سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان‌ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

قطع انگشتان دست از روی خجالت!

مرد ۳۲ ساله هندی به دلیل اینکه نمی‌توانست به رئیس خود بگوید می‌خواهد استعفا دهد، چهار انگشت دست چپ خود را قطع کرد.

به نقل از سیتنا، «نه گفتن!» برای برخی از افراد آنقدر سخت است که ترجیح می‌دهند خود را ناقص کنند، اما «نه» نگویند. نمونه این مشکل، مردی اهل گجرات هند است. او به‌دلیل اینکه نمی‌توانست به کارفرمای خود، که از اقوامش بود، بگوید می‌خواهد استعفا دهد، ۴ انگشت دست چپ خود را قطع کرد. او در شرکت، اپراتور کامپیوتر بود.

چندی پیش، «مایور تاراپارا» به ایستگاه پلیس رفت و به دروغ گفت با موتور خود به خانه می‌رفته که سرش گیج می‌رود و بیهوش می‌شود و وقتی به هوش می‌آید، ۴ انگشت دست خود را قطع‌شده می‌بیند.

پلیس پس از شنیدن این موضوع عجیب، دوربین‌های نظارتی منطقه‌ای را که این مرد گجراتی مدعی بود در آنجا بیهوش شده بررسی می‌کنند و این مرد را می‌بینند که لحظه‌ای در آن منطقه ایستاده، سپس می‌رود و با دست زخمی بازمی‌گردد.

«مایور تاراپارا» تحت فشار پلیس مجبور می‌شود حقیقت را بگوید و اعتراف می‌کند به‌دلیل خجالت، نتوانسته به کارفرمای خود بگوید که نمی‌تواند به کارش ادامه دهد و به همین خاطر ۴ انگشت دست چپ خود را قطع کرده است.

این کار او آنقدر عجیب بوده است که پلیس قصد دارد اطلاعات بیشتری از این مرد به دست آورد.

منبع: ایسنا

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۹
در انتظار بررسی: ۰
محمد
۱۸:۵۶ ۱۸ دی ۱۴۰۳
یاد اون فیلم هندیه افتادم که طرف عاشق یه دختری شده بود که آدمای لال را دوست داشت اینم رفت زبونشو برید تا دختره دوستش داشته باشه
سرباز اسلام
۰۶:۵۶ ۱۸ دی ۱۴۰۳
جدا درست گفته است حكيمي كه دو چيز پايان ندارد
١- وسعت كهكشان ٢- جهالت برخي
البته تصريح كرده است كه در خصوص وسعت كهكشان يقين ندارم اما در مورد جهالت بي حد وحصر برخي يقين دارم
ناشناس
۰۰:۳۸ ۱۸ دی ۱۴۰۳
احمق عجیب غریب
ناشناس
۰۰:۳۸ ۱۸ دی ۱۴۰۳
احمق عجیب غریب
فلفل
۱۷:۴۲ ۱۷ دی ۱۴۰۳
بنویسید :
قطع انگشتان دست از روی # حماقت!
ناشناس
۱۵:۳۰ ۱۷ دی ۱۴۰۳
دیوانه بوده
ناشناس
۱۵:۱۷ ۱۷ دی ۱۴۰۳
نمیدونم چه واکنشی نشون بدم
ح
۱۴:۳۳ ۱۷ دی ۱۴۰۳
احمقانه
معصومه
۱۳:۴۹ ۱۷ دی ۱۴۰۳
وای خدای خیلی خنده دار بود :)) آخه جانت اینقدر برات بی ارزش بود مرد