سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان‌ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چرا باید از ادبیات دفاع کرد؟

نگاه یوسا به ادبیات، نگاهی است که اگرچه با اختلاف‌هایی، اما با بسیاری از اهل فرهنگ و نویسندگان هم‌عصرش اشتراک دارد.

باشگاه خبرنگاران جوان - حاتم ابتسام، کارشناس فرهنگی در گزارشی که به مناسبت درگذشت ماریو بارگاس یوسا در روزنامه فرهیختگان منتشر شد، نوشت:

مرگ ماریو بارگاس یوسا، یکی از غول‌های بی‌بدیل ادبیات معاصر، فرصتی دوباره برای مرور نگاه او به ادبیات و فرهنگ فراهم کرده است. نویسنده‌ای که در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه نوبل ادبیات شد و تا واپسین سال‌های عمر همچنان دغدغه کتاب، فرهنگ، آزادی و نقش ادبیات در زندگی بشر را داشت. نگاه یوسا به ادبیات، نگاهی است که اگرچه با اختلاف‌هایی، اما با بسیاری از اهل فرهنگ و نویسندگان هم‌عصرش اشتراک دارد. البته نگاه او به مسئله «تهاجم فرهنگی» از زاویه دید ما جای نقدهای جدی دارد که در این یادداشت به آن‌ها نمی‌پردازیم، بلکه تمرکز ما بر بنیادهای فکری و ادبی مقاله مهم اوست؛ «چرا ادبیات؟»
این مقاله که در کتابی به همین نام به فارسی با ترجمه عبدالله کوثری منتشر شده، متنی است آمیخته از شور، تأمل و هشدار؛ متنی که هم ارزش ادبی دارد و هم از حیث فرهنگی و فکری مهم است و با مرور آن قصد تأکید بر طرفیت ادبیات داستانی را داریم. از مهم‌ترین ویژگی‌های این مقاله آن است که نشان می‌دهد یوسا، برخلاف تصور رایج از نویسندگان صرفاً خیال‌پرداز، چهره‌ای علمی و دانشگاهی نیز دارد. او سال‌ها در دانشگاه‌های مهم جهان از جمله کمبریج، هاروارد، پرینستون و جرج‌تاون تدریس کرده است. تمرکز اصلی یوسا بر ادبیات تطبیقی، تاریخ رمان و نقش نویسنده در جامعه مدرن بوده است. همین پیشینه دانشگاهی است که به نوشته‌های او عمق تحلیلی و پشتوانه‌ای مفهومی بخشیده که فراتر از تجربه زیسته یک رمان‌نویس صرف است.
اما مقاله «چرا ادبیات؟» را می‌توان در شش محور عمده خلاصه و تحلیل کرد.

۱. ادبیات، مرز گذار واقعیت و تخیل است
یوسا ادبیات را راهی برای رهایی از محدودیت‌های واقعیت می‌داند. او می‌گوید ادبیات، انسان را از قید روزمرگی آزاد می‌کند و به او امکان تجربه زندگی‌های دیگر را می‌دهد. از نگاه یوسا، انسان بدون ادبیات، انسان ناقصی است.

۲. ادبیات و آزادی به‌هم گره خورده‌اند
ادبیات برای یوسا همیشه با آزادی معنایی هم‌افزا دارد. جایی که آزادی هست، ادبیات زنده و پوینده است. و برعکس، حکومت‌های مستبد از نویسندگان و ادبیات واهمه دارند، چون ادبیات نافرمانی می‌آفریند.

۳. ادبیات، انسان را انسان‌تر می‌کند
او تأکید می‌کند که ادبیات، توانایی همدلی و درک «دیگری» را در ما زنده می‌کند. خواندن رمان یعنی تجربه‌کردن موقعیت‌هایی که خودمان هرگز در آن نبوده‌ایم و این یعنی تمرین مداوم انسانیت.

۴. ادبیات در برابر فرهنگ مصرفی ایستادگی می‌کند
در دنیای امروز که مصرف‌گرایی همه‌چیز را تسخیر کرده، ادبیات برای یوسا جایگاهی مقاوم دارد. او با هشدار درباره سطحی‌شدن فرهنگ، از ادبیات به‌عنوان سنگر پایداری ذهن انتقادی و خلاق یاد می‌کند.

۵. ادبیات، ضامن استمرار وجدان تاریخی و فرهنگی است
یوسا معتقد است ملت‌ها بدون ادبیات حافظه تاریخی خود را از دست می‌دهند. رمان‌ها و قصه‌ها، گذشته و ریشه‌های ما را زنده نگه می‌دارند و به فرهنگ ملی معنا می‌بخشند.

۶. فقدان ادبیات، تهدیدی تمدنی است
در پایان مقاله، یوسا آینده‌ای را تصویر می‌کند که مردم دیگر کتاب نمی‌خوانند و این را خطری نه فقط فرهنگی، بلکه تمدنی می‌داند. از نگاه او، زوال ادبیات یعنی زوال خرد، آزادی و انسانیت.
اکنون که در آستانه برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در اردیبهشت‌ماه هستیم و همزمان با درگذشت نویسنده‌ای که تمام عمرش را صرف دفاع از ادبیات کرد، بد نیست نگاهی دوباره بیندازیم به این پرسش بنیادین؛ «چرا ادبیات؟» شاید بخشی از پاسخ در همین شش محور نهفته باشد.
یوسا در این مقاله نه فقط از نویسندگی، بلکه از «نویسنده بودن» دفاع می‌کند؛ از اینکه ادبیات داستانی یا خلاقه چه نقش بی‌بدیلی در فرهنگ و تمدن دارد. کشورهایی مثل ما که در گذار از بحران‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی‌اند، بیش از همیشه به ادبیات نیاز دارند؛ به نویسندگانی که کارشان را جدی بگیرند و به مخاطبانی که کتاب را نه کالایی لوکس که ضرورتی برای زندگی فرهنگی بدانند.
خواندن و نوشتن در حوزه ادبیات داستانی، آن‌گونه که از دغدغه‌های اصلی یوسا نیز بود، ضرورتی است که در جامعه ما کمتر به آن توجه شده است. با آنکه ادبیات داستانی در بستر فرهنگ ایرانی ظرفیت‌های عظیم تمدنی، هویتی و تربیتی دارد، اما اغلب از آن غفلت شده و کمتر به آن به‌مثابه نیرویی پیشران برای ارتقای فرهنگی و اجتماعی نگاه شده است. همین نگاه و جایگاه یوسا به ادبیات بود که او را در ادبیات جهان به چهره‌ای مرجع و محل توجه بدل کرد؛ نویسنده‌ای که حتی اگر به برخی از دیدگاه‌های اجتماعی و سیاسی‌اش نقدهایی وارد باشد، نمی‌توان نقش بی‌بدیلش را در تبیین ارزش ادبیات نادیده گرفت.
شاید همین امروز، بهتر باشد نمایشگاه کتاب را با این نیت آغاز کنیم؛ تقویت ادبیات داستانی و حمایت از نویسندگان به‌عنوان پیش‌قراولان تخیل، اخلاق و پیشرفت.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.