اینایی که ناله میکنن از قیافشون توصیه میکنم زندگی نیک رو دنبال کننیا یه سر به بیمارستان یا تیمارستان بزنن و بعد ببینن چه مشکلات بدتر از این هستش که باید خداشونو شکر کنن
من ١٤سالمه وچهره ي معمولي دارم. وقتي تو جمع نشستم، عموم مسخره ام مي كنه همه ميخندند به جز مادرم . اگر من نبودم مادرم حتما مي خنديد اگر جوابش و بدم بدرم و مادرم من و تنبيه ميكنندو اگر ندهم بيشتر مسخره ام مي كنه .بابام كچل است احتمال اينكه من هم كچل بشوم زياد است.بدرو مادرم هم زيا تفاهم ندارند براي همين همه اش دعوا مي كنند من هم به ديگران حسادت مي كنم تنها فايده اي كه دارم اين است كه درسم خوب است.ايا ميشود اعتنا نكرد؟ ايا اين عدالت است؟
چقدر بعضیاتون شعار میدید.قشنگ معلومه مشکل حادی ندارید ک یک عمر حسرت خورده باشید یک عمر احساس شکست کنید.
من بهم میگم بعضیا خیلی خوشگلی بعی میگن خوبی بعضی میگن معمولی.ولی من خودمو تا سن بیست سالگی واقعا زشت میدونستم. الان یکم اعتماد بنفسم رفته بالا و فهمیدم اشتباه میکردم.اما بازم هم درک میکنم کسایی و که واقعا از نعمت زیبایی محرومند.و نمیتونم درک کنم ک خدا با اون عظمت چطور وقتی میبینه حالا به علل طبیعی یکی قیافش مشکل داره و کل زندگیش به فنا رفته بخاطرش چرا خدایی ک میتونه کاری نمیکنه؟اخه چراااااا من خودم مشکلات زیاددارم. جدای از بحث زیبایی.انقدر غصه خوردم ک به فنا رفت زندگی تا الانم. اه دنیای لعنتی ایه
خدا یکی رو با زیباییش امتحان می کنه و یکی که شاید زیباییش کم باشه فقط امتحانه امتحان زیباترها اینکه هنر کنن پاک بمونن خودنمایی بیجا نکنن و اون یکیا اینکه حسادت نکن به زیباترها با حسادتشون در حقشون ظلم نکنن
سلام من همسرم خیلی خیلی خوشگله اصلا به خاطر زیباییش باهاش ازدواج کردم ولی الان اخلاقه خوبشه که باعث شده جونمم بخواد نه نمیگم
دوستان اخلاق مهم ترین چیز دنیاست
مو و قد و قیافه دست خوده آدم نیست رو چیزهایی که دست خوده انسانه باید کار کرد
شکر به خاطر داده ها و نداشته هاش
بخاطر همون زیبایی بوده که ازدواج کردی الان ب اخلاقش رسیدی ماها اون مرحله اول فیلتره ب اخلاق نمیرسیم
هیوا حسینی
۰۱:۳۴ ۱۰ دی ۱۳۹۷
بچه ها رفیقام ومردم میگند من خوشگل هستم ولی به خدا من اینو نمیدونستم چون خود کم بینی داشتم ومتاسفانه وسواس دارم تازگی زود زود از خودم سلفی میگیرم به جون مادرم قسم تا حالا نمیدونستم خوشگلم حالا هم سی وپنج سالمه همه باور نمیکنند همه میگند به بیستو سه چهار ساله میخورم
هیچ کی اندازه من بدبخت نیست...۲۵ سالمه تودنیا خوشی ندیدم...۲۰ ساله که موهام میریزن تا الان که ۲۵ سالمه کچل کچل شدم و نه ابرو دارم نه مژه نه مو...به نظر من ما بدبختا فقط باید بمیریم
من کامنتا رو هم خوندم
به نظرم اینکه ما خودمون با بقیه مقایسه میکنیم و یا بقیه اینکار رو میکنن نظرات بقیه برامون مهم میشه!
ادمی perfect خلق نشده! من هم شخصا مشکل دارم همه دارن!
مثلا من به خاطر ژنتیک وضعیت پوستی مطلوبی ندارم.ولی توی ورزش خوبم.
مطمئن باشین حتما یه نظمی وجود داره حتی اگر تو ظاهر معلوم نباشه.
با سلام من هم دخترم و قيافه ام بد نيس ولي تنها مشكلم اينه كه موهام رو از دست دادم و تمام اعتماد بنفسم ازم گرفته شد خداكنه همين موهاي رو سرم هم بمونه برام دعا كنيد
من قیافم و صدام بد نیست و معمولیه ولی متاسفانه تو کل خانواده بهم میگن کم عقل و آدمی که کمبود داره حتی پدرم هم اینو بهم میگه چه گناهی کردم که سعی کردم تو این جامعه که گرگ ریخته انسان خوبی باشم هر چقدر که بیشتر راجب به کمک به دیگران و انسانیت تلاش میکنم بیشتر بهم میگن کم عقل و امل نمیتونم غیر این رفتار کنم چون با ذاتم مخالفه چیکار کنم که مثل آدمای معمولی که فقط به فکر خودشون و خانوادشون هستن باشم
سلام. به نظر من اگر شما را بخاطر کار واقعا خوبی که می کنید مسخره می کنند خیلی مهم نیست...من آدمی را می شناختم که حتی در جو بد همنشینی فامیلیشون به تنهایی یک سری مسائل را رعایت می کرد و کاری به این نداشت که چقدر مورد تمسخر قرار می گیره، مواردی را که توسط بعضی مردم جامعه خیلی توجه نمی شد از جمله اهمیت حق الناس و غیره را رعایت می کرد و بعضا هم بخاطر سبک زندگیش از طرف پدرشون مورد مقایسه با هم نسلانش قرار می گرفت ... ولی خیلی توکل به خدا داشت و واقعا آدم از ایمان و صبرش لذت می برد...مهم اینه که خدا از رفتار و منش شما راضی باشه ...
یکی از دوستانم هم تقریبا سبک تفکری متفاوت با عرف مصرف گرا و تجملاتی جامعه دارد و دوست نداره پیرو سبک غلط جامعه در این زمینه بشه.
مهسا
۲۱:۳۵ ۲۵ شهريور ۱۳۹۷
شما ميگيد خدا مارو افريده ولي اينكه ما زشتيم تقصير خدا نيست يعني چي؟؟؟نكنه تقصير خودمونه ماكه هيچ نقشي توي انتخاب قيافه خانواده مذهب مليت نداريم تقصير ما چيه بنظرم بعضيا اغريده شدن تا فقط حسرت زندگي بقيه رو بخورن اما من نميخوام اينجور زندگي كنم هرچي بخاوم بدست ميارم
دقیقا منم باهات موافقم...نمیخام کفر بگم اما منم راضی به این تفاوتها نیستم...هر چی شرایط خوبه مال خوشگل و پولداراست....این ی واقعیتیه که تو جامع امروز بیشتر به این تیپ آدما احترام میذارن و اینا رو میخوان...و غیرش جایگاه چندانی ندارند...
ناشناس
۱۳:۲۴ ۰۱ تير ۱۳۹۸
نظرت جون میده،حرف دلمو زدی
ناشناس
۲۲:۴۲ ۱۷ مهر ۱۳۹۸
سلام. در مورد زشت بودن، من در عدالت خدا شک ندارم چون کلا ما خیلی چیزها را نمی دونیم و مطمئنا زندگی فقط این دنیا نیست و اینکه در مرحله بعد چه وضعیتی داریم خیلی مهم تر هست.
اما می دونید چی منو خیلی ناراحت می کنه اینکه بعضی آدمها دیگرانو بخاطر زشت بودنشون مسخره می کنند. یعنی واقعا برای شخصیت این آدمها متاسفم که با روحیه این افراد بازی می کنند.
ناشناس
۰۹:۱۵ ۲۸ مرداد ۱۳۹۷
من ظاهرم خوبه نه اینکه بی عیب و نقص باشم .. بد نیستم ... ولی در تمام طول عمرم دوست داشتم بهتر باشم همین باعث میشد به اندازه کافی، از داشته هام لذت نبرم و استفاده نکنم همه اش تلاش میکردم لاغر تر بشم پوستم صاف تر بشه و... و با همونی که بودم خوب، حال نکردم چون همش میخواستم بهتر بشم ..... این چه فایده ای داره که نعمتی داشته باشی ولی قدرش و ندونی . در این صورت فرقی با کسی که از اون نعمت مرحومه نداری..... و آدمهایی رو هم دیدم که هزاران بار از من زیباتر ن و کاملا بی عیب و نقص هستن ولی بازم از خودشون راضی نیستن و رنج چیزی رد میکشن که واقعی نیست ..... تازه مثلا یه دختر زیبا معمولا با مشکلاتی مواجهه که میتونه زندگی رو براش سخت کنه ازجمله اینکه بیشتر باید مراقب خودش باشه این موضوع مهمیه ...... یا اینکه چون از بچگی مرتب همه از زیبایی اش تعریف کردن فکر میکنه باید همیشه خوشگل باشه در هر حال و شرایط و هر سنی باید یه عروسک جذاب باشه انگار حق نداره راحت باشه لباسی به تنش نیاد یا ......یه آدمی میشه متکی به ظاهرش . و آدمی که متکی شد به ظاهرش فکر میکنه همین که تو جمع زیبا بود کافیه و برای رشد دیگر جنبه های وجودش تلاش چندانی نمی کنه...... ناخودآگاه اینجوری میشه
من ظاهرم خوبه نه اینکه بی عیب و نقص باشم .. بد نیستم ... ولی در تمام طول عمرم دوست داشتم بهتر باشم همین باعث میشد به اندازه کافی، از داشته هام لذت نبرم و استفاده نکنم همه اش تلاش میکردم لاغر تر بشم پوستم صاف تر بشه و... و با همونی که بودم خوب، حال نکردم چون همش میخواستم بهتر بشم ..... این چه فایده ای داره که نعمتی داشته باشی ولی قدرش و ندونی . در این صورت فرقی با کسی که از اون نعمت مرحومه نداری..... و آدمهایی رو هم دیدم که هزاران بار از من زیباتر ن و کاملا بی عیب و نقص هستن ولی بازم از خودشون راضی نیستن و رنج چیزی رد میکشن که واقعی نیست ..... تازه مثلا یه دختر زیبا معمولا با مشکلاتی مواجهه که میتونه زندگی رو براش سخت کنه ازجمله اینکه بیشتر باید مراقب خودش باشه این موضوع مهمیه ...... یا اینکه چون از بچگی مرتب همه از زیبایی اش تعریف کردن فکر میکنه باید همیشه خوشگل باشه در هر حال و شرایط و هر سنی باید یه عروسک جذاب باشه انگار حق نداره راحت باشه لباسی به تنش نیاد یا ......یه آدمی میشه متکی به ظاهرش . و آدمی که متکی شد به ظاهرش فکر میکنه همین که تو جمع زیبا بود کافیه و برای رشد دیگر جنبه های وجودش تلاش چندانی نمی کنه...... ناخودآگاه اینجوری میشه
سکوت چاره سازه شکست در برخی موارد زندگی خیلی سخت تر از شکست در چهرهست من به خیلی هاتون حق می دم یه آدم تحصیل کرده که شعور و معرفت در فواره های وجودشه پس یه فرد نادان که از دور می رسه غلط می کنه نظر بده پس خودتان رو صرف گوش دادن به این چیزها نکنید من چهره خوبه ولی آدم عصبانی هستم حتی پدرم هم باهام مشکل داره میگه اخلاق نداشته باشی ظاهر و همه چی پوچه چه می شه کرد بیخیال باشید بهتر از همه چیزه
سلام
من زشت نیستم یعنی چهره معمولی دارم ولی از سن پایین موهای سرم شروع کرد به ریختن و الان کچل شدم بخاطر همین اعتمادبنفسم از 20 سالگی بخاطر مسخره شدن کم شد و از نظر شغل و درآمد هم نتونستم پیشرفت کنم در نتیجه الان توی 32 سالگی نه شغلی دارم و نه ازدواج کردم و فقط حسرت زندگی بقیه رو میخورم کاشت مو هم که زیاد جالب نیست چون هم امکان دوباره ریختنش هست و هم اون چیزی که میخای از آب درنمیاد
انگار محکومم به کچل بودن و مجرد موندن تاآخرعمر
وقتی یه دخترزیبا و موردعلاقمو تو خیابون میبینم میگم آخه این که نمیاد سمت من و فقط فکرش تو سرم میمونه
همه بهم میگن کچلی بهت میاد ولی به نظرم مو بهتره چون حداقلش اینه که دیگه بهت نمیگن کچل و اعتمادبنفستم بهتر میشه
نامید نباش،اشتباه می کنی
دنیا مال خوشگل ها و پولدارهاست بقیه سیاهی لشکر خدا هستن
Saeed
۰۱:۳۹ ۰۷ تير ۱۳۹۷
خسته شدم از این زندگی
بخاطر قیافه همه من رو مسخره میکنن
از همه ناراحتم
اخه ما بدقیافه ها چیکار کردیم که اینقدر بابد مورد تمسخر دیگران قرار بگیریم
لعنت به این زندگی
هر لحظه ارزوی مرگ دارم
دعا کنید سریعا بمیرم
شفا هم نمیخوان
سلام دداش هیچوقت به خاطر قیافه غصه نخور...اصلا چیز مهمی نیست برای من که نه...در احادیث بعضی دعا ها برای زیبا تر شدن هست...و اینکه اگر باطنت رو زیباتر کنی به مرور چهره ت هم دوست داشتنی خواهد شد
Zari
۱۶:۴۱ ۲۵ مرداد ۱۳۹۷
شما اگ روی طرز بیانتون کار کنید معجزه میکنه ینی برای طرف مقابلتون جذاب میشن مخصوصا واس دخترا
ناشناس
۲۲:۴۷ ۱۷ مهر ۱۳۹۸
کسانی که افراد را بخاطر زشت بودنشون مسخره می کنند چی با خودشون فکر می کنند که بخودشون چنین اجازه ای را می دند؟ با دلی که می شکونند می خواند چکار کنند؟
بنظر من هم زشتی تو سرنوشت و آینده آدم خیلی تاثیر می ذاره من خودم و شوهرم چهره های معمولی داریم ولی بچم از روزی که ب دنیا اومد همه گفتن زشته و خیلی هم تکرار کردن منم تو روزایی ک باید به خودم می رسیدم ولی ب خاطر این موضوع خیلی غصه خوردم وخیلی شکسته شدم
بنظر من هم زشتی تو سرنوشت و آینده آدم خیلی تاثیر می ذاره من خودم و شوهرم چهره های معمولی داریم ولی بچم از روزی که ب دنیا اومد همه گفتن زشته و خیلی هم تکرار کردن منم تو روزایی ک باید به خودم می رسیدم ولی ب خاطر این موضوع خیلی غصه خوردم وخیلی شکسته شدم
من یه مشکلی دارم که نتونستم صورتم رو درست کنم . هزینه عمل رو دیدم بابام از ته دل راضی نیست بده ازش گذشتم. ولی همیشه میترسم که مورد تمسخر قرار بگیرم خسته شدم که در قالب دوستی میان میگن چرا عمل نمیکنی... خیلی دلم میشکنه. من خودم از خودم راضیم ولی اطرافیان اذیتم میکنن. جالبه آدمهایی میان اینو بهم میگن که یک لحظه هم دوست نداشتم به شکل اونا بودم این دیگه خیلی زور داره.خب هر کسی یه طوریه دیگه یکی که خودش هم مشکل شبیه منو داره و هزار تا ایراد دیگه چرا میاد به من نظر میده به خدا دیگه بریدم. اگر توانایی مالی رو دارید هیچ وقت از خودتون نگذرید
من یه مشکلی دارم که نتونستم صورتم رو درست کنم . هزینه عمل رو دیدم بابام از ته دل راضی نیست بده ازش گذشتم. ولی همیشه میترسم که مورد تمسخر قرار بگیرم خسته شدم که در قالب دوستی میان میگن چرا عمل نمیکنی... خیلی دلم میشکنه. من خودم از خودم راضیم ولی اطرافیان اذیتم میکنن. جالبه آدمهایی میان اینو بهم میگن که یک لحظه هم دوست نداشتم به شکل اونا بودم این دیگه خیلی زور داره.خب هر کسی یه طوریه دیگه یکی که خودش هم مشکل شبیه منو داره و هزار تا ایراد دیگه چرا میاد به من نظر میده به خدا دیگه بریدم. اگر توانایی مالی رو دارید هیچ وقت از خودتون نگذرید
برید خداتونو شکر کنید خنگ نیستید من از قیافم کاملا راضیم و تعریف از خود نباشه قیافم خوبه ولی ضریب هوشیم افتضاحه من حاضرم زشت باشم ولی با هوش باشم آخه قیافه به چه دردی میخوره ولی اگه باهوش باشی میتونی تو کنکور قبولشی بعد هم پولدار بشی فوقش بعد از پولدار شدن صورتتو عمل میکنی ولی اگه یه زیبایه نادان باشی هیچ کاری نمیتونی بکنی
من يك دختر بسيار زشتم هركسي مرا ميبيند حالش بد ميشود از خدا خيلي دلگيرم تمام عمرم همش غصه خوردم چهل سالمه بخاطر زشتي نه پول دارم نه شغل دارم نه همسر هرشب بابغض ميخوابم من خيلي خيلي بدبخت وبيچاره ام
بی شک چاقی رو زیبایی تاثیر منفی میذاره، وقتی رو هیکلتون و سلامتیتون کار کنین و خوش استایل شین اعتماد به نفستون بالا میره، اون موقع ست ک خودتونو بیشتر دوست میدارین.
آها پس آدمایی که زشتن رو دوست نداره خب منطقیه زیبایی رو دوست داره شامل چهره هم میشه و زشتی رو دوست نداره
خب چرا زشتی باید وجود داشته باشه
Mehdi
۲۱:۲۶ ۳۰ آبان ۱۳۹۶
درد یک ادم زشت فقط یک ادم زشت میفهمه وقتی نزدیکان خود شخص بهش بگن زشت و مورد تمسخر قرار بگیره واقعا حس خیلی بدیه در کل ما همینی ک هستیم تا اخر عمر باید بسوزیم و بسازیم
من به اینای که این مشکل ندارن و میخوان از سر دلسوزی یه چیزی بگن ندارم.ولی این رو میدونم 1. به زشتی که خودتون فکر می کنید نیستید 2.هر چقدر هم زشت باشین با عمل زیبایی میتونید حداقلش قیافه معمولی داشته باشین 3.الکی با خدا بحث نکنین بجاش به خودت تکونی بده و برو پول جمع کن باهاش اعتماد به نفست خیلی بالا میره جوری که زشت بودن کوچکترین مشکلتون میشه.
باید شکر گزار نعمت های خداوندی باشیم و باید این را بدانیم آزمایشی برای ماست برخی براین باورند که اگر خداوند ما را از نعمتی محروم میکند نعمتی دیگر به ما هدیه میکند و برخی را در جهانی دیگر اهدا میکند پس چه بهتر که در آخرت صاحب بهترین نعمت های خداوندی باشیم
اشکالی نداره ناراحت نشین اگر قیافتون زشته شما دو راه بیشتر ندارید یا باید همیشه غصه زشت بودنتونو بخورید و افسرده بشید و یا اینک اصلا هیچ توجهی به حرفای مردم و قیافتون نکنید و تمام انرژیتون را صرف پیشرفت کنید .میگویند خداوند زیباست و زیباییها را دوست دارد ولی من میگویم خداوند زیباست و زیبا رویان را دوست دارد .این است از عدالتی که تو کتب آسمانی برایمان فرستاده .
عزیزم این حرفو نزن . تو نمیتونی ب خودت تلقین کنی ک بخاطر قیافت با عشقت ازدواج نکردی . شاید طرف از قیافت راضی نباشع ولی مطمئنم تو ی ویزگی داری ک اون دوست دارع . حتما اگ باهات ازدواج نکردع برا چیز دیگع ای هس اینو مطمئن باش
روز خوش ...
واقعا باید همراه ادمای زشت زندگی کرد تا دردشون روفهمید اگه از لحاظ مالی هم ضعیف باشن که خیلی زندگیشون سخته واقعا من میدونم زشت بودن چه دردی داره امیدورام این سختیا ها ودرد ها باعث نشه که از عصبانیت کاری بکنیم که هیچ جوری نشه جبرانش کرد
سلام.به نظرمن خداوند هیج موجودی رو زشت نیافریده همه چیز رو زیبا آفریده منتها این بنده ها هستند که ناسپاسی میکنند. اصلا زشت وزیباروبذارید کنار یه لحظه باخودتون فکرکنید که خدا میتونست ماهارو مورچه یا هر حیوان دیگری بیافرینه ولی ماهارو اشرف مخلوقات قرارداده پس ب خودتون ببالید که انسان هستید.امیدوارم لحظه هاتون خدایی باشه وهمیشه دلتون شاد درپناه حق باشید
انسان باید خودشون جای افراد زشت بزارن بعد بفهمن که تمسخر قیافه چه
حالتی بهشون دست می ده بعد اون موقع می فهمن که نه می تو نند درس بخونند نه می تونند درست زندگی کنند
سلام...خدا که از سرنوشت ما بد قیافه ها خبر داشت و داره چرا افرید که مورد تمسخر قرار بگیریم آدم تا کی حرص نخوره...هیشکی اندازه ی بد قیافه اوج ظلمتو بدبختیو نمیفهمه که تو ی جمع ی دفعه مورد مسخره قرار بگیره ...
من کاملا مخالفم. وقتی تو جامعه ای که بیشتر مردمش چهرهای معمولی و زیبا دارن، کسی که چهر زشتی داره مورد تمسخر قرار می گیره و تو هیچ جمعی راش نمیدن. شما به این میگین عدالت.
وقتی خدا میتونه مشکلی رو از دوش بندش برداره چرا کمکی نمیکنه
اصلا منطقی نیست .حالا این فرزند زشتی که بدنیا امده شماها میگید این دست خدا نیست ازپدر مادر زیبا فرزندان زیبا بدنیا میاد حالا سرنوشت این بچه زشت چی میشه مگه دست خودش بوده زشت بدنیا بیاد تو ازدواج به مشکل برمیخوره مگه خدا نمیگه نصف دینتو با ازدواج کامل کن این از کجا کامل کنه زشت بودن جوریه که هر چقد تلاش کنی بالا بری پایین بری هرکاریم بکنی همینه قیافت یکم منطقی باشید همین قران نمیگه مگه به شما قدرت انتخاب دادیم انتخاب قیافم دست خودم نیست که دست خداست
حرف شما منطقی نیست! یعنی اگر در گذشته افراد نمی دانستند که ازدواج فامیلی منجر به ناقص شدن فرزند می شود و ازدواج کرده و صاحب فرزند ناقص شوند اشکال از خدا نیست! و اشکال از آنهاست! آنها که کف دستشان را بو نمی کردند که این اتفاق خواهد افتاد! اتفاقا مستقیما مقصر اصلی خداست! زیرا خدا می دانسته که آنها ندانسته اینکار را کرده اند و صاحب فرزندی شدند که تا پایان عمرش باید عذاب بکشد! اینجاست که مسئول اصلی خداست. زیرا تنها کسی بوده است که از عدم آگاهی آنها آگاه بوده است...
تمام امور دنيا، با هر عنواني كه دارند، زير عنوان عامّ امتحان الهي جا مي گيرند. لذا تمام امور دنيا، سوالات امتحاني اند.
تمام موجودات دنيا هم امتحان پس مي دهند حتّي سنگ و چوب و حيوانات و نوزادان و كودكان و ... ؛ لكن افراد بالغ، افزون بر امتحانات عامّ، امتحانات خاصّي هم دارند كه امتحان تشريعي خوانده مي شود.
تك تك موجودات دنيا، معاد هم خواهند داشت و جايگاه اخروي هر موجودي، تابع پاسخهايي است كه به امتحانات الهي داده است.
وقتي كسي اين جهان بيني قرآني را داشته باشد، ديگر دنبال مقصّر نمي گردد. مثل اين است كه دانش آموز وسط جلسه امتحان، سوالات امتحاني را حوادث ناگوار تلقّي كرده و معلّم را مقصّر اين ناگواري معرّفي كند. خود همين برخورد، يعني پاسخ غلط دادن به سوالات امتحاني
مهدی
۱۹:۲۳ ۱۰ مهر ۱۳۹۴
خداوند نمی خواهد هیچ نوزادى ناقص الخلقه به دنیا بیاید، این گونه نوزادان در اثر اشتباهات والدین (به صورت عمدى یا سهوى) به دنیا آمده اند كه از نظر پزشكى نیز بسیارى از این عوامل شناخته شده است.
اگر سؤال شود كه چرا خداوند اشتباهات آنان را جبران نمی كند؟ در پاسخ می گوییم: خداوند، آفرینش را، بر اساس حكمت و علل و اسباب آفریده و اگر بخواهد با قدرت خود اشتباهات ما را در طبیعت اصلاح كند، باید نظام آفرینش را به هم بزند.
مثلاً؛ جاذبه براى زمین یك حكمت و ارزش است. این جاذبه است كه سبب بارش باران می شود. حال اگر بگوییم به خاطر سقوط كودكى یا انسانى یا هواپیمایى، جاذبه را از زمین بگیریم، علاوه بر از هم پاشیدن نظام خلقت، چه بركاتى را باید از دست بدهیم.
مانند این است كه دانش آموزى در امتحان جغرافى، مكان كوه هیمالیا یا اقیانوس اطلس را اشتباه نوشته باشد، آیا خداوند باید جاى كوه و اقیانوس را عوض كند؟!
اگر ظالمى سنگى را به صورت مظلومى پرتاب كرد، آیا خداوند باید قبل از رسیدن سنگ به صورت او، سنگ را پنبه كند یا صورت او را ضربه ناپذیر كند؟!
اگر كسى را در زمستان به داخل استخر آب سردى هُل دادیم، خداوند باید آب استخر را گرم كند؟
اگر مسافرى راه شهرى را به اشتباه رفت، آیا خداوند باید شهر را جابجا كند؟!
كسانى كه توقّع دارند خداوند از قدرت خودش خلاف هاى عمدى و سهوى انسان ها را جبران كند، اگر كمى فكر كنند، خواهند فهمید كه نتیجهء این توقّع، آن است كه هیچ چیز در جاى خود نباشد و یك نظام هرج و مرجى به وجود آید و همه چیز در هر لحظه در حال تغییر و تحوّل باشد و قدرت تدبیر و برنامه ریزى از عقلا گرفته شود.
پیدایش افراد ناقص الخلقه، علاوه بر مسأله امتحان و آزمایش، تابع نظام ضروری علت و معلولی است كه نظامی ذاتی و تكوینی است و تخلف ناپذیر است، ضمن آنكه آزمایشی نیز برای خود فرزند و والدین می باشد; هم چنان كه فرزند سالم نیز امتحان و آزمایش است. در این روند نیز به كودك ظلمی نشده است; زیرا همه انسان ها در این دنیا در بوته آزمایشند، به این معنا كه خداوند به هر یك ابزارهایی جهت تلاش و عمل برای تكامل نهایی عطا فرموده و این دنیا را مقدمه ای برای رسیدن به سعادت جاودانی قرار داده است و در محاسبه قیامت، كنش های هر كس را به تناسب امكانات، ابزارها و نعمتهایی كه در دنیا عطا فرموده خواهد سنجید و نسبت به محرومیت ها و دشواری هایی كه شخص در این جهان تحمل نموده و نسبت به آن شكر و صبوری پیشه كرده است، درجات عظیمی عطا خواهد نمود، به گونه ای كه دیگران آرزو خواهند كرد كه: ای كاش در دنیا آن دشواری ها، ناملایمات و محرومیت ها را می كشیدیم و اكنون از ثمرات شیرینش بهره مند می شدیم.
از نـظـر فـقـه اسـلامـی, اصـل در خـلـقـت صـحـت و تندرستی است و نقص و مرض بر خلاف اصل نخستین می باشد. بـرای هـمـیـن جـهت, اصل نخست در كالای فروشی این است كه بی عیب و نقص باشد، هر چند صحت در متن قرارداد نوشته نشود و یا به زبان نیاید.
قرآن مجید در بیان آفرینش انسان یادآور می شود كه او را به تدریج به قله تكامل می رساند، چنانكه می فرماید: (ثم انشاناه خلقا آخر فتبارك اللّه احسن الخالقین) (1). آنگاه او را به عالی ترین آفرینش درآورد، برتر است خدا كه بهترین آفرینندگان است.
قـرآن، در مـورد دیـگر یادآور می شود كه خدا انسان را به بهترین وضع و شكل آفریده است: لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم (2). ما انسان را به بهترین شكل آفریدیم.
این آیات می رساند كه اصل در آفرینش انسان، بی نقص و بی عیب بودن است.
و اگر انسانی فاقد چنین كمال می گردد، وجود او استثنائی است كه بر قانون خلقت وارد می شود. بـار دیـگـر قـرآن یادآور می شود كه خداوند انسانها را از شكم مادران بیرون می آورد، در حالی كه كوچكترین آگاهی ندارند و آنان را از طریق ابزار شناخت مانند چشم و گوش و دل با جهان خارج آشـنـا می سازد و از این طریق معلوماتی را به دست می آورد: (و اللّه اخرجكم من بطون امهاتكم لا تعلمون شیئا و جعل لكم السمع و الابصار والافئده لعلكم تشكرون) (3). خداوند شماها را از شكم مادران بیرون آورد در حالی كه چیزی نمی دانستید و برای شما گوش و چشم و دل قرار داد تا سپاسگزار باشید.
این آیه تلویحا می رساند كه اصل نخست در آفرینش انسان, وجود چنین ابزارها است. و اگر انسان فاقد چنین ابزارها گشت, طبعا استثنائی در خلقت است. قرآن انسان را به عنوان عالی ترین قدرتمند كه بر زمین و دریا تسلط دارد, معرفی می كند: (و لقد كرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات وفضلناهم علی كثیر ممن خلقنا تفضیلا) (4). ما به فرزندان آدم برتری بخشیدیم. و آنان را بر بیابان و دریا مسلط ساختیم و از پاكیزه ها روزی دادیم. و بر بسیاری از آنچه كه آفریده ایم برتری بخشیدیم.
این گونه آیات كه بیانگر موقعیت بلند انسان از نظر جسم و تن و روح و روان است، می رسانند كه انـسان های ناقص الخلقه كه كمبودی بر تن و یا روان دارند، از ضایعات خلقت و به گونه ای تخلف از قـانون آفرینش به شمار می روند كه خدای عزوجل طراح آن می باشد، و هرگز برنامه خلقت بر اساس نقص و كمبود نبوده است و هر نوع پدیده ای بر خلاف كمال، جنبه ثانوی و استثنائی دارد.
بحث پیرامون انسانهای استثنائی از چند جهت پر اهمیت است:
1- عامل این نقائص و استثناءها چیست؟
2- چگونه می توان از این پدیده های استثنائی پیشگیری به عمل آورد؟
3- آیا این نوع ضایعات با عدل الهی منافات دارد؟
4- آیا در قلمرو تكلیف كه همه انسانها در پیشگاه خدا مسئولیت دارند، پایه مسئولیت این نوع انسانها بسان دیگر انسانها است یا با هم تفاوتهائی دارند؟
که ما تا حد امکان به تبیین هر یک از این موضوعات می پردازیم:
بررسی عوامل پدیده های استثنائی در انسان، جنبه های علمی دارد كه علم امروز توانسته است بر قسمتی از این عوامل دست یابد و علل این نوع فرزندان استثنائی را تعیین كند.
دانش بشری در پرتو تجربه، اموری از قبیل الكل، مواد مخدر، سیگار، آمیزشهای حرام و تا حد زیادی وراثت را علل این نوع پدیده ها معرفی می كند و در این قسمت بیش از همه پافشاری می نماید. ولی متأسفانه تعیین كنندگان این نوع عوامل، ناصحان مشفقی هستند كه سخنان و طرح های آنان ضمانت اجرایی ندارد و خود در محیطی سخن می گویند كه در آنجا الكل به جای آب مصرف می شود، و آمیزشهای حرام، خلاف قانون به شمار نمی رود. لذا علل این نوع پدیده های استثنائی در غرب، در عوامل یاد شده خلاصه گردیده است. در حالی كه غرب روی این عوامل اصرار دارد، ولی علل پیدایش چنین استثناها منحصر به عوامل یاد شده نیست. به گواه اینكه جهان اسلام كه برخی از این عوامل در آن كمتر وجود دارد، از چنین آسیبها و استثناها مصون نمانده است. از این لحاظ باید گفت: یك رشته عوامل دیگری نیز پدید آورنده این گونه انسانهای استثنائی می باشند.
از نظر احادیث اسلامی، عواملی برای این كار وجود دارد كه برخی را علوم و دانش های امروز بشر تصدیق می كند. ولی برخی دیگر با علوم محدود انسان قابل تفسیر و توجیه نیست. از این جهت نباید آنها را به بهانه اینكه این نوع عوامل در علم به رسمیت شناخته نشده اند كنار بگذاریم.
وحی، ابزار شناختی است كه هرگز خطا نمی پذیرد و اگر صدور این احادیث از مقام وحی، قطعی و استوار باشد، به طور مسلم عوامل معرفی شده، از اسباب پیدایش انسانهای ناقص الخلقه خواهد بود.
اصولاً باید توجه نمود علم، بخش كمی از مجهولات انسان را حل كرده و پرده از آنها برداشته است و اقیانوس بیكران جهل بشر، گسترده تر از آن است كه با نورافكنهای ناتوان عقل و خرد، همه نقاط آن روشن گردد. بیجاره كسی است كه به علم نارسا و دانش كوتاه خود بنازد و گزارشهای آموزگاران الهی را نادیده بگیرد.
بنابراین آنچه كه در آن احادیث، علل پیدایش آن نوع پدیده های معرفی شده اند، گزارشهائی است كه باید قلمرو علم قرار گیرد، شاید در آینده سر پنجه علم پرده از روی آنها بردارد.
آنچه از احادیث اسلامی استفاده می شود این است که قسمت اعظم این نقیصه ها مربوط به جهل و نادانی والدین نسبت به وظائف خود درباره همسران و نحوه آمیزش و كیفیت پرورش فرزندان است. به یك معنی، این نقیصه ها و كمبودها، غرامتی است كه پدران و مادران در مقابل جهل و نادانی خود می پردازند.
که برخی از این عوامل عبارتند از:
الف- سوء تغذیه:
احادیث اسلامی، سوء تغذیه را مایه پیدایش این نوع كمبودها دانسته و حُسن تغذیه را یك نوع پیشگیری تلقی كرده اند.
1- پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) فرمود: به زنان باردار «به» بخورانید زیرا این میوه مایه زیبائی كودك و حسن خوی او خواهد بود
2- مردی محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شد، در حالی كه فرزند ضعیف و ناتوان او همراه وی بود. امام از آن مرد سؤال كرد: چرا فرزند تو لاغر است؟ آن مرد یادآور شد كه فرزندم علیل و ناتوان است. امام فرمود: به او مقداری «قاووت» بده زیرا این غذا مایه رشد گوشت و استحكام استخوان می گردد (بحار، 101/105)
این نمونه ای بود از احادیثی كه تغذیه مادر را در دوران بارداری، و تغذیه خود كودك را در صحت و تندرستی نوزادان كاملا مؤثر دانسته، از این نظر، آنچه را كه بهداشت امروز در دوران بارداری برای مادران تكلیف می كند، یك وظیفه اسلامی است كه باید از آن پیروی كرد و همچنین دستوراتی كه پزشكان برای رشد نوزادان سفارش می كنند، همه و همه جزء برنامه های اسلامی است.
حال كه در پرتو پیشرفت علوم طبیعی، انواع ویتامین ها، كشف شده و به صورت بهداشتی در اختیار مادران قرار گرفته است، می توان مطابق دستور پزشك بر قسمتی از این مشكلات پیروز آمد، و نوزادان استثنائی را به حد كمتر رسانید.
ب- وراثت:
وراثت اصلی است كه اسلام آن را كاملاً محترم شمرده و بر آن صحنه نهاده است. اگر علم « ژنتیك » در غرب، علم نوظهوری است، اما قانون وراثت به صورت كلی در قرآن و احدیث اسلامی وارد شده است و طب سنتی و تجربه های دیرینه مردم، بر آن صحه نهاده اند. قرآن مجید میفرماید:
«وَالْبَلَدُ الطَّیبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِاذْنِ ربهِ والذی خبثَ لا یَخْرُجُ اِلانكِداً» (اعراف/57)
سرزمین پاكیزه، گیاه آن به امر پروردگار به خوبی بیرون می آید ولی سرزمین شوره زار جز گیاه كم در آن نمی روید.
این آیه كه جنبه مثلی دارد، اشاره به قانون وراثت است و اینكه تندرستی و بیماری پدر و مادر، در رشد كودكان كاملاً مؤثر است.
پس به قطع می توان گفت قسمتی از این نقصیه ها مربوط به پدر و مادر است كه در فرزند تجلی میكند.
و ما در این مورد نمونه هائی را یادآور میشویم:
1- امیر المؤمنان(علیه السلام) فرمود: «هرگز با دختران كم عقل و ابله ازدواج نكنید، زیرا همنشینی آنان مایه ناراحتی و روان. آمیزش با آنها مایه تباهی فرزندان است» (وسائل الشیعه، 14/94)
2- رسول گرامی (صلی الله علیه و آله) فرمود: «با خویشاوندان نزدیك ازدواج نكنید، زیرا میوه چنین ازدواجی، ناتوانی و لاغری فرزندان شما خواهد بود» (المحجة البیضا، 3/94)
ج- آمیزش در ایام معذوریت:
اسلام، دوران تقاعد (حیض) را برای زن، دوران نقاهت و یك نوع ناراحتی توام با نیاز به استراحت تلقی می كند، در حالی كه در برخی نوشته ها منسوب به شرائع آسمانی این دوره از زندگی زن به صورت بدی تفسیر می شود. تا آنجا كه این گروه از زنان را در ایام تقاعد، یك موجود ناپاك فرض می كنند كه باید غذا و زندگی او را جدا كرد و با او بسان یك حیوان نجس العین رفتار نمود! در مقابل، اسلام این حالت را نقاهت تلقی می كند وچنین می فرماید:
«یَسْئلونَكَ عَنِ المَحیضِ قَلْ هُوَ اَذَیَّ فّاعْتَزلوا النساء فی المحیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی یَطْهُرْنَ» بقره/223
[از تو درباره زن حائض سوال می كنند بگو دوران قاعدگی دوران ناراحتی زنان است و باید در چنین ایام از نزدیكی با آنان خودداری كرد. آنگاه كه پاك و تمیز شدند با آنان نزدیكی نمائید].
انعقاد نطفه در ایام قاعدگی زن یك مسئله بعید است نه محال. از این جهت هیچ بعید نیست كه در چنین وضعی، نزدیكی مایه انعقاد نطفه فرزند شود ولی باید توجه نمود كه چنین فرزندی صالح و تندرست نخواهد بود زیرا پدر تخمی را در سرزمین ناقابل و متعفن افشانیده است.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «افراد كریه المنظر و بدقیافه میوه های تلخ و بدرنگ آمیزش های دوران قاعدگی زنان است». (المحجمه البیضا، 3/113)
در حدیثی، نزدیكی با همسر در دوران تقاعد مایه ابتلای فرزند به بیماری جذام و پیسی دانسته شده است (بحارالانوار، 100/283)
د- آداب آمیزش:
آمیزش زن و مرد، اجابت یك درخواست فطری است. در حالی كه این كار، یك عمل طبیعی و غریزی است، ولی در اسلام آدابی برای آن بیان شده است كه تخلف از آن مایه تباهی فرزند می شود.
علم بشر هر چند بر بسیاری از اسرار این نوع آداب و دستورات پی نبرده، ولی امید است كه پیشرفتِ علم، بر اسرار این آداب دست یابد. (رک: وسائل الشیعه، ج 14)
من بهم میگم بعضیا خیلی خوشگلی بعی میگن خوبی بعضی میگن معمولی.ولی من خودمو تا سن بیست سالگی واقعا زشت میدونستم. الان یکم اعتماد بنفسم رفته بالا و فهمیدم اشتباه میکردم.اما بازم هم درک میکنم کسایی و که واقعا از نعمت زیبایی محرومند.و نمیتونم درک کنم ک خدا با اون عظمت چطور وقتی میبینه حالا به علل طبیعی یکی قیافش مشکل داره و کل زندگیش به فنا رفته بخاطرش چرا خدایی ک میتونه کاری نمیکنه؟اخه چراااااا من خودم مشکلات زیاددارم. جدای از بحث زیبایی.انقدر غصه خوردم ک به فنا رفت زندگی تا الانم. اه دنیای لعنتی ایه
ولی تا میام اعتماد به نفسم تقویت کنم یه نگا به خودم میکنم .....
دوستان اخلاق مهم ترین چیز دنیاست
مو و قد و قیافه دست خوده آدم نیست رو چیزهایی که دست خوده انسانه باید کار کرد
شکر به خاطر داده ها و نداشته هاش
به نظرم اینکه ما خودمون با بقیه مقایسه میکنیم و یا بقیه اینکار رو میکنن نظرات بقیه برامون مهم میشه!
ادمی perfect خلق نشده! من هم شخصا مشکل دارم همه دارن!
مثلا من به خاطر ژنتیک وضعیت پوستی مطلوبی ندارم.ولی توی ورزش خوبم.
مطمئن باشین حتما یه نظمی وجود داره حتی اگر تو ظاهر معلوم نباشه.
چن سالتع عزیزم ؟
یکی از دوستانم هم تقریبا سبک تفکری متفاوت با عرف مصرف گرا و تجملاتی جامعه دارد و دوست نداره پیرو سبک غلط جامعه در این زمینه بشه.
اما می دونید چی منو خیلی ناراحت می کنه اینکه بعضی آدمها دیگرانو بخاطر زشت بودنشون مسخره می کنند. یعنی واقعا برای شخصیت این آدمها متاسفم که با روحیه این افراد بازی می کنند.
من زشت نیستم یعنی چهره معمولی دارم ولی از سن پایین موهای سرم شروع کرد به ریختن و الان کچل شدم بخاطر همین اعتمادبنفسم از 20 سالگی بخاطر مسخره شدن کم شد و از نظر شغل و درآمد هم نتونستم پیشرفت کنم در نتیجه الان توی 32 سالگی نه شغلی دارم و نه ازدواج کردم و فقط حسرت زندگی بقیه رو میخورم کاشت مو هم که زیاد جالب نیست چون هم امکان دوباره ریختنش هست و هم اون چیزی که میخای از آب درنمیاد
انگار محکومم به کچل بودن و مجرد موندن تاآخرعمر
وقتی یه دخترزیبا و موردعلاقمو تو خیابون میبینم میگم آخه این که نمیاد سمت من و فقط فکرش تو سرم میمونه
همه بهم میگن کچلی بهت میاد ولی به نظرم مو بهتره چون حداقلش اینه که دیگه بهت نمیگن کچل و اعتمادبنفستم بهتر میشه
حتی خوده من
دنیا مال خوشگل ها و پولدارهاست بقیه سیاهی لشکر خدا هستن
بخاطر قیافه همه من رو مسخره میکنن
از همه ناراحتم
اخه ما بدقیافه ها چیکار کردیم که اینقدر بابد مورد تمسخر دیگران قرار بگیریم
لعنت به این زندگی
هر لحظه ارزوی مرگ دارم
دعا کنید سریعا بمیرم
شفا هم نمیخوان
این دختربچه ها روسی رو دیدین چه قدر قشنگن ؟ چه قدرم خوشتیپن ؟ من همش به اینا باید حسرت بخورم
یک : اگر آدم های زشت دیگه باهم ازدواج نکنند رفته رفته منقرض می شوند و نسل زشت ها از بین می رود.
نظر دوم : همه آدم ها فقط برای خشنودی خدا باید زندگی کنند
خب چرا زشتی باید وجود داشته باشه
روز خوش ...
حالتی بهشون دست می ده بعد اون موقع می فهمن که نه می تو نند درس بخونند نه می تونند درست زندگی کنند
وقتی خدا میتونه مشکلی رو از دوش بندش برداره چرا کمکی نمیکنه
تمام موجودات دنيا هم امتحان پس مي دهند حتّي سنگ و چوب و حيوانات و نوزادان و كودكان و ... ؛ لكن افراد بالغ، افزون بر امتحانات عامّ، امتحانات خاصّي هم دارند كه امتحان تشريعي خوانده مي شود.
تك تك موجودات دنيا، معاد هم خواهند داشت و جايگاه اخروي هر موجودي، تابع پاسخهايي است كه به امتحانات الهي داده است.
وقتي كسي اين جهان بيني قرآني را داشته باشد، ديگر دنبال مقصّر نمي گردد. مثل اين است كه دانش آموز وسط جلسه امتحان، سوالات امتحاني را حوادث ناگوار تلقّي كرده و معلّم را مقصّر اين ناگواري معرّفي كند. خود همين برخورد، يعني پاسخ غلط دادن به سوالات امتحاني
اگر سؤال شود كه چرا خداوند اشتباهات آنان را جبران نمی كند؟ در پاسخ می گوییم: خداوند، آفرینش را، بر اساس حكمت و علل و اسباب آفریده و اگر بخواهد با قدرت خود اشتباهات ما را در طبیعت اصلاح كند، باید نظام آفرینش را به هم بزند.
مثلاً؛ جاذبه براى زمین یك حكمت و ارزش است. این جاذبه است كه سبب بارش باران می شود. حال اگر بگوییم به خاطر سقوط كودكى یا انسانى یا هواپیمایى، جاذبه را از زمین بگیریم، علاوه بر از هم پاشیدن نظام خلقت، چه بركاتى را باید از دست بدهیم.
مانند این است كه دانش آموزى در امتحان جغرافى، مكان كوه هیمالیا یا اقیانوس اطلس را اشتباه نوشته باشد، آیا خداوند باید جاى كوه و اقیانوس را عوض كند؟!
اگر ظالمى سنگى را به صورت مظلومى پرتاب كرد، آیا خداوند باید قبل از رسیدن سنگ به صورت او، سنگ را پنبه كند یا صورت او را ضربه ناپذیر كند؟!
اگر كسى را در زمستان به داخل استخر آب سردى هُل دادیم، خداوند باید آب استخر را گرم كند؟
اگر مسافرى راه شهرى را به اشتباه رفت، آیا خداوند باید شهر را جابجا كند؟!
كسانى كه توقّع دارند خداوند از قدرت خودش خلاف هاى عمدى و سهوى انسان ها را جبران كند، اگر كمى فكر كنند، خواهند فهمید كه نتیجهء این توقّع، آن است كه هیچ چیز در جاى خود نباشد و یك نظام هرج و مرجى به وجود آید و همه چیز در هر لحظه در حال تغییر و تحوّل باشد و قدرت تدبیر و برنامه ریزى از عقلا گرفته شود.
پیدایش افراد ناقص الخلقه، علاوه بر مسأله امتحان و آزمایش، تابع نظام ضروری علت و معلولی است كه نظامی ذاتی و تكوینی است و تخلف ناپذیر است، ضمن آنكه آزمایشی نیز برای خود فرزند و والدین می باشد; هم چنان كه فرزند سالم نیز امتحان و آزمایش است. در این روند نیز به كودك ظلمی نشده است; زیرا همه انسان ها در این دنیا در بوته آزمایشند، به این معنا كه خداوند به هر یك ابزارهایی جهت تلاش و عمل برای تكامل نهایی عطا فرموده و این دنیا را مقدمه ای برای رسیدن به سعادت جاودانی قرار داده است و در محاسبه قیامت، كنش های هر كس را به تناسب امكانات، ابزارها و نعمتهایی كه در دنیا عطا فرموده خواهد سنجید و نسبت به محرومیت ها و دشواری هایی كه شخص در این جهان تحمل نموده و نسبت به آن شكر و صبوری پیشه كرده است، درجات عظیمی عطا خواهد نمود، به گونه ای كه دیگران آرزو خواهند كرد كه: ای كاش در دنیا آن دشواری ها، ناملایمات و محرومیت ها را می كشیدیم و اكنون از ثمرات شیرینش بهره مند می شدیم.
از نـظـر فـقـه اسـلامـی, اصـل در خـلـقـت صـحـت و تندرستی است و نقص و مرض بر خلاف اصل نخستین می باشد. بـرای هـمـیـن جـهت, اصل نخست در كالای فروشی این است كه بی عیب و نقص باشد، هر چند صحت در متن قرارداد نوشته نشود و یا به زبان نیاید.
قرآن مجید در بیان آفرینش انسان یادآور می شود كه او را به تدریج به قله تكامل می رساند، چنانكه می فرماید: (ثم انشاناه خلقا آخر فتبارك اللّه احسن الخالقین) (1). آنگاه او را به عالی ترین آفرینش درآورد، برتر است خدا كه بهترین آفرینندگان است.
قـرآن، در مـورد دیـگر یادآور می شود كه خدا انسان را به بهترین وضع و شكل آفریده است: لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم (2). ما انسان را به بهترین شكل آفریدیم.
این آیات می رساند كه اصل در آفرینش انسان، بی نقص و بی عیب بودن است.
و اگر انسانی فاقد چنین كمال می گردد، وجود او استثنائی است كه بر قانون خلقت وارد می شود. بـار دیـگـر قـرآن یادآور می شود كه خداوند انسانها را از شكم مادران بیرون می آورد، در حالی كه كوچكترین آگاهی ندارند و آنان را از طریق ابزار شناخت مانند چشم و گوش و دل با جهان خارج آشـنـا می سازد و از این طریق معلوماتی را به دست می آورد: (و اللّه اخرجكم من بطون امهاتكم لا تعلمون شیئا و جعل لكم السمع و الابصار والافئده لعلكم تشكرون) (3). خداوند شماها را از شكم مادران بیرون آورد در حالی كه چیزی نمی دانستید و برای شما گوش و چشم و دل قرار داد تا سپاسگزار باشید.
این آیه تلویحا می رساند كه اصل نخست در آفرینش انسان, وجود چنین ابزارها است. و اگر انسان فاقد چنین ابزارها گشت, طبعا استثنائی در خلقت است. قرآن انسان را به عنوان عالی ترین قدرتمند كه بر زمین و دریا تسلط دارد, معرفی می كند: (و لقد كرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات وفضلناهم علی كثیر ممن خلقنا تفضیلا) (4). ما به فرزندان آدم برتری بخشیدیم. و آنان را بر بیابان و دریا مسلط ساختیم و از پاكیزه ها روزی دادیم. و بر بسیاری از آنچه كه آفریده ایم برتری بخشیدیم.
این گونه آیات كه بیانگر موقعیت بلند انسان از نظر جسم و تن و روح و روان است، می رسانند كه انـسان های ناقص الخلقه كه كمبودی بر تن و یا روان دارند، از ضایعات خلقت و به گونه ای تخلف از قـانون آفرینش به شمار می روند كه خدای عزوجل طراح آن می باشد، و هرگز برنامه خلقت بر اساس نقص و كمبود نبوده است و هر نوع پدیده ای بر خلاف كمال، جنبه ثانوی و استثنائی دارد.
1. سوره مومنون، آیه 15.
2. سوره تین، آیه 5.
3. سوره نحل، آیه 81.
4.سوره اسراء، آیه 73.
بحث پیرامون انسانهای استثنائی از چند جهت پر اهمیت است:
1- عامل این نقائص و استثناءها چیست؟
2- چگونه می توان از این پدیده های استثنائی پیشگیری به عمل آورد؟
3- آیا این نوع ضایعات با عدل الهی منافات دارد؟
4- آیا در قلمرو تكلیف كه همه انسانها در پیشگاه خدا مسئولیت دارند، پایه مسئولیت این نوع انسانها بسان دیگر انسانها است یا با هم تفاوتهائی دارند؟
که ما تا حد امکان به تبیین هر یک از این موضوعات می پردازیم:
بررسی عوامل پدیده های استثنائی در انسان، جنبه های علمی دارد كه علم امروز توانسته است بر قسمتی از این عوامل دست یابد و علل این نوع فرزندان استثنائی را تعیین كند.
دانش بشری در پرتو تجربه، اموری از قبیل الكل، مواد مخدر، سیگار، آمیزشهای حرام و تا حد زیادی وراثت را علل این نوع پدیده ها معرفی می كند و در این قسمت بیش از همه پافشاری می نماید. ولی متأسفانه تعیین كنندگان این نوع عوامل، ناصحان مشفقی هستند كه سخنان و طرح های آنان ضمانت اجرایی ندارد و خود در محیطی سخن می گویند كه در آنجا الكل به جای آب مصرف می شود، و آمیزشهای حرام، خلاف قانون به شمار نمی رود. لذا علل این نوع پدیده های استثنائی در غرب، در عوامل یاد شده خلاصه گردیده است. در حالی كه غرب روی این عوامل اصرار دارد، ولی علل پیدایش چنین استثناها منحصر به عوامل یاد شده نیست. به گواه اینكه جهان اسلام كه برخی از این عوامل در آن كمتر وجود دارد، از چنین آسیبها و استثناها مصون نمانده است. از این لحاظ باید گفت: یك رشته عوامل دیگری نیز پدید آورنده این گونه انسانهای استثنائی می باشند.
از نظر احادیث اسلامی، عواملی برای این كار وجود دارد كه برخی را علوم و دانش های امروز بشر تصدیق می كند. ولی برخی دیگر با علوم محدود انسان قابل تفسیر و توجیه نیست. از این جهت نباید آنها را به بهانه اینكه این نوع عوامل در علم به رسمیت شناخته نشده اند كنار بگذاریم.
وحی، ابزار شناختی است كه هرگز خطا نمی پذیرد و اگر صدور این احادیث از مقام وحی، قطعی و استوار باشد، به طور مسلم عوامل معرفی شده، از اسباب پیدایش انسانهای ناقص الخلقه خواهد بود.
اصولاً باید توجه نمود علم، بخش كمی از مجهولات انسان را حل كرده و پرده از آنها برداشته است و اقیانوس بیكران جهل بشر، گسترده تر از آن است كه با نورافكنهای ناتوان عقل و خرد، همه نقاط آن روشن گردد. بیجاره كسی است كه به علم نارسا و دانش كوتاه خود بنازد و گزارشهای آموزگاران الهی را نادیده بگیرد.
بنابراین آنچه كه در آن احادیث، علل پیدایش آن نوع پدیده های معرفی شده اند، گزارشهائی است كه باید قلمرو علم قرار گیرد، شاید در آینده سر پنجه علم پرده از روی آنها بردارد.
آنچه از احادیث اسلامی استفاده می شود این است که قسمت اعظم این نقیصه ها مربوط به جهل و نادانی والدین نسبت به وظائف خود درباره همسران و نحوه آمیزش و كیفیت پرورش فرزندان است. به یك معنی، این نقیصه ها و كمبودها، غرامتی است كه پدران و مادران در مقابل جهل و نادانی خود می پردازند.
که برخی از این عوامل عبارتند از:
الف- سوء تغذیه:
احادیث اسلامی، سوء تغذیه را مایه پیدایش این نوع كمبودها دانسته و حُسن تغذیه را یك نوع پیشگیری تلقی كرده اند.
1- پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) فرمود: به زنان باردار «به» بخورانید زیرا این میوه مایه زیبائی كودك و حسن خوی او خواهد بود
«اطعموا السفرجل فانه یحسن اولادكم» (بحارالانوار، 63/176)
2- مردی محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شد، در حالی كه فرزند ضعیف و ناتوان او همراه وی بود. امام از آن مرد سؤال كرد: چرا فرزند تو لاغر است؟ آن مرد یادآور شد كه فرزندم علیل و ناتوان است. امام فرمود: به او مقداری «قاووت» بده زیرا این غذا مایه رشد گوشت و استحكام استخوان می گردد (بحار، 101/105)
این نمونه ای بود از احادیثی كه تغذیه مادر را در دوران بارداری، و تغذیه خود كودك را در صحت و تندرستی نوزادان كاملا مؤثر دانسته، از این نظر، آنچه را كه بهداشت امروز در دوران بارداری برای مادران تكلیف می كند، یك وظیفه اسلامی است كه باید از آن پیروی كرد و همچنین دستوراتی كه پزشكان برای رشد نوزادان سفارش می كنند، همه و همه جزء برنامه های اسلامی است.
حال كه در پرتو پیشرفت علوم طبیعی، انواع ویتامین ها، كشف شده و به صورت بهداشتی در اختیار مادران قرار گرفته است، می توان مطابق دستور پزشك بر قسمتی از این مشكلات پیروز آمد، و نوزادان استثنائی را به حد كمتر رسانید.
ب- وراثت:
وراثت اصلی است كه اسلام آن را كاملاً محترم شمرده و بر آن صحنه نهاده است. اگر علم « ژنتیك » در غرب، علم نوظهوری است، اما قانون وراثت به صورت كلی در قرآن و احدیث اسلامی وارد شده است و طب سنتی و تجربه های دیرینه مردم، بر آن صحه نهاده اند. قرآن مجید میفرماید:
«وَالْبَلَدُ الطَّیبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِاذْنِ ربهِ والذی خبثَ لا یَخْرُجُ اِلانكِداً» (اعراف/57)
سرزمین پاكیزه، گیاه آن به امر پروردگار به خوبی بیرون می آید ولی سرزمین شوره زار جز گیاه كم در آن نمی روید.
این آیه كه جنبه مثلی دارد، اشاره به قانون وراثت است و اینكه تندرستی و بیماری پدر و مادر، در رشد كودكان كاملاً مؤثر است.
پس به قطع می توان گفت قسمتی از این نقصیه ها مربوط به پدر و مادر است كه در فرزند تجلی میكند.
و ما در این مورد نمونه هائی را یادآور میشویم:
1- امیر المؤمنان(علیه السلام) فرمود: «هرگز با دختران كم عقل و ابله ازدواج نكنید، زیرا همنشینی آنان مایه ناراحتی و روان. آمیزش با آنها مایه تباهی فرزندان است» (وسائل الشیعه، 14/94)
2- رسول گرامی (صلی الله علیه و آله) فرمود: «با خویشاوندان نزدیك ازدواج نكنید، زیرا میوه چنین ازدواجی، ناتوانی و لاغری فرزندان شما خواهد بود» (المحجة البیضا، 3/94)
ج- آمیزش در ایام معذوریت:
اسلام، دوران تقاعد (حیض) را برای زن، دوران نقاهت و یك نوع ناراحتی توام با نیاز به استراحت تلقی می كند، در حالی كه در برخی نوشته ها منسوب به شرائع آسمانی این دوره از زندگی زن به صورت بدی تفسیر می شود. تا آنجا كه این گروه از زنان را در ایام تقاعد، یك موجود ناپاك فرض می كنند كه باید غذا و زندگی او را جدا كرد و با او بسان یك حیوان نجس العین رفتار نمود! در مقابل، اسلام این حالت را نقاهت تلقی می كند وچنین می فرماید:
«یَسْئلونَكَ عَنِ المَحیضِ قَلْ هُوَ اَذَیَّ فّاعْتَزلوا النساء فی المحیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی یَطْهُرْنَ» بقره/223
[از تو درباره زن حائض سوال می كنند بگو دوران قاعدگی دوران ناراحتی زنان است و باید در چنین ایام از نزدیكی با آنان خودداری كرد. آنگاه كه پاك و تمیز شدند با آنان نزدیكی نمائید].
انعقاد نطفه در ایام قاعدگی زن یك مسئله بعید است نه محال. از این جهت هیچ بعید نیست كه در چنین وضعی، نزدیكی مایه انعقاد نطفه فرزند شود ولی باید توجه نمود كه چنین فرزندی صالح و تندرست نخواهد بود زیرا پدر تخمی را در سرزمین ناقابل و متعفن افشانیده است.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «افراد كریه المنظر و بدقیافه میوه های تلخ و بدرنگ آمیزش های دوران قاعدگی زنان است». (المحجمه البیضا، 3/113)
در حدیثی، نزدیكی با همسر در دوران تقاعد مایه ابتلای فرزند به بیماری جذام و پیسی دانسته شده است (بحارالانوار، 100/283)
د- آداب آمیزش:
آمیزش زن و مرد، اجابت یك درخواست فطری است. در حالی كه این كار، یك عمل طبیعی و غریزی است، ولی در اسلام آدابی برای آن بیان شده است كه تخلف از آن مایه تباهی فرزند می شود.
علم بشر هر چند بر بسیاری از اسرار این نوع آداب و دستورات پی نبرده، ولی امید است كه پیشرفتِ علم، بر اسرار این آداب دست یابد. (رک: وسائل الشیعه، ج 14)