باشگاه خبرنگاران جوان ؛ سارا بابایی - آنچه در خاطر داریم اغلب اینگونه بوده که هر دولت با شعاری آغاز بهکار میکند، آینده را روشن توصیف کرده و خود را دولت تمام مردم معرفی میکند, گاهی به رقیب شکستخورده کنایهای میزند اما در استفاده از کارشناسان، معیار را صرفاً توانایی اشخاص بیان میکند، بعد از مقطعی که شادی و مجلسگردانیها به پایان رسید نوبت به مهرهچینی و تقسیمِ پست و جایگاه فرا میرسد، بعضی راضی و بعضی ناراضی!
بعد از این مرحله زمانِ انجامِ وظیفه فرا میرسد، از اینجا به بعد شعر و شعار کم کم از رمق میافتد، زین پس میزانِ خدمت را نخبگانِ علمی در آینهی اعداد و ارقام میسنجند و مردم در سفرهای خود میچشند و البته خدا هم عالم است و بصیر.
اگر وعده و شبه وعدهها عملی نشوند رسانههای پشتیبان هرچه هم سحر و جادو بلد باشند تا اندازهای در انکار ضعفها موفق هستند که سفرهها کوچکتر و رنجها بیشتر نشود.
این ادعاها که مشکلاتِ موجود مربوط به دولت قبل است و فلانی و بهمانی کارشکنی میکنند هم اگر از قواعد منطقی پیروی نکنند به جوکهای بیمزهای تبدیل میشود که تاریخ مصرفِ کوتاهی دارد.
سهل و ممتنع اینجاست که تنها راه موفقیت و سعادت در دوران زودگذر خدمت، فقط کار آگاهانه و بیوقفه است و این در عزتآفرینی یک مدیر موثرتر از سیاستبازی و تیمبندی جناحی میباشد اما افسوس که انگیزههای سیاسی گاه نسبت به مشکلاتِ مردم در اولویت قرار میگیرد و گاهی حب و بغضهای گروهی قوهی عاقله یک مدیر را درگیر خطای محاسباتی و دستهبندیهای ناصواب میکند.
حال که استاندار جدید پا به عرصه خدمت نهاده است از باب سيره مدیریتی امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه که مردم را به مشورت و توصیه خیر به زمامدار دستور میدهد باید متذکر این نکته باشیم که مطالعه و بررسی تجاربی که از مدیران قبلی در استان لرستان بهجا مانده برای جناب آقای شاهرخی یک امر ضروری است.
بومی بودن یک مسئول امتیاز ارزشمندی است که میتواند دلسوزی مضاعف و شناختِ عمیقتر را برای وی به ارمغان بیاورد اما شرط کافی نیست، چراکه مطالعه علمی در ضعف و قوتهای یک منطقه گاهی با گمانههای عمومی متفاوت هست و تکلیفمداری هم بر دلسوزی اولاتر.
از دیگر امتیازهای ایشان نوید تعامل با سایر گروههاست که اگر طبقِ صحبت ایشان گفتوگو با تمامی تفکرها در دستور کار قرار بگیرد این امید هست که حداقل بخشی از گرههای سیاسی _اجتماعی از این طریق باز شود.
استفاده از بانوان در ساختار مدیریتی که در صحبتهای ایشان عنوان شده از باب فرهنگی یک حرکت رو به جلو است اما شایستهگزینی امری فراجنسیتی است و ترکیب یک تیمِ مدیریت در شرایط بحرانی لرستان، سفره هفتسین نیست که باید جنس و چیدمان در آن جور باشد ،چرا که مهمترین چیدمان در استفاده از نیروها کاربلدترین افراد در نقشهای مشخص شده است.
کیست که نداند از شمال تا جنوب محدوده جغرافیایی لرستان و از شرق، غرب، زمین و هوا کار برای انجام و سرانجام ریخته شده و در بسیاری از بخشها به مرحله چالش و بحران بدل شده است، پس احیای کارخانهها و تکمیل پروژههای عمرانی و تجهیز زیرساختها بحث تازه و ناشناختهای نیست و بایستی باز هم به آن پرداخت اما آنچه ابتدای امر بیان آن بیش از سایر موارد ضرورت دارد امر بسیار مهم و تعيين کننده "پرورشِ استعدادهاست".
استعدادهای بومی و گردشگری
استعدادهای روستایی و منابع طبیعی
استعدادهای علمی و فرهنگی
استعدادهای ورزشی و جوانان
میتوان با یک بررسی ساده ظرفیتهای نهفته در این چند حوزه را به مثابه یک گنج مخفی یافت که استان لرستان را به یک منطقه منحصر بهفرد تبدیل میکند و به وضوح دید چه فرصتهایی که در پس حرکت در این حوزه نهفته است اما افسوس که در معادلات مدیریتی استان تا کنون شتاب ویژهای که در خور این ظرفیت باشد مشاهده نشده است، امید است تغییر مدیران بتواند اثربخش بوده و امید و انگیزه را به لرستان برگرداند تا مهاجران کار و تحصیل و معیشت به استان خود برگردند و لرستان روزی بهعنوان استان فرصتها شناخته شود یعنی چیزی که شایستهی آن است نه استان محرومیتها.