باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدی تبار - سوال اصلی این است: چرا توافق آتشبس اکنون به امضا رسید؟ این موضوع از زوایای مختلف قابل بررسی است و عوامل متعددی در اتخاذ این تصمیم نقش داشتهاند. درک این عوامل نشان میدهد که این توافق نتیجه شرایط پیچیده داخلی، بینالمللی، و میدانی بوده و نه یک تصمیم ساده و ناگهانی.
اولین عامل کلیدی، فشارهای داخلی بود که نتانیاهو با آنها دستوپنجه نرم میکرد. اوضاع سیاسی و اجتماعی در داخل اسرائیل به نقطهای بحرانی رسیده بود. اختلافات عمیق میان احزاب و گروههای سیاسی، همراه با افزایش نارضایتی عمومی، شرایطی را به وجود آورده بود که دولت نتانیاهو توانایی مدیریت آن را از دست داده بود. موضوع گروگانها بهویژه از لحاظ روانی و سیاسی فشار قابلتوجهی را بر دولت وارد کرد. خانوادههای گروگانها و افکار عمومی اسرائیل خواستار اقدامی فوری بودند، زیرا ادامه جنگ بدون دستیابی به پیشرفت ملموس، هم هزینههای انسانی سنگینی به همراه داشت و هم باعث افزایش شکافهای اجتماعی میشد.
دومین عامل مهم، زمانبندی خاص بینالمللی بود. چیزی تا روی کار آمدن ترامپ باقی نمانده و نتانیاهو بهخوبی میدانست که سیاست خارجی آمریکا تحت رهبری ترامپ میتواند تأثیر مستقیمی بر جایگاه اسرائیل داشته باشد. ترامپ که به دنبال بازگشت به قدرت با رویکردی متفاوت است، نمیخواست با میراث یک جنگ طولانی و بینتیجه اسرائیل مواجه شود. او احتمالاً از طریق کانالهای دیپلماتیک به نتانیاهو فشار وارد کرده بود که این جنگ را پیش از شروع دوره جدید ریاستجمهوریاش پایان دهد. این فشار، در کنار دیگر عوامل، باعث شد که اسرائیل به سمت پذیرش آتشبس متمایل شود.
اما مهمترین عامل، ناتوانی اسرائیل در دستیابی به اهداف خود در این جنگ بود. طرح آتشبس ماهها پیش نیز روی میز بود، اما اسرائیل تصور میکرد که با ادامه جنگ میتواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد. با این حال، گذر زمان نشان داد که این امید واهی است. اسرائیل در تحقق اهداف استراتژیکش ناکام ماند. نهتنها نتوانست حماس را از نظر نظامی تضعیف کند، بلکه این گروه توانست مقاومت خود را بهعنوان نمادی از ایستادگی در برابر تجاوز اسرائیل در افکار عمومی جهانی تثبیت کند. ناتوانی در دستیابی به موفقیتهای ملموس، باعث شد که ادامه جنگ بیش از پیش برای اسرائیل بیفایده به نظر برسد.
شرایط میدانی نیز علیه اسرائیل بود. هزینههای انسانی، اقتصادی و دیپلماتیک جنگ بسیار بالا رفته بود. هر روز جنگ، اسرائیل را بیشتر در انزوای بینالمللی فرو میبرد و حمایتهای سنتی دولتهای غربی را با چالش مواجه میکرد. اعتراضات گسترده در اروپا و آمریکا علیه خشونتهای اسرائیل، فشار افکار عمومی جهانی را به شدت افزایش داد و دولتهای غربی را در موقعیتی دشوار قرار داد.
این مجموعه شرایط، اسرائیل را به نقطهای رساند که ادامه جنگ دیگر نه توجیه استراتژیک برای ادامه جنگ داشت و نه حمایت سیاسی. پذیرش آتشبس، هرچند که به معنای پذیرش شکست اهداف اولیه بود، اما تنها گزینه منطقی برای خروج از بنبست محسوب میشد. این توافق نهتنها به جنگی بینتیجه پایان داد، بلکه به شکلی نمادین، اعتراف به محدودیتهای قدرت نظامی در برابر مقاومت و فشارهای داخلی و بینالمللی بود.
این تصمیم نشاندهنده تغییری اساسی در محاسبات اسرائیل است؛ تغییری که ناشی از ناتوانی در پیشبرد سیاستهای سنتی و نیاز به بازتعریف استراتژیهای خود در مواجهه با واقعیتهای جدید منطقهای و بینالمللی است.