سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان‌ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان مطرح شد؛

برنامه عمارت؛ از ساختار تا چالش‌های فرهنگی

یک پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه در گفت‌و‌گو با باشگاه خبرنگاران جوان به بررسی ابعاد مختلف برنامه تلویزیونی عمارت پرداخت.

 باشگاه خبرنگاران جوان؛ علی محسنی - دکتر بهمنی، پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه به تحلیل ساختار برنامه تلویزیونی عمارت پرداخت و ویژگی‌های آن را در ایجاد جذابیت و هیجان برای مخاطبان با بهره‌گیری از ترفندهای روان‌شناسی و واقعیت‌نمایی بررسی کرد.

برنامه تلویزیونی عمارت، با موضوع ذهن‌خوانی که بخش اعظم آن را به خود اختصاص داده است، تلاش دارد تا با ترفندهای روان‌شناسی، تجربه‌ای متفاوت و جذاب را در تلویزیون ایران رقم بزند. دکتر بهمنی درباره ساختار این برنامه گفت: «این برنامه با هدف ایجاد هیجان و جذابیت برای مخاطبان طراحی شده و با محوریت چهار سلبریتی، از جمله آقای فتحی روشن، سعی دارد از تکنیک‌های متنوعی همچون احتمالات ریاضی و زبان بدن برای حفظ و جلب توجه مخاطب بهره ببرد.»

وی افزود: «ساختار عمارت به فرمت برنامه‌های تلویزیون‌های واقعیت‌نما نزدیک است، جایی که به‌جای استفاده از سناریوهای از پیش تعیین‌شده و بازیگران حرفه‌ای، افراد در موقعیت‌های واقعی و زنده قرار می‌گیرند تا تعاملات واقعی آن‌ها به مخاطب نمایش داده شود. این واقعیت‌نمایی باعث می‌شود مخاطب با باور به واقعی بودن اتفاقات، اعتماد بیشتری به برنامه داشته باشد و جذب آن شود.»

دکتر بهمنی همچنین به عناصر متنوع برنامه اشاره کرد و گفت: «این برنامه با ترکیب درام، هیجان و سرگرمی تلاش دارد تا مخاطبان را همراه خود نگه دارد. کنش‌های طبیعی و واقعی شرکت‌کنندگان، از جمله آقای روشن و سایر سلبریتی‌ها، در موقعیت‌های مشخص، بخش مهمی از جذابیت برنامه را تشکیل می‌دهند.»

او در ادامه به نقدهای واردشده به این سبک برنامه‌ها پرداخت و گفت: «بحث‌هایی پیرامون تصنعی بودن و دستکاری در برخی بخش‌های این برنامه وجود دارد که این موارد در نقد نقاط ضعف آن بیشتر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.»

تحلیل تاثیرات برنامه تلویزیونی عمارت

بهمنی، ضمن بررسی اثرات رسانه‌ای برنامه "عمارت"، این برنامه را در راستای سند تحول رسانه‌ای ارزیابی کرد و به نقاط قوت، چالش‌ها و تاثیرات احتمالی آن بر کودکان و جامعه اشاره کرد.

این پژوهشگر در تحلیل برنامه تلویزیونی "عمارت"، آن را در امتداد سند تحول رسانه‌ای ارزیابی کرد و گفت: «این برنامه با بهره‌گیری از یک موضوع بکر و ساختاری جذاب، در راستای تحول‌آفرینی حرکت می‌کند. به‌ویژه در لایه‌های ضمنی پیام‌های آن می‌توان ردپای تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت در سبک زندگی مخاطبان را مشاهده کرد.»

وی افزود: «تحلیل تأثیر این برنامه نیازمند پژوهش‌های عمیق و کیفی مانند نشانه‌شناسی گفتمان است تا از برخوردهای سلیقه‌ای جلوگیری شود. اگرچه برنامه "عمارت" در راستای سند تحول گام برداشته، اما بررسی شکاف‌ها و کمبودهای موجود در آن همچنان ضروری است.»

 بهمنی به چالش‌های برنامه اشاره کرد و گفت: «از جمله نقاط ضعف برنامه، تأثیرات ناخواسته آن بر کودکان است. اگرچه این برنامه در ساعات شبانه پخش می‌شود، اما بازپخش‌های روزانه آن ممکن است بدون نظارت خانواده‌ها، کودکان را در معرض پیام‌های نامناسب قرار دهد. همچنین، برنامه در تبیین فرآیندهای ذهن‌خوانی و مهارت‌های پشت صحنه دچار ضعف است و این مسئله می‌تواند باعث ایجاد خطاهای شناختی و تأثیرات ناخواسته بر مخاطبان شود.»

وی در ادامه تأکید کرد: «لازم است برنامه هر از چندی توضیحات شفافی درباره فرآیندها و تکنیک‌های مورد استفاده خود ارائه دهد تا جنبه آموزشی بر جنبه سرگرمی غلبه کند. این موضوع می‌تواند به کاهش سوءتفاهم‌ها و افزایش آگاهی مخاطبان کمک کند.»

فرهنگ‌سازی و تقویت ارزش‌های اجتماعی

 بهمنی از جنبه‌های مثبت برنامه نیز یاد کرد و گفت: «این برنامه با بازآفرینی نوستالژی‌ها و تقویت فرهنگ عامه، توانسته است ارزش‌های اجتماعی مانند بازی‌های کودکانه و عناصر بومی را در قالبی رسانه‌ای و همه‌پسند ارائه دهد. با این حال، ضروری است سازندگان برنامه از حرکت روی لبه تیغ اجتناب کنند و به‌جای برجسته‌سازی سطحی، در لایه‌های ژرف‌ساخت پیام‌های خود اثرگذاری عمیق‌تری داشته باشند.»

وی در پایان خاطرنشان کرد که ارائه توضیحات بیشتر درباره جزئیات برنامه می‌تواند به ارتقای سطح آگاهی مخاطبان و جلوگیری از اثرات منفی احتمالی کمک کند.

بررسی چالش‌ها و فرصت‌های برنامه‌سازی واقع‌نما در تلویزیون 

دکتر بهمنی، ضمن بررسی ساختار برنامه‌های واقع‌نما همچون "عمارت"، به چالش‌های فرهنگی، اجتماعی و اعتماد عمومی در تولید چنین آثاری اشاره کرد و راهکارهایی برای تطبیق این سبک برنامه‌ها با فرهنگ بومی ارائه داد.

بهمنی درباره امکان تکرار تجربه برنامه‌هایی همچون "عمارت" اظهار داشت: «با توجه به هزینه‌های پایین‌تر تولید برنامه‌های واقع‌نما در مقایسه با ژانرهایی مانند سریال، این نوع برنامه‌ها همیشه محبوب بوده‌اند؛ چراکه سبک زندگی واقعی را نشان می‌دهند. اما این سبک به دلیل عدم استفاده از سناریوی مشخص، گاهی به تقلیل‌گرایی و ساده‌انگاری متهم می‌شود. به همین دلیل، تولیدکنندگان باید از افتادن به دام تولید محتوای سطحی و فاصله گرفتن از متن‌های فاخر اجتناب کنند.»

وی افزود: «برنامه‌هایی با موضوعاتی همچون ذهن‌خوانی و شعبده‌بازی می‌توانند به دلیل ماهیت عامه‌پسندشان مخاطبان روگردان از تلویزیون را به خود جذب کنند. اما باید توجه داشت که این سبک برنامه‌ها چالش‌های فرهنگی و اجتماعی خاصی دارند که نیازمند بررسی دقیق در اتاق فکر و تدوین حرفه‌ای هستند تا اعتماد عمومی مخاطبان خدشه‌دار نشود.»

بهمنی با اشاره به تأثیر برنامه‌های واقع‌نما بر فرهنگ بومی و اسلامی ایران گفت: «این برنامه‌ها ممکن است استانداردهایی را توسعه دهند که با ارزش‌ها و فرهنگ ما همخوانی ندارند. برای مثال، در برخی برنامه‌ها کلیشه‌های جنسیتی مانند نقش زنان در آشپزی یا رفتارهای ناهماهنگ با سبک زندگی اسلامی ایرانی ترویج شده است. از آنجا که تلویزیون رسانه‌ای ملی و عمومی است، باید دقت شود که محتوای برنامه‌ها پیام‌های نابهنجار یا متعارض به مخاطبان منتقل نکند.»

وی تأکید کرد: «برنامه‌های واقع‌نما که ساختار وام‌گرفته‌ای از سبک‌های غربی دارند، باید با اقتضائات فرهنگی بومی سازگار شوند تا مخاطبان دچار ناهماهنگی شناختی و تعارض نشوند. تولیدکنندگان باید هوشمندانه عمل کنند تا پیام‌های برنامه زننده نباشند و تظاهر و دوگانگی به‌عنوان ارزش‌های پسندیده درک نشود.»

ارزیابی کلیت برنامه‌ها

دکتر بهمنی در ادامه بیان کرد: «مخاطبان تلویزیون برنامه‌ها را به‌صورت یک کلیت ارزیابی می‌کنند. هرچند برنامه‌ها ممکن است به‌صورت آیتمی تولید شوند، اما در نهایت بسته‌ای جامع به مخاطب ارائه می‌شود که عملکرد کلی آن مورد قضاوت قرار می‌گیرد. حرکت بر لبه تیغ در تولید چنین برنامه‌هایی باید با دقت همراه باشد تا از ایجاد تعارض و بدبینی در میان مخاطبان جلوگیری شود.»

بهمنی در ادامه گفت‌وگوی خود، ضمن تحلیل جنبه‌های مثبت و چالش‌های برنامه‌های واقع‌نما، به ظرفیت‌های این سبک برای جذب مخاطبان جدید، بازگشت ستاره‌ها به تلویزیون، و نقاط ضعف ساختاری مانند تکرار و کندی ریتم پرداخت.

او درباره نقاط قوت برنامه‌های واقع‌نما همچون "عمارت" گفت: «این برنامه با تلفیق تم تردستی و رش (ذهن‌خوانی) توانسته متنی جدید و تازه برای مخاطبان ارائه کند که پیش‌تر تجربه نکرده بودند. چنین برنامه‌هایی جای خالی محتوای جدید را پر می‌کنند و تولیدکنندگان با جسارت خاصی وارد این حوزه شده‌اند که خود اتفاق مثبتی است.»

وی با اشاره به امکان بهره‌گیری از تجربه‌های این برنامه در تولید آثار مشابه افزود: «محدودیت‌ها و چالش‌های این برنامه می‌تواند به‌عنوان الگویی برای رفع کاستی‌ها در تولیدات آینده مورد استفاده قرار گیرد. به هر حال، ورود به چنین حوزه‌هایی ضروری است تا مخاطبان بالقوه‌ای که به این نوع محتوا علاقه دارند جذب شوند.»

یکی دیگر از نقاط قوت این برنامه، به‌گفته دکتر بهمنی، بازگشت ستاره‌ها به رسانه ملی است: «این برنامه توانسته ستاره‌هایی را به تلویزیون بازگرداند که حضورشان به برندینگ دوسویه کمک می‌کند. از یک سو، تلویزیون از اعتبار این افراد بهره می‌برد و از سوی دیگر، ستاره‌ها از برند رسانه ملی استفاده می‌کنند. این تعامل باید ادامه پیدا کند تا فاصله میان این چهره‌ها و تلویزیون کاهش یابد. همچنین، این برنامه زمینه‌ای برای ستاره‌سازی فراهم کرده است. حضور فتحی روشن و تأیید او توسط سایر سلبریتی‌ها نشان‌دهنده ایجاد فضایی برای معرفی چهره‌های جدید است که می‌تواند به‌عنوان جانشین‌پروری و تولید نیروی انسانی برای سازمان محسوب شود.»

نقاط ضعف و چالش‌های ساختاری

این پژوهشگر در ادامه به نقاط ضعف برنامه نیز اشاره کرد: «یکی از چالش‌های اصلی این برنامه، تکرار مکرر برخی بخش‌ها است. تکرار ورود سلبریتی‌ها، اسلوموشن‌ها و حتی ورود فتحی روشن، ریتم برنامه را کند کرده و ممکن است مخاطب را دل‌زده کند. ساختار برنامه‌های واقع‌نما باید به‌گونه‌ای باشد که ریتم تندتری داشته باشد و از تکرارهای غیرضروری اجتناب شود.»

وی افزود: «ایجاد تعلیق برای مخاطب، نیازمند روش‌های خلاقانه است و با تکرار نمی‌توان این حس را به‌درستی القا کرد. حتی به نظر می‌رسد حذف برخی قسمت‌های تکراری از متن برنامه می‌تواند اثربخشی و جذابیت آن را افزایش دهد. برنامه‌هایی با مدت‌زمان کمتر و محتوای فشرده‌تر، بهتر می‌توانند مخاطب را جذب کنند.»

بهمنی در بخشی دیگر از سخنان خود به خوانش‌های تقابلی مخاطبان اشاره کرد و گفت: «گاهی اوقات برداشت مخاطبان از برنامه با هدف تولیدکنندگان متفاوت است. نشانه‌هایی که در متن برنامه جاگذاری می‌شوند، ممکن است باعث ایجاد برداشت‌های تقابلی شوند. به‌عنوان مثال، در این برنامه تلاش شده است تا ذهن‌خوانی به‌عنوان یک فن علمی معرفی شود و بر پایه نظریه‌ها و استدلال‌ها استوار باشد. این تلاش برای تحریک بخش منطقی (لوگوس) مخاطب، اقدامی مثبت است، اما باید مراقب بود که برنامه از نظر فرهنگی و معنایی در تضاد با انتظارات مخاطبان قرار نگیرد.»

وی با اشاره به برداشت‌های مخاطبان گفت: «برخی از مخاطبان برنامه را شبیه به فستیوال‌ها یا حتی "سیرک" توصیف کرده‌اند. این خوانش‌های تقابلی نشان می‌دهد که تولیدکنندگان باید در نشانه‌شناسی و نحوه ارائه محتوا دقت بیشتری داشته باشند تا پیام برنامه با اهداف تولید هماهنگ باشد و از القای حس تناقض یا تظاهر جلوگیری شود.»

پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه در ادامه تأکید کرد: «برنامه‌های واقع‌نما مانند "عمارت"، ظرفیت‌های بسیاری برای جذب مخاطب دارند، اما موفقیت در این حوزه نیازمند توجه به نقاط ضعف، مدیریت تکرارها، و تطبیق محتوا با فرهنگ بومی و انتظارات مخاطبان است. این نوع برنامه‌سازی می‌تواند نقطه عطفی برای تلویزیون باشد، به‌شرط آنکه با دقت و هوشمندی پیش رود.»

ضرورت هم‌افزایی محتوا و ساختار در برنامه‌سازی 

او در سخنان پایانی خود، بر لزوم تطابق گفتمان، محتوا و عناصر اجرایی در برنامه‌هایی مانند "عمارت" تأکید کرد و پایان‌بندی‌های شعاری و وصله‌وار را از نقاط ضعف این برنامه دانست.

 بهمنی در ادامه تحلیل خود درباره برنامه "عمارت"، به اهمیت هم‌افزایی میان محتوا و ساختار اشاره کرد و گفت: «برنامه‌ای مانند "عمارت" باید میان گفتمان و عناصر اجرایی خود تطابق ایجاد کند. برای مثال، اگر موضوع برنامه القای حس وطن‌دوستی و تکریم شهدا است، المان‌های بصری و جزئیات اجرایی نباید ارجاع‌دهنده به سبک زندگی مصرف‌گرای غربی باشد. این هم‌خوانی باید در تمامی جنبه‌ها از لباس بازیگران گرفته تا ابزارهای مورد استفاده و حتی نحوه ورود و خروج میزبان لحاظ شود.»

وی در همین زمینه افزود: «در یکی از قسمت‌های برنامه که به تکریم آتش‌نشانان و خانواده‌هایشان اختصاص داشت، شاهد انجام کارهایی بودیم که با این هدف در تعارض بود. مثلاً آقای فتحی روشن در یک جعبه آتش‌گرفته قرار می‌گیرد. چنین تضادهایی مخاطب را با چالش‌های ذهنی مواجه کرده و هدف برنامه را زیر سؤال می‌برد.»

یکی دیگر از نکاتی که دکتر بهمنی به آن اشاره کرد، ضعف پایان‌بندی‌های برنامه بود: «پایان‌بندی‌های شعاری و انشاوار این برنامه بیشتر شبیه وصله‌ای ناجور هستند. در پایان، برنامه با یک پیام مستقیم و بسته‌بندی‌شده از مخاطب می‌خواهد که اهداف و مفاهیم را بپذیرد. این در حالی است که مخاطب امروز، دیگر منفعل نیست و پیام‌ها را به شکل مستقیم نمی‌پذیرد. روند طبیعی برنامه باید به‌گونه‌ای باشد که مخاطب در طول برنامه، سکانس به سکانس و آیتم به آیتم، خود به این نتایج برسد.»

وی تأکید کرد: «پایان‌بندی باز برای چنین برنامه‌هایی بسیار مناسب‌تر است. این نوع پایان‌بندی به مخاطب اجازه می‌دهد تا بر اساس آنچه دیده و تجربه کرده است، نتیجه‌گیری کند. مخاطب امروز فعال است و نمی‌توان او را با پایان‌بندی‌های کلیشه‌ای و مستقیم راضی نگه داشت.»

این پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه با تأکید بر لزوم تطابق محتوا و عناصر اجرایی در برنامه‌سازی گفت: «برای موفقیت در برنامه‌هایی مانند "عمارت"، باید از هرگونه تعارض میان پیام‌ها و جزئیات اجرایی جلوگیری کرد. همچنین، پایان‌بندی‌های طبیعی و باز می‌توانند تأثیرگذاری بیشتری بر مخاطبان فعال داشته باشند و به اهداف برنامه نزدیک‌تر شوند.» 

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.