داوود مرادیان، پژوهشگر و کارگردان مستند «رویای آجری» در پاسخ به این سوال که چرا در مستند «رویای آجری» به سراغ مسکن رفتید؟ گفت: سوژه مسکن خودش به سراغم آمد. ما میخواستیم مستند ۱۰ قسمتی راجب اقتصاد مقاومتی بسازیم، اما نه میدانستیم اقتصاد چیست و نه سر از مقاومت در میآوردیم. چون قبل از آن هر مستندی که من ساخته بودم، یا نظامی بود، یا درباره تاریخ معاصر بود. از آنجایی که من برای هر موضوعی به سراغ ریشه آن میروم، دیدم پژوهشهای موجود قانعم نکرد. بنابراین، به سراغ پژوهش رفتم.
مرادیان ادامه داد: نکته طلایی اینجاست که در سال ۱۳۵۷ انقلاب در وزارت مسکن رخ داد، که تبدیل به وزارت مسکن انقلاب اسلامی شد. مجدد انقلاب اداری رخ داد، که این وزارتخانه را تبدیل به وزارت راه و شهرسازی کرد. بنابراین، هیچ مدرکی وجود نداشت و همه چیز به صورت گلوله برفی جلو رفت. حوزه مسکن حتی در آرشیو صداوسیما ثبت نیست. انگار قبل و بعد از انقلاب وزارتخانه مهمی نبوده است. بعد از یافتن آدمهای این حوزه به سراغ مصاحبههای عمیق رفتیم. ما با تک تک آدمها گفتوگو گرفتیم و قبل از اینکه به سراغشان برویم، جزئیاتشان را بیرون کشیدیم. در نهایت شاهد آن مستندی هستید، که ساخته شده است.
کارگردان مستند «رویای آجری» در پاسخ به این سوال که با توجه به پژوهشهایی که انجام دادید، چه میشود قیمت مسکن برای خانوادهها چالش برانگیز میشود؟ گفت: مسکن در ایران سه مقطع دارد. یک مقطع آن پیش از انقلاب است. یعنی فاصله بین سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۶ است. در این مقطع کشور شاهد رشد دو رقمی بود و شاه مغزهای اقتصادی را به حاشیه برد. او از ترس اینکه کسانی مثل علی امینی و ... مطرح بشوند، با مستمسکی به نام هویدا وارد میدان شد. اگرچه در کشور مشکل پول وجود نداشت، اما متولیان متوجه نشدند دو چیز قابل تعمیم از خارج نیست؛ یکی زمین و دیگری مصالح است. حتی هویدا در سال ۱۳۵۲ در نشست خبری خود به طور واضح اعلام کرد مصالح از خارج تامین میکند.
به گفته وی، وقتی نقدینگی زیاد است، شما هم وعده ساخت میدهی و تقاضا را در کشور زیاد میکنی و عدم توان تولید داری، قیمت بالا میرود. قیمت مسکن قبل از انقلاب دچار بیماری هلندی شده بود. حال وقتی انقلاب میشود، کشور با تورم ۴۰ درصد دستوپنجه نرم میکند.