سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان‌ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

باشگاه خبرنگاران جوان گزارش می‌دهد؛  

سفری این بار زیرزمینی به اعماق تاریخ و طبیعت مازندران

مازندران، استانی سرسبز در شمال ایران، غارهایی دارد که تاریخ و طبیعت را در دل خود به هم گره زده‌اند.

باشگاه خبرنگاران جوان؛محمد حسین رمدانی-تصور کنید در میان کوه‌های سر به فلک کشیده البرز، جایی که ابر‌ها با قله‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنند و صدای باد در دره‌ها می‌پیچد، ناگهان دهانه‌ای عظیم از دل صخره‌ها نمایان می‌شود؛ گویی طبیعت با دستانی هنرمند، دریچه‌ای به سوی گذشته‌ای دور و ناشناخته گشوده است.

مازندران، استانی که در ذهن بسیاری با تصویر جنگل‌های هیرکانی، شالیزار‌های سبز و موج‌های خروشان خزر گره خورده، در دل خود گنجینه‌ای پنهان دارد که کمتر درخشش آن به چشم گردشگران خورده است: غار‌های اسرارآمیز و تاریخی‌اش. از غار اسپهبد خورشید که با طاقی غول‌پیکر و دیوار‌های ساروجی‌اش، یادگار روزگار نبرد‌های حماسی طبرستان است، تا غار‌های هوتو و کمربند که با اسکلت‌های ۷۵ هزارساله و ابزار سنگی‌شان، ما را به عصر پارینه‌سنگی می‌برند، این مکان‌ها نه‌تنها شگفتی‌های زمین‌شناسی‌اند، بلکه موزه‌هایی زنده از تمدن و زندگی بشر در هزاره‌های دور.

در این گزارش خبری، قرار است پا به درون این غار‌های مرموز بگذاریم؛ جایی که صدای قطره‌های آب با پژواک تاریخ در هم می‌آمیزد، سنگ‌ها از مقاومت انسان‌ها سخن می‌گویند و هر گوشه، رازی ناگشوده را در سینه نگه داشته است. اگر دلتان برای ماجراجویی تنگ شده یا کنجکاوید بدانید در دل این کوه‌ها چه گنج‌هایی پنهان شده  است با ما همراه شوید تا سفری به عمق تاریخ و طبیعت مازندران داشته باشیم؛ سفری که شاید شما را وادار کند همین حالا کوله‌پشتی‌تان را ببندید و راهی جاده شوید.

 غار اسپهبد خورشید: دژی در دل البرز، روایتگر تاریخ و طبیعت

غار اسپهبد خورشید، یکی از شگفت‌انگیزترین جاذبه‌های طبیعی و تاریخی ایران، در دل کوه‌های البرز و در منطقه سوادکوه استان مازندران قرار دارد. این غار که به‌عنوان بزرگ‌ترین طاق طبیعی جهان شناخته می‌شود، نه‌تنها از نظر زمین‌شناسی بی‌نظیر است، بلکه با داستان‌های تاریخی و افسانه‌هایش، هر بازدیدکننده‌ای را به سفری در عمق زمان می‌برد. در این گزارش، تاریخچه این غار، ویژگی‌هایش و راه‌های دسترسی به آن را با جزئیات بررسی می‌کنیم.

غار اسپهبد خورشید که در متون تاریخی با نام‌هایی، چون «طاق عایشه گرگیلی دژ»، «لاپ کمر» (به معنای شکاف کمر کوه در زبان طبری)، «کرکیل دژ» و حتی «دیوکالی» (لانه دیو) شناخته می‌شود، ریشه‌ای عمیق در تاریخ ایران دارد. این غار در دوره ساسانیان (۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی) به‌عنوان یک دژ نظامی استراتژیک مورد استفاده قرار گرفت و بعد‌ها در دوران اسلامی نیز نقش‌های مختلفی از جمله پناهگاه و پایگاه دفاعی ایفا کرد.

مهم‌ترین روایت تاریخی این غار به قرن هشتم میلادی و زمان حکومت اسپهبد خورشید، از خاندان گاوبارگان در طبرستان بازمی‌گردد. در سال ۷۶۱ میلادی، مهدی، پسر منصور عباسی، حاکم ری، تصمیم گرفت طبرستان را به تسخیر اعراب درآورد. او با نیرنگی از اسپهبد خورشید اجازه عبور لشکریانش را گرفت، اما به‌جای حرکت به سمت خراسان، آمل را فتح کرد.

 اسپهبد که غافلگیر شده بود، همسر، فرزندان و گنجینه‌هایش را در این غار پنهان کرد و خود برای جمع‌آوری سپاه به دیلمستان رفت. اعراب که نتوانستند به دژ نفوذ کنند، آب ورودی غار را مسموم کردند ساکنان آن، از جمله خانواده اسپهبد، جان باختند. اسپهبد پس از بازگشت و شنیدن این خبر، با سم انگشتری‌اش خودکشی کرد. این داستان تلخ، نام او را برای همیشه به این غار پیوند داد.

اما تاریخ غار به همین‌جا ختم نمی‌شود. یافته‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد که پیش از ساسانیان، در دوره‌های پارینه‌سنگی و نوسنگی نیز آثاری از حضور انسان در این منطقه وجود داشته است. بعد‌ها در دوره اسلامی، برخی معتقدند زنی به نام عایشه با گروهی از راهزنان در این غار پناه گرفته بود که نام «عایشه کرکیل دژ» (دژ غارتگری عایشه) از آن زمان بر جای مانده است. این غار در سال ۱۳۸۱ با شماره ۸۷۳۹ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد، اما متأسفانه فعالیت معادن و تمرینات نظامی در نزدیکی آن، تهدیدی جدی برای این میراث ارزشمند به شمار می‌رود.

غار اسپهبد خورشید با دهانه‌ای به قطر حدود ۸۵ تا ۹۰ متر، بزرگ‌ترین طاق طبیعی جهان را دارد. طول قوس این طاق ۴۰ متر است و فضای داخلی آن به شکل تالاری بیضی‌شکل با ۷۵ متر طول، ۲۵ متر عرض و ۱۵ متر ارتفاع طراحی شده است. دیوار‌هایی از سنگ و ساروج در مقابل غار و تا مدخل آن کشیده شده که به دوره ساسانیان نسبت داده می‌شود. داخل غار نیز آثاری از اتاق‌ها، آب‌انبار، حمام، تنور و آتشکده دیده می‌شود که نشان‌دهنده کاربری نظامی و مسکونی آن در گذشته است.

یکی از شگفتی‌های مهندسی این غار، سیستم آبرسانی آن است. آب از روستای کمرپشت از طریق جوی‌های سنگی به داخل غار هدایت می‌شد که هنوز هم بقایای این مسیر قابل مشاهده است. این ویژگی، غار را به دژی خودکفا و مقاوم تبدیل کرده بود. منظره‌ای که از دهانه غار به سوادکوه دیده می‌شود، نفس‌گیر است و طبیعت بکر اطراف، آن را به مقصدی ایده‌آل برای طبیعت‌گردان و تاریخ‌دوستان تبدیل کرده است.

غار هوتو: پنجره‌ای به زندگی انسان‌های اولیه در قلب مازندران

تصور کنید در دامنه‌های سرسبز و مه‌آلود کوه‌های البرز، جایی که نسیم خنک از میان درختان کهنسال می‌وزد و صدای طبیعت در هر گوشه طنین‌انداز است، غاری پنهان شده که راز‌هایی از زندگی انسان‌های اولیه را در دل خود نگه داشته است.

 غار هوتو، یکی از شگفت‌انگیزترین گنجینه‌های باستانی ایران، در نزدیکی شهر بهشهر در استان مازندران و در روستای تروجن (شهیدآباد) قرار دارد. این غار نه‌تنها از نظر زمین‌شناسی و طبیعی یک شاهکار است، بلکه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین سایت‌های باستان‌شناسی جهان، داستان‌هایی از زندگی انسان‌هایی را روایت می‌کند که هزاران سال پیش در این سرزمین نفس می‌کشیدند. در این گزارش، با جزئیات فراوان به تاریخچه، ویژگی‌ها، اکتشافات و راه‌های دسترسی به غار هوتو می‌پردازیم.

غار هوتو که در کنار غار کمربند به‌عنوان دوقلو‌های باستانی مازندران شناخته می‌شود، قدمتی بیش از ۷۵ هزار سال دارد و ردپای زندگی انسان را از دوران پارینه‌سنگی تا دوره‌های نوسنگی و عصر آهن به نمایش می‌گذارد. این غار در دوره پلیستوسن (عصر یخبندان) بر اثر ضربات امواج آب در صخره‌ای آهکی از دوره ژوراسیک شکل گرفته و به مرور زمان به پناهگاهی برای انسان‌های اولیه تبدیل شده است.

مهم‌ترین فصل از تاریخ این غار به کاوش‌های باستان‌شناسی در دهه ۱۹۵۰ میلادی بازمی‌گردد. در سال ۱۹۴۹، کارلتون استیونز کون، انسان‌شناس برجسته آمریکایی از دانشگاه پنسیلوانیا، به همراه تیمی از پژوهشگران به مازندران آمد تا غار کمربند را بررسی کند. اما در جریان این پروژه، کارگران محلی او را از وجود غار هوتو در فاصله ۵۰ متری غار کمربند آگاه کردند. کاوش‌ها در هوتو از ۲۳ اسفند ۱۳۲۹ (مارس ۱۹۵۱) آغاز شد و طی چهار هفته، بیش از ۱۰۰ متر از کف غار حفاری شد. این تلاش‌ها به کشف یافته‌هایی بی‌نظیر منجر شد که غار هوتو را به «معدن طلای انسان‌شناسان» تبدیل کرد.

یکی از مهم‌ترین اکتشافات این غار، بقایای اسکلت سه انسان بود که به انسان هوتو شهرت یافتند. این اسکلت‌ها شامل یک مرد بالغ، یک زن بالغ و یک زن جوان بودند که قدمتشان به حدود ۹ تا ۱۱ هزار سال پیش بازمی‌گردد. بررسی‌ها نشان داد که جمجمه این افراد شباهت زیادی به انسان امروزی دارد و با انسان‌های نئاندرتال یا دیگر گونه‌های قدیمی‌تر تفاوت‌های آشکاری دارد. این یافته، نظریه‌های تکامل انسان را تحت تأثیر قرار داد و نشان داد که انسان‌های هوتو از آخرین نسل‌های شکارچی-گردآورنده بودند که به‌تدریج به سوی کشاورزی و یکجانشینی گام برداشتند.

علاوه بر اسکلت‌ها، ابزار‌های سنگی از جنس چخماق، تکه‌های سفال از دوره نوسنگی، و استخوان حیواناتی، چون آهو، بز کوهی و گوسفند وحشی در این غار کشف شد. این آثار نشان می‌دهد که ساکنان هوتو در دوره میان‌سنگی با شکار زندگی خود را تأمین می‌کردند و در دوره نوسنگی به اهلی کردن دام و زراعت روی آوردند. لایه‌های عمیق‌تر غار نیز سنگ‌ریزه‌هایی از عصر یخبندان را آشکار کرد که قدمت آنها به ۷۵ هزار سال پیش می‌رسد و گواهی بر تغییرات اقلیمی منطقه است.

غار هوتو در دامنه کوه البرز و رو به غرب قرار دارد و با غار کمربند تنها ۵۰ متر فاصله دارد. این غار از سنگ آهک تشکیل شده و دارای دو مدخل در ارتفاع‌های مختلف و یک سوراخ تهویه در سقف است که به تهویه طبیعی آن کمک می‌کند. فضای داخلی غار نسبتاً وسیع است و ابعاد آن به حدود ۳۰ متر طول، ۲۰ متر عرض و ۱۰ متر ارتفاع می‌رسد. دیواره‌های غار با رسوبات آهکی پوشیده شده و در برخی نقاط، آثاری از فرسایش طبیعی دیده می‌شود که به زیبایی و رمزآلودگی آن می‌افزاید.

طبیعت اطراف غار نیز بخشی از جاذبه آن است. پوشش گیاهی متراکم، درختان انار وحشی و چشم‌انداز بهشهر از بالای غار، تجربه‌ای بصری و آرامش‌بخش را برای بازدیدکنندگان فراهم می‌کند. این غار در سال ۱۳۴۶ با شماره ۷۴۶ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد، اما همچنان به حفاظت بیشتری نیاز دارد تا از آسیب‌های زیست‌محیطی و انسانی در امان بماند.

کاوش‌های غار هوتو نه‌تنها برای ایران، بلکه برای جهان اهمیت دارد. اسکلت‌های کشف‌شده، پس از پاک‌سازی و پوشاندن با صمغ عربی برای محافظت، به موزه ملی ایران و بخشی به موزه باستان‌شناسی و انسان‌شناسی دانشگاه پنسیلوانیا منتقل شدند. بررسی‌های سال ۲۰۱۳ روی این بقایا نشان داد که اسکلت مرد بالغ با قد ۱۷۵ سانتی‌متر و سنی بین ۳۰ تا ۴۰ سال، یکی از سالم‌ترین نمونه‌های انسان‌های آن دوره است. این کشفیات، همراه با ابزار‌ها و سفال‌ها، نشان‌دهنده گذار انسان از زندگی شکارگری به کشاورزی در جنوب‌شرق دریای کاسپین است.

غار هوتو و کمربند به‌عنوان مکمل یکدیگر شناخته می‌شوند، زیرا یافته‌های آنها تصویر کاملی از تکامل فرهنگی و زیستی انسان در این منطقه ارائه می‌دهد. این غار‌ها همچنین از نظر زمین‌شناسی، اطلاعاتی درباره دوره‌های یخبندان و تغییرات آب‌وهوایی ارائه می‌کنند که برای پژوهشگران اقلیم‌شناسی نیز ارزشمند است.

شگفتی‌های پنهان مازندران: روایتی از غار‌های کمیشان و گل‌زرد

مازندران، سرزمینی که طبیعتش با جنگل و دریا در ذهن‌ها نقش بسته، در دل کوه‌های البرز گنجینه‌هایی دارد که کمتر کسی از آنها سخن می‌گوید. غار‌های این استان، از پناهگاه‌های باستانی گرفته تا یخچال‌های طبیعی، هر کدام داستانی برای گفتن دارند. در این گزارش خبری، به سراغ دو غار کمتر شناخته‌شده، اما شگفت‌انگیز مازندران می‌رویم: غار کمیشان در نکا و غار گل‌زرد در پلور. همراه ما باشید تا این دو شگفتی را با روایتی زنده و جذاب کشف کنیم.

غار کمیشان: پناهگاهی در آغوش جنگل

صبحی خنک در شرق مازندران، نسیم از میان درختان جنگل‌های نکا می‌وزد و صدای پرندگان در دوردست شنیده می‌شود. در نزدیکی روستای کمیشان، جایی که جاده خاکی میان سبزه‌ها گم می‌شود، غار کمیشان در دل صخره‌ها خودنمایی می‌کند. این غار، که در سال ۱۳۷۹ به‌عنوان اثر ملی ثبت شده، مانند نگهبانی خاموش از گذشته‌ای دور، در انتظار ماجراجویانی است که بخواهند رازهایش را بکاوند.

داستان غار کمیشان به هزاران سال پیش بازمی‌گردد، زمانی که انسان‌های میان‌سنگی (حدود ۷ تا ۱۲ هزار سال پیش) در جست‌وجوی سرپناهی امن، به این غار آهکی پناه آوردند. باستان‌شناسان با کاوش در این غار، ابزار‌های سنگی و بقایای آتش را یافتند که نشان می‌دهد اینجا نه‌تنها خانه‌ای موقت، بلکه پایگاهی برای شکار و زندگی بوده است. دهانه غار، که با خزه و گیاهان وحشی احاطه شده، به تالاری باز می‌شود که دیواره‌هایش با رسوبات آهکی تزئین شده‌اند. صدای چکه‌های آب از سقف، موسیقی طبیعت است که در سکوت غار طنین‌انداز می‌شود.

برای رسیدن به این غار، باید از شهر نکا حدود ۲۰ کیلومتر به سمت روستای کمیشان رانندگی کنید. جاده‌ای که با عطر جنگل و منظره رودخانه‌های کوچک همراه است، شما را به پای پیاده‌روی کوتاهی می‌رساند؛ مسیری آسان که حتی برای تازه‌کار‌ها هم لذت‌بخش است. در بهار، وقتی گل‌های وحشی اطراف غار شکوفه می‌کنند، انگار طبیعت برای خوشامدگویی به شما فرش قرمز پهن کرده است. فعالان محلی می‌گویند این غار می‌تواند به مقصدی پرطرفدار تبدیل شود، اگر زیرساخت‌های گردشگری‌اش تقویت شود. اما حالا، کمیشان هنوز بکر و دست‌نخورده، منتظر قدم‌های شماست.

غار گل‌زرد: یخچالی در سایه دماوند

حالا از شرق مازندران به جنوب آن سفر می‌کنیم، جایی که جاده هراز پیچ‌درپیچ میان کوه‌ها بالا می‌رود و قله دماوند در افق خودنمایی می‌کند. نزدیک پلور، در ارتفاع ۲۵۰۰ متری، غار گل‌زرد پنهان شده است؛ غاری که انگار زمان در آن یخ زده است. نامش را از چشمه‌ای گرفته که در نزدیکی‌اش جاری است و گل‌های زرد وحشی اطرافش را رنگ‌آمیزی کرده‌اند. اینجا، طبیعت و زمین‌شناسی دست به دست هم داده‌اند تا شگفتی‌ای خلق کنند که نفس را در سینه حبس می‌کند.

وقتی پایتان را در دهانه غار می‌گذارید، سرمایی غافلگیرکننده به استقبالتان می‌آید. قندیل‌های یخی که از سقف آویزانند، مثل جواهراتی در نور کم‌رنگ می‌درخشند. این غار، که حدود ۱۰۰ متر طول دارد، یک یخچال طبیعی است؛ در تابستان، وقتی بیرون گرما بیداد می‌کند، داخل آن هنوز یخ‌ها پابرجا هستند و دما به صفر نزدیک می‌شود. زمین‌شناسان می‌گویند این غار بر اثر نفوذ آب در شکاف سنگ‌های آهکی شکل گرفته و سال‌هاست که به‌عنوان یک خنک‌کننده طبیعی عمل می‌کند.

برای رسیدن به گل‌زرد، از تهران باید حدود ۶۵ کیلومتر در جاده هراز پیش بروید تا به نزدیکی روستای منظریه برسید. از آنجا، یک جاده خاکی ۴ کیلومتری شما را به پای غار می‌رساند، اما این پایان راه نیست. پیاده‌روی و کمی کوهنوردی در مسیر شیب‌دار پیش رو دارید که حدود ۱ ساعت طول می‌کشد. اگر تجهیزات ساده غارنوردی همراهتان باشد، تجربه امن‌تری خواهید داشت. وقتی به غار می‌رسید، منظره دماوند از آن بالا پاداشی است که خستگی راه را از تنتان بیرون می‌کند. کوهنوردان می‌گویند گل‌زرد نه‌تنها یک غار، بلکه یک مقصد چندمنظوره برای طبیعت‌گردی و عکاسی است.

غار‌های مازندران، این شاهکار‌های طبیعی و تاریخی، مانند جواهراتی در دل کوه‌های سر به فلک کشیده البرز می‌درخشند و هر یک روایتی منحصر‌به‌فرد از گذشته‌ای دور و طبیعت بکری دارند که هنوز دست‌نخورده باقی مانده است. از غار اسپهبد خورشید، با طاق عظیمش که روزگاری دژ نفوذناپذیر اسپهبد طبرستان در برابر هجوم اعراب بود، تا غار‌های هوتو و کمربند که با اسکلت‌های ۷۵ هزارساله و ابزار‌های سنگی‌شان، ما را به زندگی انسان‌های پارینه‌سنگی می‌برند، این مکان‌ها تنها بخشی از گنجینه‌های این سرزمین‌اند.

غار کمیشان، پناهگاهی آرام در دل جنگل‌های نکا، با صدای چکه‌های آب و بقایای زندگی شکارچیان کهن، و غار گل‌زرد، یخچالی خنک در سایه دماوند با قندیل‌هایی که در گرمای تابستان هم ذوب نمی‌شوند، هر کدام پنجره‌ای هستند به دنیایی که تاریخ، طبیعت و انسان در آن به هم گره خورده‌اند.

این غار‌ها فقط جاذبه‌هایی برای کوهنوردان و طبیعت‌گردان نیستند؛ آنها موزه‌هایی زنده‌اند که داستان‌هایی از مقاومت، بقا و تکامل را در دل سنگ‌ها حک کرده‌اند. بهار، وقتی شکوفه‌های وحشی اطراف غار‌ها می‌رویند و نسیم خنک از میان دره‌ها می‌وزد، یا تابستان، زمانی که خورشید بر فراز البرز می‌درخشد و طبیعت در اوج زیبایی‌اش است، بهترین فصل‌ها برای سفر به این شگفتی‌هاست. تصور کنید در غار اسپهبد خورشید ایستاده‌اید و منظره سوادکوه زیر پایتان گسترده شده، یا در هوتو نفس می‌کشید و ردپای اجدادی را حس می‌کنید که هزاران سال پیش همان هوا را تنفس کرده‌اند. در کمیشان، عطر جنگل و صدای آب شما را همراهی می‌کند و در گل‌زرد، سرمای یخ‌ها در گرمای روز خستگی را از تنتان بیرون می‌آورد.

اما این زیبایی‌ها و اسرار، شکننده‌تر از آن‌اند که فکرش را بکنید. فرسایش طبیعی، با نفوذ آب و باد در دل سنگ‌ها، هر سال چهره این غار‌ها را تغییر می‌دهد. فعالیت‌های انسانی، از انفجار‌های معدنی نزدیک اسپهبد خورشید گرفته تا زباله‌هایی که در اطراف هوتو و کمیشان ریخته می‌شود، زخم‌هایی بر پیکر این میراث کهن زده است.

 نبود زیرساخت‌های گردشگری مناسب، مانند تابلو‌های راهنما، مسیر‌های ایمن و امکانات اولیه، باعث شده که بسیاری از این غار‌ها در سایه ناشناخته‌ها بمانند و تنها کوهنوردان حرفه‌ای یا محلی‌ها به آنها سر بزنند. باستان‌شناسان و فعالان میراث فرهنگی بار‌ها فریاد زده‌اند که اگر امروز کاری نکنیم، فردا شاید چیزی از این گنج‌ها باقی نماند. غار هوتو، با آن اسکلت‌های ارزشمندش، هنوز از حفاظت کافی برخوردار نیست و گل‌زرد، با یخ‌هایش، در برابر گرمایش زمین و بی‌توجهی آسیب‌پذیر است.

آیا نمی‌توانیم این غار‌ها را به مقاصدی جهانی تبدیل کنیم؟ تصور کنید اسپهبد خورشید با نورپردازی حرفه‌ای و مسیر‌های امن، به یک سایت‌موزه تبدیل شود که گردشگران از سراسر جهان برای دیدنش بیایند. یا هوتو و کمربند، با نمایشگاهی از یافته‌هایشان، به مرکزی برای پژوهش و آموزش باستان‌شناسی بدل شوند. کمیشان می‌تواند با مسیر‌های طبیعت‌گردی و کمپینگ، خانواده‌ها را به خود بکشاند و گل‌زرد، با جذابیت یخچالی‌اش، کوهنوردان و عکاسان را مجذوب کند. اینها رویا‌هایی دست‌یافتنی‌اند، به شرطی که برنامه‌ریزی دقیق، سرمایه‌گذاری هوشمند و مسئولیت‌پذیری جمعی پشتشان باشد. اقتصاد محلی هم از این رونق سود می‌برد؛ روستاییان می‌توانند راهنما شوند، محصولاتشان را بفروشند و زندگی‌شان رنگ تازه‌ای بگیرد.

مازندران با این غارها، نه‌تنها گذشته‌ای غنی را به ما نشان می‌دهد، بلکه آینده‌ای روشن را نوید می‌دهد، اگر دست به کار شویم. این گنجینه‌ها متعلق به همه ماست و وظیفه داریم آنها را برای فرزندانمان حفظ کنیم. پس چرا منتظر بمانیم؟ کوله‌پشتی‌تان را آماده کنید، دوربینتان را بردارید و به دل این شگفتی‌ها بروید. شاید در سکوت غارها، صدای تاریخ را بشنوید و با طبیعت آشتی کنید. مازندران منتظر است تا رازهایش را با شما شریک شود و شما هم بخشی از داستانش شوید.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.