, و کلا این جور منظره ها حالمو بد میکنه موهام سیخ میشه و نمدونم چکار کنم بار ها سعی کردم با غرقه سازی ترسمو از بین ببرم ولی هیچتفاوتی حاصل نشده جالبه ک وقتی استرس بیشتری دارم بدتر هم میشه
من از بچگی این حس رو داشتم ،یادمه دیوارمون رنگ روغنی داشت و نم کشیده بوده،یه همچین حالتی داشت،هیچ وقت نتونستم به اسن حسم غلبه کنم و بتونم نگاش کنم
الانم وقتی پیش کسی حسمو نسبت به اینجور چیزا میگم فک میکنن تلقین میکنم !
یه حسی هس که نه شبیه ترسه نه نفرت،یه حس متفاوتی هس که نمیشه به چیزی تشبیه کرد ! افتضاح دیوانه کننده کننده هس
من با دیدن این عکسا حالم بد نمیشه،امروز عکس یه دست رو دیدم که پر زخم بود شبیه حفره های خونی،حالم خیلی بده،اصلا از ذهنم بیرون نمیره،همش حالت تهوع دادم،تنم مورمور میشه،بدنم حس نداره و میلرزم،یه دلهوره ی عجیبی دارم،چیکار باید بکنم،هر کاری میکنم از ذهنم بیرون نمیره،کمکم کنید
می دونید من فکر میکنم که این نوع عکسا یا اشیا به آدم یه حس ناراحتی خاصی میده یعنی از اون حالت راحتی که توش قرار داری درمیای و اگه چیزی بهت برخورد کنه حالت ناراحت پیدا می کنی و فکر میکنم که این یه چیزی باشه توی ذات همه نه فقط تعداد خاص یا حتی زیادی
به هر حال یه چیز چندش برای همه حتی به مقدار کم هم چندشه
منم اینجوریم، واقعا حس بسیار آزار دهنده ایه من با دیدن این تصاویر اعصابم به هم میریزه ولی نمیخوام برم تو فکرش و خودمو اذیت کنم حتی خودم عکسا رو میارم و نگاشون میکنم و میگم چیزی نیست، دوستان تو فکرش نرید وگرنه خیلی عذابتون میده به خودتون تلقین کنید که اذیت نمیشید برای خودتون بزرگش نکنید
سلام
متاسفم برای اون عزیزانی که مشکل به این بزرگی رو به سخره گرفتن، من از بچگیم این مشکل رو داشتم از روانشناس هم پرسیدم گفتن مشکل ضعف اعصابه و اشاره ای به بیماری ترامپوفوبیا نکردن گویا خیلی جدیش نگرفتن با اینکه واقعا عذاب آوره، همیشه با دیدن این عکس ها مور مورم میشه و دلم میخواد همه چیزو نابود کنم البته این افکار گذریه و به مرحله عمل نمی رسه اما این عکسها از یادم نمیره، امیدوارم راه درمانی پیدا کنن واقعا من و امثال من رنج می بریم و نمیتونیم از نعمتها و زیبایی های طبیعت و ... لذت ببریم و خدا را شاکر باشیم
سلام من از بچه گي اين مشكل رو داشتم و هميشه فكر ميكردم اين موضوع براي منه با فك كردن و ديدنه همچين چيزايي دو تا دستام خواب ميره و ضعف شديد ميگيره تپش قلب ميگيرم و كلا دندونام و فكم حس بدي رو به خودش ميگيره يكي از كابوساي بچگيم اين بود كه اين حفره ها رو كفه دستم احساس ميكردم
سلام من از بچه گي اين مشكل رو داشتم و هميشه فكر ميكردم اين موضوع براي منه با فك كردن و ديدنه همچين چيزايي دو تا دستام خواب ميره و ضعف شديد ميگيره تپش قلب ميگيرم و كلا دندونام و فكم حس بدي رو به خودش ميگيره يكي از كابوساي بچگيم اين بود كه اين حفره ها رو كفه دستم احساس ميكردم
منم یه عکس مشابه این عکس ها در یکی از صفحات مربوط به گروه های پزشکی در فیس بوک دیدم که به این صورت بود که تمام کام یک دهان از دندان آسیایی پر شده بود ، خیلی احساس بدی بهم دست داد (شاید هم عکس فتوشاپ بود)
سلام
واقعا فكرش رو نميكردم كه اين همه آدم مشكل منو داشته باشن!!!!ولى من از بچگى اين مشكل رو نداشتم،حدود ١/٥تا دو ساله كه اين مشكل رو پيدا كردم و الان ٣٥ سالم هست....مشكل من ديدن دايره هاى ريز و درشتى هست كه به صورت فراكتال و بى رويه كنار هم رشد كردن و زياد شدن....تصاويرى اينچنينى شديدا آزارم ميده و حس چندش شديدى وجودم رو ميگيره به طوريكه تا ساعاتى بعدش عذابم ميده....مثلا يه عكسى تو تلگرام زده بودن كه درختى كه تنه اش ميوه هاى گرد سياه زده بود،ازونجا چندشم شروع شد و الانم تصاوير روزمره اى مثل لحظات قبل از جوشيدن شير و جمع شدن كلى حباب ريز و گرد زير اون پوسته....واى حالت مرگ بهم دست ميده
جالبه كه من از روانپزشك هم پرسيدم ولى ايشون اشاره مشخصى به اين بيمارى نكردن!اينكه اصلا يه همچين چيزى وجود داره و كلى آدمم هستن كه ازش رنج ميبرن!!!
من وقتی اجتماعی از دایره مخصوصا سه بعدی رو میبینم تمام بدنم به شدت خارش میگیره و بلافاصله احساس میکنم یه چیزایی زیر پوست بدنم حرکت میکنن و افت فشار پیدا میکنم چند روزی هم تا اون تصویر از ذهنم نره و فراموشش نکنم وضع به همین صورته این موضوع رو تمام خانوادم میدونن خواهرم امروز اتفاقی این عکس رو دیده و نشون من داد و منم باز همون حالت اومد سراغم و کلی دعواش کردم که این چی بود باز نشونم دادی...... اونم برگشت گفت که نوشته این ترس یه بیماری هستش من قبلن با یک روانشناس در باره ی این موضوع صحبت کرده بودم و حتی بهشون گفتم که یه تست وسواس ازم بگیرن ببینن نکنه منشاش یه چیزی مثل وسواس باشه و ایشون هم گفتن که اگر فقط تو همین یک مورد اینطوری میشین وسواس ندارین دیگه داشتم خودمو قانع میکردم که حتمن من از اینکه اشکال بدون زاویه باشن خوشم نمیاد و اینطوری میشم
سلام،بعضيا مسخره ميكنن و فكر ميكنن اين بيماري الكيه ولي مت واقعاا از اين سوراخ ها ميترسم و حالم خيلي بد ميشه اصلاً نميتونم تحمل كنم،ولي خيلي هم شديد نيس
من از بچگی وقتی تو کتابای علوم عکس میکروسکوپی پوست پیاز که خونه خونه های زیر کنار هم بودن یا بافت بعضی چوبا که مشبکه رو میدیدم چندشم میشد! برنامه های سفرهای علمی رو اگه یادتون باشه توش قسمتایی که تو بدن ادم میرفتن و وااای مخصوصا اون قسمت که تو رگ رفته بودن و گلبول های قرمز خون رو نشون میداد که گردالی های ریز پشت سر همن واااای حالم به هم میخورد و تلوزیون رو خاموش میکردم. هنوزم وقتی هر ساختار یا بافت مشبکی رو میبینم حالم واقعا بهم میخوره و بدنم مور مور میشه. ولی تا همین دیروز اصلا فکر نمیکردم کسای دیگه ای هم ممکنه اینو تجربه کنن! حالا ساختگی یا غیر ساختگی! بنظرم این یه حالتیه که وجود داره تو بعضیا و بیماری هم نیستت! من الا 22 سال با این حالت زندگی میکنم و تو هیچ کدوم از مراحل زندگیم هم تاثیر منفی نذاشته و اصلا کلاااا تاثیری نداشته چه منفی چه مثبت!
من شدیدا ازین بیماری از بچگی رنج میبرم,,,و واقعا خیلی حالم بد میشه,,حتی الان نتونسم ب تصاویر نگاه کنم,,,
خیلی دنبال پیدا کردن علت بودم,,
مرسی از مطلب خوبتون,,
من ازبچگی این بیماری رو داشتم واقعا بادیدن این تصاویر حسی که بهم دس میده قابل توصیف نیست واقعا دیوونه میشم دوس دارم بزنم همه چیو داغون کنم رگام منقبض میشن دلم میخواد بامشت بکوبم به دیوار
یاقران!چه حالتهای عجیبی بهتون دست میده.چرا من هیچیم نشد؟اتفاقا دلم میخواد با انگشت اشارم دست کنم توی اون سوراخ های گله
ناشناس
۰۱:۴۷ ۱۸ دی ۱۳۹۴
من این حس رو از خیلی وقت پیش داشتم و به هرکس میگفتم تعجب میکرد تا اینکه چندوقت پیش متوجه شدم این یه بیماریه تقریبا یعنی قبل ازاینک بدونم همچین فوبیایی وجود داره خودم داشتم اینو پس ساختگی نیست!! خوشحالم که تنها نیستم!!
اين بيماري كاملا واقعيه و خودم از بچگي به اون دچار بودم اما نميدونستم بيماريه. از ديدن برآمدگي يا فرورفتگي هاي زياد و بهم چسبيده كه روي چيزي مخصوصا بدن موجودات زنده ايجاد ميشه بينهايت اذيت ميشم و كنترل حركاتم رو از دست ميدم، اما از ديدن چيزهايي كه از اول همينطور بودن مثل لانه ي زنبور يا همين گل اينطور نميشم.
اصلا نمیتونم به عکسش نگاه کنم
زیر دمپایی سوراخ حموم
یا این گیاه هوایی که روی کوه هستن و از دور مثل لکه میمونن رو میدیدم حالم بهم میخورد اعصابم بهم میریخت دست و پاک میرزید و میخواستم بزنم زیر گریه هنوز هم همینطوره
چرا اینجوریه
و بشدت حال منو بد میکنه
واااای خیلی تصویر دیوونه کنند ایه
الانم وقتی پیش کسی حسمو نسبت به اینجور چیزا میگم فک میکنن تلقین میکنم !
یه حسی هس که نه شبیه ترسه نه نفرت،یه حس متفاوتی هس که نمیشه به چیزی تشبیه کرد ! افتضاح دیوانه کننده کننده هس
اصن الان ی،دیقع این عکسارو دیدم مخصوصا اولی هیییییی، دوساعته پر استرسم و مورمور میشه بدنم
وایی روانیم میکنن اینا
خیلی عکسای زجراورین
تازه من دایره هم میبینم کنار دایره بازم بدم میاد
حداقل خوبه ک ضرری نداره این بیماری
مخصوصا اون عکس اولی با وجود اینکه نمیدونستم خوردنیه با دیدنش احساس گرسنگی می کردم
به هر حال یه چیز چندش برای همه حتی به مقدار کم هم چندشه
اه اه
کاش این عکس رو حذف کنید از اینترنت (اولی رو میگم)
خیلی حالم رو بد میکنه
کاش درمان داشت
خودم هم نمیدونم بیماری ام چیه؟؟!1
متاسفم برای اون عزیزانی که مشکل به این بزرگی رو به سخره گرفتن، من از بچگیم این مشکل رو داشتم از روانشناس هم پرسیدم گفتن مشکل ضعف اعصابه و اشاره ای به بیماری ترامپوفوبیا نکردن گویا خیلی جدیش نگرفتن با اینکه واقعا عذاب آوره، همیشه با دیدن این عکس ها مور مورم میشه و دلم میخواد همه چیزو نابود کنم البته این افکار گذریه و به مرحله عمل نمی رسه اما این عکسها از یادم نمیره، امیدوارم راه درمانی پیدا کنن واقعا من و امثال من رنج می بریم و نمیتونیم از نعمتها و زیبایی های طبیعت و ... لذت ببریم و خدا را شاکر باشیم
اینا رو کهمیبینم دلم میخواد خط خطیشون کنم
یه احساس خیلی بدی بهم دست میده
ایییییش
مرسی بابت عکسای باحالتون
واقعا فكرش رو نميكردم كه اين همه آدم مشكل منو داشته باشن!!!!ولى من از بچگى اين مشكل رو نداشتم،حدود ١/٥تا دو ساله كه اين مشكل رو پيدا كردم و الان ٣٥ سالم هست....مشكل من ديدن دايره هاى ريز و درشتى هست كه به صورت فراكتال و بى رويه كنار هم رشد كردن و زياد شدن....تصاويرى اينچنينى شديدا آزارم ميده و حس چندش شديدى وجودم رو ميگيره به طوريكه تا ساعاتى بعدش عذابم ميده....مثلا يه عكسى تو تلگرام زده بودن كه درختى كه تنه اش ميوه هاى گرد سياه زده بود،ازونجا چندشم شروع شد و الانم تصاوير روزمره اى مثل لحظات قبل از جوشيدن شير و جمع شدن كلى حباب ريز و گرد زير اون پوسته....واى حالت مرگ بهم دست ميده
جالبه كه من از روانپزشك هم پرسيدم ولى ايشون اشاره مشخصى به اين بيمارى نكردن!اينكه اصلا يه همچين چيزى وجود داره و كلى آدمم هستن كه ازش رنج ميبرن!!!
خیلی دنبال پیدا کردن علت بودم,,
مرسی از مطلب خوبتون,,
از عمد نوشتی خارش می گیرید که خارش پیدا کنیم
نکنید این کار رو